احمد شیرزاد، با اشاره به نحوه برگزاری انتخابات در کشورهای دیگر، بیان کرد: سنت همه کشورها این است که احزاب میآیند در انتخابات شرکت میکنند؛ اگر هر کدام به تنهایی نتوانند رای کافی داشته باشند با هم ائتلاف میکنند و کسی که دولت تشکیل میدهد یا برای یک حزب است که توانسته اکثریت را به دست آورد یا برای چند حزب است که با هم ائتلاف کردند و باز هم اکثریت را به دست آوردهاند. حالا چه رییس دولت رییسجمهور باشد و چه رییس دولت رییس هیات وزیران منتخب مجلس باشد، در هر صورت انتخابات آزاد و دموکراسی، بدون به رسمیت شناختن احزاب، گروهها و جناحها کلا بیمعنی است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با اشاره به تلاش برخی چهرههای سیاسی کشور برای زیر پرچم جناح تعریف نشدن، بیان کرد: متاسفانه این اصطلاح فراجناحی بودن بدجوری در کشور ما جا افتاده و به عنوان یک معیار ارزشی در نظر گرفته میشود. مثل اینکه جناح سیاسی خیلی بدبو، وحشتناک و تیره و تار است و همه باید خود را از جناحها کنار بکشند.
او گفت: ظاهرا یک زمانهایی رجال سیاسی جناحها را به رسمیت میشناسند تا مورد حمایت آنها قرار بگیرند و بعد مسئله فراجناحی بودن مطرح میشود. البته این جمله درست است که رییسجمهور متعلق به یک گروه نیست و رییسجمهور همه ملت است و رای و اختیار او نافذ بر همه کشوراست؛ یعنی هم کسانی که به او رای دادهاند و هم کسانی که به او رای ندادهاند.
او در ادامه با تاکید بر اینکه رییسجمهور نمیتواند برنامههای دو جناح را به اجرا بگذارد، مطرح کرد: به هر حال ناچار است که از یک طرف بیشتر حمایت کند، طبیعتا هم از یک طرف بیشتر حمایت میشود. این در همه جای دنیا طبیعی است. اصولا این فراجناحی بودن به عنوان نفی گرایشهای جناحی، خیلی امر مطلوب و ارزشی نیست و واقعگرایانه هم نیست؛ یعنی با معیارهای دموکراسی نمیخواند. برای اینکه منصفانه صحبت کرده باشم، زمانی آقای خاتمی بعد از انتخابشان گفتند من سعی میکنم یک رییسجمهور فراجناحی باشم. اما خب همه ما دیدیم که مدتی گذشت و چنین اتفاقی رخ نداد؛ یعنی عملا آقای خاتمی به عنوان شاخص و نماد جبهه اصلاحات شناخته شدند و کماکان هم از آن به بعد با همین وجه و ویژگی شناخته میشوند.
این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه آقای روحانی هم مشخصا در جامعه از طرف گروههایی حمایت و از طرف گروههایی شماتت میشوند، عنوان کرد: چطور اقای روحانی میخواهد در بین گروههایی که از او حمایت میکنند و چوب حمایتدهی خود را میخورند و گروههایی که از صبح تا شام به ایشان دشنام میدهند و چوب لایچرخش میگذارند، تمایز قائل نشود و بگوید من فرای این دو جناح هستم؟ در عمل هم واقعا آقای روحانی رییسجمهور فراجناحی نیست؛ معنای این فراجناحی نبودن این نیست که بگوییم ایشان با یک جناح سیاسی صبح تا شب به دعوا و مبارزه مشغول است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه ارتباط با جناحهای سیاسی، احزاب، حتی برگزاری نشست با احزاب میتواند بسیار مثبت باشد، تاکید کرد: زمان آقای خاتمی هم ایشان با احزاب مخالف خود نشست داشتند. اما اینکه در شعارها و دوره انتخابات فرد ببیند که جامعه به کدام طرف متمایلتر است و شعار و رای آنها را بدهد و از حمایت آنها بهرهمند شود و بعد بگوید من فراجناحی هستم؛ این را زیاد زیبنده مقام محترم ریاستجمهوری نمیدانم و فکر میکنم که چندان هم اخلاقی نباشد.
شیرزاد در پاسخ به این سوال که جناحی بودن در کشور بیشتر سخت است یا فراجناحی بودن، بیان کرد: فراجناحی بودن اصولا عملی نیست و چیزی بیش از سخت است. یعنی زمانی شما میخواهید جهتگیری از خود نشان دهید باید مشخص باشد که چه نوع جهتگیری دارید. در برخی مسائل ممکن است که کسی جهتگیری خاصی نداشته باشد و تابع نظر و رای مجلس باشد.
او تاکید کرد: اما در مسائل زیادی هست که رییسجمهور از خود نظر و گرایش دارد، مثلا در بحث آزادیهای مدنی دیدگاه آقای رییسجمهور ۱۸۰ درجه با دیدگاه برخی از کسانی که به شماتت او برمیخیزند با جناح تندرو اصولگرا متفاوت است. مگر آقای روحانی میتواند منکر این موضوع شود؟ این به نظر من یک ژست تبلیغاتی نابهجا هست و ممکن است که برخی را جلب کند اما قطعا این نوع صحبتها خیلیها را دلآزرده میکند.
این نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: البته اگر ایشان بگویند که من به عنوان کسی که موافقان و مخالفانی دارم افتخار میکنم که با مخالفان خود ارتباط سازنده داشته باشم، حرف به جایی است و پذیرفته میشود و اگر به انتقادها گوش داده شود همه اینها میتواند خوب باشد. اما اینکه عنوان شود که من فراجناحی هستم یعنی اینکه اصولا در آسمان هفتم پرواز میکنم و به آدمای زمینی که با یکدیگر به جناحبندی پرداختهاند سنخیتی ندارم که مقداری هم مغرورانه است.
214214