منتخب اشعار طنز شب یلدا
شعر طنز شب یلدا به جشن ملی ایرانیان از منظر اجتماعی و با دید فکاهی نگاه میکند. شعر طنز درباره شب یلدا علاوه بر جنبه سرگرمی و پر کردن زمانی که دور هم جمع شده اید، به نکات ظریف و انتقادی در مورد شب یلدا اشاره میکند.
ستاره | سرویس سرگرمی - شعر طنز شب یلدا در طول دهه اخیر و زمانی رونق گرفت که جشنهای شب چله گرمتر از سابق برگزار شدند. به این صورت طنز که در بیشتر محافل و دورهمیهای خودمانی ایرانیها جایگاه ویژه ای دارد، به جشن شب یلدا نیز راه یافت. در مطلبی که میخوانید شعرهای طنز شب یلدا گردآوری شده است. این مجموعه اشعار طنز انتخاب مناسبی برای شما خواهد بود تا آنها را در شب یلدا در جمع خانوادگی و دوستانه خود بخوانید.
منتخب اشعار طنز درباره یلدا
شام یلدا آمده کوته شود شبها دگر
سنبه روز خدا شد بر شب او کارگر
شام طولانیترین در سال جاری آمده
بسته بر شب زندهداری فرد ایرانی کمر
گرد هم آیند مردم بهر کیف و گفتگو
خندهها میآید از این گفتگوها پر ثمر
سفرههای خوردنی آماده در هر خانهای
هرچه خواهی هست در این سفره با کر و فر
خسته میگردد دهانها از شکست تخمهها
خرخره گردد با آجیل این شب مفتخر
هر که دارد هندوانه در شب یلدای خود
همچو سرداری بود گشته نصیب او ظفر
میوه در هر خانهای باشد به میزان وفور
پرتقال و سیب و نارنگی انار پر گهر
هست شیرینی گوناگون برای خوش خوران
قند خون بالا رود زین لقمههای پر شکر
بعد خورد این همه انواع ناب خوردنی
معدهها باشد برای شام این شب منتظر
زیر معده غیر شام و روش پر گردد ز شام
در چنین حالات باید کرد از آروغ حذر
با چنین اوصاف ممکن نیست خواب آید به چشم
نیک باید زد قدمها بهر هضمش تا سحر
میشود پایان این شب حاصلش در روز بعد
کیسههای پر زباله مانده آید در نظر
شب یلدا شده میوه گرانه، خصوصا هندوانه
گرانیاش شرر بر جسم و جانه، خصوصا هندوانه
بر آنکه کارگر یا کارمند است، شب یلدا چرند است
ندارد سور و سات این شبانه، خصوصا هندوانه
ندارد خوردنی در شام یلدا، بخوابد طول آن را
خورد در خواب میوه دانه دانه، خصوصا هندوانه
بسازد او شب چله به چایی ولی با بچههایی
که گریان میوه را کرده بهانه، خصوصا هندوانه
سبد باید دهد در شام یلدا، به ماها دولت ما
دهد آجیل و میوه خانه خانه، خصوصا هندوانه
و یا باید کند تحریف تاریخ، که حاشا گردد از بیخ
شب یلدا و هر نوع خوردوانه، خصوصا هندوانه
باز دوباره شب یلدا شده
در همه جا ولوله بر پاشده
جلوه هندونه چه زیبا بود
بین همه میوه چه آقا شده
خوردن آجیل در این شب روا
موسم شیرینی و حلوا شده
در شب یلدا که درازین شب است
دور همیها به درازا شده
گر همه گوشی به کناری نهند
گفت و شنود همه زیبا شده
یک طرفی گرم لطایف شویم
سوی دگر طرح معما شده
آخر پاییز همین امشب است
شمردن جوجه تقاضا شده
چاشنی صحبتمان شب چره ست
مختلفش تو ی شکم جا شده
فکر بود خوردن و هم ذکر ما
وسعت هر معده چو دریا شده
خوان غذا وقت سحر گستریم
بین دل و دیده چه دعوا شده
دل هوس جوجه، خورش با کباب
دیده پی مرغ و مسما شده
کم بود این معده شود منفجر
پر ز درازی و ز پهنا شده
قدرت حرکت به کسی نیست، نیست
بر رخمان خواب هویدا شده
بی متکا بی تشک و بی پتو
هر که به چرتست و مهیا شده
وای… شب چله ما چون گذشت
این شب ما با شکم احیا شده
اسماعیل تقوایی
مقایسه یلدای قدیم و یلدای جدید
یلدای قدیم:
همه در زیرِ کرسی مینشستیم
به غیر از تخمه، فندق میشکستیم
سماور بود و ایضاً چای تازه
کنارش قند با خرمای تازه
پدر میخواند با لپهای قرمز
«مرا عهدی ست با جانانِ» حافظ
غذا هم قیمه بود و آشِ شلغم
کنارش بود کوکا یا که زمزم
یکی از بهرِ همسر شال میبافت
برای سردی آن سال میبافت!
