مخربان قجری چه به روز وفاداران وطنی آوردند؟
نقارهکوبی یا نقارهنوازی یکی از اتفاقات قابل توجه موسیقی ماست که در مقاطع مختلف تاریخی مرسوم بوده و کاربردهای متفاوتی داشته است. ساز کهن نقاره و آیین منسوخ شده آن امروز تنها در اماکن متبرکه مورد توجه است.
نقارهکوبی یا نقارهنوازی یکی از اتفاقات قابل توجه موسیقی ماست که در مقاطع مختلف تاریخی مرسوم بوده و کاربردهای متفاوتی داشته است. ساز کهن نقاره و آیین منسوخ شده آن امروز تنها در اماکن متبرکه مورد توجه است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رجوع به آثار مکتوب تاریخی و کنکاشی سطحی در اسناد و مدارک به جامانده از اداور گذشته، گویای پیشینه و سبقه هنر همهپسند موسیقی است. موسیقی ایران مانند موسیقی سرزمینها و ممالک دیگر در مقاطع مختلف بر اساس موقعیتها، نگرش حکومتها و سیاست دولتمردان روندی پرفراز و نشیب را پیموده تا به ما نسل رسیده است. در این میان طی هزارهها و قرنهایی که از هنر کهن موسیقی میگذرد، ادوات و سازهای بسیاری در جهت ایجاد اصوات جدید و متفاوت طراحی و ساخته شدهاند که کم و کیف آنها را نوع فرهنگ مردم آن سرزمین تحت تاثیر قرار داده و حتی میتوان گفت شرایط اقلیمی و جغرافیایی نیز بر روند شکلگیری و تکامل آنها تاثیر داشته است. در همین راستا و طی سالیان بسیار تعدادی از سازهای بدوی و کهن به تکامل رسیدهاند و در نهایت جای خود را در موسیقی امروز پیدا کردهاند و برخی نیز به دلیل عدم کاربرد از دور خارج شدهاند و در موزهها جای گرفتهاند.
نقارهکوبی آیینی کهن و تا حدودی فراموش شده!
نقارهکوبی یا نقارهنوازی یکی از اتفاقات جالب توجه موسیقی ماست که در مقاطع مختلف تاریخی مرسوم بوده و کاربردهای متفاوتی داشته و ساز اصلی آن نقاره بوده است. آنگونه که میگویند ساز نقاره در قرن نهم و دهم، کاربرد داشته و در محلی مخصوص و مرتفع نواخته میشده و استفاده از آن تا دوران قاجار رایج بوده و همراه با طبل نواخته میشده است.
نقاره چیست؟
نقاره جزو سازهای کوبهای به حساب میآید و دارای دو طبل است که یک اندازه نیستند و به لحاظ سایز با یکدیگر متفاوتند و نوازنده آنها را با چوب مینوازد. کاسه بزرگتر ساز نقاره صدایی بم دارد و کاسه کوچکتر صدای زیر تولید میکند. نکته جالب اینکه ساز نقاره بر خلاف دیگر سازهای ایرانی که از چوب ساخته میشوند، معمولا از مس یا سفال ساخته میشده و طبق اصول ساخت اغلب سازهای کوبهای، پوست گاو یا گوسفند بر آن میکشیدهاند.
نمونهای از ساز نقاره ساخته شده از سفال
نقاره و انواع ایرانی آن
ساز نقاره یک نوع نیست و شکل و ساختار آن در شهرهای مختلف ایران متفاوت است.
نقاره گیلکی/ مازندرانی:
نقاره گیلکی، مازندرانی از دو کاسه سفالی کوچک و بزرگ تشکیل شدهاست، این ساز را معمولاً با چوب و در موقع لزوم با دست مینوازند. اندازه قطر دهانه کوچک آن معمولاً ۱۶ سانتیمتر و اندازه قطر دهانه بزرگ آن ۲۲ سانتیمتر است.
نقاره سنندج:
نقارهای که در مناطق غربی کشور و شهر سنندج کاربرد داشته از نوع گیلکی آن تاحدودی بزرگتر است و معمولأ آن را به اسب میبستهاند و نوازنده با دست آن را مینواخته است.
نقاره فارس:
ساختار کلی نقاره فارس با ساز دیگر مناطق کشور یکی است و تنها تفاوت آن در اندازه و سایز کاسههای آن است. قطر دهانه کوچک نقاره فارس 22 سانتیمتر و قطر دهانه بزرگ آن 39 سانتیمتر است و تا حدودی به خمره شبیه است.
