اکثر اراذل و اوباش دچار اختلالات روانی و شخصیتی هستند
سروان مهربانی گفت: بسیاری از افرادی که تحت عنوان اراذل و اوباش میشناسیم؛ در واقع بیماران روانی دچار اختلالات شخصیتی از جمله ضد اجتماعی هستند.
سروان سمانه مهربانی کارشناس اداره اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ، پس از انتشار خبر به آتش کشیده شدن چند کارتن خواب توسط یک جوان و دوستانش و آنهم برای خنده و تهیه کلیپ از واکنش قربانیان، زخم عمیقی بر پیکر وجدان جامعه و زنگ هشداری برای جامعه شناسان و روانشناسان از سقوط اخلاق و انسانیت در میان برخی از جوانان دانست و گفت: بی شک با شنیدن این خبر در ذهن هر کدام از ما در خصوص چرایی وقوع چنین حادثه هولناکی علامت سوالی بزرگ نقش میبندد. متن حاضر به بررسی ابعاد مختلف حادثه یاد شده میپردازد.
وی اظهار کرد: پیشینه فردی و خانوادگی متهم اصلی این حادثه مجموعهای از علل مختلف روانشناسی و جامعه شناختی از جمله فقر فرهنگی و اقتصادی، محیط زندگی مملو از آسیب و تربیت خانوادگی نادرست و مهمتر از همه وجود اختلالات شخصیتی را پیش روی میقرار میدهد.
متهم و برادرانش از اراذل و اوباش سطح یک و دو تهران هستند که سرقت، ورود به عنف، آزار و اذیت و نزاع و درگیریهای متعدد و شرب خمر و... گوشهای از سوابق قضایی و انتظامی متهمان است.
یکی از علل موثر در بروز چنین جرائمی محیطی است که فرد در آن رشد و نمو پیدا میکند. زندگی در محلاتی که ارتکاب جرم و عصیانگری در برابر هنجارهای اجتماعی مایه تفاخر ساکنین است به فرد میآموزد که برای جلب توجه و پذیرش اجتماع پیرامون خود، دست به ارتکاب جرم بزند و با رفتارهایی از جمله حمل سلاح سرد، نزاع و درگیریهای متعدد بر سر مسائل واهی و پوچ و رفتارهای نمایشی، چون خالکوبی ومستی و خودزنی و عضویت در باندهای خلافکاری برای خود کسب اعتبار کند.
کارشناس اداره اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت گفت: درست زمانی که در نقاط مختلف پایتخت افراد با افتخار از اینکه تا کنون پایشان به کلانتری باز نشده حرف میزنند در برخی مناطق دیگر از جمله محل سکونت متهم، ارتکاب جرم، گذران محکومیت در زندان و تعدد دستگیری و زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی و قانونی موجب تفاخر و احساس قدرت میشود. در این مناطق به دلیل فقر مادی و فرهنگی نوجوانان محرومیتهای هیجانی و اقتصادی زیادی را تجربه میکنند که همین امر موجب میشود تا برای مقابله با احساس ناخوشایند حقارت، فقر و همچنین نادیده گرفته شدن در جامعه و حس طرد شدگی گرد هم جمع شده و اقدام به تشکیل گروه هاو باندهای خلافکاری کنند تا در سایه همرنگی و همنشینی با افرادی شبیه به خود احساس طردشدگی از جامعه را جبران نموده و در نتیجهی دریافت تایید از سوی سایر اعضای گروه و حضور در کنار آنان شخصیت و هویت پیدا کنند.
وی افزود: احساس حقارت و میل به دیده شدن و تاثیر گذاری بروی اذهان دیگران و همچنین محرومیت هیجانی از جمله دلایل روی آوری این افراد به تفریحات کاذب و آسیب زا مانند حرکات نمایشی خطرناک با موتور، دعوا و قدرت نمایی و اوباشی گری و در این مورد خاص به آتش کشیدن قربانیان توسط متهم است.
سروان مهربانی تصریح کرد: علاوه بر این موارد، دلایل روانشناختی مانند ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز در ارتکاب به جرم افراد موثر و تاثیرگذار است. از جمله نشانههای این اختلال، عدم وجود حس همدلی و ناتوانی در درک رنج وارده به قربانی است، همچنین عدم وجود حس ترس و عبرت آموزی که باعث میشود این افراد با وجود گذران محکومیتهای متعدد و آسیب دیدگی در جریان درگیریها و نزاعهای گوناگون همچنان به رفتارهای جامعه ستیزانه خود ادامه دهند تا زمانی که در یکی از همین نزاعها و درگیریها کشته شده یا محکوم به حبسهای طولانی مدت گردند که باز هم به دلیل عدم وجود احساس ترس و عبرت از حوادث، بسیاری از آنها از جمله وحید مرادی در زندان در درگیری با سایر زندانیان به قتل میرسند.
اما نکته قابل تامل قدرت نمایی پوشالی این افراد است! انتخاب یکی از ضعیفترین و بی دفاعترین اقشار جامعه برای آزار و اذیت و تهیه کلیپ برای چند ثانیه تفریح و خنده گویای این حقیقت است که متهم برخلاف ظاهر خشن و تلاشی که برای قدرت نمایی و اوباشی گری دارد فردی به شدت آسیب پذیر، ضعیف با انبوهی از رنجهای روحی و آسیبهای روانی و احساس حقارتی بی پایان است که به خوبی نشان دهنده کودکی و نوجوانی سرشار از تنبیه و تحقیر و حتی سوءاستفاده است که باعث شده از هیچ تلاشی برای جبران رنجهای روحی خود فروگذار نکرده و البته به دلیل شخصیت ضعیف خود به جای افراد قوی و توانمند به سراغ قشری ضعیف و بی دفاع برود و از آزار آنان احساس قدرت و بزرگی کند و طبق اظهارات خود وی در زندگی هرگاه از کسی کتک خورده و زورش به او نرسیده به سراغ برادر و نزدیکان کوچکتر وی رفته و با ضرب و شتم آنان حس کینه و انتقام خود را ارضا نموده است.
