قاعده الواحد؛ نافی خدای جدای از جهان/ درنگی در کتاب «وحدت هستی و هستی واحد»
گروه اندیشه ــ آیتالله محققداماد در جلسه رونمایی از کتاب «وحدت هستی و هستی واحد» اثر غلامحسین ابراهیمی دینانی به بیان اهمیت قاعده الواحد پرداخت و گفت: تنها نظریهای که میتواند با نظریه طبیعتگرایی و مدعیات داروین مقابله کند قاعده الواحد است، نفی خدای جدای از جهان را از دیگر از نقاط مثبت این قاعده است.
به گزارش ایکنا؛ مراسم رونمایی از کتاب «وحدت هستی و هستی واحد» اثر غلامحسین ابراهیمی دینانی شامگاه یکشنبه، ۲۷ آبانماه، با حضور آیتالله سیدمصطفی محققداماد، علی اوجبی و عبدالله صلواتی در کتابخانه ملی برگزار شد.
در ابتدای نشست آیتالله محققداماد به بیان نظر خود پیرامون اثر پرداخت و اظهار کرد: این کتاب کتاب بسیار خوب و مفیدی است به شرط آن که خواننده، کتابهای دیگر دکتر دینانی را نخوانده باشد و ایشان را نشناخته باشد. اگر من جای آقای اوجبی بودم اجازه نمیدادم کتاب منتشر شود. موضوع قاعده الواحد در کتاب قواعد کلی فلسفی دینانی به نحو مبسوطتری بحث شده است. ایشان کارهای بزرگتری انجام دادهاند؛ به عنوان مثال، کتاب «وجود رابط» ایشان که نشان میدهد مولف فلسفه اسلامی را به خوبی درک کرده است. از دیگر آثار مهم ایشان کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» است که اساسا نگاه دیگری به مسئله زمان داشته است و ورود و خروجش به بحث مانند ملاصدرا و حاجی سبزواری نیست.
وی ادامه داد: اگر کارهای دیگر ایشان را ببینیم دیگر این اثر مستطاب تلقی نمیشود. البته عنوانی که برای این کتاب انتخاب شده است عنوان جالبی است. در خصوص این قاعده نکتهای عرض کنم. بنده در کنار ذوق فلسفی، کمی ذوق حقوقی هم دارم. به همین خاطر یکبار فکر کردم از منظر وحدت هستی که موضوع این قاعده است چگونه میتوانیم به وحدت بشری برسیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: نقطه مثبت تئوری وحدت هستی در این است که خدای جدای از جهان را نفی میکند. یکی از بدبختیهای الهیات مسئله خدای جدای از جهان است. برهان نظم در نهایت میتواند خدای جدای از جهان را اثبات کند. به همین دلیل است که داروین ادعا کرد زمان را به من بدهید دیگر نیازی نیست وجود ناظم خلقت را اثبات کنید. او ادعا میکرد اگر زمان توسعه پیدا کند همه چیز اتفاق میافتد و با انتخاب احسن به وقوع میپیوندد. نظریهای که میتواند با طبیعتگرایی مقابله کند قاعده الواحد است. ما هر چقدر زمان را توسعه بدهیم از آن شعور به دست نمیآید. نظریه وحدت هستی با دفاع از شعور هستی خیلی از مشکلات را حل میکند.
در ادامه نشست علی اوجبی به بیان سابقه آشنایی خود با دینانی پرداخت و اظهار کرد: آشناییام با ایشان به سال ۱۳۵۹ بازمیگردد. در آن زمان با کتاب «قواعد کلی فلسفی» ایشان آشنایی پیدا کردم و مطالعه آن کتاب، مسیر زندگی مرا تغییر داد. به همین خاطر من تحصیل در رشته پزشکی را رها کردم و به شوق فراگیری فلسفه روانه شهر قم شدم.
