به گزارش خبرنگار مهر، محسن اسماعیلی در یکصد و سی و پنجمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجموعه فرهنگی سرچشمه، با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر دارای سه مرتبه قلبی، زبانی و عملی است، افزود: با حاصل شدن غرض از مرتبه پائینتر، اصولاً ورود به مرتبه بالاتر جایز نیست. دستور شرع این است که اگر احتمال داده شود با نشان دادن درجه اول از عکسالعملهای یاد شده، طرف مقابل متنبّه شده و از منکر دست برداشته و یا معروف را انجام میدهد، ورود به درجه دوم جایز نیست؛ مخصوصاً در جایی که اگر رفتار شدیدتر را انجام دهد، پرده حیا دریده و طرف مقابل جریتر میشود.»
وی در تشریح مراتب امر به معروف و نهی از منکر اظهار داشت: مرتبه اول این است که وقتی ارتکاب منکر یا ترک معروفی میبینیم، از آن عمل انزجار قلبی و ناراحتی درونی پیدا کنیم و این کراهت درونی را با قیافه و رفتار خود اظهار کرده و به مرتکب بفهمانیم که باید آن منکر را ترک یا آن معروف را انجام دهد. اما همین اظهار کراهت نیز درجاتی دارد، مانند اینکه چشم خود را ببندیم، چهره خود را درهم کشیده و گرفته نشان دهیم، صورت و یا همه بدن خود را برگردانیم، یا اینکه اصلاً با او قهر کرده و قطع رابطه کنیم.
دانشیار دانشگاه تهران با بیان اینکه مرتبه دوم امر به معروف و نهی از منکر زبانی است، گفت: در این مرتبه نیز اگر احتمال داده شود که با ارشاد و موعظه نرم، غرض حاصل میشود، واجب است امر به معروف و نهی از منکر زبانی انجام شود و جایز نیست از آن حدّ تجاوز صورت گیرد.
محسن اسماعیلی، مرتبه سوم این فریضه را انکار و اقدام عملی معرفی کرد و افزود: البته اگر اقدام عملی منجر به درگیری و ضرب و جرح میشود، جواز آن منوط به اذن حاکم زمان خواهد بود. بنابراین در تمام مراتب و درجات باید به حداقلها بسنده کرد. در این صورت است که نهی از منکر به شکل «اهدای عیوب» درمیآید و هدیه نیز موجب ایجاد محبت و مودت میشود نه تفرقه و عداوت.
به گفته وی، در کتاب «مصباح الشریعه» که منسوب به امام صادق علیهالسلام است، آمده است: «کسی که امر به معروف میکند، نیازمند آن است که به حلال و حرام، عالم بوده، از خودخواهی فارغ باشد، نسبت به مردم خیرخواه و با آنان مهربان و نرمخو باشد، و آنان را با نرمی و گفتار نیکْ دعوت کند. تفاوت خردهای آنان را بشناسد، تا هر کس را در جایگاهی که در حدّ و اندازه اوست، بنشاند؛ از نیرنگ نفس و خدعههای شیطان، آگاه باشد؛ بر آنچه از آزار مردم به او میرسد، صبور باشد، و مقابله به مثل نکند، و از آنان شِکوه نکند و تعصّب نورزد، و برای منافع خود، خشم نگیرد، و نیّت خود را برای خدا خالص سازد، و از او کمک بگیرد و جویای پاداش او باشد. اگر آنان با او مخالفت کرده و بر وی جفا کنند، صبر پیشه کند، و اگر با او موافقت کردند و از وی پذیرفتند، شکرگزار خدا باشد. کارش را به خداوند متعال واگذارد، و به عیب خود نگاه کند.»
اسماعیلی با بیان اینکه نمونههای عملی نهی از منکر در سیره اهل بیت علیهمالسلام فراوان است و همین قواعد را نشان میدهد، افزود: ابن ابی الحدید نقل کرده است که امام صادق(ع) میدانست که یکی از شیعیان به نام شقرانی بادهنوش است، اما باز هم او را طرد نکرد، تحویلش گرفت و خواستهاش را برآورد. اما با لطافت و کنایه هم فرمود: «ای شقران! خوبی از همگان خوب است امّا از تو خوبتر؛ به دلیل انتسابت به ما و زشتی، از همگان زشت است، امّا از تو زشتتر؛ به دلیل انتسابت به ما!» آیا چنین نهی از منکری مشکلزا و تفرقهانگیز است یا موجب نزدیکی دلها و اصلاح جامعه میشود؟
سیره پیامبر در رفتار با گنهکاران
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه، خاطرنشان کرد: در شفقت و مهربانی رسول خدا(ص) با گنهکاران نیز اسوه حسنهای برای ما وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد. البته شفقت و مهربانی ایشان اختصاصی به گنهکاران نداشت، بلکه شامل کفار و مشرکان نیز میشد. پیامبر(ص) چنان به سرنوشت آنان علاقمند و نسبت به آنان دلسوز بود که به تعبیر دو آیه از قرآن، گویی از غصه انتخاب غلط آنان جان میداد: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».
