شرایط به نفع خریداران است نه هنرمندان/ارزش آثار هنری یک چهارم شده است
اسکندری میگوید: از آنجا که تمام امور زندگی ما براساس دلار سنجیده میشود میتوان گفت، امروزه شرایط به نفع هنرمند نیست اما میتواند به نفع خریداران باشد چراکه ارزش آثار هنری به یک چهارم کاهش یافته.
اسکندری میگوید: از آنجا که تمام امور زندگی ما براساس دلار سنجیده میشود میتوان گفت، امروزه شرایط به نفع هنرمند نیست اما میتواند به نفع خریداران باشد چراکه ارزش آثار هنری به یک چهارم کاهش یافته.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالهاست در دانشگاه هنر تدریس میکند و عضو هیات علمی این دانشگاه است و کم کم به دوران بازنشستگی نزدیک میشود. در این میان هر از گاهی، نمایشگاهی از آثاری که روی بوم ترسیم کرده، برگزار میکند و این روزها نیز آثاری که ثمره پنج سال اخیر است را تحت عنوان "حکایتشیرین" در گالری ساربان به نمایش گذاشته است. ایرج اسکندری در این نمایشگاه به سراغ نقشمایههای ایرانی و مرور آثار کهن ادبیات فارسی رفته است و ۴۰ اثر را با این موضوعات به نمایش گذاشته است. همچنین او در این مجموعه تجربیات متفاوتی در فرم و متریال مورد استفاده خود داشته است.
معتقد است: هنر و هنرمند بودن میتواند در ژن انسان وجود داشته باشد. چنانکه خود او نیز از کودکی به هنر علاقمند شد و برای یادگیری هنر نزد غلامحسین اسکندری رفت تا نقش فرش بیاموزد. شاید آنچه که امروز از نقشمایههای ایرانی در آثار او دیده میشود از همان سالها نشات میگیرد.
اسکندری میگوید: با نقاشی و هنرهای تجسمی زندگی کردم و در عرصه تجسمی به صورت خانوادگی فعال هستیم. همسرم نقاش است و دو فرزندم در عرصه هنرهای تجسمی تحصیل کردند و این روزها نیز نمایشگاههایی از آثار آنها در گالریها به نمایش گذاشته شده است.
در ادامه گفتگوی ایلنا را با ایرج اسکندری میخوانید:
مجموعه جدید آثار شما دربردارنده چند دوره کاری است که پنج مجموعه از پنجرهها، خسرو و شیرین و ماههای سال که مجموعهای متشکل از ۱۲ تابلو است و... را شامل میشود، چطور شد که نقشمایههای ایرانی و مرور آثار کهن ادبیات فارسی و خسرو شیرین را برای نقاشی و خلق آثار مجموعه جدید خود انتخاب کردید؟
در طول تاریخ همواره شاهد آن بودیم که موضوع عشق دستمایه شاعران، نویسندگان و هنرمندان قرار گرفته است. دلدادگی، مراد و مرید و در کل موضوع عشق همواره به عنوان سنت در ادبیات و اشعار و هنر و تصویرسازی مورد توجه بوده و هست. از این رو در مجموعه کارهایی که طی سالهای گذشته خلق کردم به نوعی به همان سنت ادبی قدما رجعت کردم. چراکه در واقع میتوان گفت، نقاشیهای قدما که امروزه با آن روبه رو هستیم، همان تصویرسازی متون ادبی بوده است. این رجعت به عنوان یک سنت مدنظر من قرار گرفت و سعی کردم فضای نقاشیهای قدما را به نوعی با فضای معاصر تلفیق و فضای جدیدی ارائه کنم.
به تلفیق نقاشی قدما و فضای نقاشی معاصر اشاره داشتید. این تلفیق را چگونه ملموس کردید؟
بیشتر سعی کردم با استفاده از تکنیک این مهم را محقق کنم. استفاده از مواد مختلف در این آثار مشخص است و با استفاده از ترکیب بندیهایی که در نگارگری کاربرد دارد، ترکیب بندی جدید ایجاد کردم. در این میان از تلفیق مواد مختلف سعی کردم تا در قالب نقاشی روی بوم، آثاری ایجاد کنم که جنبه چند بعدی و نقش برجسته داشته باشد. شاید این آثار از نظر بیننده بدیع هم باشد.
هنرمند همیشه به انقلاب، نه انقلاب اجتماعی بلکه انقلاب در هنر و آثار خود و سرزمین خود فکر میکند
سالها به عنوان نقاش هنر انقلاب فعال بودید، چطور شد که این روزها شاهد ارائه آثاری متفاوت از هنر انقلاب از شما هستیم؟
بحث انقلاب، مبحث دیگری است چنانکه همه هنرمندان در دهه اول انقلاب با آن درگیر بودند و بعد از آن دهه، قاعده بر آن است که هنرمندان به کار خود بپردازند. این امر همانند آن است که یک دگرگونی اجتماعی اتفاق میافتد و همه در این دگرگونی سهیم میشوند و شریک هستند. این دگرگونی در همه حوزهها اعم از ادبیات، هنر و هنرهای تجسمی تاثیر میگذارد و معتقد هستم بعد از آن قاعده بر آن است که هنرمند به این مهم فکر کند که چه اتفاقی میتواند رقم بزند که برای هنر، کاری جدید باشد و مفید باشد.
بعد از دهه ۶۰ کارهایی که ارائه دادم، آثاری است که فکر میکردم بایستی یک هنرمند ارائه دهد و کار خود را کردم. اکنون نیز همان رویه را دارم. فکر میکنم انقلاب در دهه اول پیروزی، بر همه حوزهها تاثیر گذاشت و اکنون نیز کار غیرانقلابی نمیکنیم. کار هنر، کار انقلابی است و هنرمند همیشه به انقلاب، نه انقلاب اجتماعی بلکه انقلاب در هنر و آثار خود و سرزمین خود فکر میکند.