کاربرد نقاره
نقاره علاوه بر استفادههای مختلف، در زمان جنگ و مواقع اضطراری نیز نواخته میشده و کاربردی محرکگونه و هیجانانگیز داشته است.
عبدالله مستوفی که در دوران قاجار میزیسته و مسئولیتهای حکومتی داشته، درباره زمان و چگونگی استفاده از نقاره گفته است: «نقاره در ایران از زمان قدیم معمول بوده است که در طلوع و غروب آفتاب، نوازندگان این موسیقی وطنی در محل مرتفعی به دور هم گرد میآمدهاند و بوق و کوس و کرنا و دهل خود را به صدا درمیآورند و با نوازندگی خود خورشید و روشنایی را استقبال و بدرقه میکردند و در مواقع رزم هم به آلات موسیقی خود که سنگینهای آن را به پشت شتر میبستند، در میدانهای جنگ به نواهای مهیج خود سلحشوران را به شجاعت میآوردند و در کوچهای منزل به منزل اسباب سرگرمی پیادگان و سواران بودند.»
مستوفی در ادامه، درباره دلایل عدم استفاده از نقاره و عدم به جا آوردن آداب و رسوم آن گفته است: «در زمان ناصرالدینشاه چون در جنگ و تمرینهای جنگی، آلات موسیقی اروپایی معمول شده بود، نقارخانه از شغل اصلی خود افتاده و جنبه تجمل به خود گرفته بود و فقط در اعیاد و صبح و عصر کار سابق خود را انجام میداده است. در مسافرتها هم البته عدهای از آنها همیشه با اردوی ناصرالدین شاه بودند و صبح و عصر نوازندگی خود را در استقبال و بدرقه خورشید معمول میداشتند.»
نوازندگان عهد قاجار در حال آماده شدن برای اجرای آیین نقارهکوبی
«نقارخانه» به چه جایی اطلاق میشود؟
نقارخانه به محلی میگفتهاند که در آن نقاره نواخته میشود و این مکان را با نامهای «نوبتخانه» یا «کوسخانه» نیز میشناسند و نوازندگان نقاره را «نوبت زن» یا «نوبتنواز» میخواندهاند. «نقارخانه» از دوران باستان در ایران وجود داشته و اغلب در پایتخت حکومتهای مختلف و شهرهای والینشین ساخته میشده است. به طور معمول کاربرد بیشتر نقاره و نواختن آن در نقارخانه در زمان طلوع و غروب خورشید بوده است، در زمانی که خورشید را مظهر حیات و روشنایی میدانستهاند و هرچه گذشته بر کاربرد آن افزوده شده است.
نقارهنوازی در «نقارخانه» و استفاده در زمان صلح
ساز نقاره علاوه بر کاربرد در جنگ جهت روحیه بخشی به نیروهای خودی در زمان صلح در مکانی به نام نقارخانه نواخته میشده و آداب و مناسک خاصی داشته، به اضافه اینکه کاربردی بزمی نیز داشته و در میهمانیها نواخته میشده است.
ژان شاردن تاجر و جهانگرد فرانسوی که کتاب ده جلدی «سفرهای سِر ژان شاردن» را نوشته در نیمه دوم قرن یازدهم هجری، دو سفر به ایران داشته و در دوران صفویه چند سالی در ایران زندگی کرده، درباره «نقارخانه» نوشته است: «سمت سر در بازار«شاه» دو ایوان سرپوشیده است که آن را «نقارخانه» خوانند و هنگام غروب ، سحر، با نقاره و کوس و دهل که قطر آن سه برابر قطر طبلهای اروپاست، میزنند. محل این «نقاره خانه» در قیصریه کهنه بود و قبل از شاه عباس بزرگ، به هنگام شام و سحر نقاره میزنند، تا آنکه میدان شاه را ساختند و نقارخانه به آنجا انقال یافت.»
شاردن در ادامه نوشته است: «در محله خواجو هم کاخ نقارهچیان هندیست که در آن کرنا زنان و سایر نوازندگان هندی منزل داشتند. شاه عباس دوم هنگام شکست مغول کبیر و فتح قندهارعدهای از این نوازندگان را به همراه آورد و در این قصر که در آن هنگام خالی بود جای داد.»
