جهنم اجاره نشینی
جمعیتی که درد مسکن دارند و با هیچ مسکنی جز سقفی که از آن خودشان باشد، مرهم نمیپذیرد....
قانون-رعنا امیری
دارد جای خودش را باز میکند؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم. بازارها کم کم بوی عید ودلخوشی خرید میگیرند. دلخوشیهایی کوچک که در قلب همه ایرانی ها رشد میکند. اما برخی این روزها، قلبشان تند و تندتر میزند؛ نگران و گاهی عصبانی هستند. این وضع نیمی از اجارهنشینهای پایتخت است که همیشه قبل از سال نو مضطرب هستند.
جمعیتی که درد مسکن دارند و با هیچ مسکنی جز سقفی که از آن خودشان باشد، مرهم نمیپذیرد. مرهم برای دردی که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. این را از عملکرد دولتهای قبل و دولت فعلی در بخش مسکن می توانیم درک کنیم.
عملکردی که با وجود تلاشهای زیاد در راستای اعطای وام بیشتر و تسهیلات راحتتر ولی نتوانسته رضایت مردم را جلب کند. رضایتی که دولتها همه به دنبال آن بودند و مشکل این حوزه را بر گردن هم انداخته و از سر خود وا میکنند اما این مشکلی است که تا به طور کامل حل نشود، پایان نمییابد.
مشکلی که با وجود افزایش نه چندان زیاد درصدی از حقوق حقوق بگیران در اقتصاد این روزهای کشور، میبینیم که بازهم در نزدیک به سال 98 قرار است ، بخش زیادی از مردم با صاحبخانههای خود دوباره سروکله بزنند. روز گذشته مسافران قطار شهری تهران- کرج بحثی جنجالی بین خودشان راه انداخته بودند؛ چهار نفر که یکیشان دانشجو و سه نفر دیگر متاهل و به قولی عیالوار و اجارهنشین بودند.
از حرفهایشان معلوم بود که میترسند که اجارهها بالاتر برود. شخصی که سن کمتری دارد دانشجو است و به میله راهروی مترو تکیه داده وروبهرویش سه نفر دیگر نشستهاند، میگوید: هر روز از کرج به تهران میآیم تا کار پیدا کنم. بغل دستی اش که تکه روزنامه جامانده از مسافری پیاده شده را در دست گرفته، سرش را بیشتر درون کاغذ میبرد.
از همان پشت میگوید: درست میشه. بغل دستیاش رو به دانشجو میگوید: ازدواج نکن تا وقتی خونه دار نشدی. زن نگیری شاید بتونی خونهدار بشی ولی اگر زن هم بگیری و خونه نداشته باشی، عمرا خونه دار بشی. اون وقت باید غصه دونفر یا بیشتر رو بخوری. دانشجو که انگار زیاد از این حرفها شنیده باشد با سر تایید میکند و میگوید: خودم هم زیادیام. پیاده که میشوم صدای دانشجو هنوز در گوشم است ومطمئن هستم که این دغدغه این چند نفر داخل یک مترو شهری نیست.
تهران، غرق اجاره نشینها
با نگاهی سرسری به تهران، میتوان دریافت که خانه دار شدن در این شهر قله فتح نشدنی است؛ قلهای بلند و دور دست که به اقتضای پول رسیدنی است اما نه در هر جا. محلهها و شهرکهایی وجود دارندکه محبوب هستند وافراد سعی میکنند به اقتضای شغل، تحصیل و علاقه در این مناطق تهران حضور داشته باشند و چه محلههایی که با وجود بیعلاقگی ولی به دلیل برخی امتیازها چون پایین بودن اجاره خانهها ، تهران را به شهری که خانههایش را در اختیار اجاره نشینها قرار میدهد، تبدیل کرده است. کلانشهری گران که این روزها تب مسکن در آن برای اجارهایها بدجوری بالا رفته است. با نگاهی به آمارهای ضد و نقیض در حوزه مسکن که هیچ گاه به روشنی ارائه نشده است، میتوانیم بفهمیم که نزدیک به نیمی از جمعیت 13میلیونی تهران را اجاره نشینها تشکیل میدهند. اجاره نشینهایی که با وجود اینکه درصد قابل توجهی از جمعیت شهر را تشکیل میدهند ولی کمترین قدرت چانهزنی را با صاحبخانههای خود دارا هستند زیرا که خانهدارها از قدرت مالی بهتر و بیشتری نسبت به آنها برخوردارند و ازاین رو این قشر از جمعیت تهران و مشابه در بقیه نقاط کشوربیشترین ضربه را از تغییرات منفی شرایط اقتصادی کشور میخورند. اما با این وجود برایتان بگویم از اجاره نشینهایی که زندگی متفاوتی از اجاره نشینهای محلههایی همچون پونک، سعادت آباد و تهران پارس و محلههایی از این دست دارند. محله های شمال تهران و محلههای مرفه نشین تهران مبالغ رهن و اجاره آنها به اندازه اجاره یک سال تا چند سال دیگر محلههای تهران است. خانههای زیبا با امکانات مختلف و ساکنانی با توقعات بالا.اما در هر صورت این دسته را هم باید به دسته اجاره نشینها ی پایتخت اضافه کنیم.
