نفت دردرتحریم
پول نفت درزمان تحریم چگونه دریافت می شود؟..میادین نفتی ..صادرات
بخش مهمی از کشور به نفت وابسته است.
نفت و دیپلماسی دو بخش مهم برای کشور
تقدیر۲۰۰ نماینده وانتقاد۷۲نماینده از وزیرنفت
شرایط فعلی سختتر است، البته در زمان جنگ، بنده وزیر نفت نبودم بلکه مسوولیت وزارت جهاد سازندگی را بر عهده داشتم بنابراین باید بگویم؛ فرق این دوره با زمان جنگ در این است
درزمان جنگ ما میتوانستیم هر میزان، نفت مورد نظر خود را بفروشیم، از نظر تامین کشتی نیز مشکلی نداشتیم و البته میتوانستیم پول نفت را از هر بانکی در جهان دریافت کنیم و با آن، هر کالایی را هم خریداری کنیم
اما اکنون فروش نفت، تامین کشتی و جا به جایی پول و حتی خرید بسیاری از کالاها با مشکل رو به رو شده است.
این دوره از تحریم حتی با تحریم دوره گذشته هم بسیار متفاوت است، درواقع شدیدترین تحریمهای سازمان یافته تاریخ ، علیه ملت ایران اعمال و تجربه میشود، بنابراین باید بدانیم با چه جنگ شدیدی درگیر هستیم.
درمورد میزان فروش نفت ( نه در دوره قبل و نه در حال حاضر )چیزی نمیگویم تا روزی که ان شاء الله تحریمها برداشته شود.
گردش مالی وزارت نفت
اینجا (در وزارت نفت) پول بسیار است، اینجا در حالت عادی سالی ۱۵۰ الی ۱۶۰ میلیارد دلار پول میچرخد.
آقای زنگنه برخی افراد و گروههای همسو با زنجانی این روزها بیمحاباتر از گذشته به وزارت نفت میتازند، ارزیابی شما چیست؟
آنها اکنون میخواهند نفت را زمین بزنند و اگر نفت را زمین بزنند کشور را زمین زدهاند چراکه بخش مهمی از کشور به نفت وابسته است. نفت و دیپلماسی دو بخش مهم برای کشور در کنار بانک مرکزی به شمار میآیند، البته باید پولی باشد تا بانک مرکزی عملیاتیاش کند، منظور پول نفت، پتروشیمی، گاز و… است، بخش مهمی از صادرات غیرنفتی ایران نیز در حوزه پتروشیمی است.
هزینه احداث پالایشگاه باظرفیت یک میلیون ودویست بشکه درروز
حداقل سرمایهگذاری پالایشگاه در هر بشکه ۲۰ هزار دلار است و یک پالایشگاه ۱.۲ میلیون بشکهای حداقل ۲۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهد
مشتریان جاسوس نفتی
شاید روزانه ۱۰ نفر برای خرید نفت به ما مراجعه میکردند که ۷۰ درصد آنها مشتری واقعی نیستند. محتمل است که بخواهند اطلاعات بگیرند که ما چطور نفت میفروشیم و چطور میخواهیم پولهایمان را دریافت کنیم، میخواهند از تمام سیستم ما سردرآورند، البته تا آنها حرف میزنند متوجه منظورشان میشویم. میفهمیم که میخواهند از داخل و خارج، ایرانی و غیرایرانی از ما اطلاعات به دست بیاورند،
بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت-مصاحبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۸پارسینه
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مصاحبه مطول بوده که قسمت های مهم را دراینجا آورده ام.اصلاحات هم انجام گرفته،قسمت های بالا بصورت تقطیع وازاین قسمت به آخر بدون تقطیع است.
اگر میشود در مورد قرارداد تاپی توضیح دهید؟
برخی میگویند اکنون پاکستان و هند از خط لوله تاپی گاز دریافت میکنند اما خط تاپی کجاست؟ اصلا هنوز خطی کشیده نشده است؛ چطور این کشورها از گاز خط تاپی استفاده میکنند؟ زمانی که خطی کشیده نشده پس احتمالا در هوا این انرژی را انتقال میدهند! تا مرز افغانستان خط لوله آمده و مانده است. مدام میگویند؛ از آن خط استفاده میکنند و شما باعث شدهاید پاکستان و هند بروند و از تاپی گاز دریافت و مصرف کنند، اصلا این خط لوله کجاست ؟
عدهای میگویند که هندیها به ما پیشنهاد دادهاند که چند ۱۰ میلیارد دلار خرج میکنند تا گاز را از ایران منتقل کنند و من پاسخ دادهام خیر! که این مطلب هم بر مبنای اطلاعات مغرضانه و غلط بیان شده و مطلقا کذب است
این افراد میگویند؛ هندیها میخواهند خط را از دریا بکشند، بله بحثی با شرکت گازپروم روسیه به عنوان بزرگترین شرکت صادرکننده گاز دنیا در این خصوص شد. ما و روسیه یک موافقتنامه و یادداشت تفاهم امضا کردیم که گازپروم موافقت هند و پاکستان را اخذ کند که این خط از طریق دریا کشیده شود. در سفر رئیس جمهور به مسکو این تفاهمنامه امضا شد اما هنوز یکی از این کشورها موافقت خودش را اعلام نکرده و تا این موافقت هم نشود کار انجام نمیشود.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:قراردادتاپی(TAPI)چیست؟
تاپی در اصل برگرفته شده از حرف اول چهار کشور (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان) است (Turkmenistan – Afghanistan – Pakistan – India Pipeline) و در اصل همان اعمار پایپ لاین گاز است که از طریق افغانستان و پاکستان به هندوستان از منابع گازی کشور ترکمنستان کشیده میشود.
از سال ۱۹۹۰ میلادی(۱۳۶۹شمسی) بانک انکشافی آسیا درصدداین کاربوده که باید گاز ترکمنستان از مسیر افغانستان به پاکستان و بعدا به هندوستان انتقال داده شودکه درسال ۱۳۹۵موفق به انجامش شد.
«ILF»مجری این پروژه یک«شرکت» اتریشی بانام کامل ( Pipeline Company Limited)می باشد.
دردی ۱۳۹۵قراداد ترکمنستان ،افغانستان و پاکستان برای خط لوله گاز «تاپی»با اتریشی(ILF) امضا شد.
طول خط لوله گاز تاپی ۱۸۱۴ کیلومتر است که ۲۱۴ کیلومتر آن از خاک ترکمنستان، ۷۷۴ کیلومتر آن از خاک افغانستان، ۸۲۶ کیلومتر آن از خاک پاکستان تا مرزهای کشور هند عبور خواهد کرد.
ظرفیت انتقال این خط سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب برآورد شده بودکه قرار است تا امسال(۱۳۹۸) به طور کامل به بهرهبرداری برسد.
مشکلات«تاپی»
ازطرفی شرکت نفتی «یونوکال» آمریکا درتلاش برای سیاسی کردن انتقال ذخایر گازی دریای خزر است،
ازطرفی ناامنی افغانستان برای عبور پروژه تاپی
ازطرفی مزاحمان دیگری مواجهه است، روسیه و چین با این پروژه مخالفند« روسیه» چشم به گاز ترکمنستان دوخته است،بخش عمده گازاوکراین راترکمنستان تأمین می کنداز طریق خط لوله شرکت «گازپروم» روسیه منتقل می شود،میزان گاز موجود در میدان گازی «دولتآباد» ترکمنستان ۱۶۰ تریلیون فوت مکعب برآورد شده است.،روزانه ۲۰ میلیون متر مکعب گاز از ترکمنستان وارد کشورما-ایران- می شود(سال۱۳۸۹)
رضا الماسی مدیرعامل -وقت-شرکت انتقال گاز ایران دربهمن۱۳۸۹ «تاپی »راناکارآمد می داند:
الماسی می گوید:علیرغم امضای مقامات بلندپایه چهار کشور،خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به هند از طریق خاک افغانستان موسوم به «تاپی» قابل اجراست نیست
وی مهم ترین دلیل عدم امکان اجرای «تاپی» نبود. امنیت در مسیر خط لوله به ویژه در خاک افغانستان می داندونیز صعب العبور بودنش.
خبرگزاری نسیم در۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ نمونه ای ازمشکلات را اینگونه گزارش می کند:
تروریستهای طالبان ۵ تکنسین خنثی سازی مین را که مشغول آماده سازی منطقه ای در افغانستان برای احداث خط لوله بین المللی انتقال گاز تاپی بودند کشتند و یک تکنسین دیگر را نیز ربودند.
مسیر خط لوله انتقال گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (تاپی) از مناطق تحت کنترل یا نفوذ طالبان افغانستان عبور می کند.
سال گذشته زمانی که احداث این خط لوله در خاک افغانستان آغاز شد، طالبان اعلام کرد که به دلیل اهمیت این خط لوله برای افغانستان در این باره با دولت همکاری خواهد کرد.
اما کار احداث خط لوله مذکور همچنان باید در مناطقی از جنوب افغانستان انجام گیرد که هیچ قانونی در آنها حاکمیت ندارد، وضعیت امنیتی در آنجا نامشخص است و گروه های مسلح فعال در این مناطق هر از گاهی به یکی از گروه ها اعلام وفاداری می کنند./پایان توضیحات مدیریت سایت.
