تورم شدید در بخش داراییهای سمی
*محمدصادق جنان صفت/کارشناس مسائل اقتصادی
اینکه برخی میگویند بانک مرکزی طی ماههای اخیر نقدینگی را کنترل کرده و توانسته با کنترل گردش پول در حوزه معاملات ارزی دستاوردهای خوبی داشته باشد، باید بگویم به هر حال هر مدیری ادعاهایی را در مورد کارنامه کاری خودش مطرح میکند. من تصور میکنم در حوزه ارز بیشتر از اینکه بانک مرکزی سیاستی را بهکار گرفته باشد، مجموعه دولت به این نتیجه رسیدهاند که به هر شکل ممکن تقاضای ارز را محدود کنند. این محدودیت بر تقاضای ارز بهویژه در حوزه واردات انواع و اقسام کالاها که بنا بر آمار گمرک 80 تا 85 درصد این کالاها را مواد واسطهای و سرمایهای تشکیل میدهند، اعمال شده است و به نظر میرسد ما الان از بخش تولید برای تثبیت نرخ ارز در دامنهای که بانک مرکزی ادعا دارد، استفاده میکنیم. اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت به اتاق بازرگانی دعوت شده بودند که در همان محل عدهای از اعضای هیات نمایندگان اتاق گلایه خود را نسبت به اعمال محدودیتها بر واردات ابراز داشتند که در مقابل آقای رحمانی به برخی نکات اشاره کردند و البته نتوانستند به تعدادی از گلایهها هم پاسخ دهند. به نظر میرسد بانک مرکزی بیشتر با کمک دولت تقاضای ارز را محدود کرده است که قطعا این سیاست آثار رکودی بر تولید خواهد داشت که ما نتیجه این سیاست را در کاهش نرخ رشد صنعت در شش ماهه دوم سال شاهد بودیم و در سال آینده هم اوضاع بدتر خواهد شد. درمورد اینکه چه موانعی بر سر راه بانک مرکزی برای پیشبرد امور و اهداف موردنظر وجود دارد، من بر این باورم که بانکهای کشور مشکلات اساسی دارند که یکی از این مشکلات مربوط به ناترازی داراییها و بدهیهاست؛ بهویژه تورم شدیدی در بخش داراییهای موسوم به داراییهای سمی یا داراییهای توهمی وجود دارد. بخشی از این مشکلات به این دلیل است که مسکن و مستغلاتی که از سوی بانکها خریداری شده، بهمانند دورههای قبلی وارد رکود شدهاند و بانکها نتوانستند داراییهای خودشان را بفروشند. بخش دیگر بانکها شامل بدهی دولت به آنها میشود که هم رقم قابل توجهی است و هم درمورد آن اختلافاتی وجود دارد. همچنین بخشی از داراییها هم مربوط به مطالبات معوقه بخش خصوصی است، ولی خیلی از کارشناسان بر این اعتقادند که بخش عمدهای از این داراییها احتمالا به مرحله سوخت نزدیک شده است و حتی از مرحله مشکوکالوصول هم عبور کردهاند. بنابراین این ناترازیها وجود دارد. از سوی دیگر، اگر نگاهی به بدهی بانکها به بانک مرکزی و دیگر نهادها بیندازیم، باید بگوییم بدهی بانکها شکل عجیب و غریبی پیدا کرده است که به نظر میرسد برخلاف ادعایی که بانک مرکزی دارد، در ماههای اخیر چندان در کانون توجه نبوده و بیشتر وقت و انرژی بانک مرکزی صرف سیاستهای ارزی شده است.