روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”


روستابی که درسیل«ناپدید»شد روستایی که درسیل «مدفون» شد زمانی به روستای ناپدید شده «چم حسین »تنگ تیر لرستان می‌رسیم که اهالی سعی دارند پلاکاردی را در میان سنگ‌ها نصب کنند. روی آن نوشته شده «چم حسین، روستایی که محو شد» با تصویری از روستا. می‌گویند دست کم این طوری رهگذران می‌فهمند قبلاً اینجا روستایی هم بوده. ​ روستایی که در سیل روز دوازدهم فروردین...

روستابی که درسیل«ناپدید»شد

روستایی که درسیل «مدفون» شد

زمانی به روستای ناپدید شده «چم حسین »تنگ تیر لرستان می‌رسیم که اهالی سعی دارند پلاکاردی را در میان سنگ‌ها نصب کنند. روی آن نوشته شده «چم حسین، روستایی که محو شد» با تصویری از روستا. می‌گویند دست کم این طوری رهگذران می‌فهمند قبلاً اینجا روستایی هم بوده.

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”
روستایی که در سیل روز دوازدهم فروردین ماه کاملاً ناپدید شد. بارها از اهالی معمولان شنیده بودم که جز سه پله یک کافه، چیزی از این روستا باقی نمانده اما حالا که در جای خالی‌اش ایستاده‌ام، باور اینکه روزی در میان این همه سنگ روستایی هم با جریان پرقدرت زندگی وجود داشته، دشوار است.

چم حسین کاملاً غرق شده و دار و ندار جمعیت هفتاد نفری‌اش زیر کوهی از گل و سنگ دفن شده است.

نه فقط خانه و کاشانه و زمین‌های کشاورزی که همه خاطره‌ها و یادها و قصه‌هایش هم. می‌گویند چم حسین تنها روستایی نیست که در سیل اخیر ناپدید شده، روستای «بابا زید» لرستان هم همچنین؛ معلوم نیست کجاست.

« کبابی‌»جم حسین
چم حسین به کبابی‌های دلچسب و کباب‌های مرغوبش مشهور بود

اما از آن همه حالا فقط سه پله مانده است. بیژن مریدی یکی از اهالی چم حسین بقایای روستا را نشانم می‌دهد و سعی می‌کند به یاد بیاورد در هر نقطه از سنگزاری که می‌بینیم دقیقاً چه چیزی وجود داشته. چند سالی است در کرج زندگی می‌کند اما تا شنیده چه اتفاقی برای روستایش افتاده، کار و زندگی‌اش را رها کرده و آمده پیش پدر و مادرش که حالا چادرنشین شده‌اند: اصلاً باورم نمی‌شود روستایی که در آن بزرگ شده‌ام این جوری غرق شده باشد.

خدایا مگر می‌شود زار و زندگی آدم یک مرتبه این جوری «ناپدید »شود!؟

اینجا به دنیا آمدم، بزرگ شدم، چقدر خاطره… سه چهار سال است رفته‌ام. پدر و مادرم ۷۰ -۶۰ سال اینجا زندگی کرده‌اند. با بدبختی خانه‌ای برای خودشان درست کرده بودند… خیلی سخت است.»
انگار با خودش حرف می‌زند. باد می‌وزد و انعکاس صدایش در گوشم می‌پیچد: «اینجا زمین کشاورزی بود. رودخانه را می‌بینی؟ قبلاً خانه ما اینجا بود. وای! خانه ما شده رودخانه، باورت می‌شود؟ با این همه سنگ چکار می‌توان کرد!»
ستونی از یک خانه را نشانم می‌دهد، بنایی که حتی نمی‌داند متعلق به کدام خانه است. ورد زبانش این جمله است:

«باورت می‌شود اینجا پر خانه و مغازه بود؟ نه باورت نمی‌شود. کی باور می‌کند؟ خودمون هم نمی‌توانیم باور کنیم. اینجا هم جاده بود. این تکه هم رستوران و دامداری بود. آن طرف دامداری و باغ‌های مردم بود. خانه جوانی که توی سیل رفت هم آن سمت بود. کسی باور نمی‌کند اینجا خانه بوده.»
در سیل چم حسین یکی از اهالی هم جان باخته.

رضا نادری جوانی ۲۵ ساله که شب را در خانه گذراند و صبح نتوانست در برابر شدت آب مقاومت کند. اهالی دیدند چطور دست و پا می‌زد و برای نجات زندگی‌اش تلاش می‌کرد.
یکی از اهالی می‌گوید شما از همه مردم لرستان سراغ «محمد ولی» صاحب کبابی را بگیرید ببینید چه می‌گویند؟

حالا جز سه تا پله از کافه‌اش نمانده. سه پله را در میان سنگ‌ها نشانم می‌دهند. خیلی زود محمد ولی صاحب کبابی مشهور چم حسین هم از راه می‌رسد. اینجا به کبابی کافه می‌گویند: «اسم کافه‌مان سبلان بود.