ادامه مصاحبه وزیرنفت(زنگنه)
از طریق اقیانوس هند این خط لوله منتقل میشود؟
بله، ما همیشه آماده بودیم به هند گاز صادر کنیم و اکنون هم حاضریم اما این حرفها که میزنند که هندیها میخواستند دهها میلیارد دلار پول بیاورند و من نگذاشتهام، کذب است و دنیا به این سادگیها که بعضیها فکر میکنند، نیست؛ خیلی روابط پیچیدهتر و مشکلتر است. در نتیجه میخواهم بگویم در انتقال گاز به پاکستان موضوعاتی که گفته شده خلاف واقع است و با هند هم قراردادی منعقد نشده بوده است، چیزی در خط تاپی در جریان نیست و فقط یک ایده است، یک مقدار کار کردند که در داخل خاک خود ترکمنستان بوده و هر وقت که خط کشیده شد میتوان درباره آن بحث کرد اما ما همیشه حاضر بوده و هستیم که به هند و پاکستان چه از خشکی، چه از دریا گاز دهیم.
برنامه وزارت نفت برای توسعه میادین مشترک گازی و نفتی با کشورهای همسایه مانند عراق و قطر چیست؟
دو محدوده در میدانهای مشترک داریم که تمرکزمان بر روی آنهاست؛ یکی پارس جنوبی و دیگری غرب کارون، البته میدانهای دیگری مانند فرزاد B و میدانهای مشترکی با عراق در منطقه ایلام و خوزستان همانند میدان کوچکی به نام خرمشهر داریم، اما میدان گازی پارس جنوبی و دیگری در غرب کارون دو میدان اصلی برای فعالیت وزارت نفت هستند که تمام تمرکزمان را در این مدت بر روی این دو میدان گذاشته و موفق هم بودیم و در پارس جنوبی تولیدمان از قطر هم بیشتر شده است.
امسال ۶۰ میلیون مترمکعب دیگر گاز وارد مدار میکنیم و تا آخر سال آینده نیز همه فازها جز فاز ۱۱ پارس جنوبی ان شاء الله تمام میشود. تاکنون ۱۴ فاز را وارد مدار شده است که باید دقت کرد در تمام تاریخ فعالیت وزارت نفت تا ابتدای دولت یازدهم، ۱۰ فاز پارس جنوبی افتتاح شده و ۱۴ فاز در دولت فعلی وارد مدار شده است و همان طور که گفتم امسال نیز ۶۰ میلیون مترمکعب دیگر گاز تولید میشود یعنی دو فاز و نیم دیگر افتتاح می شود و فقط فاز ۱۴ میماند.
زمانی که سال ۹۲ در غرب کارون تولید را شروع کردیم ظرفیت آن ۷۰ هزار بشکه در روز بود که اکنون با وجود تمام تحریمها به ۳۵۰ هزار بشکه رسیده و در این بخش، تولید ما از عراق بیشتر شده است، واقعا کار مهمی در این بخش انجام شده و خیلی اذیت شده ایم، اما در این حوزه تمرکز کرده و منابع مالی آن را با وجود تمامی مشکلات تامین کردیم و در شرایط سخت و دشوار توانستیم منابع را تامین کنیم، بنده در همان ماههای میانه سال ۹۲ که سکاندار وزارت نفت شدم، فازهای پارس جنوبی را در اولویت بندی ۱ و ۲ قرار دادم که منابع به اولویت ۲ تنها در حد نگهداشت تخصیص داده شد، اما در فازهای با اولویت ۱ از ظرفیت شرکتها و سرمایهگذاران استفاده کردیم که اگر این اولویتبندیها انجام نمی شد، هم اکنون کشور گاز نداشت و در غرب کارون نیز اولویتبندیهایی صورت گرفت و فعالیت اجرایی پیش رفت.
درباره میادین مشترک با عربستان توضیح دهید؟
فروزان و فرزاد A و B از میادین مشترک ایران و عربستان است.
عربستان در این حوزه با ایران همکاری میکند؟
خیر. هیچ همکاری بین دو کشور در میادین فروزان و فرزاد A و B وجود ندارد.
اخیراً با شما مصاحبهای درباره فرزاد B داشتیم، آنجا گفتید؛ آخرین مذاکرات با هندیها برای حضور در این میدان انجام شده که اگر هندیها حضور نیافتند، شرکت ایرانی فعالیت اجرایی این پروژه را برعهده میگیرد، آیا صحبت جدیدی در این بخش انجام شده است؟
یکی از مواردی که در نامه ۷۲ نماینده محترم به سران محترم سه قوه نوشته شده بود همین مسئله میدان فرزاد B است که آقایان گفته بودند که یک قرارداد مشارکت تولید امضا شده بوده و من آن را لغو کردهام. افرادی که چنین ادعایی میکنند و آن را به نمایندگان محترم منتقل کردهاند، خوبست قرارداد را نشان دهند تا ببینیم چه قراردادی بوده است؟ این هم از همان حرفهاست . چراکه هیچ قراردادی امضاء نشده بود .
بعد هم در این نامه گفتهاند که چرا قرارداد PSA امضا نکردهاید؟ من قرارداد PSA امضا کنم؟! اگر چنین کاری میکردم که شما سر من را از تنم جدا میکردید. دوستان، شما با قراردادهای IPC به این دلیل که کمی شبیه قراردادهای PSA بوده و به آن تمایل دارد، مخالفت کردید، حالا چگونه از قرارداد PSA صحبت میکنید؟
علاوه بر آن که وزارت نفت، اجازه ندارد قرارداد PSA امضا کند و فقط اجازه دارد قرارداد IPC و مشابه آن امضاء کند و از نظر من اگر بخواهند قراردادهای PSA امضا کنند که بنده با آن مخالفم و لزومی برای امضای آن وجود ندارد، باید موردی به مجلس رفته و تصویب شود، اما اصل موضوع این بوده که اصلا قراردادی با طرف هندی امضا نشده است. در دولت قبل یک قراری گذاشتهاند و یک پیشنهادی به طرف هندی دادهاند و طرف هندی نیز هیچ پاسخی نداده و موضوع تمام شده است و سپس دولت یازدهم روی کار آمده است، حالا برخی افراد میگویند قراردادی با هند امضا شده و قرار بوده طرف خارجی ۱۰ میلیارد دلار در میدان فرزاد B سرمایهگذاری کند که وزارت نفت زیر آن زده است، در حالی که اصلا قراردادی امضا نشده است.
وزارت نفت برای توسعه میدان فرزاد B چقدر در برابر هندیها انعطاف کافی داشته است؟
وزارت نفت بالاترین انعطافهای تاریخی را با طرف هندی داشته است و در سفری که رئیسجمهور در اوایل سال ۹۷ به کشور هند داشت، با وزیر نفت هند قراری گذاشتیم که تا سپتامبر سال گذشته پروژه میدان فرزاد B فعال شود، ما امتیازهای بزرگی به آنها دادیم که یکی از آنها این بود که اولا آنها از ابتدا قرار بود LNG درست کنند که گفتند ما LNG درست نمیکنیم چراکه پول نداریم یا اینکه برای ما صرف نمیکند و بعد به آنها گفتیم باید اصل و فرع هزینه سرمایهگذاری آنها در میدان را در قالب بیع متقابل و از محل تولیدات میدان پرداخت میکنیم، اما هندیها گفتند که از محل میدان را قبول نداریم و از جای دیگر پرداخت کنید که در این مورد ما از آقای رئیس جمهور اجازه گرفتیم که از محل صادراتمان به عراق و ترکیه هزینه آن ها را پس دهیم که تا به حال چنین چیزی در قراردادهایمان نداشتهایم که این موضوع را نیز به طرف هندی اعلام کردیم و در تمام جوانب، انعطاف نشان دادیم اما ظاهرا هندیها به دلیل تحریمها برای توسعه میدان فرزاد B قراردادی منعقد نکردند.
ایران هند را یک شریک استراتژیک و یک دوست قدیمی و قابل اعتماد برای خود میداند اما برای انعقاد قرارداد توسعه میدان فرزاد B به هر دلیلی حضور نیافتند بنابراین اگر پس از بازه زمانی مشخص برای حضور در این میدان اعلام آمادگی نکنند، چارهای نداریم جز آنکه با یک پیمانکار ایرانی قرارداد منعقد کنیم، البته از هم اکنون دستور داده شده که مقدمات فعالیت برای حضور یک پیمانکار ایرانی آغاز شود یعنی اسناد مناقصه را تهیه و فرآیند کارها را انجام دهند، همچنین یک نامه به رئیس محترم جمهور نوشتهام تا در جلسه سران سه قوه مطرح شود تا به وزارت نفت اجازه دهند از صندوق توسعه ملی منابعی در اختیار وزارت نفت قرار گیرد تا بتوان فعالیت اجرایی فرزاد B را آغاز کرد.
تکلیف نهایی فرزاد B چه می شود؟
فعالیت اجرایی فرزاد A و B حدود ۵.۲ میلیارد دلار هزینه دارد که حدود ۲.۲ میلیارد دلار هزینه فاز اول فرزاد B است که میتوان براساس آن روزانه یک میلیارد فوت مکعب تولید داشت که اگر هزینه آن پرداخت شود میتوان فعالیت اجرایی آن را آغاز کرد. این میدان با عربستان مشترک است که عربستان بهرهبرداری آن را آغاز کرده و این تنها میدان مشترکی بوده که هنوز سامانی نیافته است.
روابط ایران با چین و هند، روابطی استراتژیک است و ما تنها به دلیل یک طرح نمیتوانیم روابطمان را با این کشورها تحت تأثیر قرار دهیم، حتما باید در مورد فرزاد B با هندیها صحبت کنیم و به آنها اعلام کنیم که بیش از این نمیتوانیم صبر کنیم و نمیخواهیم چالشی در روابط بین ایران و این کشورها برقرار شود، حتی اگر تحریمها برداشته شود در هر مرحلهای که باشیم، باز آمادگی داریم که هندی ها در قرارداد توسعه میدان گازی فرزاد B حضور یابند و این پروژه را ادامه دهند.
