زلزلهخیزی ایران 10 برابر شده است/ زلزله سر پل ذهاب، شروع دوران پر لرزه ایران است
استاد زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله میگوید: نمیخواهم ادعا کنم که در 10 سال آینده نیز تعداد زیادی زلزله بالای 7 ریشتر خواهیم داشت، ولی بهتر است با این وضعیت و سوابقی که در فلات ایران میبینیم خود را برای اتفاقاتی که ممکن است بیفتد آماده کنیم.
به گزارش جماران؛ استاد زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله میگوید: بر اساس آمار رخداد زلزلهها، پس از زمینلرزه 7.3 ریشتری ازگله در کرمانشاه، تعداد زلزلهها افزایش یافته و میتوان نتیجه گرفت زلزلهخیزی در ایران در یک سال گذشته حدود 10 برابر متوسط سالانه بوده است.
پس از زلزله ازگله، زمینلرزهها بیشتر شد
«از 21 آبان 96 تا 9 مهرماه 97 در ایران 1576 زلزله با بزرگای بیش از 3 و 403 زلزله با بزرگای بیش از 4 و 131 زلزله با بزرگای بیش از 5 ، و 10 زلزله با بزرگای بیش از 6 و یک زلزله با بزرگای بیش از 7 رخ داده است».
این را مهدی زارع، استاد زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم میگوید و در این باره توضیح میدهد: افزایش زلزلهخیزی به معنای آن است که زلزلهها به تعداد بیشتری ثبت شدهاند. یعنی اگر رخداد زلزلهها را از 21 آبان سال 96 به بعد شمارش کنید، تعداد قابلملاحظهای زلزله در ایران ثبت شده است. البته بخشی از این زلزلهها مربوط به پسلرزههای زمینلرزه ازگله در سر پل ذهاب است که یک زلزله با بزرگی 7.3 بعد از 20 سال و 6 ماه در ایران اتفاق افتاد.
«ولی حقیقت این است که این تعداد بالای زلزله تنها محدود به سرپل ذهاب نبوده، بلکه در سایر مناطق کشور مانند بوشهر، کرمان، ملارد در استان تهران، سومار و منطقه البرز در لنگرود، آذربایجان شرقی نیز مشاهده شده است.»
چه اتفاقی در فلات ایران افتاده است؟
حال سؤال اینجاست که دلیل این افزایش تعداد زلزله چیست و چه اتفاقی در فلات ایران افتاده است؟ زارع در این مورد میگوید: در بررسیهای آماری مشخص شده است که در یک مقطع زمانی به مدت دو دهه و حداقل در یک دهه اخیرِ قبل از زلزله 7.3 ریشتری ازگله، تعداد زلزلههای متوسط یعنی 5 ریشتر به بالا، کمتر از حد انتظار بود.
«این در حالی است که در ایران انتظار داریم به لحاظ آماری، سالی بین 2 تا 3 زلزله 6 ریشتری اتفاق بیفتد. ولی در 10 سال قبل از 21 آبان 96 (زلزله ازگله) کلاً 11 زلزله با بزرگای 6 ریشتر اتفاق افتاده است. بنابراین در دهه مذکور، تعداد زلزلهها از حد نرمال پایینتر است. در حالی که تقریباً در هر دهه، حداقل انتظار 2 زلزله با بزرگای 7 را داریم. شاید بتوان گفت پوسته زمین پس از یک دوره 10 ساله آرام با وقوع زلزله سرپل ذهاب وارد یک مرحله شده که پر لرزه است و استرسی که در جاهای مختلف پوسته بوده بهتدریج در حالا آزاد شدن است.»
وی در مورد اینکه چرا این اتفاقات در مناطق مختلف کشور رخ میدهد نیز میگوید: برخی از زلزلهشناسان، رخدادهای بعد از دوران نسبتاً ساکت که پوسته زمین وارد یک دوران نسبتاً شلوغ میشود را با انتقال تنش بینحوزهای در پوسته زمین توضیح میدهند.
«به عبارت دیگر میتوان اینطور گفت که پس از زلزله 7.3 ریشتری ازگله، تنش بزرگی در پوسته زمین منطقه زاگرس رها شده و این تنش در بخشهای دیگری از پوسته همان فلات، بروز و ظهور یافته است. نمونه آن، وقوع زلزله در بوشهر، کرمان، تهران، منطقه البرز و... بود.»
