ابولبابه کیست؟ ستون توبه چیست؟
۱۷ شوال سال پنجم هجری، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه مواجه با «خندق »شدند به فکر اتحاد با یهودیان بنى قریظه افتادند که در قسمت جنوبى مدینه ساکن بودند ،ورودبه مدینه ازقلعه بنی قریظه امکان پذیربود،علیرغم پیمان با رسول خدامبنی برعدم تعرض ودخالت درجنگ، با مشرکان همراهى کردند،به انهاامکانات دادند.
مواجهه شدن لشکراحزاب باخندقی که مسلمین دورشهر-مدینه کنده بودند سبب ۲اسمی بودن(خندق واحزاب) این جنگ است.
زمانى که جنگ خندق به پایان رسید ، رسول خدا (ص) به مدینه مراجعت کرد . هنگام ظهر امین وحى نازل شد و فرمان جنگ با یهودیان پیمان شکن بنى قریظه را از جانب حضرت حق اعلام کرد ، همان وقت رسول اسلام مسلح شد و به مسلمانان دستور دادند : باید نماز عصر را در منطقه بنى قریظه بخوانید ، دستور پیامبر انجام گرفت ، ارتش اسلام بنى قریظه را به محاصره کشید ، مدت محاصره طولانى شد ، یهودیان به تنگ آمدند ، به رسول حق پیام دادند:
« ابولبابه را نزد ما فرست تا درباره وضع خود با او مشورت کنیم »
ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر، ازتیره بنی عمرو بن عوف قبیله «اوس» بود.
رسول خدا به ابولبابه فرمودند : نزد هم پیمانان خود برو و ببین چه مى گویند.
هنگامیکه ابولبابه وقتى وارد قلعه یهودیان شد، زنها و بچه ها بادیدن او شروع به گریه و زاری کردند-لب به شکوه گشودند، این منظره ابولبابه را تحت تاثیر گذاشت و دلش به حال آنها سوخت،خواست بحال آنهاخدمتی بکند.
بزرگان بنى قریظه صلاح تو چیست ،تکلیفان چه چیست؟
آیا تسلیم شویم به همان صورتى که پیامبر مى گوید تا هرچه مایل است نسبت به ما انجام دهد ؟
جواب داد : آرى ، تسلیم او شوید ، ولى به همراه این جواب با دست خود به گلویش اشاره کرد ، یعنى در صورت تسلیم بلافاصله به قتل مى رسید!.
اما خیلی زود،حتی هنگام مراجعت به مدینه- از این عمل خود پشیمان شد و فریاد زد : آه به خدا و پیامبر خیانت کردم ! زیرا حق نبود اسرار را فاش و امر پنهان را آشکار کنم .
وقتی به مدینه رسید،نه پیش پیامبررفت ونه منزل، بلکه یکسره وارد مسجد شد ،
با ریسمانى گردن خود را به یکى از ستونهاى مسجد بست « ستونى که معروف به ستون توبه شد »
گفت : خود را آزاد نکنم مگر اینکه توبه ام پذیرفته شود یا بمیرم ، رسول خدا از تاخیر ابولبابه جویا شد ، داستانش را عرضه داشتند ، فرمودند : اگر نزد من مى آمد از خداوند براى او طلب آمرزش مى کردم ، اما اکنون به جانب خدا روى آورده و خداوند نسبت به او سزاوارتر است ، هرچه خواهد درباره اش انجام دهد .
ابولبابه در مدتى که به ریسمان بسته بود روزها را روزه مى گرفت و شبها به اندازه اى که بتواند خود را حفظ کند غذا مى خورد ، دخترش به وقت شب برایش غذا مى آورد و وقت نیاز به وضو بازش مى کرد.
سرانجام پس ۲۰ شبانه روز،هنگامیکه پیامبردرمنزل ، سلمه حضورداشت، آیه پذیرفته شدن توبه ابولبابه به رسول خدا نازل شد :
( وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللهُ اَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ )
و گروهى دیگر به گناه خویش اعتراف کردند ، عمل نیک و بدى را به هم آمیختند ، باشد که خدا توبه آنان را بپذیرد ، همانا خداوند آمرزنده مهربان است .
پیامبر به ام سلمه فرمودند : توبه ابولبابه پذیرفته شد ، عرضه داشت : یا رسول الله ! اجازه مى دهید قبولى توبه او را من به او بشارت دهم ؟،
پیامبرفرمودند : آرى .
ام سلمه سر از حجره بیرون کرد و قبولى توبه اش رابه او بشارت داد.
ابولبابه خدا را به این نعمت سپاس گفت ، چند نفر از مسلمانان آمدند تا او را از ستون باز کنند ،
ابولبابه مانع شد و گفت : به خدا سوگند نمى گذارم مرا باز کنید مگر اینکه رسول خدا بیاید و مرا آزاد کند.
پیامبر آمدند و فرمودند : توبه ات قبول شد ، اکنون به مانند وقتى هستى که از مادر متولد شده اى ، سپس ریسمان از گردنش باز کرد .
ابولبابه عرض کرد: یا رسول الله! مایلم به شکرانه قبولی توبه ام تمام اموال خود را بین فقرا تقسیم کنم؟
پیامبر پاسخ داد: نه
ابولبابه: اجازه مى دهى نصف اموالم را صدقه بدهم ؟
پیامبرپاسخ داد:خبر
ابولبابه: دو سهم آن را بدهم.
پیامبر: خیر.
ابولبابه اجازه خواست که یک سوم آن را بدهد؟،
در این وقت این آیه: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ۖ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ﴿١٠٣توبه﴾نازل شد.
از اموال آنان به عنوان صدقه بپذیر تا پاک و پاکیزه گردند وبرایشان دعاکن که دعای تو موجب آرامششان است،خداشنوای داناست.
پیامبرآنگاه ثلث اموال او را پذیرفت و میان مستمندان تقسیم نمود.
ستون توبه کجاست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در مسجد نبوى ستون هایى است که هر یک نامى خاص دارد و نشانه واقعه اى است. که یکی ازستون ها «ستون توبه»است. که به «ستون ابولبابه»معروف شده است*ایتن ستون اسم دیگری «ستون مُخَلَّقه»هم دارد.
چهارمین ستون از سوی منبر، دومین ستون از سوی قبر شریف پیامبر(ص) و سومین ستون درون روضه از سوی قبله و فاصله آن تا قبر شریف دو ستون است.
ستونی به نامهای ستون قرعه یاستون مهاجرین ویا«ستون عایشه » در سوی غربی آن قرار دارد و درِ غربی خانه رسول خدا صلی الله و علیه وآله که به درون مسجد گشوده می شود، برابر این ستون قرار دارد که آن را باب التوبه نام نهاده اند.
ستون دیگر،«ستون مُخلَّق» این ستون بر جایى نهاده شده است که نمازگاه پیغمبر بوده است.
ستونهاى دیگرى مثل:مثل سریر، مَحْرَس، وُفُود و تهجد می باشد-بودند-که بمرور دستخوش تعمیرات وبازسازیها واقع شده اند.