آیا میتوان از نمایشگاه "حکایتشیرین" به عنوان انقلابی در آثار هنری شما یاد کرد؟
تغییر و دگرگونی همیشه در کارهای من بوده و هست. بخصوص آثاری که طی پنج سال اخیر کشیدم. همیشه تفاوت را در کارهای من در برهههای مختلف میبینید و این تغییر و تفاوت میتواند به نوعی دگرگونی در کارها و احوال من ایجاد کند.
باتوجه به آنکه هنرمند از جامعه خود جدا نیست آیا میتوان گفت این دگرگونی در شما از جامعه نشات میگیرد؟
همیشه همه چیز را متاثر از جغرافیا میدانم. چراکه جغرافیا تاثیر خود را در هر شرایطی روی هر پدیدهای میگذارد و هنر نیز از این پدیده جدا نیست. احوال اجتماعی و زمانهایی که ما سپری میکنیم نیز همیشه تاثیر خود را روی کار من گذاشته است و تغییرات در آن میبینید. البته در آثار من شاهد پیوستگی نیز هستید. اگر نگاهی به آثار گذشته و اکنون من بیاندازید شاهد پیوستگی تکنیکی و موضوعی خواهید بود. پیوستگی، به ریشههای سنت وابسته است و احوال جدید را نیز در نظر داشتهام.
ارزیابی شما از آنچه درحال حاضر در عرصه هنرهای تجسمی درجریان است، چیست؟
هنرمندان کار خود را میکنند. در حال حاضر بهترین شرایطی است که هنرمند بتواند آثار خود را خلق کند. همیشه کارهای هنری در شرایط سخت تولید شدهاند و هنرمند همیشه در غم فراغ بوده که توانسته کار هنری خود را خلق کند. دستاویزی که من در کارهایم داشتم به خمسه نظامی گنجوی است و نظامی نیز متاثر از دردی بوده که عارض شده و این منظومه را سروده. از این رو تصورم بر آن است که شرایط حال حاضر جامعه ما نیز شرایطی است که هنرمند میتواند آثار خود را خلق کند. شرایط اجتماعی و اقتصادی ما مطلوب نیست. با این وجود این شرایط میتواند هنرمند را بسازد و هنرمند میتواند در این شرایط آثاری متاثر از جغرافیا، محیط و اجتماع خلق کند.
یکی از مباحثی که در عرصه هنرهای تجسمی مدنظر قرار میگیرد، مخاطب شناسی است. هنرمندان عرصه تجسمی تا چه اندازه باید به مخاطب شناسی و خواسته مخاطب خود توجه داشته باشند؟
اینکه میگویم همه چیز متاثر از جغرافیاست در اینجا نیز صدق میکند. در هر بخش از کره زمین، مخاطبان خاصی وجود دارند. هنرمندانی که در شرق یا غرب فعال هستند از طیفی از مخاطبان برخوردار هستند. قاعده بر آن است که وقتی هنرمند، اثری را خلق میکند به مخاطب نیز فکر میکند. مخاطب نیز دارای پیشینه فرهنگی و سنتی است؛ قاعده برآن است که هنرمند در خلق اثر خود هماهنگی بین این موضوعات را نیز درنظر بگیرد. این هماهنگی میتواند زیباییآفرین باشد. هنرمند تمام این شرایط را درنظر میگیرد و تحت این شرایط اثر خود را خلق میکند. البته مخاطب هنرمند گاه میتواند عصر جدید باشد و گاهی هم فرهنگ سنتی و گاه هم تلفیق آنها را دربرمیگیرد.
با توجه به آنکه تمام اعضای خانواده شما اعم از همسر و دو فرزندتان در عرصه هنرهای تجسمی فعال هستند، آیا امرار معاش شما از طریق فروش آثار هنری انجام میشود؟
البته فروش آثار هنری در اولویت امرار معاش ما قرار ندارد. از آنجایی که هیات علمی دانشگاه هنر هستم، از طریق تدریس امرار معاش میکنم. البته فروش آثار هنری نیز بد نیست و زندگی میگذرد.
میانگین قیمت آثار شما که در نمایشگاه "حکایتشیرین" ارائه شده چقدر است؟
قیمت این آثار ۵ تا ۴۰ میلیون تومان است.
مدتهاست شاهد برگزاری حراجی آثار هنری در ایران و خارج از ایران هستیم. ارزیابی شما از اقصاد هنر ایران چگونه است؟
این روزها ارزش تمام امور با دلار محاسبه میشود و میتوان گفت؛ اکنون بهترین زمان برای خرید آثار هنری است چراکه اگر یک مجموعه دار در گذشته با ۱۰ هزار دلار میتوانست دو اثر هنری بخرد، امروز میتواند با همان مبلغ ۵ اثر هنری بخرد. میتوان گفت شرایط برای فعالیت مجموعه داران مطلوب است اما شرایط برای هنرمند مطلوب نیست چراکه اثری که در ۴۰ میلیون تومان میفرختیم در گذشته حدود ۸ هزار دلار میشد اما امروز حدود ۲ هزار دلار میشود. درواقع اینگونه به نظر میرسد که با نوسان بازار ارز، ارزش آثار هنرمند ایرانی کاهش یافته و دیگر نمیتواند مبلغی که در گذشته دریافت میکرد را بدست آورد. از سویی هم نمیتوانیم قیمتها را افزایش دهیم و در این نقطه است که هنرمند زیان میبیند. شرایط به نفع هنرمند نیست و میتواند به نفع خریداران باشد. قیمت آثار هنری به یک سوم و حتا یک چهارم ارزش آن کاهش یافته است.