وی افزود: وقتی وارد حوزه علمیه شدم کتاب «قواعد کلی فلسفی» خیلی توجهم را جلب کرد. آقای دینانی یک شخصیت حوزوی بود و این نخستین مرتبه بود که این ایده در ذهن یک حوزوی نقش بسته بود که به جای فقه، در زمینه فلسفه اثری تدوین کند. به نظرم کار ایشان اقدام جسورانهای بود، چراکه این کار سابقه نداشت. از طرف دیگر دانشهای عقلی محل آزمون و خطا و تجربه نیستند. این دانشهای تجربی هستند که در آنها آزمون و خطا رخ میدهد. از این منظر، جسارت ایشان یک تیغ دولبه بوده است.
مصحح آثار فلسفی ادامه داد: یکی از نکات مثبت کار ایشان در آن اثر کثرت منابعی است که بدان استناد کرده است. ایشان صرفا به منابع فلسفی بسنده نکرده است و سراغ آثار کلامی و ... نیز رفته است. از جمله ویژگیهای دیگر اثر این است که با وجود فقدان منابع مطالعاتی در زمینه فلسفه غرب در آن زمان، مولف به نقادی فلسفه غرب پرداخته است. نکته آخری که به ذهنم میرسد این است که قواعد فلسفی یا بدیهی هستند یا نیازمند به اثبات. مولف در این کتاب یک تیزهوشی به خرج داده است و مواردی که قواعد فلسفی مورد بحث، بدیهی بوده است سراغ استدلال نرفته، اما در مواردی که قاعده نیاز به دلیل داشته است به نقل ادله از زبان فلاسفه پرداخته است.
اوجبی تصریح کرد: پیش از آن که کتاب «قواعد کلی فلسفی» منتشر شد، استاد دینانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود به سراغ قاعده «الواحد» رفته است. یک تیزهوشی پشت این قضیه بوده است. قاعده الواحد مهمترین قاعده فلسفی است که فلاسفه، عرفا و متکلمان بر سر آن نزاع کردهاند. جامی در کتاب خود، ۲۰ مسئله مورد نزاع فلاسفه را جمعآوری کرده است که یکی از آنها قاعده الواحد است. موضوع این قاعده این است که آیا از واحد، تنها واحد صادر میشود یا کثرت. بنده از این بابت متأسفم که مدت ۵۰ سال این کتاب خاک خورده و بدان توجه نشده است.
امتیاز آثار فلسفی ابنسینا از دیگر فلاسفه
وی در ادامه یادآور شد: اساسا در تمام علوم قاعده باید یک قضیه کلی باشد. بر این مبنا قاعده فلسفی، لزوما باید مستندش عقل باشد و یقینی به شمار رود. یکی از کارهایی که ابن سینا انجام داد این بود که تلاش کرد در جای جای آثارش تمام مباحث نظری را به قواعد بدیهی فلسفی بازگرداند. به نظرم مهمترین کتاب ابن سینا کتاب «الاشارات و التنبهات» است و این اثر مملو از قواعد فلسفی است. هر جا به بحث از قاعده بدیهی پرداخته است از عنوان «تنبیه» استفاده کرده؛ چراکه قواعد بدیهی نیاز به اندیشه کردن ندارد و صرف تنبه و تصور موضوع و محمول در آنها موجب تصدیق است. در مجموع، کار مهم ابن سینا برگرداندن مباحث نظری به قواعد بدیهی است.
پژوهشگر آثار فلسفی ادامه داد: من نزدیک ۲۰ سال است با دکتر دینانی نشست و برخاست دارم. متأسفانه کسانی که سراغ ایشان میآیند بدترین پرسشها را مطرح میکنند و به همین جهت، ایشان برآشفته میشود. آنچه دینانی را رنجیده میکند همین است که شخص، با ایشان همدلی نکند و از رسیدن به تصورات بدیهی امتناع ورزد. اگر کسی با ایشان همدلی کند ایشان نیز از بحث استقبال میکنند و پاسخ میدهند.
انتهای پیام