شواهدی از انتقال تنش بینحوزهای در ایران مشاهده میشود
این زلزلهشناس متذکر میشود که اگر بخواهیم این ایده را با اطلاعات زمینشناختی منطبق کنیم قدری با مشکل مواجه میشویم، زیرا در ایران، دادههای زلزله، مخصوصاً زلزلههای کوچک در دسترس نیست. همچنین اطلاعات دقیق لازم برای مطالعه تحرکات میلیمتری پوسته زمین را در اختیار نداریم.
«البته ما مطالعاتی را که هنوز جزئیات آن منتشر نشده در منطقه غرب از زاگرس تا البرز انجام دادیم. دادههای ما نیز بر اساس اطلاعات دو منطقه به نسبت بیش از سایر نقاط بود. چون در منطقه سرپل ذهاب زلزله زیاد اتفاق میافتاد و شبکههای زیادی بودند که آنها را ثبت میکردند و در منطقه البرز نیز بهدلیل وجود تهران، تعداد ایستگاههای سنجش زلزله بیشتر است.»
زلزله سر پل ذهاب، شروع دوران پر لرزه ایران است
به گفته زارع، با این اطلاعاتی که در اختیار داریم، میتوانیم بگوییم شواهدی از این انتقال تنش بینحوزهای در ایران هم مشاهده میشود. البته ادعای من سنجش این وضعیت در همه فلات ایران نیست و نیازمند این است که شرایط در همه مناطق فلات ایران بررسی شود. اما با این اطلاعات موجود، این نظریه با وضعیت موجود کم و بیش همخوان است و شاید بتوان گفت زلزله سر پل ذهاب، شروع دوران پر لرزه در ایران بوده و میتوان این شروع دوران را با فراوانی رخداد زلزله در یک سال اخیر توضیح داد.
«توجه داشته باشید به علت نبود ایستگاههای لرزهنگاری کافی در مناطق مختلف کشور، اصولاً زلزلههای کوچک 2 و 3 ریشتر اصلاً ثبت نمیشوند. اما به همان زلزلههای متوسط به بالا که نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که زلزلهخیزی در فلات ایران افرایش یافت است و اگر فرض کنیم در یک ماه و ده روز باقی مانده تا سالگرد زلزله ازگله نیز رخداد زلزلههای روند فعلی را طی کند، میتوان نتیجه گرفت تعداد زلزلهها در یک سال گذشته بهطور متوسط 10 برابر شده است.»
به نظر میرسد کشور ما تا مدتی با وقوع زلزلههای فراوان مواجه خواهد بود و اگر زلزلههای فراوانی که اتفاق میافتد به فراوانی زلزلههای 3 و 4 ریشتر باشد، جای نگرانی نیست، اما باید به سوی دیگر قضیه نیز نگاه کرد که ممکن است زلزلههایی با قدرت بالا داشته باشیم.
این استاد زلزلهشناسی دانشگاه با بیان اینکه اگر به بازه زمانی 20 ساله پس از زلزله 7.2 ریشتری 'اردکول' قائن در 20 اردیبهشت 76 نگاه کنیم، میبینیم در این دو دهه هیچ زلزله بالای 7 ریشتری نداشتیم، گفت: در حالی که طبق آمار، انتظار حداقل 3 تا 4 زلزله بالای 7 ریشتر را در این مدت میرفت.
زارع با تأکید براینکه اگر از این دید ماجرا را ببینیم، حداقل در دهه پیشرو، خود را برای رخداد زلزلههای با بزرگای 7 ریشتر آماده میکنیم متذکر شد: یادآوری میکنم در دهه 50 شمسی، 7 زمینلرزه با بزرگای 7 ریشتر در ایران اتفاق افتاده است. یعنی برخلاف اینکه متوسط وقوع زلزلههای بالای 7 ریشتر، در هر دهه وجود دارد، ما دهههایی داشتیم که بسیار از نظر زلزله اصطلاحاً شلوغ بوده است.
«بنابراین نمیخواهم ادعا کنم که در 10 سال آینده نیز تعداد زیادی زلزله بالای 7 ریشتر خواهیم داشت، ولی بهتر است با این وضعیت و سوابقی که در فلات ایران میبینیم خود را برای اتفاقاتی که ممکن است بیفتد آماده کنیم.
به گفته استاد زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله، باید به یاد داشته باشیم که زلزله ازگله، در یک منطقه تقریباً کم جمعیت و 100 هزار نفری رخ داد در حالی که اگر این اتفاق در یک شهر پرجمعیت یک میلیون یا 10 میلیون نفری میافتاد ممکن بود با شرایط بهمراتب وخیمتر و آمار تلفات بسیار بالایی مواجه شویم.