شبی که سینمای ایران با نرگس آبیار کامل شد
فیلم نرگس آبیار یک فیلم سینمایی واقعی است و فرسنگها با «اشیا» و «شیار 143» به رغم احترام برانگیز بودنشان، فاصله دارد
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ تماشای فیلمی درباره عروس خانواده ریگی، گردانندگان گروهک تروریستی جندالله، چه جذابیتی میتواند داشته باشد؟
الناز شاکر دوست نقش فائزه را در این فیلم بازی میکند. فائزه به معنی زن رستگار است و شاکردوست رستگارترین بازیگر جشنواره سی و هفتم است. او بازیگری است که بر اساس چهرهاش وارد سینما شده و در ردیف بازیگران چشم رنگی سینما، جنبه ویتریتی در سینمای ایران داشت. اما در «شبی که ماه کامل شد»، از مفهوم بلوغ بازیگری عبور میکند و در صدر سینمای ایران مینشیند. تماشاگران تا فیلم را تماشا نکنند، باور نخواهند کرد که او در صدر بازیگران زن جلوس کرده است.
»» او نقش فائزه را در مقابل تماشاگر زندگی میکند. حتی نمیتوان ویژگیهای تکنیکی او را تشریح کرد. شاکردوست در جهان قصه فیلم از عروس خانواده ریگی بودن خیری ندید، اما وقتی تیتراژ در پایان فیلم ظاهر میشود، تبدیل به عروس سینمای ایران میشود. عروسی که در جشنواره فیلم فجر هوویی نمیتوانند برایش پیدا کنند.
راه سخت او از این لحظه آغاز میشود. نگرانی بزرگی برای حفظ جایگاهش وجود دارد.
هوتن شکیبا بازیگر نقش عبدالحمید ریگی، خود اوست. کالبد میسازد و در کالبدش فرورفته است. شکیبا جزئیات را در ایفای این نقش میفهمد، و خیلی خونسردانه این نقش را بازی میکند. افسار عبدالحمید از دستانش رها نمیشود، با اینکه نیمه تاریکش تنها در پایان فیلم هویدا میشود، اما رفتار هیولاییاش را مخاطب در سراسر فیلم درک میکند. آنقدر ریزهکاری در اجرایش وجود دارد که در مقابل مخاطب مثل یک منشور چند ضلعی است. بازیگر طناز لیسانسهها، پتانسیل عجیبی دارد، راکورد لهجهاش را به شکل عجیبی حفظ کرده و حتی یک کلمه را با لهجه غلیط ادا نمیکند.
بازیگر نقش عبدالمالک ریگی که ناشناخته است، هر گاه در مقابل دوربین ظاهر میشود، صحنه را قرق میکند. یک بازیگر نه چندان سرشناس، ناگهان معادله بازیگری در ایران را برهم میزند. در صحنهای ریگی، مشغول به شست وشوی مغزی همراهانش گرد آتش است، فقط برای اجرای این صحنه، برای این بازیگر ناشناخته، میلیونها سیمرغ هم کم است.
»» فیلم صحنه اضافی ندارد، نیمه دوم فیلم که فائزه در زندان گروهک تروریستی گرفتار میشود، جزئیات، تغییرات، حتی بارداری فائزه و پی بردن به حقایق ترتیب منطقی دارد. دوربین به شکل متنوعی از فرد به جمع و از کوچک به بزرگ، از خانه به صحرا، از محیط بسته به محیط باز تغییر موقعیت میدهد. فیلمساز اگر فرشته قربانی فیلم (فائزه) و زجر او را در زندان هیولا، صرفاً در متن اثرش قرار میداد، ریتم فیلم کاملاً از دست میرفت