در مورد فاز ۱۱ پارس جنوبی صحبت کنیم، چرا از شرکتهای داخلی برای تکمیل این پروژه استفاده نمیکنید؟ تکلیف فاز ۱۱ پارس جنوبی چه می شود؟
میخواهم قبل از اینکه وارد بحث توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی شوم، کمی در مورد موضوع شرکتهای داخلی صحبت کنم. عدهای این بحث را مطرح میکنند که وزارت نفت پس از برجام گفت که با چینیها و روسها کار نمیکند و فقط با غربیها کار میکند، چنین چیزی صحت ندارد، وزارت نفت پس از برجام تاکید کرد که با تمام کشورهای دنیا کار می کند و برای کشورهای دوست همانند روس ها و چینیها اولویت و رجحانهایی قائل شد اما یک کشور نمیتواند اتکای کار خود را فقط بر دو کشور قرار دهد.
ایران به تمام کشورهای دنیا اعلام کرد که میتوانند در پروژههای نفتی و گازی ایران حضور یابند و شرکتهای متفاوتی در ایران حضور یافتند که مذاکرات مفصلی برای ۲۱ میدان انجام شد که اگر این قراردادها امضا میشد تولید نفت ایران را ۲.۲ میلیون بشکه افزایش میداد. نگویید که چنین افزایشی امکانپذیر نیست، چراکه عراق در طول ۶- ۷ سال توانست تولیدات خود را از زیر ۳ میلیون بشکه در روز به نزدیک ۵ میلیون بشکه برساند. هم اکنون صادرات عراق نزدیک به ۴.۵ میلیون بشکه در روز است، در حالی که در گذشته هیچ وقت تولیدش چندان بیشتر از عدد ۳ میلیون بشکه نبوده است، اما اکنون تولیدات این کشور از ایران پیشی گرفته و وضعیت صادرات این کشور نیز بسیار خوب است.
شرکت ملی نفت ایران، پس از برجام با ۱۷ تا ۱۸ شرکت معتبر، یادداشت تفاهم امضا کرده و وارد مذاکرات قراردادی شد که با انعقاد آنها بیش از۵۰ میلیارد دلار رقم اصل قراردادها میشد، حال اگر میخواستیم تمام عملیات توسعه این میادین را ایرانیها انجام دهند، پولش از کجا میآمد؟!، هم اکنون برای توسعه فرزاد B به ایرانیها پیشنهاد داده میشود، میگویند پول نداریم، از بخشهای دیگر پول بگیرید، بنابراین وزارت نفت باید از شرکتهای خارجی منابع مالی دریافت میکرد و اگر ایرانیها میخواستند با این شرکتهای خارجی فعالیت کنند، میتوانستند در حد سهم خود از صندوق توسعه ملی تسهیلات دریافت کنند.
این موضوع که وزارتخانه برای توسعه صنعت، از خارجیها استفاده کرد نه تنها به دلیل کمبود نقدینگی بلکه مهمتر از منابع مالی نیاز کشور به تکنولوژی بود، البته نوعی از تکنولوژی که در آن ضمانت وجود داشته باشد و تولید از آن خارج شود، نه اینکه ۱۰ میلیارد دلار در میدانی همانند آزادگان پول هزینه شود و بعد به میزان تولید اضافه نشود که با این اقدام در واقع پول را هدر دادهایم، از آنجا که بخشی از افزایش تولید صرف بازپرداخت پول میشود هیچ وقت شرکتها ریسک نمیکنند، سیستم IPC روی این موضوع کار میکرد، پس وزارت نفت بر این اساس اعلام کرد که سرمایهگذار خارجی در قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی حضور یابد و ۲۰درصد این قرارداد نیز به یک شرکت ایرانی یعنی همانپتروپارس و ۳۰ درصد به CNPC چین واگذار شد و ۵۰.۱ درصد این قرارداد نیز سهم توتال شد.
وضعیت کنونی فاز ۱۱ پارس جنوبی چگونه است؟
در حال حاضر CNPC چین ۸۰.۱ درصد قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را در اختیار دارد و رهبر قرارداد است و باید با حضور در فاز ۱۱ پارس جنوبی فعالیت اجرایی خود را انجام دهد که حدود ۶ ماه است که در حال مذاکره بر روی این موضوع با ایران است اما همانگونه که گفتم روابط ما با چینیها مهمتر از این است که بخواهیم به دلیل یک قرارداد تلخش کنیم، البته من به همراه آقای دکتر لاریجانی به چین رفته و با این شرکت برای تعیین تکلیف فاز ۱۱ پارس جنوبی صحبت کردم و هفته بعد از این سفر نیز مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز با آنها صحبت کرد و آنها هم دوباره به ایران آمدند و هم اکنون نیز در حال ادامه مذاکره هستیم اما نمیخواهیم صحبتها تلخ باشد و به چالشی در روابطمان تبدیل شود.
اکنون برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی ۵.۵ میلیارد دلار منابع مالی نیاز داریم و فاز اول آن فقط ۲.۴ میلیارد دلار منابع میخواهد که در این خصوص نامه ای به سران محترم سه قوه نوشتهام و در شورای عالی هماهنگی اقتصادی مطرح است که اگر فرضاً چینیها نخواستند در قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی حضور یابند این منابع از محل صندوق توسعه ملی برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی تخصیص یابد.
فقط برای فاز اول باید ۲.۴ میلیارد دلار منابع مالی در اختیار وزارت نفت قرار گیرد تا بتوان این فاز را اجرا کرد و ۷۰ درصد کار نیز توسط ایرانیها انجام میشود، البته حتی اگر توتال به فعالیت خود در توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی ادامه می داد، بالای۶۰ درصد فعالیت عمرانی این پروژه توسط ایرانیها انجام میشد یعنی اینکه در قرارداد این موضوع که اپراتور، لیدر، سرمایهگذار، طراح و مدیر اصلی کیست، یک مسئله است و این موضوع که کارهای عملیات لوله کشی، ساخت لوله، تجهیزات، سکو و غیره را چه کسی انجام میدهد، موضوع دیگری است که براساس مدل قراردادی IPC باید شرکت های اجرا کننده بخش های مختلف یک طرح، در مناقصه حضور یابند و هر شرکتی در مناقصه برنده شد آن بخش از پروژه در اختیارش قرار می گیرد که برای ایرانیها فرصتی طلایی بود تا در این پروژه ها برنده شوند و البته در اولین مناقصههایی که توسط توتال برگزار شد تقریبا بیشتر ایرانی ها برنده شدند.
جناب وزیر حضرتعالی در سفر آقای لاریجانی به چین همراهشان بودید، تحلیتان از این سفر چیست؟
سفر دکتر لاریجانی به چین سفر مهمی بود و ایشان از طرف مجلس این سفر را انجام ندادند، بلکه از طرف نظام به این سفر رفتند و سفر موفق و خوبی هم بود و چینیها اصلا سرد برخورد نکردند و میدانستند هیئت ایرانی حامل نامه مقام معظم رهبری است و اصلا این حرفهایی که گفته شده چینیها من را به حضور نپذیرفتند و نخواستند بپذیرند، نادرست است، چراکه ما در سفر به چین با هر شخصی که خواستیم ملاقات و مذاکره کردیم و رفتار آنها نیز بسیار گرم و خوب بود، البته شرکت CNPC چین در این سفر به من گفت که این شرکت ۱۰۰ طرح نفتی در ۳۳ کشور دارد و تنها یک طرح در ایران و در فاز ۱۱ پارس جنوبی است.
قبول دارید توتال پس از اینکه از ایران رفت تمام اطلاعات پارس جنوبی را به قطر برد و تجهیزاتشان را بسیار گرانتر و با بهره به ایران داد؟
اینکه گفته میشود توتال اطلاعات فاز ۱۱ پارس جنوبی را در اختیار قطریها قرار داده صحیح نیست، این شرکت نمیتوانسته اطلاعات ایران را در اختیار قطر قرار دهد و به آنها نداده است و قطر نیز وزن اصلی تولید گاز در میدان مشترک فاز ۱۱ پارس جنوبی را در اختیار ندارد و درصد کمی از میدان گازی قطری در دست توتال است، البته توتال میداند که اگر اطلاعات فاز ۱۱ پارس جنوبی را در اختیار قطر قرار دهد باید خسارت سنگینی پرداخت کند، ضمن اینکه ما خودمان در چارچوب کمیته مشترک فنی با قطر اطلاعات تبادل میکنیم اما این موضوع که گفته میشود تجهیزات را گرانتر در اختیار ایران قرار دادند، باید گفت؛ اصلا توتال به ما تجهیزاتی نداده است و برای تمامی پروژهها باید مناقصه برگزار میکردند و در هر پروژهای هر شرکتی که برنده شد تجهیزات را ساخته و در اختیار پیمانکار اصلی (مثل توتال) قرار میدهد که در اولین مناقصات برای سکو و لوله شرکتهای ایرانی برنده شدند. در این نوع قرارداد، توتالِ نوعی، فقط پول مدیریت دریافت میکند و سود اصلی این شرکت در سرمایهگذاری و دانش فنی آن است نه در اجرای پروژه و در اجرای پروژه سودی نمیبرد، بلکه فقط درصدی بابت مدیریت پروژه دریافت میکند.