برج «نقارهخانه» در شهر ری و در ناحیه شمالی امین آباد بر روی کوه «نقارهخانه» یا کوه طبرک واقع شده است
کاربرد نقاره و نقارهنوازی از زبان روحالله خالقی
روحالله خالقی در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» درباره زمان نقارهنوازی در دوران قاجار نوشته است: در دوره ناصری «نقارخانه» در این موارد به کار می رفت:
1. در هر بامداد پیش از طلوع آفتاب و در شامگاهان هنگام غروب خورشید، از سر در «نقاره خانه ارگ» نوازندگی میکردند.
2. در روزهای عید که سلام رسمی منعقد میشد، در موقعی که شاه به تخت مینشست از سر در «نقارهخانه»، نقارهچیان باد در کرنا و سرنا نموده و طبلها را به نوازش درمیآوردند. سپس خطیبالممالک آغاز خطبه مینمود.
3. در روز عید قربان (دهم ذیحجه) چنانکه اعتماد السلطنه مینویسد: شتر قربانی را امروز با نقارهچی و مطرب حضور آوردند. از رسومات قجر است که شتر قربانی را با اسباب طرب میگردانند
4. کوبیدن طبل هنگام شب برای اطلاع یافتن راهگذارها از ساعت. خالقی به نقل از معیر الممالک مینویسد: «در سر در نقارهخانه که در میدان ارگ بود، سه طبل میزنند؛ در غروب آفتاب نقاره میکوبیدند، آنگاه یک ساعت از شب گذشته طبل خبردار میزدند و طبال در حین زدن به دور خود میچرخید که صدا به تمام شهر برسد. ساعت دو طبل برچین را میزدند که کسبه شروع به برچیدن بساط و بستن دکانها مینمودند. سه ساعت طبل بگیر و ببند را رده شیپور ارگ را میکشیدند و درها بسته میشد.»
5. در شبهای ماه رمضان، چنانکه معیر الممالک مینگارد: «هنگام افطار و سحر هربار چهار توپ بر عرش میآمد و شب دو نوبت طبل و نقاره میکوفتند. یک بار آن از نیمه شب گذشته بود و آن را طبل دم کردن سحری میگفتند.»
6. در روزهای اسب دوانی وقتی شاه سوار میشد تا وقتی به پوش سلطنتی میرسید، شاطرها اطراف و شترهای «نقارهخانه» پیشاپیش آن به حرکت میآمدند.
7. در تعزیه تکیه دولت نیز نقارهنواخته میشده است.
«نقارخانه» شاهی واقع در ارگ تهران
آلات و سازهای مورد استفاده در نقارهکوبی
میتوان گفت نقارهکوبی نوعی ارکستر بوده و سازبندی خاصی داشته است. در این مجموعه موسیقایی، علاوه بر نقاره که سازی کوبهای به حساب میآید، ساز کوبهای «گورگه» و دو ساز بادی سرنا و کرنا مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
شکل ظاهری و چگونگی به کار گیری سازهای مورد استفاده در نقارهکوبی
سرنا
سرنا سازی بادی شبیه «هوبوا» است. سرنا مانند نی شش سوراخ دارد که یکی از آنها در پشت ساز واقع شده است. به گفته روحالله خالقی زمانی که دو نوازنده سرنا در میان نقارهچیان باشند، یکی از آنها نغمه(ملودی) را میزند و دیگری به اصطلاح نقارهچیان دم میدهد به این طریق که صدای اصلی (تنیک) را مرتبا میکشد.
نمونه امروزی ساز سرنا
کرنا
کرنا سازی بادی و بلند است که صدایی بم دارد و فاقد سوراخ است و با انگشت نواخته نمیشود و صرفا برای دم دادن است. این ساز از کهنترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار دستهبندی میشود. بر اساس نوشتههای تاریخی و اشیای مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه 2500 سالهاش، قطعی به نظر میرسد.
هرودوت مورخ یونانی عهد باستان درباره کرنا میگوید: «در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپورحاضر باش، رهسپار میدان جنگ میشدند.» شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرناست. استرابون دیگر مورخ یونانی، با اشاره به دورههای آموزشی شاهزادگان و امیرزادگان هخامنشی مینویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرینهای نظامی فرا خوانده میشدند. مربیان، پسران را به دستههای پنجاه نفری تقسیم میکردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیرزادگان می سپردند.» به این ترتیب میتوان گفت کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلانها، جشنها و جنگها به کار میرفته است.