تمام خوردنیها مشتری داشت
انارِ ساوه طعم دیگری داشت
من و «یلدا» حسابی شاد بودیم
ز بند غصهها آزاد بودیم
وَ تا بعد از سحر بیدار بودیم
نه فکر درس و کار و بار بودیم…
یلدای مدرنیته:
پیامی داد بابا در تلگرام
که «امشب هست اینجا سفره و شام
ولیکن شاممان باشد رژیمی!
گذشت آن حال و احوال قدیمی!
اگر که مایلید امشب بیایید
وگرنه شاد باشید هرکجایید!»
و ما رفتیم و یک گوشه نشستیم
کمی در لاکِ خود تخمه شکستیم
نه کرسی بود و نه یک چای تازه
نه حتی یک عدد خرمای تازه
سپس آورد مادر چای لیپتون
که طعمش بود مثل طعم ناخن
برادر آمد اما آخر شب
سر و وضعش کثیف و نامرتب
سرش پیوسته بودش توی گوشی
درون گوش او هم بود گوشی!
و خواهر بود پای ماهواره
که گیرد با پیامک گوشواره!
زنم در گوشهای سرگرم لپتاپ
و آهنگ مسیجش بود «هاپهاپ»
و «یلدا» خواب، چون کنکور دارد
دلش از ترس رتبه شور دارد
نه حافظ بود و نه اشعار تازه
همه بی روح، مانندِجنازه
برادر شاکی از یک باجناغو …
وَ خواهر نیز درگیر طلاق و …
بدم آمد از این اوضاع خانه
همینطور از انار و هندوانه
نمیخواهد که خیلی شیک باشیم
فقط یلدا به هم نزدیک باشیم
امیر حسین خوش حال
آیین شب چله چه حالی دارد
بهتر ز هزار و یک شب نورانی است
با هم شب چله را غنیمت دانیم
کاین رسم ستوده، ریشهاش ایرانی است
هر کس هم از این فریضه عیبی گیرد
یا اجنبی است و داعشی، یا جانی است
باید بخوریم و تا سحر خوش باشیم
شیرینتر از این شب به جهان حتی نیست
دلواپس خرج و برج آن هم، هرگز!
صد شکر که دوره، دوره ارزانی است
هم میوه و شیرینی و آجیل ارزان
هم گاز و هم آب و، برق هم مجانی است
بر فرض که مختصر گرانی هم هست
باشد، به درک، عقیده سلطانی است
مجموع مخارج شب یلدامان
پول شکلات بابک زنجانی است
محمود سلطانی
***
شب یلداست و ما یکسره تر در گوشی
ظاهراً دور هم اما دل و سر در گوشی
این طرف، پوپک و پروانه بپَر در تبلت
آن طرف، میثم و مسعود دَمر در گوشی
پارمیدای بلا برده، به کل نیست شده
رفته با دست و سر و پا و کمر در گوشی
خان عمو باقلوا در لپ و چایی بر دست
بین هر جرعه، پیِ کسب خبر در گوشی
خاله مشغول "کِلَش” بازی و ایرج، پسرش
گرم چت با رز و رعنا و سحر در گوشی
حامد انگار که عاشق شده، شاید امشب
چشمش افتاده به یک قرصِ قمر در گوشی
عشقِ بی بی صنما، دیدن یک "داب٘س٘مَش” است
هیچ جا راحت و خوش نیست مگر در گوشی
زهره درجمع چه جوکهای بدی میخواند
کاش میرفت کمی مثل بشر در گوشی
بچه با سر٘ وسط دیگ خورشت افتاده
مادرش دست به لپ تاپ و پدر در گوشی
عمه، ادمین گروپ است از این رو باید
مثل هر شب بخورد خون جگر در گوشی
دو نفر تازه به این دور همی پیوستند
نه سلامی، سخنی؛ هر دو نفر در گوشی
روزگاری شب یلدا متَلی، فالی داشت
کی کسی بود چنین از دمِ در، در گوشی
بدتر از چالش مانکن شده مهمانیها
همگی بی حرکت، محو نظر در گوشی
مصطفی مشایخی
شعر گروهی یلدایی
شعرهای گروهی در جلساتی سروده میشوند که جمعی از شاعران حضور دارند. موضوع واحد، وزن و قافیه یکسان ارائه میشود و هرکس در این میدان طبعآزمایی میکند. شعر گروهی یلدایی حاضر «...ایِ من باشه» را ردیف قرار داده است. درجه طنز برخی ابیات بیشتر است. شما را به خواندن این شعر و قضاوت درباره بهترین ابیات دعوت میکنیم.
