ماجرا از آنجا شروع شد که در هفته کار و کارگر، حرفوحدیثهایی درباره جشنواره امتنان شنیدیم؛ جشنوارهای که اگر برگزاریاش حسابشده باشد، به یک بازی برد-برد تبدیل میشود. بهطوری که هم انگیزه کار در کارگران تقویت میشود و هم کارفرما و در نهایت مصرفکننده سود میبرند. دلمان نمیخواست این دست شائبهها به شیرینی احتمالی هفته کارگر خدشهای وارد کند. برای همین گذاشتیم تا این هفته تب تمجیدهای زبانی از قشر کارگر فروکش کند، سپس سر و گوشی آب بدهیم و ببینیم نقدهایی که میشنویم، چقدر واقعیت دارد.
ترس از بیکاری
«اگر حرف بزنم، برای کارم مشکلی ایجاد نمیشود؟» خاطرش را جمع میکنیم که نمیشود. او یکی از کارگران نمونه استان است که در هفته کارگر در میان دست و هورای حاضران، از سوی مدیران استانی از او تجلیل شد. با سالها تجربه کار و چندین اختراع، همچنان نگران از دست دادن کارش است. میداند اگر بنا به تعدیل نیرو باشد، هیچیک از این اختراعها و القابی مثل کارگر نمونه نجاتش نمیدهد. یک کارت هدیه از کارفرمایش گرفته است که مبلغ ناچیز آن را نمیگوییم. به اضافه یک تندیس و لوح سپاس از استاندار و مدیر کل کار و دیگر هیچ. اینها تمام عواید او از حضور در جشنواره امتنان است. میپرسیم کارگر نمونه شدن در شرایط کاریاش تغییری ایجاد کرده است؟ جواب منفی میدهد، بدون ناراحتی؛ «عادت کردهایم که دیده نشویم.»
دفترچه یادداشت
انگار میخواهد ناراحتی تمام گرفتاریهای معیشتیاش را یکجا سر ما خالی کند. کارگر نمونه دیگری که با او صحبت میکنیم، به جای پاسخ به سؤالاتمان، چیزهای دیگری میگوید. ابتدا از پوشش تأمین اجتماعی برای هزینههای درمانی گلایه میکند: دفترچه تأمین اجتماعی مثل دفترچه یادداشت است. به درد خریدن قرص سرماخوردگی و استامینوفن (با تفاوت قیمت ٣-۴ هزارتومان) میخورد. هر چقدر هم که در فلان جشنواره برایم کف و سوت بزنند، اصلا جایزه نقدی هم بدهند، چه فایدهای دارد؟
برای چندمینبار میپرسیم شرایط کاریتان نسبت به وقتی که نمونه نبودید تفاوت کرده است؟ با همان اوقات تلخی پاسخ منفی میدهد: اثر روحی و روانی مثبتی داشت اما اینکه شرایط کارم بهتر شده باشد، نه. تشویق، سازوکار میخواهد که گویا وجود ندارد. گلایههای او سؤالهای مختلفی به ذهن میآورد. مثلا آیا کارگری که از صافیهای مختلف عبور کرده و به عنوان نمونه استانی انتخاب شده است، ارزش معافیت هرچند موقت از بیمهپردازی یا برخورداری از پوشش خدمات بیشتر را ندارد؟
خبر نداریم
باز هم پاسخ منفی میشنویم. این بار از دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری کشور. هادی ابوی میگوید: تا به حال از تشکل ما برای انتخاب کارگر یا کارفرمای نمونه نظرخواهی نشده است. فرایندی قابل نقد تعریف شده است که ما در آن دیده نشدیم. حتی اسامی منتخبان را تا روزی که معرفی شوند، نمیدانیم.
وقتی رئیس کانون شورای اسلامی کار استان هم از شیوهنامه انتخاب کارگر و کارفرمای نمونه اظهار بیخبری میکند، مطمئن میشویم که برای وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی، این تشکل کارگری با آن یکی فرقی ندارد و برای هیچیک نقشی قائل نشده است. احسان سهرابی میگوید به مشارکت در این فرایند مایل است؛ به امید اصلاح کاستیها. یکی از نقصهایی که بیان میکند، همان نگرانی است که در صحبتهای کارگران به آن اشاره شد: کارگری را یادم میآید که چند سال پیش بهعنوان نمونه انتخاب شد. یک ماه پس از این انتخاب، کارفرما قراردادش را تمدید نکرد و
بیکار شد. او ادامه میدهد: باید برای کارگر نمونه، سوای عکس گرفتن با مسئولان کاری کرد؛ البته اگر به دنبال الگوسازی و ترغیب بقیه کارگران هستیم؛ مثلا باید قرارداد سهماههاش به یکساله تبدیل شود تا دستکم خاطرجمع باشد سال دیگر همین موقع شغل دارد.
واگذاری مدیریت جشنواره
دبیر جشنواره امتنان، فرایندی نظاممند را شرح میدهد که مبنای آن خوداظهاری کارگر است و اثرگذاری کارفرما در آن حداقل ممکن است. محمدرضا ولیان تأکید میکند: هدف از برگزاری جشنواره، تفاوت قائل شدن بین کارگر نمونه و غیرنمونه است. از او میپرسیم برای رسیدن به این هدف، چه مشوقهایی برای کارگران نمونه در نظر گرفته شده است. پاسخ میدهد: در دستورالعمل برگزاری جشنواره چنین چیزی دیده نشده است. با وجود این معتقد است برگزیده شدن در این جشنواره مزایایی دارد: کارفرما به حفظ کارگر نمونه ترغیب میشود، به دنبال تأمین مزایای مناسب میافتد و حقوق چنین کارگری از بقیه بالاتر میرود. همچنین هدایای نقدی و سکه بهار آزادی دریافت میکند و از دست استاندار و مدیر کل کار، لوح سپاس میگیرد. تهیه این تندیسها ١۶ میلیون تومان هزینه داشت که اداره کل آن را تأمین کرد.از تفاوت فراوان نظرات کارگران نمونه و تشکلهای کارگری با مزایایی که دبیر جشنواره میگوید، بگذریم. وقتی از هدیه اداره کل برای کارگران نمونه میپرسیم، پاسخ میدهد: برای این کار اعتباری نداریم. هدیه هم که صرفا نقدی نیست. در ضمن برگزاری جشنواره حدود ۴۵ میلیون تومان برای ما هزینه داشت. البته بخشی از اعتبار جشنواره صرف سیلزدگان شد.صحبتهای ولیان در حالی است که نمیدانیم این رفتار خیراندیشانه، شامل حال جشنواره کارآفرین برتر هم میشود یا صرفا کارگران مشمول آن شدهاند. او از همه چیز جشنواره راضی به نظر میرسد؛ به ویژه از تحقق سهمیه استان و ٢٣٨۶ نفری که در جشنواره ثبتنام کردند. تنها نقدی که دارد، حذف تبلیغات از صداوسیما به دلیل هزینههای آن است. خبر تازهای از زبان وی میشنویم که به شرط تحقق و نظارت صحیح میتواند نقطه امیدی برای پایان این کاستیها باشد: مدیریت جشنواره امتنان سال ٩٨، به ساختاری متشکل از کارگران و کارفرمایان نمونه و تشکلهای کارگری واگذار میشود.