معاش سه برادر با این مغازه بود. ولی الان هیچی نمانده. باغ و دامداری‌مان را هم آب برد. کبابم در ایران معروف بود. از اندیمشک تا خرم‌آباد کبابی ما را می‌شناختند. باغم رفت، کافه‌ام رفت، زندگی‌ام رفت…»
جانم ویسکرمی، مقابل پلاکاردی که روی آن خبر محو شدن روستا حک شده ایستاده و با حسرت در گذشته‌ها غرق است. با انگشت خانه‌اش را میان سنگ‌ها نشانم می‌دهد:

«خانه‌ام را ببین غرق شده!»
کافه چهار فصل تنها بنایی است که در چم حسین سالم مانده. اهالی که حالا در چادر اسکان داده شده‌اند از سرویس بهداشتی آن استفاده می‌کنند.
فرشاد صاحب کافه چهارفصل ۲۵ ساله است: «ساعت چهار صبح سیل آمد، ما ۱۲ شب آمدیم این طرف ده، توی غذا خوری خوابیدیم. فقط جانمان را نجات دادیم. جاده بسته شد، کاسبی رفت، زندگی رفت، روستا و زمین کشاورزی رفت، همه چیز نابود شد. با این وضع مجبورم ماهی یک تومن اجاره‌ام را تا یک سال بدهم. جاده هم بعید می‌دانم دوباره باز شود. درآمد اینجا هیچی، سرم گرم بود. حالا همه‌اش از بیکاری فکر و خیال می‌کنم.»
وسایل رستوران این طرف و آن طرف ریخته؛ منقل، گاز، یخچال… اهالی بویژه سالمندان اصلاً نمی‌توانند با از دست رفتن خانه و زندگی و روستایشان کنار بیایند خاطراتی که در دل زمین فرو رفته و سنگ شده است. اصلاً دلشان نمی‌خواهد دوباره در همین روستا برای‌شان خانه‌ای ساخته شود. آنها دوست دارند از خاطره چم حسین دور شوند و بگریزند.
رودابه:همه زندگی ۶۰ ساله‌ام رفت.دیگه اینجانمی شودزندگی کرد.
پریسا ۲۴ ساله یک فرزند دارد. شوهرش کشاورز است و برای آوردن غذای گرم به روستاهای اطراف رفته. اینجا در چم حسین به سیل‌زده‌ها فقط ناهار گرم می‌دهند: «ساعت چهار صبح سیل آمد. شش و هفت صبح دیگر اثری از روستا نمانده بود. عاشق روستامان بودیم. چند خانوار بودیم؛ آرام و ساکت زندگی می‌کردیم. سیل همه را از جا کند و برد. زمین‌های کشاورزی‌مان هم نابود شد. هرچه داشتیم با یک چشم به هم زدن نابود شد.»

اهالی چم حسین هرگز نمی‌توانند ساعت چهار صبح روز دوازدهم فروردین را از یاد ببرند. روزی که روستا زیر کوهی از سنگ دفن شد.۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ایسنابنقل ازایران

***

«شهر چگنی» لرستان

در مسیر رودخانه خرم آباد از خروجی شهر طغیان رودخانه همه تاسیسات کشاورزی شالیزارها را تخریب کرده و حاشیه رودخانه کاملا رنگ گل به خود گرفته در شهر ویسیان اوضاع مناسب است هر چند خطر آب گرفتگی از سرریز سد بالادست شهر دو گر در روز سیل موجب نگرانی شده بود اما خوشبختانه آسیبی به شهر وارد نکرد.
روستای سبزوار در روبروی شهر پل ارتباطی قطع و امکان تردد وجود ندارد اهالی باید چند کیلومتر پیاده روی کنند تا از طریق روستاهای همجوار به جاده اصلی دسترسی پیدا کنند.
چند کیلومتر آن طرف تر از سبزوار پل ارتباطی شهر ویسیان و چگنی کاملا از بین رفته و سیل آنرا محو نموده عوامل شرکت گاز در مسیر پل مشغول وصل موقت گاز شهر چگنی بصورت هوایی و با استفاده از سیم بکسل هستند مهندس ناظر می گوید یک لوله پلی اتیلین پنج اینچ بصورت موقت تا راه اندازی لوله فلزی در حال ترمیم است تا حداقل گرمایی به خانه های شهر چگنی برسد.

