از آنجا که کار را باید به اهل آن سپرد، ما هم این پرسشها را با اقتصاددانان در میان گذاشتیم و از آنها قول گرفتیم نظریهها و اصطلاحات اقتصادی را فاکتور بگیرند و به زبان ساده جوابمان را بدهند. در مطلب زیر به عنوان اولین شماره از سلسله مطالبِ «اقتصاد به زبان ساده» میزبان دکتر جعفر خیرخواهان، استاد اقتصاد و مشاور مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هستیم.
او در این شماره پاسخگوی چرایی کاهش ارزش پول ملی و دلایل آن است. مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ثبات ارزش پول ملی یعنی چه؟
یکی از کارکردهای پول، خرید کالاها و استفاده از خدمات است مثلا با آن یک بطری آب معدنی میخریم و نزد پزشک میرویم. اگر در گذر زمان، پولی که برای خرید یک بطری آب معدنی یا رفتن به پزشک میپردازیم تغییر محسوسی نکند، ارزش پول ما ثبات دارد. کاهش ارزش پول ملی به اندازه سالی ٣-٢ درصد مطلوب است، به طوری که تقریباً هر ۴٠-٣٠ سال یکبار قیمتها ٢ برابر شود. یک شاخص دیگر، مقایسه ارزش پول ملی با پولهای خارجی مثل دلار یا یورو است. میزان تغییر در برابر آنها هم باید ناچیز باشد.
ریال ایران در دهههای گذشته چنین شرایطی را تجربه کرده است؟
بله. درباره ثبات نسبی قیمتها و تورمهای بسیار پایین میتوانیم از دهه۴٠ شمسی نام ببریم. در آن سالها تا سال۵٧، ارزش هر دلار حدود ٧٠ ریال باقی ماند.
اصلا چرا ارزش پول ملی با دلار آمریکا سنجیده میشود؟ صرفا به دلیل ثبات ارزش آن؟
یک دلیل همین است که اشاره کردید. تورم آمریکا از حدود ۴ دهه پیش تا الان تکرقمی و تقریبا باثبات است. این موضوع، نتیجه سیاستهای پولی مناسب ایالات متحده است. اگر قرار بود بانک مرکزی آمریکا هم مانند بانک مرکزی ما بیانضباطی پولی داشته باشد و رشد نقدینگی را دچار شوک کند، همه از دلار فراری میشدند. دلیل دیگر این است که آمریکا یک ابرقدرت اقتصادی است که صادرات زیادی دارد. عوامل سیاسی هم موثرند. بسیاری از نهادهای معتبر سیاسی و اقتصادی دنیا در آمریکا مستقر هستند.
مسئولان از حذف دلار در تجارت با بقیه کشورها میگویند. چرا این تصمیم گرفته شده است و آیا به ثبات ارزش پول ملی کمک میکند؟
پاسخ به بخش دوم سؤال شما منفی است. حتی اگر واحد پول مبادلهای خودمان در خرید و فروش با بقیه کشورها را تغییر بدهیم، باعث حفظ ارزش پول ملیمان نمیشود. حفظ ارزش پول ملی به سیاستهای بانک مرکزی ربط دارد. در مورد سؤال نخست، میدانیم که آمریکا با ما سرناسازگاری و دشمنی دارد و دسترسی به دلار را برای ما سخت کرده است. سیاستی که مسئولان ما در پیش گرفتند، یک راه گریز است. در ضمن میخواهیم در برابر دشمنیهای آمریکا عمل متقابل انجام دهیم. استفاده نکردن کشورها از دلار در مبادلاتشان، به معنای کاهش درآمد آمریکاست. مردم این نکته را نمیدانند که نگهداری هر دلار نزد خودشان به منزله درآمدزایی برای ایالات متحده است. کاغذِ یک اسکناس ١٠٠دلاری که ارزشی ندارد. نهایت هزینه چاپ هر اسکناس چند سِنت میشود اما آمریکا با این هزینه ناچیز به اندازه ١٠٠دلار ثروت میآفریند.
