مردان گناهکاربودند،چرازنان عذاب شدند؟ سرنوشت کودکان قوم لوط؟
تروخشک باهم نمی سوزند
مردم قوم لوط بنیانگذار«همجنس بازی»
سرزمین قوم لوط کجاست؟
لوط از کلدانیان بود که در سرزمین بابل زندگی می کردند وی از اولین کسانی بود که به حضرت ابراهیم ایمان آورد
«بابِل» پایتخت دولت عثمانی بوده-بین التهرین،بین دو رود دجله و فرات ،در فاصله ۹۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد(عراق) قرار دارد
حضرت لوط به همراه حضرت ابراهیم از سرزمین بابل به «حرّان »و از آنجا به شام وسپس به فلسطین رفته است.
و بنابر نقلى دیگر، آن حضرت پس از عبور از نهر فرات در عراق، به سوى شامو سپس به کنعان که شامل نواحى سوریه، نهر اردن، بحر المیّت، لبنان و فلسطین است، مهاجرت کردند
فرشتگان به لوط (ع) دستور دادند که شبانه اهل خود را برداشته و در همان شب پشت به مردم نموده، از قریه بیرون روند و احدى از آنان به پشت سر خود نگاه نکند ولى همسر خود را بیرون نبرد که به او آن خواهد رسید که به مردم شهر مى رسد، و نیز به وى خبر دادند که بزودى مردم شهر در صبح همین شب هلاک مى شوند.
یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوا إِلَیْکَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ..٨١هود﴾
صبح، هنگام طلوع فجر، صیحه آن قوم را فرا گرفت و خداى سنگى از گل نشاندار که نزد پروردگارت براى اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان ببارید و شهرهایشان را زیر و رو کرد و هر کس از مؤمنین را که در آن شهرها بود بیرون نمود، البته غیر از یک خانواده هیچ مؤمنى در آن شهرها یافت نشد و آن خانواده لوط بود(درهمان یک خانواده زن لوط بافاسقان بود)
گناه همسرلوط چه بود؟
زنان این قوم نیز دچار همجنسبازی مجازات همسر حضرت لوط بخاطر«خیانت به همسر»و جاسوسی برای منحرفین بود،نه همجنسگرایی.
همسر لوط وقتى میهمانان(فرشتگان ) را با آن قیافه هاى زیبا دید به بالاى بام رفت و کف زدن آغاز کرد تا به مردم وضع را بفهماند ولى کسى متوجه نشد و صداى کف زدن او را نشنید به ناچار آتش دود کرد مردم وقتى دود را از خانه او دیدند دوان دوان به سوى درب خانه لوط روى آوردند، زن از بالاى بام پایین آمد و گفت : در خانه ما افرادى آمده اند که زیباتر از آنان هیچ قومى را ندیده ام !مردم چنان مشتاقانه وهیجان زده هجوم آوردند،بطورى که یکدیگر را هل مى دادند تاحدی که درب اتاق شکسته شد،
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علائم قراردادی برای اعلان حضورمیهمانان،بین زن لوط ومردان خلافکارقوم(کف زدن وروشنی آتش بود)
مردان لواط گر(همجنس باز)بودند،زناچه گناهی داشتند؟
در کافى به سند خود از زکریا بن محمد (از پدرش ) از عمرو از امام ابى جعفر (ع) روایت شده:
وقتی شیطان توانست مردان قوم رافریب بدهد(آموزش دادلواط را )به سراغ زنان رفت
ابلیس وقتى دید نقشه اش(آموزش لواط وچشاندن لذتش) در مردان کاملا جا افتاد به سر وقت زنان آمد و خود را به شکل زنى زیبا و مجسم ساخته به آنان گفت آیا مردان شما به یکدیگر قناعت مى کنند؟ گفتند:
آرى خود ما به چشم خود این عمل آنان را دیده ایم و جناب لوط هم از همه ماجرا آگاه شد، آنان را موعظه مى کند و توصیه مى نماید، مؤ ثر نمى افتد، ابلیس زنان را نیز گمراه کرد تا جایى که زنها هم به یکدیگر اکتفاء نمودند.
