سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در سومین قسمت از برنامه «عصر جدید» چهرهای در این برنامه به عنوان استعداد معرفی شد که از چند جنبه باید به حضور او در این برنامه توجه بیشتری داشت. همانطور که مجری برنامه در آیتم معرفی ساسان پرکان اشاره میکند، فیلم حرکات نمایشی او در فضای مجازی دست به دست میشد و یک شهروند خوش سلیقه، او را به برنامه «عصر جدید» معرفی میکند. پرکان بدون گذراندن هیچ دوره خاصی توانسته به مهارتهای خلاقانه ورزشی دست پیدا کند. نکته جالبی که مجری اشاره میکند این است که ساسان بسیار علاقهمند بود که با لباس محلی سیستان و بلوچستان روی سن برنامه عصر جدید حاضر شود، اما طراحی سن برنامه این فرصت را از او میگیرد. نخستین شاخصه این مهمان ویژه تعصب او به لباس محلی است.
ساسان میکروفن را به دست میگیرد و قرار است در این برنامه صحبت کند. ما از نوجوانانی که در منطقه محروم سیستان و بلوچستان زندگی میکند چه انتظاری باید داشته باشیم؟ او در زمینهای خاکی سیستان بدون هیچ امکاناتی، روی زمینهای خاکی استعداد خود را عرضه میکند و در همان شرایط عدهای نوکیسه قدرتمند خاک لواسان را برای بهروزی زیستی خود به توبره میکشند. در شرایط کاملاً ناعادلانه، او اشاره میکند بچههای شهر ما سالنی ندارند و لب دریا تمرین میکنند، من به این برنامه آمدم تا نماینده آنها بشوم و دست استاد قریبم درد نکند.
بیشتر بخوانید:
«عصرجدید» امیدوار کننده آغاز شد
دکتر سید بشیر حسینی سوال جالبی و به جایی از او میپرسد و میگوید چندمین بار است که به تهران میآیی؟ پرکان پاسخ میدهد که برای نخستین بار است که به تهران میآید. با اینکه در عصر جدید هستیم و تم برنامه باید متفاوت باشد اما احسان علیخانی به درستی همچنان به دنبال قهرمانان ماه عسلی خویش است تا برنامه عصر جدید گستره وسیعی از استعدادهای ورزشی، مثل خواهران منصوریان را به مخاطبانش معرفی کند. ساسان با همان چند کلمه محبوب تماشاگران داخل سالن میشود تا مردم نشان دهند که چقدر متعصبانه مردم سیستان و بلوچستان را دوست دارند، آنهم در شرایطی که هنوز زخم بزرگ و دردناک حادثه تروریستی، روح ملتی را میآزارد.
وقتی ساسان روی سن قرار دارد، دکتر حسینی که از یکی از داوران باهوش و مؤلف این برنامه است، سکان هدایت گفتوگو را در دست میگیرد و احسان علیخانی با هوشمندی خود را کنار میکشد. ساسان در پاسخ به سوالات دکتر حسینی میگوید ما ۷ فرزند یک خانواده هستیم. پ در ساسان سابقا در نانوایی کار میکرده و الان فلج شده و نمیتواند کار کند و ساسان پر استعداد میگوید: من کار میکنم، شاگرد لوازم خانگی هستم. او صبح به مدرسه میرود و بعدالظهرها به سر کار میرود. خرج خانواده را میدهم و حاضران در سالن به افتخار و احترام او میایستند.
اما نکته جالب اینجاست که پرکان، فرزند سیستان و بلوچستان که پدرش نجومی بگیر نیست و به برکت سفره انقلاب، تعطیلاتش را در گستره آنتالیا تا «لاس وگاس» نمیگذارند، آرزویش چیست؟ او در میان برنامه معرفیاش، یک جمله را به زبان میآورد: من آرزویم این است که پرچم کشورم را بالا ببرم.
خیلی عجیب است که بسیاری از هم سن و سالان او که پدرانشان خاک لواسان را به توبره بردهاند، در همین سن و سال ساسان از حاکمیت طلبکارند، اما او از شهری آمده که یک سالن تمرین متوسط ژیمناستیک ندارد، لب دریا تمرین میکنند، هیچ سهمی از حقوق زیر متوسط شهروندی نمیبرد، اما تنها هدفش بالا بردن پرچم ایران است.