ما یک ضمانتنامه اجرایی از شرکتهای خارجی به خصوص در مورد توتال نداشتیم و به نظر میرسد باید چنین ضمانتی از آنها گرفته میشد، نظر شما چیست؟
در بحث تضمین، ما هیچچیز پنهان نداشتیم، اولا جنس قراردادهای IPC یا بیع متقابلهای قدیم، از نوع سرمایهگذاری است و هیچ سرمایهگذاری در زمان سرمایهگذاری به طرفی که به او مجوز سرمایهگذاری داده، ضمانت نمیدهد. آیا در حال حاضر اگر یک نفر اجازه توسعه یک معدن را برای سرمایهگذاری اخذ کند، ضمانت میدهد که اگر برای توسعه معدن حضور نیافت، جریمه پرداخت کند؟، خیر، نهایتا میگویند مثلا بعد از یک سال اگر سرمایهگذاری را آغاز نکرد مجوزش را تمدید نمیکنیم یا آن را لغو میکنیم، ما اکنون میلیونها بشکه مجوز برای احداث پالایشگاه دادهایم، مگر از کسی ضمانت اخذ کرده ایم؟ همچنین برای توسعه پتروشیمیها مجوز و ضمانت تامین خوراک میدهیم اما ضمانت نمیگیریم، درباره قرارداد توسعه فاز ۱۱ نیز همین طور است.
یک سال و نیم فرآیند بررسی الگوی قراردادهای IPC در نهادهای مختلف و تصویب آن در دولت به طول انجامید، اشکالاتی از آن گرفتند و تغییراتی پیدا کرد و در نهایت دولت سه بار برای شرایط عمومی قراردادهای نفتی مصوبه داد که همه موارد در آن ذکر شده اما موضوع ضمانت در آن وجود ندارد و تمام مسائل در الگوی قراردادهای IPC صریح و روشن است.
قرارداد توتال نیز براساس الگوی قراردادهای IPC و مصوبات دولت تنظیم شده که این قراردادها به هیأت تطبیق میرود و توسط ۷ نفری که رئیس جمهور آنها را تعیین کرده، کنترل میشود و بعد به هیأت عالی منابع هیدروکربوری که اعضای آن شامل دادستان کل کشور، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، رئیس کمیسیون انرژی، رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه است ارسال و تأیید میشود و تمام این فرآیندها در قرارداد با توتال طی شده است.
البته خیلی خوب بود اگر در قرارداد با توتال ضمانت میگرفتیم تا اگر از قرارداد خارج شدند ۲ میلیارد دلار به ما خسارت پرداخت کنند، اما ما فقط پدر دامادیم و پدر عروس هم باید در عقد موافق باشد، متأسفانه باید دو امضا زیر هر قراردادی باشد که فقط یکی از این امضاها متعلق به ماست و طرف مقابل هم قبول نمیکند، یعنی بعضی از شرایط خیلی خوب است، اما طرف مقابل انجام نمیدهد.
اما چرا ما در قرارداد با توتال موضوع ضمانت را قرار ندادیم، همانطور که گفتم چون در درجه نخست ذات و فطرت این قراردادها سرمایهگذاری است و در سرمایهگذاری تضمین نمیدهند، در درجه بعدی نیز شرکتی همانند توتال که قرارداد امضا میکند حتما میخواهد کار انجام دهد و تجربه و تاریخ نیز این موضوع را نشان میدهد، چراکه تمام شرکتهای معتبر نیز اینگونه فعالیت میکنند و این شرکتها قراردادی امضا نمیکنند که آن را انجام ندهند. ما در گذشته به این شرکتها نفت میفروختیم و فقط در حد یک کاغذ از آنها ضمانت میگرفتیم که پول نفت را پرداخت کنند و ضمانت شرکتی از آنها اخذ میشد یعنی اینکه شرکت اعتبار دارد.
سهام شرکت Sinopec و CNPC چین چند هزار میلیارد دلار ارزش دارد و این شرکتها با سرمایهگذاری که هیچ سرمایهای ندارد، تفاوت دارند. آیا فقط ایران در صنعت نفت سرمایهگذاری میکند؟ خیر، دهها کشور در حوزه صنعت نفت خود سرمایهگذاری میکنند و حتی شرایط جذابتری ارائه میدهند تا شرکتهای سرمایهگذار را جذب کنند، بنابراین اگر ما در این شرایط ، شرایط را سخت کنیم با ما قرارداد نمیبندند، شرایط به گونهای نیست که ۶۰ شرکت برای یک طرح صف کشیده باشند و ما بین این ۶۰ شرکت با سخت کردن شرایط قرارداد منعقد کنیم.
گاهی اوقات یک الی دو شرکت برای سرمایهگذاری در یک میدان تمایل نشان میدهند، بنابراین ما نباید شرایطی تعیین کنیم تا هیچ شرکتی برای سرمایهگذاری تمایلی نشان ندهد، وزارت نفت هیچ چیزی را مخفی نکرده و خیلی روشن و شفاف عنوان کرده در قرارداد با توتال چه میکند و بر همین اساس هم عمل کرده است، حالا یک عده یادشان آمده و میگویند باید ضمانت اخذ میشد و در واقع اینها با هر قراردادی مخالف بودند، اگر دولت قبل قرارداد PSA یعنی قرارداد مشارکت در تولید منعقد کند، ایرادی ندارد اما اگر این دولت قرارداد IPC و بیع متقابل ببندد، اشکال دارد؟ بعضی از دوستان مخالف اصل انعقاد قراردادها هستند، آیا ما منابع مالی داریم که خودمان میادین مختلف را توسعه دهیم؟ اگر منابع مالی در کشور وجود دارد به میدان فرزاد B و فاز ۱۱ پارس جنوبی تخصیص داده شود چراکه باید حدود ۶- ۷ میلیارد دلار برای این پروژه ها اختصاص یابد.
آقای وزیر اگر میتوانستید به عقب برگردید در متن قراردادها طوری که کمتر ضرر کنیم تجدیدنظر میکردید؟
به نظرم نمیتوان هیچ کار عمده دیگری در ساختار این قراردادها انجام داد، خروج شرکتها از ایران به وزارت نفت ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به سیاست و روابط خارجی کشور است، وزارت نفت کار خود را درست و کامل انجام داده است.
وزارت نفت در سال ۱۳۸۹ با قرارگاه خاتمالانبیاء و برخی شرکتهای دیگر قرارداد ۳۵ ماهه برای توسعه فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۷،۱۸،۲۰،۲۱ و ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی منعقد کرد و رقم خاصی هم برای هر قرارداد در نظر گرفته شد که در بخشی از این قراردادها، نه زمان رعایت شد و نه قیمت. دلیل پیمانکاران این پروژهها چیست؟ میگویند تحریم. ما هم این دلیل را میپذیریم و درست است، تحریم هزینهها را بالا میبرد و مدت را طولانی میکند، اما چگونه است زمانی که توتال یا سایر شرکتهای خارجی از قرارداد خارج شدند باید آنها را اعدام کنیم اما با شرکت های داخلی باید در نهایت سهلگیری کار شود، اگر تحریم اثر میگذارد برای همه تاثیرگذار است.
شرکت توتال اعلام کرده که در شرایط تحریم نمیتواند نقل و انتقال ارز انجام دهد که درست میگوید چراکه در حال حاضر هیچ بانکی به اسم شرکت ایرانی و به نفع ایران کار نمیکند و توتال تمام تلاش خود را از طریق دولت فرانسه به کار بست تا از دولت آمریکا مجوز معافیت بگیرد اما نتوانست، نه اینکه عمدی در کار باشد که بخواهد فعالیت پروژه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را متوقف کند، خیر، این شرکت تمام تلاش خود را کرده اما نتیجهای نداشته است، شرکت چینی نیز چنین وضعیتی دارد، آیا چین میخواهد به ایران ضربه بزند؟ خیر. این شرکت نیز مصالح خود را میبیند، این شرکتها میخواهند با ایران کار کنند اما میبینند مشکلات برایشان ایجاد میشود، لذا از انجام همکاری منصرف میشوند.
آقای زنگنه یکی از موضوعاتی که در متن الگوی قراردادهای جدید نفتی مطرح شد بحث فضا دادن به روسها و چینیها بود، عدهای میگویند در قرارداد با توتال و یا سایر قراردادها شما راه را برای ورود مشتریان سنتی بستید در حالی که شما بارها تأکید کردید که راه برای حضورشان هموار است اما باز گفتند در قرارداد توتال این دیده نمیشود، نظر شما چیست؟
در قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی این موضوع رعایت شده است، چراکه در قرارداد با توتال برای توسعه این میدان ۳۰ درصد سهم به چینی واگذار شده که در حال حاضر پس از خروج توتال نیز ۸۱.۵ درصد سهم قرارداد در دست چینیها است.
میگویند آن زمان شما سبب دلخوری چینیها شدید، درست است؟
نه دلخوری چینیها بابت این موضوع نبود، ناراحتی چینیها مربوط به سال ۹۳ است که ما آنها را از پروژهای که در آزادگان داشتند حذف کردیم، دلیلش هم این بود که تولید آزادگان پس از ۳ سال و نیم هیچ پیشرفتی نکرده بود و آنها هیچ کاری نکرده بودند و تولید از ۴۴ هزار بشکه به ۲۸ هزار بشکه کاهش پیدا کرده بود و به همین دلیل ما دو سال قبل از برجام، چینیها را به دلیل اینکه گفتیم کار نمیکنید کنار گذاشته و میخواستیم خودمان فعالیت در این میدان را انجام دهیم که با اقدامات وزارت نفت حجم تولید در میدان آزادگان افزایش یافت، البته این موضوع مربوط به گذشتههاست و اکنون روابط ما با همان شرکت هم بسیار خوب است و نباید مانند «نفاثات فی العقد» بود.