فحشا تنها در بین مردان شایع نبوده بلکه در بین زنان نیز شیوع داشته ، چون اگر غیر از این بود نباید زنها هلاک مى شدند و على القاعده باید عده زیادى از زنها به آن جناب ایمان مى آوردند و از او طرفدارى مى کردند چون لوط (ع مردم را دعوت مى کرد به اینکه در امر شهوترانى به طریقه فطرى باز گردند و سنت خلقت را که همانا وصلت مردان و زنان است سنت خود قرار دهند و این به نفع زنان بود و اگر زنان نیز مبتلا به فحشا نبودند باید دور آن جناب جمع مى شدند و به وى ایمان مى آوردند ولى هیچ یک از این عکس العملها در قرآن کریم درباره زنان قوم لوط ذکر نشده.
فحشا در بین مردان و زنان شایع شده بود، مردان به مردان اکتفا کرده و با آنان لواط مى کردند و زنان با زنان مساحقه مى نمودند.
سرنوشت کودکان قوم لوط درعذاب
درتاریخ است که حضرت لوط حدود۳۰سال دربین قومش بوده ،از شروع کارهای شنیع قوم لوط چندین سال گذشته بود که عذاب شدند ودراین چندسال تناسل وموالیدی انجام نمی گرفت،یعنی کودکی زاده نشد،درهیچ کجای تاریخ ذکری از کودکان قوم لوط نشده است.
امام باقر(ع) در روایتی میفرماید: چون ابلیس دید که کارش در میان مردان پا بر جا شده، خویش را به شکل زنى در آورد و به سراغ زنان رفت و به آنان گفت: مردان شما با یکدیگر همجنسبازى میکنند؟ آنان گفتند: آرى، ما خود دیدهایم. ابلیس به زنان گفت شما هم این کار را بکنید و به آنان همجنسبازى را آموخت و زنان نیز به همدیگر اکتفا کرده و آنان نیز به همجنسبازى روی آوردند.
جلد۱کتاب- ابو جعفر احمد بن محمد بن خالدالرقی،
اقدامات پیامبرقوم لوط
وقتی منکر«معروف»می شود.
نصایح وتذکرات پیامبرشان هم بی فائده بود،بلکه آنها لوط راتهدید کرند که اگربازم ازاین حرفهابزنید ومانع کارمان شوید،از این شهرودیارشان اخراجتان می کنیم!
أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿١۶۵﴾وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿١۶۶﴾ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ﴿١۶٧شعرا﴾
پیامبرشان-لوط-به انهاگفت:اگرنیازجنسی دارید،بیاییدبادخترانم این کاربکنید که بهتراست(ازدواج وهمبستری) یَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ﴿٧٨هود﴾
فرشتگان اول نزدحضرت ابراهیم رفتند وبعدبه سوى لوط روانه شدند.
ابراهیم تمام تلاشش راکرد تامانع از نزول عذاب شود،چون دعا وشفاعت وتوبه قضاوقدررابرمی گردانند الا عذاب قطعی را.
گاهی شفاعت انبیا هم پذیرفته نمی شود.زمانی که فرمان حتمی خداوند صادر شد،هیچ مقامی نمی تواند مانع آن شود. «یا إِبْراهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا»
نسبت خویشاوندی۲پیامبر« ابراهیم ولوط»
علامه طباطبایی درالمیزان بنقل ازتورات می نویسد:لوط برادر زاده ابراهیم بود
درروایت دیگری هم آمده است که لوط پسر خاله ابراهیم(ع)و برادر« ساره » بود.
شهری شبیه قوم لوط
اکتشاف۴قرن پیش
دانشمندان باستانشناس ویرانه های درشهر پمپئی( نزدیکی ناپل درروم- ایتالیا )کشف کرده اند. در آن آثاری از بناها و مردم شهر باستانی پمپئی(Pompeii )که بر اثر آتشفشان کوه وزوو(Vesuvius) ویران شده
در سال ۷۹ قبل از میلاد مسیح آتشفشان فوران کرد در کمتر از ثانیه هوا پر از گازهای سمی شد و خورشید محو گردید تا گازهای سمی تا ۱۵ کیلومتر از محدوده را پر کردند به گونه ای که بسیاری از مردم شهر حتی فرصت کوچکترین واکنشی از خود نداشتند و در جای خود تبدیل به مجسمه های سنگی شدند.