اسماعیلی به بیان نمونهای از سیره پیامبر(ص) در برخورد با گهنکاران پرداخت و گفت: شخصی به نام مُنیب میگوید: در جاهلیّت، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که میفرمود: ای مردم! بگویید هیچ خدایی جز اللّه نیست تا رستگار شوید. اما بعضی به صورت او آب دهان میانداختند و بعضی رویش خاک میپاشیدند و بعضی دشنامش میدادند. در این هنگام، دخترکی قدح آبی آورد و پیامبر صورت و دستهای خود را شست و فرمود : دخترکم، صبور باش و برای مغلوبیّت و خواری پدرت اندوهگین مباش.
وی در بخش دیگر سخنانش با تاکید بر اینکه در صورت فهم درست و اجرای معقول نهی از منکر، نه تنها این فریضه موجب تفرقه و دلخوری و عداوت میان مومنان نمیشود و ادای این تکلیف منافاتی با وجوب اجتماع و الفت ندارد بلکه این دو وظیفه کاملاً همسو و مکمل یکدیگرند، تصریح کرد: احکام مربوط به چگونگی اجرای این فریضه نیز نشان از مهندسی دقیقی دارد که شریعت مقدس برای جلوگیری از پیدایش آثار سوء احتمالی انجام داده است.
عضو حقوقدان شورای نگهبان، اصلاح فرد و جامعه را اصلیترین هدف و منطق حاکم بر امر به معروف و نهی از منکر دانست و گفت: به همین جهت اگر بدون امر و نهی و با عمل یا سخن نرم و دوستانه میتوان به این هدف رسید، لزومی به اتخاذ روشهای آمرانه و ناهیانه نیست. البته در صورتی که چارهای جز امر و نهی نباشد، باید از آن طریق وارد شد، اما باز هم با همان مراتب و درجات و با همان توصیههای موکدی که شرع بر انتخاب نرمترین روشها کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، محسن اسماعیلی در یکصد و سی و پنجمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجموعه فرهنگی سرچشمه، با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر دارای سه مرتبه قلبی، زبانی و عملی است، افزود: با حاصل شدن غرض از مرتبه پائینتر، اصولاً ورود به مرتبه بالاتر جایز نیست. دستور شرع این است که اگر احتمال داده شود با نشان دادن درجه اول از عکسالعملهای یاد شده، طرف مقابل متنبّه شده و از منکر دست برداشته و یا معروف را انجام میدهد، ورود به درجه دوم جایز نیست؛ مخصوصاً در جایی که اگر رفتار شدیدتر را انجام دهد، پرده حیا دریده و طرف مقابل جریتر میشود.»
وی در تشریح مراتب امر به معروف و نهی از منکر اظهار داشت: مرتبه اول این است که وقتی ارتکاب منکر یا ترک معروفی میبینیم، از آن عمل انزجار قلبی و ناراحتی درونی پیدا کنیم و این کراهت درونی را با قیافه و رفتار خود اظهار کرده و به مرتکب بفهمانیم که باید آن منکر را ترک یا آن معروف را انجام دهد. اما همین اظهار کراهت نیز درجاتی دارد، مانند اینکه چشم خود را ببندیم، چهره خود را درهم کشیده و گرفته نشان دهیم، صورت و یا همه بدن خود را برگردانیم، یا اینکه اصلاً با او قهر کرده و قطع رابطه کنیم.
دانشیار دانشگاه تهران با بیان اینکه مرتبه دوم امر به معروف و نهی از منکر زبانی است، گفت: در این مرتبه نیز اگر احتمال داده شود که با ارشاد و موعظه نرم، غرض حاصل میشود، واجب است امر به معروف و نهی از منکر زبانی انجام شود و جایز نیست از آن حدّ تجاوز صورت گیرد.
محسن اسماعیلی، مرتبه سوم این فریضه را انکار و اقدام عملی معرفی کرد و افزود: البته اگر اقدام عملی منجر به درگیری و ضرب و جرح میشود، جواز آن منوط به اذن حاکم زمان خواهد بود. بنابراین در تمام مراتب و درجات باید به حداقلها بسنده کرد. در این صورت است که نهی از منکر به شکل «اهدای عیوب» درمیآید و هدیه نیز موجب ایجاد محبت و مودت میشود نه تفرقه و عداوت.