آیا بعدها پیشنهاد همکاری در این میدان به چینیها داده شد؟
ما علاوه بر آزادگان برای یادآوران نیز به چینیها پیشنهاد همکاری دادیم و هم اکنون برای انعقاد قرارداد با آنها اعلام آمادگی کرده و تاکید کردهایم که حاضریم انحصاری با شما مذاکره کرده و قرارداد منعقد کنیم. همچنین با روسها نیز دو قرارداد بزرگ یکی برای میدانهای نفتی پایدار غرب و آبان و یکی برای پایدار شرق، دالپری و چشمه خوش منعقد کردیم، این دو قرارداد با روسها را برای ۵ میدان بستهایم که دو مورد از آن میدان مشترک است و برای مابقی نیز با روسها تفاهمنامه امضا کردیم اما خودشان نیامدند و حتی برای میدان منصوری تا مراحل آخر پیش رفته بودیم تا با روسها قرارداد امضا کنیم اما با اعمال تحریمهای جدید روس ها دیگر تمایلی به انعقاد قرارداد نداشتند.
آقای وزیر عدهای تحلیل کردند که اوپک در آستانه فروپاشی است، میخواستم تحلیل شما را از این گفتههای کارشناسها بدانم ایران برنامهای برای خروج از سازمان دارد؟
ایران برنامهای برای خروج از سازمان اوپک ندارد و ابراز تأسف می کند از اینکه بعضی از اعضای اوپک، این سازمان را به یک کانون سیاسی برای مقابله با دو عضو بنیانگذار اوپک یعنی ایران و ونزوئلا تبدیل کردهاند و دو کشور منطقه، در این سازمان با ما دشمنی میکنند، ما دشمن آنها نیستیم اما آنها با ما دشمنی میکنند و اوپک را تبدیل به سازمان سیاسی کردند و از نفت به عنوان سلاح در بازار جهانی و جهان علیه ما استفاده میکنند.
نفت سلاح نیست و نباید نفت را سیاسی کرد، ما همیشه گفتهایم بازار نفت باید غیرسیاسی باشد و نباید از نفت به عنوان سلاح استفاده شود، چراکه دود این کار به چشم اوپک و اعضای آن میرود و اعتقاد من این است که این کشورها اوپک را به سمت فروپاشی میبرند، ولی ما میخواهیم اوپک حفظ شود، این دو کشور با دعوا در داخل اوپک و ستیزهگری بین اعضا، این سازمان را تضعیف کرده و به سمت فروپاشی میبرند.
بالاخره کشوری مانند عربستان از این سازمان خارج میشود یا خیر؟
عربستان هم خارج نمیشود.
اوپک را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در اوپک میمانیم، اما مسائلی که در بالا ذکر کردم به حیثیت، کلیت، استحکام و ثبات اوپک آسیب میزند و مسئولیتش با کشورهایی است که این کار را میکنند.
آیا عربستان و امارات میتوانند خلاء نفتی ایران را در بازارهای جهانی تأمین کنند؟
هیچ کس نمیتواند این خلاء را جبران کند.
پس کشورها میخواهند برای جبران خلاء نفتی ایران چه اقدامی انجام دهند؟
هیچ کار، بازار بیثبات و شکننده است و این کشورها تمام تلاششان را میکنند تا با تبلیغات و کوچکنمایی اتفاقات، اجازه ندهند قیمت نفت افزایش یابد و قیمت را به زور پایین نگه میدارند که این اقداماتی است که در بازار توسط عدهای در جهت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی و به خواست این دو کشور در حال انجام است و این به ضرر مردم، کشورهای عضو اوپک و تولیدکنندگان نفت است و حتی به ضرر مصرفکنندگان نیز است، چراکه در بازار ایجاد بیثباتی میکند و شکنندگی در بازار برای هیچ کشوری سودی ندارد و این نوسانات قیمتی که ظرف ۲۴ ساعت ۵-۶ دلار قیمت نفت کاهش مییابد، به نفع هیچ کس نیست، فکر نکنید این به نفع مصرفکننده است چراکه در این شرایط هیچ فردی تکلیف خود را نمیداند و کشوری که تولیدکننده نفت بوده نمیداند نفت را نگه دارد یـــا بفروشد، لذا نوسان کم بازار نفت به نفع همه است و نوسان زیاد به نفع هیچ کس نیست.
باید چه اقدامی برای ساماندهی این بازار انجام داد؟
باید دست سیاست را از سر نفت بردارند و نفت نباید سیاسی باشد، چراکه نفت کالایی است که باید در بازار ورود و خروج داشته و آزاد باشد، نفت اسلحه نیست و کالای مورد نیاز اقتصاد جهانی است و آمریکا باید نفت را از سیاست رها کند و خرید و فروش آن باید در اقتصاد آزاد اتفاق بیفتد.
چرا با اتفاقاتی که در منطقه افتاد و کاهش صادرات نفت ایران، اما مثل دوره قبل قیمت نفت افزایش نداشت؟
در دوره قبلی تحریم های ایران قیمت نفت افزایش پیدا نکرد و در این دوره نیز افزایشی نداشته است که به نظر من آمریکا با تکیه بر جریان امپراطوری رسانهای صهیونیستی سعی میکند که نگذارد قیمت نفت افزایش یابد.
قیمت نفت در دولت قبلی تا ۱۲۰ و ۱۳۰ دلار هم رسید، پس افزایش داشته اینطور نیست؟
افزایش نفت در دولت قبلی به دلیل تحریم ایران نبود، بلکه مسائل دیگری وجود داشت که قیمت جهانی نفت در دنیا افزایش یافت، اما در حال حاضر نفت شیل تقویت شده و وضعیت آمریکا با ۱۰ سال قبل تفاوت زیادی دارد.
آیا آمریکا نفت شیل را به بازار تزریق میکند؟
بله، البته وابستگی ایالات متحده به واردات نفت بسیار کم شده است.
اگر تحریم نفتی ادامه پیدا کند، قیمت نفت افزایش مییابد؟
بحثهای سیاسی و روانی یک مساله و فیزیک واقعی بازار نفت مسالهای دیگر است، در حال حاضر نیز وضعیت نگرانکننده است و هر چه به سمت جلوتر حرکت کنیم، اوضاع خوب نمیشود و با کاهش حضور ایران در بازار شرایط بازار بدتر میشود اما بحثهای روانی و سیاسی هر دو سبب شدهاند قیمت نفت افزایش نیابد و در واقع رسانههای همسو با سیاستهای آمریکا سعی میکنند تمام اتفاقات را کوچکنمایی کنند و سهم نبودن ایران در بازار را کمرنگ کرده و ذخایر دنیا را زیاد نشان دهند و به دروغ قدرت و ظرفیت مازاد نفت عربستان را بیش از آن که هست، نمایش دهند تا بازار ملتهب نشود و اینها کارهای روانی در بازار است.
آقای وزیر با توجه به اوضاع بازار جهانی، آیا در اجلاس آینده اوپک شرکت میکنید؟
بله
اوپک را برای مدیریت بازار انرژی چقدر موفق میدانید؟
تنها سازمان جهان سومیها که در آن حرفی برای گفتن دارند، اوپک است.
فرق تحریمهای این دوره با دوره های قبلی چیست؟
تحریم این دوره با دوره قبل تفاوت بسیار و تعیینکنندهای دارد، اولین نکته اینکه در دوره قبل میعانات گازی مشمول تحریم نبود و ۲۰ کشور از آسیا، اروپا و آفریقا شامل ژاپن، چین، هند، مالزی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، سنگاپور، سریلانکا، ترکیه، تایوان، بلژیک، چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان، انگلیس و اسپانیا دارای معافیت از سازمان ملل برای واردات نفت از ایران بودند و عدد و رقمی برای صادرات نفت ایران اعلام نکرده بودند، بلکه به این کشورها گفته بودند که تغییرات جدی در واردات نفت از ایران ندهید، اما در حال حاضر حتی یک کشور هم وجود ندارد که معافیت نفتی برای خرید نفت از ایران داشته باشد و حتی میعانات گازی نیز به لیست تحریمها اضافه شده و تحریمهای کشتیرانی و بانکی هم شدیدتر از دوره قبل شده است.
همچنین کشور چین در دوره قبلی تحریمها، واردات نفت خود از ایران را کاهش نداد، اما در این دوره بعد از ماه می هیچ برداشتی نداشته است، به هرحال زمانی که امکان فروش نفت براساس معافیتها وجود داشته باشد، راههای دسترسی برای فروش غیرمتعارف بیشتر میشود، اما زمانی که همه راههای فروش متعارف بسته بشود، فروشهای غیرمتعارف نیز سختتر می شود.
مشتریان نفتی ما« یونان و ایتالیا » جواب تلفن مارا نمی دهند
جایی خودتان گفته بودید که مشتریان نفتی ایران مشخصا یونان و ایتالیا پاسخ تلفن شما را نمیدهند، میشود توضیح بدهید.
من این را در جلسه غیرعلنی مجلس گفتم که یونان و ایتالیا معافیت دارند، اما تلفن همکاران ما را که با آنها تماس میگیرند، جواب نمیدهند تا مشخص شود که وضعیت معافیتشان چگونه است، مسائلشان چیست و چرا نمیآیند نفت خریداری کرده و به کشور خود منتقل کنند، لذا مسئله به این شکل که در رسانهها بیان شده نبوده است که مثلا فردی به خانه کسی زنگ بزند و چون قهر هستند جواب تلفنش را نمیدهد، بلکه این دو کشور به این دلیل که نمیخواستند نفتی خریداری کنند، جواب نمیدادند و تا آخر هم نفتی خریداری نکردند.
