در عطش یار


در عطش یار

چندیست بی‌قرارم و گشتم هوایی‌ات تو شهرزاد قصه و من هم فدایی‌ات در حسرت لبان تو عمری نشسته‌ام یک کام می‌دهی ز لب استوایی‌ات؟ سر لوحهٔ تمام غزل های عاشقی چشمان دلربایت و مهرِ خدایی‌ات جان و دل و وجود...




زن