ماهیت فلسفه برای کودکان درست اندیشیدن از سنین پایین است
تهران - ایرنا - دبیر گروه فلسفه کودکان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفت: فلسفه برای کودکان اساساً در پی آموزش فلسفه به آنها نیست و بیشتر در پی بالا بردن پرسشگری و درست اندیشیدن از سنین کودکی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، یکی از مقولات جالب توجه از سال 1960 میلادی توجه به آموزش از سنین ابتدایی عمر آدمی بود که توسط پرفسور لیپمن پی ریزی و طراحی شد و بعدها عنوان philosophy for children که به اختصار به آن p4c نیز گفته می شود.
تقریبا روشن است که فلسفه برای کودکان اساساً در پی آموزش فلسفه به آنها نیست و بیشتر در پی بالا بردن پرسشگری و درست اندیشیدن از سنین کودکی است. در این رشته که چندیست به کشور ما نیز ورود کرده است «بازی» را یکی از مهم ترین ابزارهای افزایش فهم و اندیشه کودکان می دانند.
بازی در فبک (عنوان ایرانی شده p4cفلسفه برای کودکان) از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا جایی که یکی از ستون های اصلی آموزش در فبک را برخی درست و دقیق بازی کردن دانسته اند.
برای درک صحیح استفاده کردن از «اسباب بازی» در تربیت و آموزش کودکان گفت وگویی با سعید ناجی، دبیر گروه فبک در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ترتیب دادیم که در زیر مشروح آن را می خوانید.
*ایرنا: لطفا برای آغاز گفتگوی مان بفرمایید آیا نسبتی میان آموختن و آموزش به کودکان و اسباب بازی های در دستشان وجود دارد؟ گویا این موضوع در رشته فبک (فلسفه برای کودکان) خیلی مورد اهمیت قرار گرفته و در موردش بحث شده است در این باره برای ما توضیح دهید.
- ناجی: پیش از توجه به پدیده «اسباب بازی» اساسا باید «بازی» مورد تامل قرار بگیرد تا برای آن اسباب بازی ای طراحی و تهیه شود. بازیها در حوزه آموزش از اهمیت ویژهای برخوردارند، که البته هر بازی اسباب بازی خاص خودش را دارد. منتها در طول سالیان اخیر، در سده اخیر بازیها به تدریج از مدارس ابتدایی زدوده شدند و حتی الان هم میبینیم که از مهدکودکها زدوده میشوند. علتش هم این است که تصور شده بازی، وقت تلفکردن است، در حالی که بازیها نکات آموزشی بسیاری در خودشان دارند که ما بزرگترها ممکن است متوجه آنها نشویم، ولی کودکان با غریزهشان میروند به سراغ این بازیها برای اینکه چیزی یاد بگیرند، ولی در ظاهر ما فکر میکنیم اینها دارند وقتشان را تلف میکنند یا مثلا زمانی کودکان را به بازی دعوت می کنیم که بخواهیم او را سرگرم و مشغول کنیم تا به معنایی مزاحمتی برایمان نداشته باشند، و یا به آنها می گوییم بروید بازی کنید و فعلا با ما کاری نداشته باشید. در حالی که امروزه تحقیقات نشان می دهد که اکثر آموزشهای دوره ابتدایی با بازیها ممکن است. در این موضوع مقالات زیادی هم در دسترس قرار گرفته و می توانید به آنها رجوع کنید.
*ایرنا: نقدی که اخیرا شاهد آن هستیم، این است که ابزار آلات بازیهایی که هست و بوده، ابزار آلاتی است که در عالم جدید گویا زیاد مورد توجه قرار نمیگیرند و گوبا جذابیت زیادی ندارند. این را چه کنیم، این شکاف را اساسا چه می شود کرد که کودکان موبایل را به بازی های دیگر ترجیح می دهند؟ این وضعیت را چظور تنظیم یا اصلاح کنیم؟
- ناجی: در دوران خردسالی؛ بچهها بصورت غیر آگاه و تعمدانه و بصورت اتوماتیک رو به بازی میآورند برای مثلا دختر بچهها بازی خالیبازی را انتخاب می کنند و پسرها رفتارهای دیده شده در فیلمهای اکشن و تفنگ بازی و... یا باز آفرینی می کنند. اما عصر کنونی و وقتی کودک از مرحله ابتدایی شعور و آگاهی گذر می کند، جذابیت وسایلی همچون موبایل بیشتر می شود و در اینجاست که این وسایل خطرناک یا آسیبزننده میشوند.