تحریمهای این دوره سختتر است؟
آمریکا در دوره جدید راههای دور زدن تحریم ها را سختتر کرده است و ما برای گذر از این شرایط مبارزه سنگینی میکنیم، در حال حاضر اگر یک کشتی به سمت بنادر ایران حرکت کند ازسوی بنادر کشورهای دیگر تحریم میشود و در دوره قبلی تحریمها سازمان ملل متولی و پیگیر بود، اما در حال حاضر شخص آمریکا پیگیر است و ارادهاش برای اعمال این تحریمها چندین برابر گذشته بوده و سازماندهی مفصلی کرده است، آمریکاییها در این ۵- ۶ سال اخیر در موضوع تحریمهای به اصطلاح هوشمند به بلوغی شیطانی رسیدهاند، یعنی به نقطهای رسیدهاند که میخواهند جلوی تمامی راههای ما برای مقابله با تحریمها را بگیرند، البته ما نیز برای مقابله با اقدامات آمریکا فکر کرده و مرتب راههای جدیدی پیدا کرده و میکنیم و به هرحال این جنگی است که ما در آن محکم ایستادهایم و عقبنشینی نمیکنیم.
میگویند شما چندان تمایلی به فروش نفت در بورس ندارید و از آن استقبال نمیکنید، درست است؟
وزارت نفت به فروش نفت در بورس تمایل دارد و قبل از اینکه در بودجه سال ۱۳۹۸ عرضه نفت به صورت ریالی مصوب شود، من اجازه این اقدام را از شورای عالی هماهنگی اقتصادی اخذ کردم و امسال آن را در بودجه گنجاندند، لذا وزارت نفت در سال جاری به صورت مستمر در بورس، نفت عرضه میکند و من نیز با این کار موافقم، اما باید اندازه هر چیزی را بدانیم و وزن و اندازه بخشهای مختلف را فراموش نکنیم.
این موضوع که برخی میگویند در بورس، نفت عرضه نمیکنیم، صحیح نیست، چراکه مطابق قانون هر هفته، نفت در بورسعرضه میکنیم و من به بعضی از این دوستان که مدعی هستند عرضه نمیکنیم،گفتهام که خودشان مسئولیت کار را برعهده گیرند و حتی اگر نمیخواهند مسئولیت کار را به عهده بگیرند، پای کار آمده و مشارکت و کمک کنند اما من نمیتوانم برای اینکه ۳۰ هزار بشکه نفت بفروشم، نرخ نفت ایران را در بازار جهانی نابود کنم، چراکه به هرحال نرخی که در بورس اعلام میشود بر بازارهای دیگر ما اثر میگذارد، البته وقتی میگوییم خریداران نفت در بورس، ریالی پول خرید را پرداخت کنند، امتیاز بزرگی به افراد میدهیم و تاکنون نیز امتیازات زیادی در بورس داده ایم.
چرا عرضه را محدود جلو میبرید؟
ما عرضه را محدود نمیکنیم و هم اکنون براساس قانون ماهانه ۵ میلیون بشکه نفت در بورس عرضه میکنیم اما باید خریداری وجود داشته باشد، وقتی نفت را در بورس نمیخرند من باید چه کاری انجام دهم، اولین بخش را عرضه میکنیم، نمیخرند و دومی هم به همین ترتیب، لذا اگر نفت را خریداری کردند وزارت نفت بیشتر عرضه خواهد کرد و حتی اگر بیشتر از ۵ میلیون بشکه در ماه نیز بخرند نفت ارائه میدهد بنابراین باید خریدار وجود داشته باشد و وزارتخانه یک طرف قضیه است.
با توجه به اینکه ساختارهای عرضه نفت در بورس ایران فراهم نیست بسیاری از منتقدان میگویند نمیتوانیم به نتیجه گرفتن از آن خوشبین باشیم، شما چه نظری دارید؟
ما تا قبل از این، به هیچوجه در حجم پایین یعنی کمتر از یک میلیون بشکه نفت در هیچ جا عرضه نمیکردیم، اما اکنون گفتهایم که نفت در واحدهای ۳۵ هزار بشکهای ارائه میکنیم که این ۳۵ هزار بشکه یعنی ۵ هزار تن، در حالی که پیش از این هرگز چنین عرضهای نداشتهایم. ما برای عرضه نفت در بورس زیرساخت فیزیکی ایجاد کردیم و حتی گفتیم از راه زمینی نیز میتوانیم آن را ارائه دهیم و انعطاف بسیاری نشان دادهایم.
نظر مجلس نسبت به شما، وزارتخانه و سیاستهایتان چگونه است البته میتوان نمونه آن را در کلید زدن استیضاح چند باره شما مشاهده کرد، استیضاح جدید هم چند روز پیش کلید خورد، بنابراین میخواهیم نظر شما را در مورد این استیضاح و نگاه مجلس نسبت به سیاستهایتان بدانیم.
نظر مجلس را خودتان از نمایندگان محترم بپرسید، اما گاهی میتوان نظرات مجلس را زمانی که سوالی توسط نمایندهای مطرح میشود درک کرد! در مورد استیضاح هم میتوان گفت طبق قانون اساسی حق نمایندگان است.
تقدیر۲۰۰ نماینده وانتقاد۷۲نماینده از وزیرنفت
این دوره ی مجلس نمایندهها با بیش از ۲۰۰ امضاء از وزارت نفت در ارتباط با نقش موثر در اوپک و حفظ سهم ایران تقدیر کردند، توضیحی در این خصوص بفرمایید.
تشکر میکنم از نمایندگان محترمی که از فعالیتهای وزارت نفت تقدیر کردند.
در بحث گازرسانی برخی میگویند در استانی که خودتان در آنجا متولد شدهاید (کرمانشاه) کمکاریهای صورت گرفته است، آیا این موضوع را قبول دارید؟
درست میگویند، من در مجلس هم گفتم از نظر گازرسانی ۳- ۴ استان عقب هستند، آذربایجان غربی، کرمانشاه، کرمان و خراسان جنوبی از همه عقبتر هستند البته من گفتم که قوم و خویشی با کسی در کار ندارم و دلیل این عقب ماندگی ضعف مدیریت استان بوده است که بعدها مدیران آن استانها را تغییر دادند و امور را اصلاح کردند، البته اکنون که آخر کار گاز رسانی است به این استانها منابع بیشتری تخصیص میدهیم.
دلیل کلید خوردن استیضاح جدید در مجلس چه بوده است؟
خُب یک عده به کار ما ایراداتی وارد میکنند و مرا قبول ندارند، البته از روز اول هم قبول نداشتند البته این حقشان است به هر حال نمایندگان محترم نظراتی دارند و حقشان است که سوال و استیضاح کنند.
درخصوص موضوع «لابی» برخی منتقدان میگویند اسم ۲- ۳ نفر از روسای کمیسیونها جزو افرادی است که از شما امتیازات خاصی گرفتهاند آیا چنین چیزی را قبول دارید؟
خیر، بنده تلاش میکنم با عموم نمایندگان محترم تعامل خوبی داشته باشم، البته به طور طبیعی با بعضی از نمایندگان محترمی که روسا و یا اعضای کمیسیونهای به اصطلاح تخصصی مرتبط با نفت هستند، مانند کمیسیونهای انرژی، صنایع و معادن، برنامه، بودجه و محاسبات و اقتصادی، به دلیل مسائل کاری ارتباط بیشتری دارم چراکه ما با این کمیسیونها دائما کار داریم، تماس میگیریم، جلسه برگزار کرده و صحبت میکنیم اما این ارتباطات الزامی به معنای دادن امتیازی به این دوستان نیست . همچنین در مورد کارهایی که در مناطق مختلف اجرای طرحهای اصلی صنعت نفت همانند عسلویه و غرب کارون انجام میشود لزوما با نمایندگان محترم آن مناطق ارتباط بیشتری داریم.
آقای وزیر اگرچه نامه ۷۲ نماینده مشخصاً به شخص شما نبوده و خطاب به سران سه قوه بود اما شما چه اقداماتی در راستای پیگیری مفاد آن نامه انجام دادید؟
همان طور که گفتید نامه خطاب به من نبود و به دست من هم نرسید و آن را در رسانهها دیدم، نامه خطاب به سران سه قوه و رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت بود، البته برخی از نمایندگان محترم، بعدها گلایه کردند که چرا جواب نامه ما را ندادید که در پاسخ باید گفت؛ نمایندگان محترم، نامه را اصلا خطاب به من ننوشتند که من جواب نامه را دهم البته من نامهای به سران محترم قوا نوشته و از آنها درخواست کردم تا این مباحث را در یک جلسه سران مطرح کرده و حرفهای دو طرف را بشنوند و سپس قضاوت کنند و کاری بیش از این نمیتوانستم انجام دهم، همچنین اعلام آمادگی کردم که سوالات را در حضور نمایندگان پاسخ دهم، علاوه بر آن از طریق رسانهها به برخی سوالات جواب دادم و بقیه موارد نیز به انصاف و قضاوت افراد برمیگردد.
آمادگی برگزاری جلسه با ۷۲ نماینده را دارید؟
اگر دوستان بخواهند جلسهای برگزار شود، من آمادگی دارم.
در مصاحبهای که به مناسبت عید نوروز با آقای محمد دهقان (نماینده مردم طرقبه و چناران)داشتیم، ایشان اعلام کردند حاضریم جلسهای با آقای زنگنه تشکیل دهند، البته اینطور نباشد که آقای زنگنه برای ما صحبت کنند و ما اجازه صحبت نداشته باشیم و حتی گفتند حاضرند در مجلس یا هر جای دیگر با حضور خبرنگاران این اتفاق بیفتد و دو طرف با هم صحبت کنید، آیا شما استقبال میکنید؟
بله من از این موضوع استقبال میکنم و برای روشن شدن اذهان نمایندگان محترم مجلس و نیز افکار عمومی، آمادگی کامل دارم که در کمیسیون انرژی یا جایی دیگر در ساختار مجلس، جلسهای تشکیل شود البته باید ادارهکننده آن جلسه مشخص و مورد توافق باشد.