دولت و مسکن
رکود در حوزه مسکن همچنان دارد و هر ساله در یک ماه باقیمانده به سال جدید، انجام معاملات مسکن افزایش بیشتری پیدا میکندو مشاوران املاک را به شکستن حباب قیمتها دلخوش کرده است. قیمتهایی که در دولتهای مختلف با سیاستهای متفاوت هنوز نتوانسته مردم را صاحبخانه کند. در دولت احمدی نژاد که سعی کرد مشکل خانه دار شدن مردم را با یک طرح ضربالعجلی حل کند، طرح« مسکن مهر» با شایبههای فراوانی همراه شد؛ شایبههایی که پس از اتمام دولت احمدی نژاد بیشتر قوت گرفت و طرح مسکن مهر را که دولت نهم و دهم به آن می بالید و نقطه قوت خود میدانست به یکی از طرحهای هزینه دار و هزینهبردار برای دولت بعدی تبدیل کرد. طرحی که به صورت فلهای و لجام گسیخته حرکت کرد اما گذشته از تمام ایرادهای فنی و مهندسی طرح مسکن مهر، نتوانست آرزوی خانهدارشدن مردم را محقق کند و پای مشکلات این موضوع به دولت یازدهم و دوازدهم هم باز شد که با توافقی دوباره مجبور به ادامه طرح شدند که هنوز پایان نیافته است. بنا برگفته برخی از کارشناسان تا پایان سال 98 قول پایان این طرح به مردم اعلام شده است. حال اگر خیال کردهاید که تمام خانهها در تهران پر از مستاجر است، باید این را اضافه کنم که آپارتمانهایی هم وجود دارند که از یک شب اجاره شروع میشوند و مستاجر دائم ندارند. خانههایی با امکانات کم و بیش کافی که اجاره آنها از یک روز یا یک هفته شروع میشود ولی نرخ محاسبه اجاره آنها روزانه است. محمد که چندین آپارتمان مبله خالی در اختیار دارد تا اجاره دهد، در این خصوص به «قانون» گفته است که اجاره خانههایش از شبی 400 هزار تومان شروع میشود.او میگوید: « از این دست آپارتمانها و سوییتها در محلههای متوسط رو به بالا ، بیشتر دیده میشود. در محلهای مانند نواب به سختی از این دست آپارتمانها یا سوییتهای مجهز که روزانه اجاره داده شود، پیدا میشود؛ در حالی که در برخی دیگر از محلات از شبی 250 شروع شده و بسته به محله و امکانات محیط خانه این قیمتها افزایش مییابد.«دولت نتوانست بازده مناسبی در بازار مسکن داشته باشد» این را احسان سلطانی نوید یکی از کارشناسان حوزه مسکن به «قانون» میگوید و اضافه میکند که بالا رفتن رقم وامهای اعطایی در حوزه مسکن به افزایش قیمت مسکن هم دامن زده و جمعیت اجارهنشینهای تهرانی را افزایش داده است.
خرید دلار به جای خرید مسکن
با وجود اینکه برخی از کارشناسان حوزه ملک بر بهتر شدن اوضاع مسکن در ماهها و روزهای مانده به سال جدید تاکید دارند اما احسان سلطانی اقتصاددان در این باره می گوید: جز مسکنهای ارزان و کم متراژ، نباید انتظار کاهش قیمت و شکستن حباب قیمت را داشته باشید. این کارشناس اقتصادی بالارفتن هزینه ساخت یک مسکن را یکی از دلایل کاهش نیافتن قیمت مسکن و ملک میداند و معتقد است که نااطمینانی که در مردم وجود دارد، همراه با رکود بازار شده است و اجازه تغییر قیمتها به نفع مردم را نمی دهد.او با اشاره به بیثباتی اقتصاد کلان کشور میگوید:«مردم به جای خرید مسکن ترجیح میدهند دلار یا طلا بخرند تا راحتتر به پول نزدیکش کنند، نه اینکه مسکنی بخرند که ماهها در انتظار فروش و اجاره آن بمانند».سلطانی نوید تغییرات ناچیزی را در حوزه مسکن به سمت پایین آمدن قیمتها در یک مدت محدود یک هفته تا دوهفتهای می دهد که علت آن را افزایش 20 تا 30 درصدی حقوقها و کمی بالاتر رفتن قدرت خرید مردم میداند و تاکید میکند این تغییرات ثابت و مدتدار نیست و معتقد است که دولت باید تمام تلاشش را برای بهبود اوضاع اقتصادی بکند و اقتصاد کشور را به ماههای ثبات نسبیاش برساند. در غیر این صورت فروپاشی اقتصادی را هشدار میدهد. سلطانی میانگین قیمت آپارتمانهای مسکونی در تهران را در دی 97، 98 میلیون ریال در هرمترمربع یعنی 104 درصد افزایش قیمت در هر متر مربع نسبت به میانگین ماهانه سال قبل اعلام کرده و همچنین تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی تهران را در دی 97، 6هزار و 700 واحد یعنی 55 درصد کاهش نسبت به میانگین ماهانه سال قبل دانسته است.
این اقتصاددان میگوید که دولت باید دست رانتخوارها و شرکتهایی را که در بازار اقتصادی ایران نقش تعیین کننده ای بازی کرده و سبب نابسامانی اقتصادی این روزها شدهاند، ببندد و اضافه می کند که کسب و کارهای بسیاری از مردم، کوچک یا بی کیفیت است و درآمد آنچنانی برایشان ندارد تا بتوانند اوضاع اقتصادی فعلی را تحمل کنند و بهعنوان مثال مسکن بخرند.