5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
گؤ (4)
1) گؤ کیل واخۊشتأٚ دئه دس بکش 2) گؤ بیگینته منده وألیشت 3) خۊنِ خرشهٚ ورأشیه بئشت 4) مأفه دبسته سۊم ۊ زانۊ ۊ غاب لافند دکشه 5) گؤ گۊره ۊ بشکسه شاق...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
قویِ پریشان
من آن قوی پریشانم که جز دریا نمی بیند و جز آوای هر موجش نمی خواند سرودی سوی خود مارا و چون قویی که میمیرد بروی سینه دریا به روی سینه ات روزی به...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
مرثیۀ سکوت
در راهروی خاموش قلبم صدای نفسهایت چکه میکند دریغا که فریاد احساسم لابلای چرخ دندههای زمان، سلاخی شد شنبه 12 دی 1394
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
محبوب
دلشادم و سرمست نه از باده ی انگور کز محتسب شهر به کنجی شده مستور با باد صبا آمده از دوست پیامی از آنطرف آب که راهی ایست بسی دور گفتم که دهم پاسخ او...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
تنهایی
مثلا شکلات دوست داشته باشی منعت کنند مثلا برایش بمیری دوری تجویز کنند تو می میری در خودت تنهایی حقیقت تو را خواهد کشت کسی سراغت را نمی گیرد نه به...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
ایستاده رفتن
ایستاده ام ، با ریشه های عمیق و محکمم در خاک ایستاده ام ، پشت به روزهای سخت رو به قلبی پاک ایستاده ام، روی ترس هایم وقتی زمین چرخید ایستاده ام ، نفس...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
شهر خاطره
دارم به این نتیجه می رسم که پشت پلک هایم شهری است، پر از خاطره های نیمه مکدر، حرف های نزده، پنجره های قفل شده رازهای مگو، با مردمانی از جنس ترنج و...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
صفحههای زندگی
بی تو تمام صفحات را میبندم بی تو صفحهای از زندگی نماند بهتر بعد از تو خون در گلوی رگهایم خشکید قلبم از جوانگی افتاد جوانگی از سبزگی سبزگی از...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
خدا
شما دوای دردمی تنها دلیله بودنم عشق تو خاصه برام بنده روسیات بودم دستامو محکمتر بگیر گم نشم تو این لحظه ها بایادتون هر روز خدا این زندگی با ارزشه...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
درون مایه
درون مایه هایم را هورتی می کشم بالا از اول یا که آخر یک نفس مثل یک لیوان شیر آری شاید کرکس وار باشد شاید هم لاشخور وار بلعیدن یا هضم کردن این همه...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
چشمانداز خشک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نام شعر: نالهی چشمانداز خشک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برهنه چون مرمری که راه میجنباند...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
3
تن های بی گناه
کاش می شد مغزها را تصفیه کرد قلب ها را جراحی کرد و پیوند زد عاطفه ها را کاش می شد قلب ها را شکافت سنگ استخراج کرد و پلی ساخت میان قلب آدم ها شب در...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
دوری
حال من ثابت نمی ماند ،مزاجم جور نیست درد دارم یک هوا امّا علاجم جور نیست بذر من را باغبانم اشتباهی کاشتست میوه ها بر شاخه ام با برگ کاجم جور نیست...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
درد و فلاکت
دفتر زندگی را یک به یک برگ بزن چند فصل پاییز برو دنده عقب شاخه ها بار شان سنگین تر بود گرما بیش از حد و مرز سوزناک تر بود همه زرد وبی حال بیشتر ین...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
هِجی پرواز دریا
تو عشقی،هِجی پرواز دریا تو رویایی ترین آواز دریا شبی نقش نگاهت را کشیدم و آوازی از آن رویا شنیدم چه رنگی بود آن لحظه،ندیدم از آن رویا چرا یک گل...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
بیقرار
قرار بیقراری ام، ببین که شد جوانی ام بهار زندگانی ام ، آخر راه به کجا؟ کنون زبانه میکشم، میان آه و آتشم آنچه ز عشق می چشم، می دهدم به فنا مست لبالبم...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
پنجره...
باید این بار باز کنم پنجره را... نفسم بند آمد جایِ من تنگ شده همه یِ آنچه محبت خواندیم پُرِ نیرنگ شده باید این بار باز کنم پنجره را... پشت این پنجره...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
خیال
نقش کن اگرچه نقاش نیستی خط کن اگرچه خطاط نیستی دراین میانه ی هست ونیست خیال کن اگر چه خالی نیستی
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
کربلای ظهور
جرعه در جرعه سخن وقت دعا باید گفت چهره را شسته در حوض و رها باید گفت پر بکش سمت دقایق که جهان منتظر است با وضو مثل شهیدان خدا باید گفت زنده در دین...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
خار راه
هرچند که خار سر راهم مهدی وز کرده خود غرق گناهم مهدی امید من این است که ای ابر کرم هر لحظه کنی تو یک نگاهم مهدی تا جان بدهم ز شوق در عرصه وصل من...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
تقدیر
تقدیر نه آن است که باور داری برسیبل ننشیند صد پیکان کماندار
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
آغوش
در سرزمینِ عشق ساحل بیکرانه است دنبالِ معشوقند همه رَه عاشقانه است هر آن که آزارش دهند گیرند در آغوش باران اشکِ عاشقان شوقِ ترانه است بزم نثارِ جان...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
کاریکلماتور
نا اهل، اهل هیچستان است عرضم را رمزی گفتم زرگری رمز ارز به پایم ریخت عشق اگر پا بگیرد من گردنش می گیرم تو به من بد کردی توبه من شکست از خودم دست می...
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
نسخه پیچ
نسخه پیچ چای داغ و سقوط کلاغ و بیانی روشن مرتضی حاجی آقاجانی مورخه 1403 03 06
5 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
مستزادبند
(مستزادبند) دلخستهام ز خویش و ز خویشان رمیدهام در این جهان دون مِهر و وفا ز غیر و ، ز یاران ندیدهام گردیدهام زبون آری... چو آفتاب ِ به پایان...