من فکر کردم که حتما مطلبی گفتهام یا نوشتهام که دادستان احضارم کردهاست. اما وقتی بازپرس که بسیار فرد مؤدبی بودند به من گفتند که پلیس حفاظت اخلاق از من شکایت کرده است، متحیر شدم. من چون درب اتاقم در دانشگاه را هیچوقت قفل نمیکنم فکر کردم شاید پلیس آنجا چیزی پیدا کرده است، اما با کمال تعجب متوجه شدم که موضوع شکایت یکی از پستهایم در صفحه اینستاگرام است!
جناب حجتالاسلام عبدالفتاح نواب، از مسئولین حوزه، چند وقت پیش فرموده بودند که برای تصدی بیش از ۶۰شغل تا سال۱۴۱۴ نیاز به ۳۰۰هزار روحانی داریم. ایشان این مشاغل را ازجمله نمایندگیهای مقام معظم رهبری در دانشگاهها، قوای مسلحه و سایر دستگاههای دولتی، امور آموزشی، پرورشی، مشاوره، راهنمایی و امثالهم ذکر کرده بودند. بنده در پست اینستاگرام برآورد کرده بودم که اگر این ۳۰۰هزار روحانی شاغل هر کدام حداقل ۲/۵میلیون تومان حقوق در ماه دریافت نمایند، ۹۰۰۰میلیارد تومان در سال میشود و برای نشان دادن ابعاد این هزینه آن را با بودجه سالیانه دو استان محروم کردستان و سیستانوبلوچستان و سازمان محیطزیست کشور مقایسه کرده بودم که به ترتیب ۶۰۰، ۳۵۰ و ۵۰۰میلیارد تومان است.
بازپرسی در حدود یکساعت و نیم طول کشید و من عرض کردم منبع خبر جناب حجتالاسلام نواب بودهاند. در خصوص بودجههای محیطزیست و استانهای سیستانوبلوچستان و کردستان هم میتوان از سازمان برنامهوبودجه استعلام نمود. جناب بازپرس فرمودند که پلیس اخلاق معتقد است که طلاب ۲/۵میلیون تومان در ماه دریافت نمیکنند و شما مرتکب نشر اکاذیب شده اید. بنده هم پاسخ دادم مگر قرار است طلاب برای تصدی آن مشاغل استخدام شوند؟ قطعا روحانیونی که دستکم چندین سال در حوزه درس خوانده و معادل لیسانس یا بالاتر هستند برای تصدی آن مشاغل استخدام میشوند. اگر تردیدی هست میتوان استعلام نمود که حقوق روحانیون شاغل چه میزان است.
همان روز صبح اول وقت دادگاه تجدید نظرم درباره مصاحبه با رادیو آلمان پیرامون ناآرامیهای دیماه سال گذشته بود که در دادگاه بدوی جناب قاضی صلواتی به اتهام «تشویش اذهانعمومی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۸ماه حبس و دوسال محرومیت اجتماعی محکومم کرده بودند، اما شاهکار آن روز این بود که بعد از دادگاه تجدیدنظر و بازپرسی بایستی میرفتم پژوهشگاه حکمت و فلسفه و علوم انسانی وزارت علوم درخصوص «حقوق شهروندی» سخنرانی میکردم!
جای عزیز نسین خالی که کمدی بودن زندگی را به نثر در میآورد.