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”
در ادامه مسیر ، روستای چم باغ علیا می رسیم از هشت خانوار ساکن در حاشیه رودخانه ۲ خانه مسکونی صددرصد تخریب و مابقی در خطر ریزش قرار دارند.
محمد آقا نادری پیرمرد ۸۰ ساله که فقط حیاط منزل روی پرتگاه برایش باقیمانده از شب حادثه می گوید که تا سحر همگی بیدار بودیم و تنها پناه گاهمان همین خانه بود همه اهل منزل مراقب بودند تا ساعت ۸ صبح ۱۲ فروردین که ناگهان رودخانه طغیان کرد و ما خانه را ترک کردیم.
نادری ادامه می دهد : در کمتر از یک دقیقه وسعت رودخانه ۲ برابر شد و خانه و اثاثه منزل را در خود فرو برد.
علیرضا نادری یکی دیگر از ساکنین این منطقه است که نیز ۵۰ درصد خانه اش تخریب شده و مابقی در پرتگاه قرار گرفته در و پنجره ها را جدا کرده و حالا منتطر نیروی کمکی است تا تیر آهن سقف را هم جدا کند اما می گوید کار خطرناکی است.
مابقی خانه ها هم آسیب دیده هستند اما شرایط زیستن ندارند چرا که دیوارهای منازل حالا دیواره ساحل شده و رودخانه مرزش را دیوار اهالی قرار داده است!!
بعد از پنج کیلومتر به روستای ‘دو آب’ با ۱۲۰ خانوار محل تلاقی ۲ رود خرم آباد و کشکان می رسیم پل فلزی بزرگ دو آب فقط پایه های آن به جا مانده و سیل خروشان ۲ رودخانه، سازه عظیم الجثه پل را با خود برده و فرسنگ ها و شاید ده ها کیلومتر دور کرده است.
روستای دو آب کاملا زیر آب رفته بود امروز نمای آنرا از دور می توان دید تعدادی از اهالی بر بلندای تپه نظاره گر روستا هستند و تعدادی نیز از طریق امداد هوایی روستا را ترک کرده اند.
در امتداد رودخانه و مسیر جاده معمولان در کیلومتر ۵۵ دیگر امکان تردد خودرو نیست ازدحام خودروهای شخصی زیاد است و اقوام روستاهای گرفتار بیشترین افراد این ازدحام هستند که برخی کمک ها را برای خویشان خود آورده اند.
در مسیر حرکت به سمت روستاهای قالبی،گلزار،حیات الغیب،چم حسین جاده محو شده بخشی از آنرا سیل تخریب کرده و بخشی رانش زمین در ابتدای مسیر سنگلاخ وقلوه سنگ های بزرگ امکان پیادروی را هم سخت کرده است.
اما پس از طی ۳۰۰ متر دوباره آثاری از جاده وجود دارد در بسیاری از نقاط دیواره ساحلی تخریب و زیر جاده کاملا خالی شده بخصوص در پیچ ها که قدرت آب بیشتر بوده بخش های دیگر جاده هم با ریزش کوه مسدود است.
در مسیر جاده ، تعدادی از جوانان که در مسیر برگشت هستند پیاده از معمولان می آیند؛ رضا شاکرمی دانشجو می گوید بعد از سیل برا کمک با پای پیاده رفتیم .
به کیلومتر ۵۵ جاده می رسیم در یک پیچ روستای چم حسین که حتی مشتی خاک از آن بجا نمانده و رو دخانه با پیشروی صد متر روستا ها و یک قهوه خانه را کاملا محو کرده و دو نفر تلفات داده است.
میلاد حیات الغیب ساکن روستای قالبی می گوید بنوسید که اینجا زمانی روستایی به نام چم حسین بوده؟؟ میلاد ۲۶ ساله از اوضاع نابسامان قالبی می گوید که بیشتر خانه های مردم تخریب شده و تعدادی در دامنه کوه و مسجد پناه گرفته اند.
فاطمه ویسکرمی با پسر بچه ۶ ساله ساکن قالبی در مسیر دو آب است و می گوید امداد هوایی مواد خوراکی جهت توزیع آورده و این پسر بچه موفق به دریافت نشده حالا خودم به دنبال دریافت کمک هستم.
چم مهر که حالا دیگر جزیی از بستر رودخانه شده آخرین ایستگاه بود و به علت قطع پل روستاهای قالبی اولیا، سفلی، وسطی، حیات الغیب و گلزار که دچار آسیب شده اند دیگر ادامه مسیر بعد از آن میسر نبود

شهرستان دوره چگنی نیز خسارات سیل وسعت فراوانی دارد و تاکنون ۲نفر در این شهرستان بر اثر سیل جان خود را از دست داده اند./ایرنا۱۵ فروردین ۱۳۹۸

***

تصاویر خرابه«چم حسین:پلدختر

روستای چم حسین از توابع شهرستان دوره چگنی تا همین چند روز پیش با خانه های باصفایش چشم هر مسافری را خیره میکرد و اکنون در اثر سیلاب جز چهار پله چیزی از آن همه زیبایی باقی نمانده است.

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”روستابی که درسیل«ناپدید»شد”چم حسین”

نامه نیوز۱۷ فروردین ۱۳۹۸



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس