مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!


رکنا: یک زن 25 ساله هلندی به نام «رنه هارت ولت» که در شهر پاریس مشغول به تحصیل بود با یکی از همکلاسی‌های ژاپنی خود به نام «ایزی ساگاوا» دوست شد. مدتی بعد «ایزی»، «رنه» را برای شام به منزل خود دعوت کرد.

از قدیم و ندیم گفته‌اند، مرگ حق است و پیمانه هر کس زمانی که پر شود، دیگر چاره‌ای جز رفتن ندارد، ولی چگونه مردن اهمیت خاص خودش را دارد. بعضی‌ها خیلی عادی و با آمادگی ذهنی کامل اطرافیان از دنیا می‌روند و بعضی دیگر خیلی غیرمنتظره و اتفاقی می‌میرند. در اینجا به برخی از مرگ‌های غیرمنتظره و متفاوت اشاره می‌کنیم.

۱۷- مرده پیروز

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«فرانـک هایس» معروف به «جاکی» یک اسب‌سوار معروف بود که در مسابقات اسب‌سواری مختلفی شرکت کرده بود. او در آخرین مسابقه خود دچار حمله قلبی شد و روی اسب از دنیا رفت، ولی اسب همچنان به دویدن ادامه داد و «هایس» را اولین «مرده پیروز» میدان اسب‌سواری کرد. (۱۹۵۳)

۱۶- هواپیمای جنگی و مرگ نوجوان

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

یک هواپیمای جنگنده میگ ۲۳۰۰ که در آسمان کشور بلژیک پرواز می‌کرد، دچار مشکل شد. خلبان و دستیارش با چتر نجات از هواپیما پایین پریدند و جان خود را نجات دادند، ولی هواپیما که روی سیستم پرواز اتوماتیک تنظیم شده بود به پرواز خود ادامه داد و کمی جلو‌تر به زمین سقوط Fall کرد. ولی نکته اینجاست که این هواپیمای خالی نزدیک یک نوجوان بلژیکی از همه‌جا بی‌خبر افتاد و منجر به مرگ او شد. (۱۹۸۹)

۱۵- همکلاسی خوشمزه

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

یک زن ۲۵ ساله هلندی به نام «رنه هارت ولت» که در شهر پاریس مشغول به تحصیل بود با یکی از همکلاسی‌های ژاپنی خود به نام «ایزی ساگاوا» دوست شد. مدتی بعد «ایزی»، «رنه» را برای شام به منزل خود دعوت کرد. وقتی «رنه» دعوت «ایزی» را پذیرفت، هرگز تصورش را نمی‌کرد که شام آن شب، خود او خواهد بود. ایزی در خونسردی کامل رنه را کشت و گوشت بدنش را برای شام پخت و خورد. او مدتی بعد دستگیر شد، ولی به دلیل نامساعد بودن وضعیت جسمانی در دادگاه حضور نیافت و کمی بعد به کشورش ژاپن فرستاده شد. او پانزده ماه بعد، از زندان Prison ژاپن آزاد شد! (۱۹۸۱)

۱۴- شاهزاده‌ای که خانواده‌اش را دوست نداشت

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

روز اول ماه ژوئن، شاهزاده «دینپدرا» ولیعهد کشور نپال از برنامه ازدواجی که خانواده برای او ترتیب داده بودند، خشمگین شد و سر میز شام تقریبا همه اعضای خانواده را به گلوله بست. در این قتل Murder عام پدر پادشاه او هم کشته شد، ولی طبق قوانین و سنت نپال دینپدرا که خودش هم به شدت زخمی شده بود، تاج پادشاهی را بر سرگذاشت و سه روز بعد از دنیا رفت. (۲۰۰۱)

۱۳- ملخ هلیکوپتر

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«ویک مارو» هنرپیشه دهه هفتاد آمریکا در حال بازی در صحنه‌ای از فیلم «منطقه گرگ و میش» بود. در این صحنه او باید به همراه دو هنرپیشه خردسال فیلم «میکا دین‌له» و «رنه شین یی‌چن» سوار بر یک هلی‌کوپتر می‌شدند، ولی در برابر چشمان حیرت‌زده عوامل پشت صحنه، ملخ هلیکوپ‌تر به او اصابت کرد و سرش را از بدن جدا کرد. در این حادثه Incident دو کودک هنرپیشه هم جان خود را از دست دادند. (۱۹۸۲)

۱۲- خبر خوش همسر

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«فرانسیس فیبر» برنده لوکزامبورگی مسابقه دوچرخه‌سواری «توردو فرانس» در زمان جنگ جهانی اول در اثر شنیدن یک خبر خوش جان خود را از دست داد. در آن زمان او درون سنگر نشسته بود که همسرش با بیسیم به او خبر داد دخترشان به دنیا آمده است. فرانسیس از شنیدن این خبر آنچنان خوشحال شد که به هوا پرید و در همان زمان مورد اصابت گلوله یک سرباز آلمانی قرار گرفت و مرد. (۱۹۱۵)

۱۱- خودکشی Suicide سیاستمدارانه

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«بود دویر» یک سیاستمدار جمهوری‌خواه بود که در یک مصاحبه تلویزیونی مطبوعاتی اقدام به خودکشی کرد. او که متوجه شده بود به خاطر افشای شرکت او در یک توطئه سیاسی محکوم به ۵۵ سال حبس می‌شود بلافاصله با یک هفت‌تیر به خودش شلیک کرد. (۱۹۸۷)

۱۰- ترور Assassination شده توسط چتر

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

گئورگی مارکف – پناهنده بلغاری که سال‌ها ساز مخالفت با دولت‌های کمونیستی را کوک کرده بود، در ایستگاه اتوبوس پل Bridge واترلو در لندن مثل همیشه منتظر رسیدن اتوبوس بود تا زود‌تر به محل کارش برود. مرد بلغاری همین طور منتظر ایستاده بود که یکدفعه درد و سوزشی در ران پای راستش احساس کرد. گویا نوک تیز چتر مرد عابری به پایش خورده بود. مارکف چیز زیادی از آن روز یادش نبود؛ فقط اینکه عابر به سرعت چترش را از زمین برداشت و سراسیمه عذرخواهی کرد و با یک حرکت سوار بر تاکسی از محل دور شد. آن روز گذشت، اما چهار روز بعد مارکف بعد از یک دوره تب و لرز زیاد در ۴۹ سالگی مرد!

بدن مارکف را کالبدشکافی کردند. نتیجه قابل حدس بود؛ یک قرص کوچک زیر پوست پای مرد بلغاری پیدا شد که نزدیک به دو میلی‌گرم سم رایسین داشت. (۱۹۷۸)

۹- براندون لی و گلوله عجیب

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

پسر بروس لی، براندون در جریان فیلمبرداری یک فیلم به صورت تصادفی کشته شد، اسلحه‌ای که گمان می‌رفت خالی باشد، یک گلوله داشت و براندون مورد هدف همین گلوله قرار گرفت و مرد. (۱۹۹۳)

۸- خلال‌دندان مرگ‌آور

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«شرود اندرسون» نویسنده از همه جا بی‌خبر در یک مهمانی Party شرکت کرده بود. او پس از صرف غذا دندان هایش را با یک خلال دندان معمولی پاک می‌کرد که ناگهان خلال دندان به گلویش پرید و اندرسون در اثر عفونت ناشی از خلال دندان از دنیا رفت. (۱۹۴۱)

۷- تکه شمشیر چشمش را سوراخ کرد و به درون مغزش رفت

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

ولادمیر اسمیرنوف قهرمان شمشیربازی المپیک در اثر ضربه حریفش در مسابقه که منجر شد شمشیرش بشکند و به درون چشم ولادمیر برود، ۹ روز بعد مرد.

۶- جک دانیل، مردی که اعصاب نداشت

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

جک دانیل کاشف مشهور نوعی ویسکی وقتی که نتوانست رمز گاوصندوقش را به یاد بیاورد عصبانی شد و با پایش به گاوصندوقش کوبید. اما پایش بدجوری آسیب دید و در اثر سمی شدن خونش مرد. (۱۹۱۱)

۵- مسابقه اتومبیلرانی

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«جی‌جی پاری توماس» راننده اتومبیل‌های مسابقه در انگلستان بر اثر اصابت زنجیر موتور اتومبیل خودش به شدت مجروح شد و در دم جان سپرد، او می‌خواست رکورد سرعت قبلی خودش را بشکند، ولی در اواسط راه زنجیر موتور در رفت و مثل شلاق Whip به پای توماس خورد و باعث مرگ فوری او شد، ولی پای او همچنان روی پدال گاز ماند و اتومبیل به خط پایان رسید. او در آن روز توانست با سرعت ۲۷۵ کیلومتر بر ساعت رکورد سال گذشته خودش را بشکند. (۱۹۲۷)

۴- تمرین مرگبار آپولو ۱

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

سه فضانورد سفینه آپولو ۱ سوار بر آن در حال انجام یک تمرین کوتاه‌مدت و ساده بودند که ناگهان این سفینه آتش گرفت و هر سه خدمه آن جان خود را از دست دادند. (۱۹۶۷)

۳- نخست‌وزیر، شنا بلد نیست

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«هارولد هالت» نخست‌وزیر وقت کشور استرالیا در ساحل شهر ملبورن در حال شنا بود که ناپدید شد و جسد او هرگز پیدا نشد. (۱۹۶۷)

۲- ورود نامناسب

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«اوون هارت» کشتی‌گیر محبوب آمریکایی قرار بود آن شب در یک مسابقه نفس‌گیر ملی برنده میدان باشد، ولی خبر نداشت که اجل به او مهلت ورود به دایره طلایی را نخواهد داد. ازدحام جمعیت حاضر در استادیوم به حدی زیاد بود که دست‌اندرکاران، بازیکنان را با استفاده از یک کابل از شیروانی استادیوم به وسط زمین می‌فرستادند. در آن شب هم اوون هارت در حال پایین آمدن با کابل بود که از ارتفاع ۲۳ متری به پایین سقوط کرد و جان خود را از دست داد. (۱۹۹۹)

۱- مرگ شعبده‌باز

مرگ‌هایی که هیچ وقت فکرش را نمی‌کنید!

«تامی کوپر» شعبده‌باز معروفی در کشور انگلیس بود. او در حال اجرای یک برنامه روتین تلویزیونی بود که از دنیا رفت. بیشتر تماشاگران و حاضران در استودیو تا مدتی فکر می‌کردند این هم بخشی از نمایش تامی کوپر شعبده‌باز است. (۱۹۸۴) اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

منبع: عجیب ترین


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!