میخواهیم بدانیم در این شرایط خاص کشور توقع شما از مجلس و نمایندگان برای برونرفت از وضعیت تحریمی فعلی چیست؟
به نظرم ما هم اکنون در نوک حملهایم و در آسیبها تمام آتشها روی ما ریخته میشود، من انتظار دارم اگر مجلس به یک نفر بهعنوان وزیر رأی میدهد تا زمانی که وزیر هست و به او رأی دادهاند، از او حمایت کند و هر وقت هم که نمیخواهند بگویند که برود اما از کسی هم که بعد به جای او میآید، سفت و سخت حمایت کنند.
معتقدم که تنها با همدلی میتوانیم کارها را جلو ببریم و اکنون وقت این بحثها نیست، البته فشارها که زیاد میشود آدمها بعضی اوقات دعوایشان میشود و هر کسی فکر میکند تقصیر بغل دستیاش است در حالی که کسی مقصر نیست و به دلیل جنگ اقتصادی مشکلات و شرایط سخت در کشور، این مسائل ایجاد میشود چراکه در حال حاضر شرایط ما از جنگ تحمیلی سختتر است. منتهی کشته و زخمی نداریم و دشمنان میخواهند ریشه ما را بزنند و ما باید مقاومت کرده و از این شرایط با قدرت عبور کنیم و همه با یکدیگر همدل بوده و ترامپرا تطهیر نکنیم و بگوییم مشکلات تقصیر ترامپ نیست و تقصیر خودمان است.
یکی از بحثهای که منتقدان مطرح میکنند این است که ایران از ظرفیت سوآپنفتی و گازی مانند ترکمنستان و عراق به خوبی استفاده نمیکند، در این باره توضیحی دارید؟
از کجا میدانند که ما برای استفاده از این ظرفیتها اقدام نکردهایم؟ توضیحی بیشتر درباره این موارد نمیدهم چراکه سرّی است. برخی منتقدان میگویند چرا نفت ایران را برای تصفیه به پالایشگاههای دیگر کشورها نمیبرید که بعد از پالایش فرآورده آن را بفروشید؟ خُب این سوال مطرح میشود که چطور نفت را به این کشورها صادر کنیم؟کدام پالایشگاه حاضر است نفت ما را تحویل بگیرد، بعد هم این مدعیان محترم از کجا میدانند که ما در این حوزه اقدامی انجام ندادهایم؟ من که نمیتوانم در جلسه بزرگ در این باره توضیح دهم. متاسفانه حرفهای در یک جلسه ۳ نفره نیز فاش میشود چه برسد به جلسه ۳۰۰ نفره که امکان هر چیزی وجود دارد.
آیا امکان ساخت پالایشگاه در مناطق مرزی برای دور زدن تحریمها وجود دارد؟
بحثی که این روزها بسیار آن را مطرح میکنند این است که میگویند اجازه دهید در مرزها پالایشگاههای کوچک ساخته شود و نفت به کشورهای همسایه صادر شود. به اعتقاد من نباید بیوزن حرف زد ، به عنوان مثال درمرزهایمان با افغانستان و پاکستان، پالایشگاه احداث کردیم، باید با کامیون نفت خام را حمل کنیم چراکه در این مناطق خط لوله نداریم، حال حتی اگر این نفت را منتقل کردیم، مگر کل تقاضای پاکستان و افغانستان برای خرید فرآورده نفتی از ایران، چند بشکه در روز است؟ به علاوه مگر مصرف قابل تامین افغانستان و پاکستان از ایران چند بشکه در روز است؟ ۵۰ هزار بشکه در روز هم نمیشود که بخواهیم در مناطق مرزی پالایشگاه احداث کنیم، در حالی که حجم صادرات نفت ایران در اردیبهشت ۱۳۹۷، حدود ۲.۸ میلیون بشکه در روز بوده است. به هرحال ما از اینکار استقبال و حمایت میکنیم.
البته ما در حال حاضر به بسیاری از این کشورها فرآورده صادر میکنیم و خیلی هم نمیخواهیم تبلیغ کنیم. مشکل این است که نمیتوانیم درباره مهمترین کارهایی که انجام میدهیم حرفی بزنیم و با هر فردی هم مشورت میکنم میگوید؛ حرف نزن چراکه مسائل افشا میشود.
هم اکنون در کشور ظرفیت موجودِ پالایشگاهای کوچک، حدود ۱۰۰ هزار بشکه است، اما ۵ هزار بشکه بیشتر میعانات گازی برداشت نمیکنند، چرا؟ ما برای احداث پالایشگاه تا ۲ میلیون بشکه موافقت اصولی و مجوز صادر کردهایم که حدود ۵۰۰ الی ۶۰۰ هزار بشکه آن مربوط به پالایشگاه کوچک است . چرا احداث نمیکنند؟
وزارت نفت که نمیتواند پالایشگاه احداث کند، نکته بعدی اینکه وزارت نفت پالایشگاه ستاره خلیج فارس را احداث کرده و در حال توسعه آن است که اگر این پالایشگاه نبود هماکنون باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکردیم، برخی از افراد در رسانهها و فضای مجازی، به گونه ای با وزارت نفت برخورد میکنند که گویی مدیریت وزارت نفت، یک کار خوب هم در کارنامه ۶ ساله خود ندارد و همه افراد در این وزارتخانه خیانت کار هستند و کار آنها ضرر زدن به منافع ملی است و اصلا مثل اینکه ما مأمور سازمان اطلاعات مخفی آمریکا یا موساد بودهایم که به وزارت نفت آمدهایم تا کشور را نابود کنیم و ظاهرا فقط یک عده از آقایان به این موضوع پیبرده و مابقی نیز متوجه نشدهاند و کشور نیز صاحب و سیستم اطلاعاتی ندارد و یک عده به راحتی خیانت کرده، منافع ملی را نابود می کنند و هیچکس هم با آنها کاری ندارد.
به نظر من باید مقداری به این موارد فکر کرد که مگر میشود که ما بخواهیم هر روز به کشور ضربه بزنیم و هیچکس هم کاری به ما نداشته باشد، یعنی من حدود ۲۸ سال است که به این کشور ضربه میزنم و کسی هم نفهمیده است اما فقط یک عده معدودی این موضوع را که من به کشور ضربه میزنم را فهمیدهاند./پایان مصاحبه زنگنه.
مدیریت سایت-پیراسته فر:ماجرای نامه۷۲ نماینده مجلس چیست؟
نمایندگان معترض طی نامهای به سران سه قوه خواستار تغییراتی در مدیریت وزارت نفت شدند. در این نامه نمایندگان با تاکید بر اینکه برای مقابله با تحریمها راهحلهای روشنی وجود دارد، ضربات و خسارات مدیریتی وزارت نفت و تاثیر آن را بر صنعت نفت و گاز کشور برشمردند و نهایت خواستار اقدامات عاجل شدند
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
سران محترم قوا
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
سلامعلیکم
با احترام به عرض میرساند، جمهوری اسلامی ایران که رتبه اول جهان را درمجموع ذخایر شناختهشده نفت و گاز داراست، بهدلیل برخی غفلتها و سوء تدابیر در سطح سیاستگذاری واجرا توسط وزارت نفت و همچنین به خاطر فشارهای دشمنان، نتوانسته است متناسب با این رتبه، جایگاه اقتصادی خود را در جهان ارتقاء بخشد. با توجه به فشار فزاینده آمریکا و متحدان غربی-عربی-عبری آن و موقعیت حساسی که در آن قرار داریم، ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از بررسیهای تخصصی و استماع نظرات جمع کثیری از مدیران و متخصصان حوزه نفت و گاز به این نتیجه رسیده ایم که برای مقابله با تحریمهای آمریکا راهحلهای روشنی به شرح ذیل وجود دارد که اهتمام لازم برای اجرای آنهادر مدیریت ارشد وزارت نفت دیده نمیشود:
الف- راهکارهای کوتاهمدت مقابله با تحریمها در بخش نفت و گاز
انجام مذاکرات راهبردی با کشورهای بزرگ منطقه که بهصورت سنتی شرکای تجاری ایران در حوزه نفت و گازبوده اند.
استفاده از ظرفیت همسایگان جهت سوآپ نفت و گاز، انجام معاملات تهاتری و ایجاد زنجیره فروش نفت و فراوردههای نفتی.
مشارکت در ساخت مخازن ذخیرهسازی نفت خام در بنادر کشورهای چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، عمان و اندونزی.
استفاده از ظرفیت پالایشگاههای خارجی جهت پالایش نفت خام ایران و فروش فراورده.
ب- راهکارهای میانمدت و بلندمدت مقابله با تحریمها در بخش نفت و گاز
۱- استفاده از سازوکار یکپارچه سازی میدانهای مشترک نفتی و گازی با کشورهای عراق، قطر، عمان و امارات
۲- توسعه همکاری در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز با کشورهای عضو اتحادیه بریکس (BRICS) شامل چین، روسیه، برزیل، هند و آفریقای جنوبی
۳- توسعه طرحهای شیرینسازی و مرکاپتانزدایی میعانات گازی جهت گسترش بازارهای فروش.
۴- حمایت از احداث پالایشگاههای کوچک در داخل و خارج از کشور با امکان فروش خوراک به آنهاو تسویه مالی مدتدار.
توسعه ظرفیتهای پالایشگاهی و پتروپالایشگاهی کشور در داخل و خارج که میتواند منجر به خنثی شدن بخش اعظمی از تحریمهای نفتی شود.