با همه انتقاداتی که به ساختار عصر جدید به شکل بیهودهای مطرح میشود که کپی فلان برنامه است، اما واقعیت این است که با حضور مهمانی مثل ساسان شاخصههایی در برنامه اصالت پیدا میکند، که تجلی که اراده وطن پرستانه در مناطق محروم و نادیده گرفته شده ایران است.
حضور ساسان در این بزنگاه کاملاً معنادار و پیامدار است، در شرایطی که در همان منطقه، عدهای سلاح به دست گرفتهاند و به نبرد پرچم، ملیت و هویت ایرانی، رفتهاند، این مهمان برنامه عصر جدید، مستقیماً با مردم سخن میگوید و همچنان به بالا بردن پرچم ایران اعتقاد دارد. این اعتقاد از هر استعدادی اولیتر است.
ایمان ساسان پرکان به پرچم، بدون هیچ نگاه طلبکارانهای، بار دیگر پرچم وحدت را در برنامهای با تم سرگرمی، برافراشته میکند و نمایش چند لحظه از تشویق حاضران نشان میدهد که او را کوبندهتر و جانانهتر از سایرین تشویق میکنند. ساسان هم با چند حرکت نمایشی عشق و علاقه خود را به مردم نشان میدهد. بزرگترین و شاعرانهترین استعداد این سیستانی لبریز از خضوع و خشوع، وطنپرستی است و نوجوانی که برای نخستین بار برای حضور در یک برنامه استعدادیابی به پایتخت آمده با همه وجود به حاضران احترام میگذارد. اما آنچه در سیستان میگذرد را باید نادیده گرفت. او از سرزمین سیستان میآید و از تبار رستم است.
وقتی برنامهاش را اجرا میکند و علیخانی از آرزوی ساسان سوال میکند و او بازهم پاسخ میدهد: آرزویم رفتن به تیم ملی است تا برای کشورم، برای کشور خوم (گفتن با تاکید)، مدال کسب کنم و میخواهم پرچم کشور خودم را همیشه و همیشه بالابگیرم. والله خیلی بچهها آرزو دارند به سالن بروند. سالن برای بچههای چابهار رویاست.
سید بشیر حسینی که به عنوان یک سلبریتی واقعی ستاره عرصه داوری این برنامه شده، پاسخ مخاطب پسندانه و عادلانهای میدهد که رأی او به ساسان با توجه به درنظرگرفتن شرایط اوست. دکتر حسینی در ادامه اشاره میکند شرایط خاص مخاطب خاص را باید در نظر گرفت و بعد رأی بدهیم و لحظاتی بعد دردانه عصر جدید، صحنه را با خضوع سیستانیاش ترک میکند و این خضوع حاضران در سالن را به شوق میآورد.
واقعاً خاک سیستان چه برکتی دارد که چنین ورزشکار، پهلوانی را معرفی میکند که خضوع و ادب خاص، از استعدادهای خاص اوست. این بزرگترین هنر سیستانیهاست و حضور ساسان اثبات میکند، عفونت تروریسم هیچ ارتباطی به پهنه مهماننواز و پر خضوع رستمهای سیستانی ندارد و ساسان گرمای سیستان را با خودش به برنامه عصر جدید آورد.
ساسان در نهایت توسط هیأت داوران برگزیده نشد، اما از کارت علیخانی استفاده کرد و نکتهای که نباید مغفول بماند این است که اسپانسر برنامه، حامی این ابرمرد کوچک شد تا ساسان را تا رسیدن به تیمملی حمایت کند.
واقعاً چه انتظاری از برنامه عصر جدید داریم؟ همین مقدار که ما را با اقوام نجیب و قهرمان ایرانی پیوند میدهد، کافیست. برنامهای که اتهامش این است که کپی یک برنامه آمریکایی است اما به معنای واقعی احساس وطن پرستانه ایرانی مخاطبانش را ارتقا میدهد.