شجاعتی که تنها در میدان جنگ نبود/ افقهای بلند باقیمانده از عقیله بنیهاشم
گروه معارف ـ امروز از حضرت زینب کبری(س)، برای ما افقهایی بلند باقی مانده تا با آن جان و جهان خود را در مسیر الیالله بگسترانیم و ایشان طبق گفته امیرالمومنین(ع) شجاعترین افراد بود چون صبر بر سختیها داشت.
یکی از اتفاقات بزرگی و روشنی که با حضرت سیدالشهدا(ع) رخ داد، این است که عاشورای او برای کسی که در آن تأمل کند حکم آن را دارد که سر او را بالا بگیرد، و زوایای بیکران هستی را برای او مرور کند.
کلمات، آرامش و امیدهای سیدالشهدا(ع) و تلاشش در نظم دادن به آن سپاه ظاهراً کوچک، فقط و فقط در عرصهای به وسعت دو جهان برای بیننده و خواننده آن اتفاق قابل فهم است؛ این معنایی است که شاید زیباترین تعبیر را علامه جعفری درباره آن دارد؛ آنجا که گفت: «کربلا برای اثبات وابستگی جان آدمی به خداست.»
حضرت سیدالشهدا(ع) این صدیق شهید در جهانی قدم برمیداشت که گویا ابدیتش و آن سویش چند قدم آن طرفتر است و حال تفسیر و استمرار این مشی و منش را تنها بزرگی از آن خاندان باید به عهده بگیرد و او کسی نیست جز زینب(س).
این متن تأملی کوتاه در مقام صبر و شکرگزاری عقیله بنی هاشم است؛ بانویی که چند روز است از کنار قربانگاه جانان خود برخاسته و حالا آمده تا آنچه را دیده برای تاریخ؛ برای من و شما بگوید، با قامتی خمیده اما قلبی مطمئن و استوار.
امروز از حضرت زینب کبری(س)، برای ما کلمات، که نه - تو گویی - افقهایی بلند باقی مانده تا با آن جان و جهان خود را در مسیر الیالله بگسترانیم و خدا میداند این کلمات چه گرهها برای اهل زمین گشود و چه قلبها که در پناه کلام و نگاه صبورش آرام گرفت.
در جان این بانو چه ایمان بلندی هست که بدون حسین(ع) و عباس(ع) و علی اکبر(ع) و دو فرزند رشیدش و ... با کاروان کوچکی از زنان و کودکان و تنها بازمانده مردان، خواب یزید را بر میآشوبد: «کد کیدک و اسع سعیک و ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا» هر حقهای که میخواهی بزن و هرکاری که میتوانی انجام بده، اما یقین داشته باش که نمیتوانی نام ما را محو کنی و وحی ما را بمیرانی. او نیز مانند برادر نگاه نافذش از زمانها گذشته بود.
دختر علی(ع) یزید را از وهمش بیرون میکشد: «خیال نکن این اتفاق، بزرگی برای توست و خواری برای ما، نه. و برای او از جهانی بزرگتر از آنچه میاندیشد سخن میگوید.»
سیده زینبسادات حسینی نیک، کارشناس مذهبی در گفتوگو با ایکنا خوزستان، ضمن تبریک سالروز ولادت حضرت زینب(س) گفت: ایشان در فضایل اخلاقی چنان بود که به ایشان عقیله بنیهاشم میگفتند. هر کدام از ابعاد زندگی حضرت سرشار از درسهایی است که هر یک میتواند راه و رسم چگونه زیستن را به ما بیاموزد.
در مساله صبر که یکی از برجسته ترین ویژگیهای ایشان است، برشمردن تمام مصائب حضرت زینب کبری(س) و درک عمق فجایعی که در طول تاریخ زندگی این بزرگوار بر ایشان وارد شد، از طاقت ما خارج است. وقتی نگاه میکنیم در دوران کودکی حضرت با آن رنجها و تلخیهای بسیاری که در فراق پیامبر(ص) تحمل کردند، درد و رنجهایی که در فراق مادر کشیدند، پس از آن تنهایی پدر را دیدند، ایشان میدیدند که مردم سست ایمان پدرشان را بر بلندای منبرها دشنام میدادند. این مصیبتها زمانی به اوج خود رسید که مسمومیت برادرشان حضرت حسن(ع) را به ناحق می بینند.
در حادثه کربلا، حضرت زینب(س) گرسنگی و عطش زنان و کودکان و شهادت برادر و عزیزان؛ از جمله فرزندان خود را می بینند. با وجود تمام این مصائب، میبینیم حضرت زینب (س) در خطبه کوبنده خود چگونه ایمان خود را به خدا را نشان میدهد، به یزید میفرماید: آیا فراموش کرده ای که خداوند فرمود: «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ(آل عمران، 178).»
چه قدر باید باور ایشان قوی باشد که در آن شرایط چنین محکم ظاهر شوند. این قدرت از باورها و اعتقادات حضرت نشات میگیرد. اولین نکتهای که در صبر حضرت میبینیم همین اعتقادات است. خداوند می فرماید: «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ»(اعراف، 58) وقتی زمینی پاک و پاکیزه بود گیاه در آن خوب رشد میکند. ایمان حضرت به خدا چنان است که در حادثه عاشورا پیکر برادر را بر دستان خود میگیرد و میفرماید: الهی تقبل منا هذا القربان. خدایا این قربانی را از ما بپذیر. و آن جمله بسیار زیبایی که در منبرها شنیده و در روضهها خواندهایم، حضرت در پاسخ یزید که پرسید چه دیدی؟ فرمود:ما رایت الا جمیلا. من جز زیبایی چیزی ندیدم.
