در چهارمین روز نمایش فیلم های تجسمی فجر 4 اثر متفاوت، از روایت ونگوگ تا معجزه شفابخشی هنر به نمایش در آمد.
به گزارش خبرگزاری موج به نقل از ستاد خبری یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر ، در ادامه سلسله برنامههای بخش فیلم در یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، شب گذشته 4 اثر درباره هنرمندان ایرانی و خارجی نمایش داده شد.
در چهارمین شب نمایش فیلم های تجسمی فجر که در این ایام، هر شب در خانه هنرمندان ایران، برگزار می شود، فیلم ونسان عاشق درباره زندگی نقاش بزرگ ونسان ونگوگ و به کارگردانی دورتا کبیلا و هیو ولچمن، به مدت 95 دقیقه نمایش داده شد.
در ادامه فیلم میانه سایه و نور که درباره زندگی فرح اصولی است به کارگردانی خسرو سینایی و به مدت 29 دقیقه نمایش داده شد. همچنین دیگر اثر خسرو سینایی با عنوان شرح حال که درباره ژازه تباتبایی است نیز به مدت 12 دقیقه پخش شد.
در قسمت پایانی بخش نمایش فیلم نیز، سرشت سرنوشت درباره زندگی امیر سندوزیی و به کارگردانی اردلان عاشوری به مدت 40 دقیقه نمایش داده شد.
آخرین بخش این ویژه برنامه با حضور اردلان عاشوری کارگردان فیلم سرشت سرنوشت و سعیدباباوند به نقد و بررسی اثر سرشت سرنوشت اختصاص یافت.
در این بخش سعید باباوند ضمن معرفی اثر، گفت: ما نمونههایی از مستندهای اینچنینی را شاهد هستیم که با استقبال مردمی رو به رو میشوند. سوال من این است که چه دلیل عمدهای برای عدم مواجه شدن این کار با اقبال عمومی وجود داشت؟
عاشوری در پاسخ، به مساله سلبریتی گرایی جامعه امروز اشاره کرد و گفت: رویکرد جامعه امروز ما به سلبریتیها بسیار عجیب است تا جایی که امروز دست اندرکاران و سرمایه گذاران درخواستشان از هنرمند این است که از سلبریتیها در بدنه کار خود استفاده کنند. بنابراین تلاش برای کشف چهرههای جدید وجود ندارد و شاید بتوان این مساله را مرتبط با همین رویکرد جامعه دانست.
سعید باباوند، منتقد هنری نیز به جنبه فرامادی اثر اشاره کرد و گفت: به نظر من فیلم علاوه بر اینکه درباره هنرهای تجسمی است، یک فیلم شاعرانه درباره معجزه هنر است زیرا ما در خلال آن میبینیم که یک پزشک موفق به دلیل بیماری، سبک زندگی خود را تغییر میدهد و با گرایش به هنر خود را درمان میکند. بنابراین فکر میکنم بخشی از جنبه فیلم نیز بر شفابخشی هنر تاکید داشت.
عاشوری نیز ضمن تایید صحبتهای باباوند، بیان کرد: تاکید بر موضوعی که بیان کردید، یکی از ایدههای من در طول کار بود اما من سعی کردم که به صورت مستقیم با آن برخورد نکنم و آن را به نحوی قرار دهم که مخاطب کشف کند.
او در پاسخ یکی از حاضران که به صدای استاد سندوزیی در اثر اشاره کرد، گفت: بسیاری از افراد به این بخش از کار انتقاد کردند زیرا معتقد بودند که به دلیل مشکل صدای استاد، من باید از نریتور استفاده میکردم، در حالیکه من اینگونه نمیاندیشیدم. در واقع ایده من این بود که وقتی مخاطب روایت را با صدای خود استاد میشنود، درک بهتری از فضا خواهد داشت.
این کارگردان تصریح کرد: سلیقه من از آثار بیوگرافی این است که تصویری بی واسطه از شخصیت بروز دهیم، بنابراین صدای شخص ایشان برای روایت کار ضروری بود و نقش پررنگتری را نسبت به صدای یک نریتور در پیشبرد اثر داشت. سعی من بر این بود که مخاطب بتواند تداوم حس ایشان را درک کند.
در ادامه جمشید خوشدل از هنرمندان مستند ساز که در میان حاضران بود، به نقد و بررسی فیلم پرداخت و گفت: خود من نیز نظیر شما با مشکل عدم اکران رو به رو شدهام و از نزدیک لمس کردم که چگونه گاهی افراد غیر متخصص در جایگاه انتخاب آثار قرار میگیرند و رفتاری نامناسب با هنرمندان دارند اما فکر میکنم که ما به عنوان یک هنرمند موظف هستیم که منفعل عمل نکنیم.
او ادامه داد: سرشت سرنوشت از جمله کارهای خوبی بود که جای تحسین دارد اما چرا ما در اثر، تصویری از نقاشیهای استاد را نمیبینیم؟ این امر سبب میشود که مخاطبی چون من از کار شما سیراب نشود.
عاشوری با پذیرش این نقدها در پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضران، مبنی بر اینکه چرا کتابهای ایشان در فیلم معرفی نمیشود، گفت: آن زمان که ما مشغول ساخت فیلم بودیم، کتابی از ایشان به چاپ نرسیده بود البته در سال 94 اثری از خاطرات خودنوشته ایشان به چاپ رسید و بعدها نیز دختر استاد کتابی درباره ایشان نوشتند که منتشر شد.
او در پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضران مبنی بر اینکه چقدر استاد سندوزیی در پیشبرد فیلم موثر بود؟ بیان کرد: قطعا استاد سندوزی در فیلم نقش بسیار مهمی داشتند و اگر نحوه روایت ایشان نبود، فیلم به سختی پیش میرفت البته این بدان معنا نیست که کار صرفا با خوش صحبتی مصاحبه شونده، پیش میرود، بلکه نحوه روایت و شکلی که بیان میشود، کاملا به کارگردان اثر مربوط است تا جایی که یک مصاحبه نادرست میتواند تمام جذابیت اثر را برای کشف از بین ببرد و مخاطب را نسبت به باقی فیلم بی حوصله کند.
او درباره شخصیت، سندوزی، گفت: سندوزی از جمله شخصیتهای بسیار وارسته و خاص است که فروتنی عجیبی داشت. به نظر من تهذیب نفس و مراقبه مسائلی است که طی دهههای اخیر در اجتماع ما رو به فراموشی رفته و به جای آن، تجمل و فخر فروشی پررنگ شده است.
در ادامه بخش فیلم جشنواره هنرهای تجسمی فجر، جمعه 12 بهمن ماه فیلم پرتره نهایی درباره زندگی آلبرتو جاکومتی به کارگردانی استنلی توچی، فیلم غلامحسین نامی و گروه نقاشان آزاد به کارگردانی امیر حسین بهبهانی و فیلم زندگی در تصویر درباره زندگی مرتضی ممیز به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، نمایش داده خواهد شد.
شایان ذکر است، بخش فیلم یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر تا یکشنبه 14 بهمن ماه همه روزه با نمایش فیلم و نقد و بررسی از ساعت 16 الی 20:30 در خانه هنرمندان ایران ادامه دارد.