کارشناس اداره اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: مطالعات صورت گرفته در پلیس آگاهی پایتخت بر روی مرتکبان جرائم خشن گویای این واقعیت است که بسیاری از افرادی که ما به عنوان اراذل و اوباش میشناسیم در واقع بیماران روانی دچار اختلالات شخصیتی از جمله ضد اجتماعی میباشند که متاسفانه هیچگاه مشکلات آنها تشخیص داده نشده و درمان نمیشوند و تنها پس از اقدام به رفتارهای آسیب زننده جامعه متوجه آنان میشود و پس از دستگیری توسط پلیس در زندان هیچگونه اقدام درمانی یا تلاش برای بازاجتماعی آنان صورت نمیگیرد و زندگی این افراد تبدیل به چرخه باطلی از دستگیری و زندان و ارتکاب جرم مجدد پس از آزادی میگردد که در نتیجه انرژی و توانی که باید توسط پلیس صرف مقابله با جرم در جامعه شود در این چرخه باطل تکرار به طرز چشم گیری هدر میرود.
وی با اشاره به اینکه فرد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی از هنجارهای اجتماعی پیروی نمیکند، گفت: این کار باعث دستگیری او میشود که جرمهای متهم مانند آزار دیگران، دزدی و تخریب اموال دیگران است. همچنین آنها اغلب برای کسب منافع یا لذت شخصی مثلاً برای به دست آوردن پول و رابطه جنسی فریبکاری کرده و دروغ میگویند و با استفاده از اسم مستعار یا کلاهبرداری دیگران را فریب میدهند.
سروان مهربانی در ادامه تصریح کرد: این افراد بعد از این که دیگران را مورد اذیت و آزار قرار میدهند یا دزدی میکنند یا دیگر اعمال ضد اجتماعی انجام میدهند اصلاً احساس پشیمانی نمیکنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی پرخاشگر هستند و ممکن است بارها درگیر کتک کاری یا مرتکب حملات بدنی شوند مثلاً کتک زدن همسر یا فرزند از این قبیل کارها است.
این افراد به ایمنی خود یا دیگران توجهی نمیکنند مثلاً سرعت زیاد در رانندگی دارند یا با حالت مستی رانندگی میکنند، یا رفتارهای جنسی پر خطر و مصرف مواد دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی وظیفه نشناس و غیر مسئول هستند، این افراد قربانیان را به خاطر ساده لوح بودن، عاجز و ناتوان بودن سرزنش میکنند یا آنها را سزاوار سرنوشتشان میداند، مثلاً وقتی مردی به یک نفر تجاوز میکند میگوید در هر صورت این اتفاق برای او میافتاد.
کارشناس اداره اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت با اعلام چند پیشنهاد در خصوص مقابله و جلوگیری از فعالیتهای این افراد در جامعه گفت: فراهم آوردن یک سیستم جامع غربالگری به منظور شناسایی به موقع افراد دچار اختلالات شخصیتی در مراحل مختلف زندگی از جمله زمان حضور فرد در مدرسه، اقدام برای گذران خدمت سربازی، استخدام و سایر مراحلی که امکان سنجش وضعیت روانی افراد فراهم است. همچنین تعهد آموزش و پرورش به انجام وظیفه خود به عنوان نهاد پرورش دهنده افراد جامعه در تربیت و اصلاح رفتار دانش آموزان دچار مشکلات تربیتی به جای طرد و اخراج آنها.
وی در ادامه افزود: فراهم آوردن شرایط تخلیه هیجانی نوجوانان و جوانان به منظور جلوگیری از اشتغال فرد به تفریحات و هیجانات کاذب و مضر برای اجتماع و تهیه برنامههای آموزشی در خصوص پیشینه فردی و خانوادگی و همچنین سرانجام قضایی مرتکبان جرائم خشن میتواند اقداماتی پیشگیرانه در این خصوص از سوی مسئولان باشد.
سروان مهربانی در پایان با اشاره به اینکه پلیس با شناسایی و دستگیری سریع افرادی که مخل آسایش و آرامش شهروندان هستند به وظیفه ذاتی خود در کشف و مقابله با جرائم عمل میکند، خاطرنشان کرد: متاسفانه در برخورد با مرتکبان جرائم خشن همچون بسیاری دیگر از آسیبهای موجود در جامعه، تنها نهاد مسئولی است که یک تنه به تعهد شغلی و انسانی خود عمل کرده و حتی با ورود به حوزه آموزش شهروندان و تاسیس مراکز مشاوره در مسیر پیشگیری نیز گام برداشته و بار مسئولیت نهادهای متولی آموزش و درمان را نیز به دوش میکشد. نهادهایی که اگر به موقع و مسئولانه در اصلاح رفتار افراد و تربیت و آموزش و درمان آنها اقدام کند هرگز نوبت به برخورد قهری و سلبی و سایر اقدامات پلیس نخواهد رسید.