چرا چنین است؟ دلیل آن، باورها و اعتقادات حضرت زینب (س) است. اینکه بدانیم خداوند وقتی مصائبی را بر سر راه انسان میگذارد، در مقابل صبر انسان، به او پاداش میدهد. برخی از انسانها در مقابل کوچکترین ناملایمات تحمل ندارند.
امام سجاد (ع) در دعایی به خداوند عرضه میدارد: «خدایا من نمی توانم بر کشتی شکست خورده اعمالم تکیه کنم. امید من بر بلاهایی است که مقابل آنها صبر کردم.» ببینید، امام سجاد(ع) به ما میفهماند صبر بر مشکلات چنان پاداش دارد که در مقابل آن، من نمیتوانم به اعمال خود تکیه کنم. پس بر صبرهایی تکیه میکنم که مقابل بلاها دارم. ایشان عرضه میدارند: «خدایا مرا بر شکر بر بلاها قوی کن.» اینجاست که میبینیم حضرت زینب (س) میفرماید جز زیبایی ندیدم.
در آیه 96 سوره نحل می خوانیم: «مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» آنچه پیش شماست تمام مى شود و آنچه پیش خداست پایدار است و قطعا کسانى را که شکیبایى کردند به بهتر از آنچه عمل میکردند پاداش خواهیم داد و در آیه 155 سوره بقره می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم و مژده ده شکیبایان را.
پس صبر حضرت زینب(س) برگرفته از اعتقادات و باورهایی است که در کلمات آنها می بینیم. خداوند به صابران بشارت داده است و تعبیرات خداوند درباره صابران در قرآن کریم عجیب است: «إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ»(زمر، 10). گاهی در زندگی انسان مشکلاتی پیش می آید اگر بتوانیم این باورها را درک کنیم و به مقام اهل صبر معرفت کسب کنیم، این معرفت ما را صابر می کند. ما در زندگی ائمه آنها را شاکر می بینیم. اما متاسفانه خیلی از ما در زندگی به این معرفت نرسیده ایم.
بحث صبر، بحث عجیبی است که در تمام منازل آخرت برای ما سودمند است. سلام خدا در روز قیامت به آنهایی است که در دنیا صابر بودند: «سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» (رعد، 24) و ما این را در زندگی حضرت زینب (س) می بینیم.
صبر را به مالکیت نفس و قدرت خویشتنداری معنا کردهاند و حضرت علی علیه السلام در تعبیر عجیبی آن را به شجاعت معنا کردهاند. در کلامی از امام مجتبی(ع) داریم که در پاسخ به سوالی درباره معنای شجاعت فرمودند: الصبر علی الشدائد؛ شجاعت، صبر بر سختی هاست. خیلی شجاعت میخواهد که حضرت زینب(س) پس از آن همه سختی و رنج وقتی به بدن برادر میرسد آن را بالا میبرد و عرضه میدارد: «اللهم تقبل منا هذا القربان.» واقعا شجاعت می خواهد که کسی در مشکلی که برای او پیش آمده با صبر سربلند بیرون بیاید.
ثریا موسویفرد دیگر کارشناس مذهبی نیز در این باره در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: حضرت زینب(س) در مقابل تلاشهای بنیامیه که میخواستند اهل بیت(ع) را در نگاه مردم پایین بیاورند، خیلی جسورانه خطبه خود را با حمد و ثنای الهی آغاز میکند، به این دلیل که استناد کنند کار ما الهی بوده و قیام و اسارت ما چیزی نیست که بخواهد از شأن و منزلت ما نزد مردم بکاهد و عزت و اقتداری که خداوند به آنها عنایت کرده پایمال سازد.
این اقدام نشان میدهد زمانی که دین در خطر است، حضرت زینب(س) با قاطعیت در مقابل دشمن میایستد. حضرت زینب کبری(س) کار خود را با اینکه عظمت بسیار والایی دارد، در مقابل عظمت خدا و دین او هیچ میداند؛ خود حضرت زمانی که برادرشان حضرت اباعبدالله(ع) به شهادت میرسد، کنار قتلگاه میآیند، دست خود زیر پیکر مطهر برادر میبرند و آن را در مقابل بارگاه الهی میگیرند و میفرماید: «اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان» خدایا این قربانی اندک را از ما بپذیر.
چون در مقابل دین خدا که خیلی عظمت دارد و والاست، هر کاری انجام دهیم، اندک و کوچک شمرده میشود و حضرت زینب(س) صبر و استقامتشان را در برابر ناملایمات این گونه به مردم نشان میدهند که در مقایسه با اینکه دین خدا که ـ امر خیلی بزرگی است و باید بماند ـ ما هر کاری بکنیم، کاری نکردهایم چون ارزش پایداری دین خدا والاتر است و منشأ صبر حضرت زینب(س) به همین اعتقادات راستین ایشان در دینداری برمیگردد.
انتهای پیام