اگه چشمای تو ماه شب یلدای من باشه
شب یلدا یکی از بهترین شبهای من باشه
کنار سفره یلدا دعاکن تا همین فردا
رو فرش خونه تون ردی ز رد پای من باشه
به حلوا گفتن اما کام من شیرین نشد بانو
کنار ظرف شیرینی بگو تا جای من باشه
تو کفرم را در آوردی گرانی تف به گور تو
چرا باید دو متر و نیم فقط ویلای من باشه
فرامرز ریحان صفت
*
دو تا سی دی زدم یکجا زدم در کار موسیقی
که تا گوش هنرمندان پر از هاهای من باشه
قدم بگذار بر چشمم، دلم یا روی انگشتم
خلاصه پای تو باید، روی یکجای من باشه
سید وحید حسینی
*
شب یلداست خب باشه تو مهمونم بشو اما
نباید کل فامیلت که مهمونای من باشه
نسیم نژاد جعفری
*
برو دم کن برای من یه قوری چایی خوش رنگ
که فردا خواستگاریت اومدم این چای من باشه
سعیده موسوی زاده
*
منم حظ میبرم از شعرهای توپ یلدایی
خصوصا هم که شصتاد! قافیه لیلای من باشه!
لیلا حسنوند
*
از اون وقتی که تو مال منی روزی هزارون بار
رقیبم آرزو داره که یک شب جای من باشه
محسن ایمانی
*
تلفن زنگ زد شاید که شیرین یا که پارمیدا
عسل یا زهره یا مهکامه یا شیمای من باشه!
شب یلدا، شراب سرخ و آواز خوش مهوش
قر باباکرم باید مث (ل) سامبای من باشه
کاوه جوادیه
*
اگر چه از توی سینی دو تا شیرینی برداشتی
ولی انگار دلت میخواس که این حلوای من باشه
در رحمت اگر روزی به روی بنده وا میشد
توی بارون دلم میخواس فقط آوای من باشه
تفال میزنم گاهی شب یلدا به حافظ چون
دلم میخواد که دیوانش پر از شعرای من باشه
ناهید نوری
*
همون شب اتفاقا حافظ از من میزنه فالی
همینجوری دلش خواسته فقط شیدای من باشه
جواد نوری
*
به من گفته شب یلدا میاد خونه به یه شرطی
اونم اینکه هف هش مگ سرعت وای فای من باشه!
محمد رنجبری
*
شب یلدا من و حلوا شما و تخمه و فندق
سفر کردم که یا جای شما یا جای من باشه
مبادا تخمه خوردن حال بعضیتونو بد سازه
تموم اتفاقای بد آخه پای من باشه
حالام پهلوی من بانوی من خوشحال و من غمگین
سرش گرم خودش آسوده از غمهای من باشه
علی حسینی ملک آباد
دو بیتی های طنز یلدایی
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز
با دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیر تر امسال بیا
یارانه برای تو ندادند هنوز
*
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه نشمرده داریم
*
یلدا چقدر قد تو بالا بلند بود
هندونههای قرمز تو مثل قند بود
حالا چقدر خم شدی و کال گشتهای
گویا حریف تازه تو زورمند بود
*
دانم که فرار تو تماشایی بود
همدست تو عمه و عمو دایی بود
جا داده ای در دو جیب خود میلیاردی
متراژ دو جیب تو چه یلدایی بود
*
رفتم شب یلدا به سراغ حافظ
تا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم؟
دیوان به زبان آمد و گفتا: هرگز
علی صیاد رضایی نژاد
در پایان جشن شب یلدا را به تمامی مخاطبان عزیز ستاره تبریک عرض نموده و آرزو میکنیم نه تنها در بلندترین شب سال بلکه در تمام طول سال لبتان پرخنده باشد.