دقیقا چرا ارزش پول ملی ما کم شده است؟
الان همه قبول دارند که تورم، امالفساد است اما ۵٠سال پیش خیلی از کشورها این را قبول نداشتند و تورمشان دو رقمی و پرنوسان بود، دو رقمی یعنی از ١٠ تا ٩٩ درصد. پرنوسان هم یعنی یک سال تورم ١٠درصد و سال بعد ٣٠درصد باشد و هیچ کس نداند سال پس از آن قرار است چند درصد بشود. هر دوی اینها بد است اما پرنوسان بودن بدتر است. کمکم کشورها فهمیدند این وضعیت تورمی باعث بیعدالتی و بیثباتی اقتصادی میشود بنابراین سیاستهایشان را اصلاح کردند. الان تقریبا تمام کشورها تورم تک رقمی و کمنوسان دارند.
لابد شنیدهاید حکایت تشنهای را که برای رفع تشنگی آب دریا مینوشید و تشنهتر میشد. سطح دانش و فهم بسیاری از مسئولان و اهالی سیاست ما که با اقتصاد آشنا نیستند و برخی هم متأسفانه مسئولیت اقتصادی دارند این است که با چاپ و توزیع پول میتوانند مشکلات را حل کنند. دخل و خرج کشور با هم نمیخوانَد. هزینهتراشیهایی برای بودجه عمومی میشود که درآمد آن پیشبینی نشده است. دولت به کسری بودجه میخورد و فشار بر بانک مرکزی برای چاپ پول زیاد میشود. بانک مرکزی هم استقلال چندانی برای مقاومت در برابر فشارها ندارد. در نتیجه بانک مرکزی که باید آتشنشانِ ارزش پول ملی باشد، به آتشفشان و آتشافروز تبدیل میشود. نقش برخی نمایندگان مجلس را نباید نادیده گرفت، نمایندگانی که برای جلب نظر حوزه انتخابیه و رأی آوردن در دوره بعد، پروژههای هزینهبر و کمفایده تعریف میکنند. مردم هم از اجرای پروژههای به ظاهر اشتغالزا خوشحال میشوند. بودجه عمومی کشور شده است شبیه حمامهای خزینهای قدیم که کسی به تمیز نگهداشتنش اهمیت چندانی نمیداد و منشأ کچلی و انواع بیماریهای دیگر میشد.
کشورهای دیگر مثل عربستان، لبنان، سوریه، عراق، ... از این اشتباهها نمیکنند؟
درآمد نفتی عربستان چند برابر ما و جمعیتش هم بسیار کمتر از ماست. این کشور سیاست ارزی مستقلی ندارد و پولش را به دلار امریکا میخکوب کرده است. در نتیجه با وجود پولهایی که خرج میکند ارزش پول ملیاش تقریباً ثابت مانده است. کشورهای دیگر هم به این درک رسیدهاند که حفظ استقلال بانک مرکزی بر هر چیزی اولویت دارد و به بانک مرکزیای که با تغییر دولتها، مسئولان و سیاستهایش تغییر کند، نمیشود امید بست. آنها سیاستهای پولی را به سیاستهای مالی وابسته نکردهاند اما ما نگاه کوتاه مدت داریم. میخواهیم مردم را هر طور شده راضی کنیم. حقوق کارمندان را زیاد میکنیم. آنها خوشحال شوند اما خبر ندارند یکی دو سال بعد، تورم، افزایش حقوق را کاملا بیاثر میکند.
کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر پولهای خارجی، همیشه یک اتفاق منفی است؟
همیشه نه. گاهی سیاست اقتصادی است برای اینکه کالاهای آن کشور برای کشورهای دیگر ارزانتر در بیاید، مشتری بیشتری پیدا کند و صادرات تقویت شود. چین این سیاست را اجرا کرد. تولید و اقتصادش را رونق داد و ذخایر ارزی کشورش را بهبود بخشید.
حرف آخر؟
هر دلار آمریکا برابر ١٠٩ین ژاپن و ٠.٣٨ ریال عمان است. اشتباه نکنید. این به معنای اقتصاد قویتر عمان نسبت به ژاپن نیست. اینکه کشورها چقدر قدرت رقابت دارند و ارزش پولشان در گذر زمان دچار تغییرات شدید نشود، مهم است.