شهر «پمپی» پس از آتش فشان با همه ساکنین (۱۵۰۰۰نفر) زیر۵متر خاک مدفون شد و در سال ۱۵۹۹میلادی( ۹۷۸شمسی) درکاوشباستانشناسان کشف شد،همه ساکنین شهر در اثر گازهای آتشفشانی به مجسمه های سنگی تبدیل شده بودند.
البته علاوه بر «پمپئی» شهرهمجوارآن«هراکولانیوم» (Hercukaneum) که شهرمرفه نشین با برج ها ودژهای محکم بودبه ویرانه تبدیل شد.
اکتشاف تکمیلی ۴قرن بعدانجام گرفت،یعنی در سال ۱۹۹۱میلادی(۱۳۷۰ نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است.
علامه درباره تفاوت داستان درتورات وقرآن اینگونه می نویسد:
در تورات آمده که فرشتگان مرسل براى بشارت دادن به ابراهیم و براى عذاب قوم لوط دو فرشته بودند ولى قرآن از آنان به «رُسُل »تعبیر کرده که صیغه جمع است و اقل جمع ۳ نفر است.
و در تورات آمده که میهمانان ابراهیم غذایى را که او درست کرده بود خوردند ولى قرآن این را نفى کرده، مى فرماید: ابراهیم وقتى دید میهمانان دست به طرف غذا دراز نمى کنند ترسید.فَلَمَّا رَأَىٰ أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٠هود)
در تورات آمده که لوط دو دختر داشت ولى قرآن تعبیر به لفظ«بنات» کرده که صیغه جمع است یعنی بیش از ۲ نفر است و در تورات آمده که ملائکه لوط را بیرون بردند و قوم را چنین و چنان عذاب کردند و زن او ستونى از نمک شد و جزئیاتى دیگر که قرآن از اینها ساکت است.
تعدادمیهمانان(ملائک) رابین۲تا۴نفرنوشته اند.
گناهکاروبی گناه باهم عذاب نمی شوند.
«سنگ های عذاب«علامت دار»بودند،نام کسی که قرار بود آن سنگ به او اصابت کند، در هر سنگی حک شده بود.مُّسَوَّمَهً عِندَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿٣۴ذاریات﴾
سنگ ها «نشان دار»بودند
یعنی هرسنگی بایدبرسرچه کسی اصابت بکند،درجریان اصحاب فیل هم اینچنین بود،هرپرستویی مأمورعذاب فردخاصی بود،بر روی هر سنگ نام هر یک ازمتجاوزان نوشته شده بود که با اصابت آن بدنهایشان شکافته میشد./ قصص الانبیاء(احمد ثعلبی) ج۱/ الدر المنثور(سیوطی) ج۸
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِم بِحِجَارَهٍ مِّن سِجِّیلٍ ﴿۴﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ ﴿۵فیل﴾
به تعدادسپاهیان فیل «ابابیل»پرستو-مأمورشدند که هر کدام سنگهایی در پنجههایشان و سنگی (سجیل)در منقار داشتند، به سپاه اصحاب فیل حملهور شدند و با پرواز بر بالای سر مهاجمان و پرتاب« سنگهای زهردار» آن سپاه را درهم شکستند.
درروایات آمده که ابرهه (درحمله پرندگان) توانست جان سالم به در برده، به سوی یمن فرار کند. در این میان پرندهای که مسئول کشتن ابرهه بود، وی را دنبال میکرد و آنگاه که ابرهه نزد نجاشی رسید، پس از بازگو کردن چگونگی نابود شدن لشکرش توسط مرغان، پرنده مأمور سررسیدوبا پرتاب سنگ او را کشت و نجاشی شاهد مرگ وی بود.
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿٣١﴾ قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿٣٢﴾ لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَهً مِّن طِینٍ ﴿٣٣﴾مُّسَوَّمَهً عِندَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿٣۴﴾ فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٣۵﴾ فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿٣۶ذاریات﴾
درسوره هود هم اینچنین آمده:فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَهً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ ﴿٨٢﴾ مُّسَوَّمَهً عِندَ رَبِّکَ ۖ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ ﴿٨٣هود﴾