به گفته وی، در کتاب «مصباح الشریعه» که منسوب به امام صادق علیهالسلام است، آمده است: «کسی که امر به معروف میکند، نیازمند آن است که به حلال و حرام، عالم بوده، از خودخواهی فارغ باشد، نسبت به مردم خیرخواه و با آنان مهربان و نرمخو باشد، و آنان را با نرمی و گفتار نیکْ دعوت کند. تفاوت خردهای آنان را بشناسد، تا هر کس را در جایگاهی که در حدّ و اندازه اوست، بنشاند؛ از نیرنگ نفس و خدعههای شیطان، آگاه باشد؛ بر آنچه از آزار مردم به او میرسد، صبور باشد، و مقابله به مثل نکند، و از آنان شِکوه نکند و تعصّب نورزد، و برای منافع خود، خشم نگیرد، و نیّت خود را برای خدا خالص سازد، و از او کمک بگیرد و جویای پاداش او باشد. اگر آنان با او مخالفت کرده و بر وی جفا کنند، صبر پیشه کند، و اگر با او موافقت کردند و از وی پذیرفتند، شکرگزار خدا باشد. کارش را به خداوند متعال واگذارد، و به عیب خود نگاه کند.»
اسماعیلی با بیان اینکه نمونههای عملی نهی از منکر در سیره اهل بیت علیهمالسلام فراوان است و همین قواعد را نشان میدهد، افزود: ابن ابی الحدید نقل کرده است که امام صادق(ع) میدانست که یکی از شیعیان به نام شقرانی بادهنوش است، اما باز هم او را طرد نکرد، تحویلش گرفت و خواستهاش را برآورد. اما با لطافت و کنایه هم فرمود: «ای شقران! خوبی از همگان خوب است امّا از تو خوبتر؛ به دلیل انتسابت به ما و زشتی، از همگان زشت است، امّا از تو زشتتر؛ به دلیل انتسابت به ما!» آیا چنین نهی از منکری مشکلزا و تفرقهانگیز است یا موجب نزدیکی دلها و اصلاح جامعه میشود؟
سیره پیامبر در رفتار با گنهکاران
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه، خاطرنشان کرد: در شفقت و مهربانی رسول خدا(ص) با گنهکاران نیز اسوه حسنهای برای ما وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد. البته شفقت و مهربانی ایشان اختصاصی به گنهکاران نداشت، بلکه شامل کفار و مشرکان نیز میشد. پیامبر(ص) چنان به سرنوشت آنان علاقمند و نسبت به آنان دلسوز بود که به تعبیر دو آیه از قرآن، گویی از غصه انتخاب غلط آنان جان میداد: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».
اسماعیلی به بیان نمونهای از سیره پیامبر(ص) در برخورد با گهنکاران پرداخت و گفت: شخصی به نام مُنیب میگوید: در جاهلیّت، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که میفرمود: ای مردم! بگویید هیچ خدایی جز اللّه نیست تا رستگار شوید. اما بعضی به صورت او آب دهان میانداختند و بعضی رویش خاک میپاشیدند و بعضی دشنامش میدادند. در این هنگام، دخترکی قدح آبی آورد و پیامبر صورت و دستهای خود را شست و فرمود : دخترکم، صبور باش و برای مغلوبیّت و خواری پدرت اندوهگین مباش.
وی در بخش دیگر سخنانش با تاکید بر اینکه در صورت فهم درست و اجرای معقول نهی از منکر، نه تنها این فریضه موجب تفرقه و دلخوری و عداوت میان مومنان نمیشود و ادای این تکلیف منافاتی با وجوب اجتماع و الفت ندارد بلکه این دو وظیفه کاملاً همسو و مکمل یکدیگرند، تصریح کرد: احکام مربوط به چگونگی اجرای این فریضه نیز نشان از مهندسی دقیقی دارد که شریعت مقدس برای جلوگیری از پیدایش آثار سوء احتمالی انجام داده است.
عضو حقوقدان شورای نگهبان، اصلاح فرد و جامعه را اصلیترین هدف و منطق حاکم بر امر به معروف و نهی از منکر دانست و گفت: به همین جهت اگر بدون امر و نهی و با عمل یا سخن نرم و دوستانه میتوان به این هدف رسید، لزومی به اتخاذ روشهای آمرانه و ناهیانه نیست. البته در صورتی که چارهای جز امر و نهی نباشد، باید از آن طریق وارد شد، اما باز هم با همان مراتب و درجات و با همان توصیههای موکدی که شرع بر انتخاب نرمترین روشها کرده است.