ولی در دوران خردسالی اسباب بازیها هنوز آن سلامت خودشان را دارند و بچه ها با کوچکترین چیزها، مثلا کودکان به سادگی یک چوب پیدا میکند، و تبدیلش میکنند به اسب و اسبواری و به صورت نمادین از اشیاء استفاده میکنند.
بچهها بهعنوان اسباب بازی آنطوری که شما میفرمایید، یک مقدار بزرگتر میشوند، والدین برایشان موبایل یا تبلت میخرند یا والدین را مجبور میکنند که اینها را بخرند و اینها خیلی آسیبهای جدی میرساند، اما مسئله این است که ما حتی میتوانیم از موبایلها هم استفاده بهینه کنیم و بازیهایی را طراحی کنیم که آنها با این بازیها مهارتهایشان را بالا ببرند. ما در واقع ناچاریم که این شرایط را بپذیریم و بازیهایی را طراحی کنیم در موبایلها که مهارتهای حداقل منطقی و هوشی بشر را بالا ببرد که البته میشود این کار را کرد و ما نمونههایی از این بازیها را داریم. البته من موافق نیستم که بچهها چشمشان را خراب کنند با این موبایلها یا به هر حال به دنیای مجازی وارد شوند و یکسری اتفاقاتی میافتد در حوزه اخلاق که اینها اخلاق و تربیت درست ( مثلا بازیهای کامپیوتری بیشتر) را به خطر میاندازند چون بچهها در این جنس بازی انسانها را به صورت مجازی میبینند و مثلا آنجا یک اسلحهای است که با آن یک شهر را قتل عام میکنند و عادت میکنند و فکر میکنند که مردم جهان واقع هم همینطور هستند. در واقع کودک هنوز به تمایز قائل شدن میان خیال و عالم واقع دست نیافته اند.
*ایرنا: نظر اساتید حوزه p4c یا به فارسی همان فبک یا فلسفه برای کودکان چه نگاه و توجهی به طرز و روش و جنس بازی ها دارند؟ بیشتر توضیح دهید
- ناجی: بهتر است ملموس تر وصف کنم. ما شکل کلاسهای حتی برای کودکان را بازیگونه ارائه می دهیم، و کلاسهای بازیمحور را برگزار می کنیم که حتی بحث و گفتوگوی بچهها به شکل یک بازی است. جذابیت کلاس های فلسفه برای کودکان و نوجوانان به قدری زیاد است که اگر به کودکانی که لااقل یک جلسه به کلاس های فبک آمده اند پیشنهاد کنید به شما یک تبلت می دهیم تا بازی کنید و یا می توانید در کلاس های فبک حضور پیدا کنید همه این کودکان مایلند در کلاس های فبک شرکت کرده و به آموزش ضمن بازی بپردازند. پس ما میتوانیم با جذاب سازی محیط آموزش و روش آن کودکان را به مسیر درست و بهتر آموزش رهنمون شویم.
*ایرنا: دیالوگمحوری در بازی های فبک چگونه است؟
- ناجی: بازیهای کودکان سه، چهار لایه دارد. لایه اول آن همان حلقه کند و کاو است که در این مرحله کودکان و حاضرین در کلاس نظرات خودشان را مطرح میکنند، ایدههای خودشان را به مشارکت میگذارند، حرفهای دل خودشان را در جمع میزنند و حتی حرفهای دیگران را رد میکنند؛ این مرحله برای بچهها بسیار جذاب است. مثلا فرض کنید یکسری کارتهای طراحی شده که اتفاقی اینها کارتها را برمیدارند و بایستی این مفاهیم را به هم ربط دهند. حالا سه، چهار تا مفهوم برایشان درآمده، اینها تلاش میکنند خلاقانه این مفاهیم را به هم ربط دهند. هر کسی بهتر ربط دهد، توانایی خودش را آنجا نشان داده است.
