آقای خیابانی به دوربین نگاه کنید و بگویید ببخشید؛ بدون گریه!


آقای خیابانی به دوربین نگاه کنید و بگویید ببخشید؛ بدون گریه!

​فرهاد عشوندی: چقدر یک ببخشید ساده سخت است که از آن دریغ می‌کنید؟ این را دوست دارم برایش جواد خیابانی و شهاب قاسمی پاسخ دهند. حتی شاید دوست عزیزم احسان محمدی که این بار زحمت جمع کردن ماجرا به گردنش افتاده بود.

​ماجرا خیلی ساده است. کارلوس کی‌روش و حامیانش حتی به خواب هم نمی‌دیدند که جوزدگی جوادخیابانی اینچنین برای‌شان برگ برنده ای شود تا جو به کلی برگردد.

سرمربی در فردای بازی با عراق همه آنچه در دلش مانده بود و دو سه ماهی می شد که می خواست بزند را شفاف گفت. ماجرای تصویری که قطعا از داخل ارکان اداره کننده فوتبال ایران برایش ساخته و ترسیم کرده بودند.

اینکه مثلا وزیر ورزش قصد تمدید قراردادش را نداشته و برای همین پیشنهاد شش ماهه به او داده شده، اینکه پول‌های تیم ملی را خرج یک باشگاه کرده اند و اینکه این پول احتمالا حقوق، تاکید می‌کنم، حقوق کادرفنی تیم ملی را شامل می‌شده است که جای آنها هزینه سفر فلان باشگاه شده است.

پاداش البته شب قبلش پرداخت شده بود ولی پاداشی که جای حقوق معوقه را نمی‌گیرد در نگاه اعضای تیم‌ملی و البته بسیاری از آنهایی که کارمندند، حتی احتمالا خود آقا جواد!
ماجرا ساده بود. کارلوس کی‌روش به هر دلیلی درباره دو موضوعی سخن گفته بود که با هر متری خارج از شرح وظایف او به عنوان سرمربی تیم‌ملی است. فرقی ندارد که حامی اش باشیم مثل من، یا منتقد رفتارش مثل احتمالا شهاب قاسمی و دیگران.

اول اینکه تلاش در ایجاد شکاف در کشور ، آن هم در این شرایط سخت کنونی، کاری ناصواب است و بی تردید این واژگان برای نام آوردن از مقامات عالی کشور، ادبیاتی نیست که ادبیات کی‌روش باشد و مسئولان عالیرتبه ورزش چه خوب است کمی درنگ کنند برای یافتن منبع انتشار اصلی چنین جملاتی از زبان سرمربی پرتغالی.

اینکه چرا او باید درباره همه ارکان عالی کشور سخن انتقادی بگوید جایی بین تعهدش به تیم‌ملی و بندهای قراردادش ندارد و مردی حرفه‌ای چون کی‌روش باید به ضوابط حرفه‌ای پایبند باشد.

فارغ از این مسئله ، نکته‌ای است که کی‌روش درباره ماجرای سفر یک تیم به ژاپن با بلیت‌های لاکچری گفته. حتی اگر آن بلیت‌ها از پول اختصاص یافته دولت برای تیم ملی گرفته شده باشند که به جای فدراسیون فوتبال سر از فلان باشگاه در آورده، باز هم این اشکال از عدم توانایی مدیران فدراسیون فوتبال است که نتوانستند حق تیم ملی را از مسئولان بالادستی بگیرند.

باز ربط دادنش به پرسپولیس ،رفتار درستی نیست و او نباید نگرفتن حقوق دستیارانش را اینگونه به بلیت فرست کلاس پرسپولیسی ها ربط می داد. باشگاه پرسپولیس این بودجه را گرفته و اینگونه صلاح دانسته و اگر فدراسیون فوتبال نتوانسته باید مسئولانش پاسخ دهند چرا چنین توانی نداشتند. مشکل از برانکو و دیگران نیست!

آنچه اما باعث تاسف است، جوگیری و عدم مطالعه دقیق گفته های سرمربی توسط دوستان عزیز در رسانه ملی است. آنها که جوزده اصل ماجرا را ول کردند و قدم در مسیر قلب گفته های کی‌روش برداشتند. تاکتیک احساسی کردن مردم با بغض چنین اثرات سوئی هم دارد . اینکه جمله‌ای را به مرد پرتغالی نسبت دهند که نگفته و بعد تعمیمش دهند به کل مردم ایران.

حالا اما وقتی اشتباهی چنین فاحش کرده اید و دست تان رو شده، چه ایرادی دارد سری بالا بگیرید و بگویید:«ببخشید، جو گرفت مان!» به همان مردم هم بگویید، بغض هم نیازی نیست بکنید . این قدر مردم مان شرف دارند و بزرگوارند که ببخشند و فراموش کنند که همه اشتباهات گذشته‌تان را فراموش می کنند و باز هر بار منتظر رفتار ناصواب بعدی‌تان می‌مانند.

پس چرا به ازای یک ببخشید ساده ، احسان محمدی را در استودیو می نشانید تا جملات سرمربی را باز دانه به دانه و واژه به واژه بیان کند تا بخواهید اصرار کنید که رفتارتان درست بوده.

متاسفانه شما بی مطالعه پیش رفتید و آن بغض های جوادتان و جملاتش برای عبارتی بوده که سرمربی نگفته است.
پس با مردم صادق باشید و فقط یک کلمه توی دوربین بگویید ببخشید!
نه اشکی نیاز دارد نه به واژگانی چون:متن ، بینامتن، فرامتن و واسازی. کاش زمان را از دست نمی دادید و به بازسازی اعتماد رسانه‌ای کمک می کردید.
آن وقت حتما می توانستید با آسایش هر کسی را از کی‌روش تا هر غیر معصوم دیگری نقد کنید.

256 251

کد خبر 1224060

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