سرمایه فکری، شاهکلید رشد و توسعه اقتصاد دانشبنیان
با وجود صحبتهای مسئولان، به ویژه مسئولان دولتی، که حمایت از واحدهای دانشبنیان را مورد تأکید قرار میدهند، در عمل شاهد تغییر معنادار روند نیستیم. به نظر میرسد یکی از نقاط ضعف کلیدی کشور موضوع «سرمایه فکری» باشد. سرمایه فکری پیوندگاه دولت، صنعت و دانشگاه است و با توجه به نقش اساسی و بنیادین آن در اقتصاد دانشبنیان میتواند زمینهساز تحول و ترقی...
به گزارش فانوس، در اقتصاد جهانی امروز، مهمترین جایگزین سرمایههای مالی و فیزیکی و در برخی حوزهها مهمتر از این نوع سرمایهها، دانش و سرمایه فکری است. کسب و کارهای موفق و پیشروی امروز، مبتنی بر دانش و نوآوری هستند و ارزش اصلی آنها که مزیت رقابتی آنها نیز محسوب میشود، سرمایه فکری آنها است. یکی از ویژگیهای اقتصاد دانشمحور، نامحدود بودن منابع آن است. این منابع شامل خلاقیت، نوآوری، مهارتها، اطلاعات و دانش کارکنان سازمانها است. به طور کلی اقتصادی دانشبنیان سیستمی از تولید و مصرف است که مبتنی بر سرمایه فکری شکل میگیرد و فعالیتهای اقتصادی فراوانی را به ویژه در کشورهای پیشرفته در بر میگیرد.
بانک جهانی برای اقتصاد دانشبنیان، چهار اصل را تعریف کرده است: 1ـ ساختار نهادی که برای کارآفرینی و استفاده از دانش، انگیزه ایجاد کند، 2ـ دسترسی به نیروی کار ماهر و سیستم های آموزشی مطلوب، 3ـ دسترسی به زیرساختهای فناوری اطلاعات و 4ـ چشمانداز نوآورانه است که دانشگاهیان، بخش خصوصی و جامعه مدنی را شامل شود.
مفهوم سرمایه فکری برای اولین بار توسط کنز گالبریت در سال 1969 مطرح شد که آن را چیزی فراتر از تفکر صرف میدانست. بر اساس تعریف استوارت، منابع فکری مانند دانش، اطلاعات و تخصص ابزارهایی برای ایجاد ثروت هستند. سرمایه فکری شامل ابعاد انسانی، ساختاری و ارتباطی است.
دارایی فکری در بافت سازمانی عبارت است از ارزش دانش، مهارت، آموزههای تجاری و یا هر گونه اطلاعات اختصاصی کارکنان آن که بتواند به مزیت رقابتی ایجاد کند. سرمایه فکری به عنوان یک دارایی محسوب میشود و میتواند به طیف وسیعی از منابع اطلاعاتی اطلاق شود که در نهایت به کسب سود بیشتر، جذب مشتری جدید، خلق محصول جدید و یا بهبود در کسب و کار منجر میشود. برای مثال سرمایه فکری میتواند یک ایده برای توسعه محصول، یک روش بازاریابی خاص برای یک محصول، یا یک فرمول محرمانه برای تولید یک کالا باشد. برخی از زیرمجموعه های سرمایه فکری عبارتند از سرمایه انسانی، سرمایه اطلاعاتی، شهرت برند و سرمایه آموزشی.
با وجود این که سرمایه فکری یک دارایی تجاری است، ولی اندازهگیری آن یک کار ذهنی است. در ترازنامه یک شرکت چیزی به عنوان «سرمایه فکری» ثبت نمیشود؛ اما ممکن است آن را در قالب دارایی فکری، به عنوان بخشی از ملزومات ناملموس در ترازنامه ذکر شود، که اندازهگیری آن خود را برای اندازه گیری دشوار است. شرکت ها برای توسعه مهارتها و آموزش تخصصی کارکنان خود در زمینههای مختلف، منابع زیادی را صرف میکنند تا بر «ظرفیت ذهنی» آنان از طریق این سرمایهگذاریها افزوده شود. این سرمایهگذاری برای افزایش سرمایه فکری، به هر حال بازدهی را برای شرکت فراهم میآورد، هرچند که کمیسازی آن مشکل است، اما چیزی است که میتواند به افزایش ارزش کسب و کار در آینده کمک زیادی برساند.
در بافت ملی، سرمایه فکری یک کشور شامل ارزشی است که در مردم، شرکتها، نهادها و جوامع نهفته است و میتوان از آن برای خلق ثروت استفاده کرد. وجود این سرمایه، موجب بروز شایستگیها و قابلیتهایی خواهد شد که در سطح ملی برای رشد اقتصادی، توسعه انسانی، بهبود کیفیت زندگی و در سطح بینالملل برای کسب مزیت رقابتی در عرصه بینالملل ضروری است.
بر اساس پژوهشی که در سال 1395 صورت گرفت، وضعیت سرمایه فکری ایران در بین 24 کشور منطقه نشان داد جایگاه ایران، بعد از امارات، ترکیه، عربستان و قطر، رتبه پنجم است. با توجه به چشمانداز 1404 وضعیت فعلی کشور و روند تغییرات آن، حاکی از آن است که احتمال تحقق دستیابی به جایگاه برتری که در سند مذکور ترسیم شدهاست، بسیار پایین است.
وضعیت نابسامان اقتصادی کشور، جذابیت بازار را برای سرمایهگذاران کاهش داده است. با وجود صحبتهای مسئولان، به ویژه مسئولان دولتی، که حمایت از واحدهای دانشبنیان را مورد تأکید قرار میدهند، در عمل شاهد تغییر معنادار روند نیستیم. به نظر میرسد یکی از نقاط ضعف کلیدی کشور موضوع «سرمایه فکری» باشد. سرمایه فکری پیوندگاه دولت، صنعت و دانشگاه است و با توجه به نقش اساسی و بنیادین آن در اقتصاد دانشبنیان میتواند زمینهساز تحول و ترقی این حوزه شود.
نویسنده: فرید ناهید