*ایرنا: شما تاکنون به عنوان عضوی در حوزه تئوری و نظریه فبک؛ در مقوله «بازی سازی» ورود داشته اید و یا همچنان دارید؟ یعنی آیا خودتان بازیای به تولیدکنندگان اسباب بازی و لوازم آموزشی سفارش داده اید؟ در واقع باید پرسید آیا این تئوری و علمی که شما دارید، در عالم خارج محقق هم شده که مثلا بیایید با یک تولید کننده و کارخانه ای مانند صنایع آموزشی قرارداد ببندید و بگویید ما تئوری این تولید را میخواهیم پیش ببریم، شما در عمل آن را محقق و تولید کنید.
- ناجی: بنده الان طرح پژوهشی یک سال و نیم قبل خودم همین بوده و آماده هم شده است؛ در حدود 20 بازی آموزشی و دقیق، که میتواند به تولید انبوه برسد. البته ما سعی میکنیم که بیشتر روی کاغذ و مثلا روی چیزهای سادهتر که حتی ناشران هم میتوانند قسمتهای مثلا پیچیده اش را سفارش دهند، ولی بازی های ما اغلب روی کارت و کاغذ است و راحت هم می توان تولیدش کرد. یعنی ابزارهای ما ممکن است عروسک و اینها نباشد، بلکه یکسری چیزهای سادهتر است.
*ایرنا: گویا در ایران مجموعهای بنام صنایع آموزشی از سال 1353 و بصورت کاملا دانشبنیان ابزار آلاتی آموزشی برای تربیت آموزش از مقطع پایین تا دانشگاه میسازند. نسبت برقرارکردن بین اساتید علمی و دانشگاهی فبک و همچنین شرکتها و تولیدکنندگان بزرگی مثمرثمر خواهد بود یا اصلا نظرتان در این باب چیست؟
- ناجی: صد درصد اینطور است. تزی که بنده دنبال میکنم، این است که ما میتوانیم به جای دروس مختلف، حداقل در ابتدایی، مدام بر سر کلاس ها بازی ببریم و وقتی که این ایده است، ما برای تمام دروس اسباب بازی لازم داریم و این شرکتها میتوانند بیایند سراغ اساتید و اسباب بازیهایی را که طراحی شده را پشتیبانی و طراحی کنند. هم به نفع آن شرکتها است، هم به نفع بچهها است. اینها میتوانند ارتباطشان موثر باشد. من یک نکتهای را بگویم. این اتفاق اگر بیفتد، نتیجهاش این است که بچهها دور روز مانده به آن زمان کلاس ما، در خانه بالا و پایین میپرند و میگویند آخ جون، آخ جون، پس فردا فبک داریم. یعنی والدین این را به ما گزارش میدهند و میگویند مثلا در مورد کلاس شما اینطوری میگویند، ولی در مورد کلاس ریاضی و فلان و فلان، میگویند وای! فردا مثلا باز دوباره ریاضی داریم. وقتی که اینها را ما بازیگونه کنیم، دیگر این مشکل عدم رغبت بچهها از بین میرود و همه آنها از خدایشان است که بروند در مدرسه و این حرکت باید توسط این مراکز دانشبنیان پشتیبانی شود. البته من طرحی که کار کردم، از ماحصل تمام کارهایی که در فضا برای کودکان ارائه شده، استفاده کردم و یک مدل تازهتری ارائه دادم که از ماحصل آنها است و به هر حال الان دوستان ما کار میکنند در این زمینه و آماده هستند که طرحهایشان را ارائه دهند.
فراهنگ**9246**1535