کرنای به جا مانده از دوران هخامنشی یافت شده در قبر داریوش سوم که در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری میشود.
گورگه
گورگه طبلی است از نقاره بزرگتر و پوست آن که نازکتر است از گوسفند تهیه میشود و کاسه آن گلی است و با دو عدد ترکه نازک به صدا درمیآید.
ساز گورگه
علت منسوخ شدن نقاره
روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران مینویسد: «این آیین دیرین که قرنها سابقه تاریخی داشت در سالهای بعد به تدریج از اهمیتش کاسته شده و حالا تقریبأ متروک است.»
عبدالله مستوفی نیز در اینباره گفته است: «وقتی که مشروطه تازه به ایران آمده بود بعضی مشروطهچیها که در تظاهر تجددطلبی و بیمزگی تصور میکردند که آنچه قدیمی است باید از بین برود، پا پی نقاره هم شدند و چندین ماه به این بدبختیها که جز بر پا داشتن رسم دیرین مملکت و استقبال بدرقه فرد کامل نورانیت گناهی نداشتند، حقوق ندادند ولی این آقایان که حقا باید آنها را بعد از این واقعه آقایان نامید از دم در نرفتند و صبح و عصرها، حتی شبهای رمضان کار خود را بی گرفتن حقوق انجام دادند. آنها نیز که در این بیمزگیها خیلی دو آتشه بودند و حرارت به خرج میدادند برای نقارهچیها پیغام فرستاند که عبث به خود زحمت میدهید و باد به سرنا و کرنا میدهید. دیگر نه در گذشته و نه در آینده حقوقی نخواهید داشت. آقایان جواب گفتند: ما برای افتخار و احیای رسم دیرین کشور مشغول کاریم و از کسی حقوق نمیخواهیم، اگر به ایوان سر در ارگ که محل نوازندگی ماست احتیاج دارید بگویید راه پله آن را تیغه کنند تا ما در نزد وجدان خود آسوده باشیم و الا تا این راه نبستهاید ما از کار خود دست بر نمیداریم. خلاصه اینکه همین مقاوت چند ماهه آنها سبب شد که بعدها قدری عقل به کلهها برگشت و این شورهای بینمک دست از بیمزگی برداشتند و برای آنها حقوق برقرار کردند.»
طبق گفته روحالله خالقی رضا شاه نیز در حمله و تخریب و تصرف نقارخانهها نقش بهسزایی داشته است. خالقی نوشته است: «رضا شاه هم اولین حملهای که به اساس سلطنت قاجاریه وارد آورد، تصرف «نقارخانه» بود که به وسیله انتقال محل آن از سر در ارگ به سردر تازهساز میدان مشق این تصرف را عملی کرد و در حقیقت این علامت سلطنت را از مقر قدیم خود کند و به دسترس خود و تحت امر خویش گذاشت که توجه عامه را نسبت به اقتدار خود بیشترجلب نماید.»
نقاره و نقارهنوازی تا دوره ناصری علاوه بر حفظ رسوم قدیم و نوازندگی، تنها موسیقی قراولان پادشاهی بود که در تشریفات رسمی به کار میرفت تا آنجا که آوژن فلاندن (نقاش، معمار و خاورشناس) که در زمان محمدشاه قاجار به ایران آمده بود از آن به عنوان موزیک گارد سلطنتی یاد میکند.
نقارخانه بارگاه امام رضا (ع) و برگزاری آیین نقارهکوبی یا نقارهنوازی
نقارخانهها در عصر ما
با اینکه نقاره و «نقاره خانه» دیگر مورد توجه مردم و هنرمندان نیست؛ اما نمونه کامل آن را میتوان در مکانهای متبرکهای چون بارگاه امام رضا (ع) و حرم شاهچراغ در شیراز سراغ گرفت. براساس اسناد رسمی و تاریخی موجود در «مرکز اسناد رسمی و نسخ خطی کشور»، تاریخچه نقارهزنی در حرم امام رضا (ع) به ۴۱۷ سال پیش بازمیگردد و بیشتر سندهای مربوط به «نقارهخانه» اماکن مذهبی و متبرکه از دوره قاجاریه بر جای ماندهاست. در این میان قدیمیترین سند مربوط به نقارهخانه حرم امام رضا (ع) مربوط به سال ۱۰۱۲ هجری قمری است. گفتنی است، از میان شش میلیون سند موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، هشتصد و دوتای آنها مربوط به نقارخانه حرم امام رضا(ع) است.