با توجه به موارد یادشده و باوجود ارائه دهها راهحل توسط کارشناسان و مسئولان ارشد وزارت نفت به شخص وزیر، متأسفانه ایشان نهتنها اقدام مؤثری جهت اجرایی نمودن این راهحلها به عمل نیاورده است بلکه از بدو ورود، اقدامات سؤالبرانگیزی در قطع روابط نفتی ایران و متوقف کردن برخی قراردادهای نفتی و گازی با برخی کشورهای منطقه و تعدادی از کشورهای قدرتمند جهان انجام داده است که به برخی از این اقدامات اشاره میشود:
۱- هِند: عدم پیگیری پیشنهاد دولت هِند جهت اجرای خط لوله صادرات گاز ایران از بندر چابهار به هند با مشارکت کشور روسیه.
از اولین اقدامات مخرب جناب آقای زنگنه که خود در مصاحبهای با روزنامه شرق ۲۱بهمن۱۳۹۴ بدان اذعان نموده اند، جلوگیری از اجرای قرارداد ایران و هند در خصوص سرمایهگذاری ۹ میلیارد دلاری این کشور در میدان گازی فرزاد B. و سرمایهگذاری۲۰ میلیارد دلاری این کشور در منطقه آزاد چابهار به بهانه اشکالات قرارداد مشارکت در تولید بوده است. در صورت عملیاتی شدن قرارداد میدان گازی فرزاد که ایران با عربستان مالکیت مشترک دارد، ایران علاوه بر استحصال گاز از این میدان و راهاندازی صنایع پتروشیمی در آن منطقه، میتوانست همانند عربستان با استفاده از گاز این میدان، نسبت به شیرینسازی آب اقدام و استانهای جنوبی کشور را از مشکل کمبود آب نجات دهد. در حال حاضر، با تعلل بیمورد و سوء مدیریت مقامات وزارت نفت، عربستان سعودی در حال استفاده یکجانبه از منابع گازی این میدان به مبلغ ده میلیارد دلار است که ۵ میلیارد دلار آن متعلق به ایران است.
۲-چین: قبل از سال۱۳۹۲ ایران قرارداد تولید و صادرات روزانه یکمیلیون بشکه نفت خام، از میادین مشترک با عراق در غرب کارون را با شرکت CNPC چین منعقد نموده وطرف چینی عملیات اجرایی خود را آغاز کرده بود. درحالی که رئیسجمهور محترم و وزیر نفت برای توجیه آغاز مذاکره با آمریکا برجذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه نفتی و گازی تأکید میکردند آقای زنگنه در بدو ورود خود، قرارداد سرمایه گذاری با طرف چینی را بهصورت یکجانبه لغو و شرکت چینی را از عملیات در این پروژه خلع ید نمود. این اقدام وزیر نفت علاوه براینکه فرصت سرمایه گذاری وفروش تضمینی روزانه یک میلیون بشکه نفت خام را از بین برد، موجب واکنش مقامات چین و کاهش خرید نفت از ایران گردید.
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین -دیداربارهبرانقلاب اسلامی۳بهمن۱۳۹۴
موضوع مهم دیگر اینکه در سال ۱۳۹۴ رئیسجمهور چین به ایران سفر کرد و از قصد دولت این کشور جهت افزایش سطح تجارت با ایران تا مبلغ چشمگیر ۶۰۰ میلیارد دلار طی ۱۰ سال، سخن به میان آورد. در مقابل، اما برخلاف عرف دیپلماتیک با هیئت بلندپایه چینی برخورد شد، تا جایی که مقامات این کشور به این نتیجه رسیدند که ایران تمایلی به همکاری گسترده با چین ندارد.
درهمان ایام، استقبال باشکوه از مقامات چینی توسط عربستان وانعقاد قرارداد ۵۰ میلیارد دلاری نفتی با چین، اسکورت هواپیمای رئیسجمهور چین توسط جتهای جنگنده تا مرزهای عربستان، حضور مشترک رئیسجمهور چین وشاه عربستان در مراسم افتتاح پالایشگاه چینی-عربستانی، تنها نمونهای از درک جایگاه چین در نظام بینالملل توسط عربستان به عنوان یکی از رقبای ایران بود.
۳- برزیل: علیرغم پیگیریهای مکرر دولت برزیل جهت احداث پتروپالایشگاه نفت خام در برزیل در قالب مشارکت با شرکت ملی نفت ایران، با ظرفیت روزانه یکمیلیون و دویست هزار بشکه و باوجود دو بار سفر وزیر انرژی این کشور برای دیدار با آقای زنگنه و انعقاد قرارداد مذکور، متأسفانه ایشان از این پیشنهاد استقبال نکرد. درصورتیکه پیشنهاد دولت برزیل مورد استقبال قرار میگرفت، کشورمان بدون پرداخت یک دلار، وصرفاً باتضمین تأمین خوراک نفتی این پالایشگاه، صاحب ۵۰% سهام آن میشدو در فاز اول روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام و در فاز دوم روزانه یکمیلیون و دویست هزار بشکه نفت خام صادر ودراین پالایشگاه به فراورده تبدیل میگردیدودر آن صورت امروز کشور نگران فروش نفت خام خود نبود.
۴-عراق: جمهوری اسلامی ایران با عراق دارای ۱۲ میدان مشترک نفت و گاز است. باوجود فراز و نشیبهای فراوان در روابط دو کشور، دولت عراق مصرانه به دنبال انعقاد قرارداد استخراج، تولید و صادرات مشترک با ایران در این میادین بود. یکپارچهسازی استخراج و تولید در میادین مشترک، باعث میشدتحریمهای ظالمانه آمریکا کمترین اثر درفروش نفت ایران داشته باشند. همچنین توسعه همکاریهای نفتی و گازی با عراق سبب میشد ضریب امنیتی کشور در مرزها افزایش یافته و با ایجاد زنجیره ارزش و تولید فراوردهها، شرایط خوبی ازنظر تأمین شغل برای مرزنشینان فراهم شود. متأسفانه باوجود الزام قانونی جهت برداشت صیانتی و یکپارچه از میادین مشترک با همسایگان، وزیر نفت با بیاعتنایی به پیشنهاد طرف عراقی و ارائه پیشنهاد غیراقتصادی سرمایه گذاری در دو میدان مشترک کوچک و عدم توجه به سرمایه گذاری در میادین بزرگ، به منافع ملی کشور آسیبی جدی وارد نموده است.
۵-سایر همسایگان: وزارت نفت نهتنها در چند سال گذشته اقدامی جهت استفاده از ظرفیت همسایگان همچون ترکیه، عراق، افغانستان، ترکمنستان و پاکستان در راستای گسترش همکاری در حوزه تولید و انتقال نفت و گاز به عمل نیاورده است، بلکه با ایجاد تنش، عدم اجرای قراردادهای موجود و اتخاذ مشی نادرست در رفع اختلافات، موجب ایراد ضرر و زیانهای اساسی به منافع ملی شده است. در برخی موارد ازجمله درخصوص ترکیه و ترکمنستان، عدم حل بهموقع اختلافات موجب شکایت طرف مقابل از ایران در دادگاههای بینالمللی وپیگیری جهت اخذجرائم هنگفتی از ایران شده است. همچنین عدم اتخاذ دیپلماسی انرژی فعال، باعث شد که رقبای منطقهای ما همچون قطر، عربستان، امارات و ترکمنستان بخش اعظمی از بازارهای بالقوه ایران را اشغال کنند. برای نمونه عدم اجرای قرارداد انتقال گاز به پاکستان که در سال ۱۳۹۱ عملیاتی شده بود و تا سال ۱۳۹۲ بخشی از آن به اجرا درآمد با بهانههای واهی شخص وزیر متوقف ماند و موجب شد تا ترکمنستان با ایجاد خط لوله ملقب به تاپی از طریق افغانستان، به پاکستان و هند گاز صادر کند.
۶ – روسیه: باوجود ابراز تمایل روسها در حوزه تولید و صادرات مشترک نفت و گاز با ایران و همچنین انعقاد قرارداد سواپ نفتی با ایران در سطح ۵۰۰ هزار بشکه در روز که در سفر آقای رئیسجمهور به این کشور منعقد شد، متأسفانه آقای زنگنه با اعلام این مسئله که در طرف روسی تمایلی برای اجرای این طرح نمیبیند اقدامی برای عملیاتی شدن توافق مذکور به عمل نیاورد. این در حالی است که روسها و برخی مقامات سیاسی ایران از عدم تمایل شخص وزیر نفت برای انعقادهرگونه قرارداد با روسها خبرمی دهند.
۷-اروپا: با توجه به عدمکفایت گاز روسیه جهت تامین نیاز اروپا، روسیه پیشنهاد داده است با هزینه خود نسبت به احداث خط لوله گاز ایران به روسیه باهدف تامین کسری گاز اروپا اقدام نماید تا بدینسان ایران بتواند از طریق خط لوله روسیه بخشی از گاز اروپا را تامین کند.
علاوه بر آن با پیشنهاد ترکیه و توافق ایران در گذشته این امکان فراهم شده بود که با هزینه شرکتهای ترکیه، سرمایه گذاری لازم جهت اجرای خط لوله صادرات گاز موسوم به ITE (ایران-ترکیه-اروپا) از مرز بازرگان تا مرز ترکیه با یونان به طول ۱۸۷۰ کیلومتر به منظور فروش گاز به میزان سالانه ۳۵ میلیارد متر مکعب انجام شود. شرکتهای ترکیه با اخذ مجوز OFAC و با فاینانس شرکتهای اروپایی آمادگی لازم برای اجرای این خط را اعلام کردند. قابل ذکر است شرکت سام پترول ترکیه کلیه مسیر ۱۸۷۰ کیلومتر در خاک ترکیه را تحصیل حریم کرده است و از ۱۷ وزارتخانه و سازمان دولتی ترکیه مجوزات لازم اخذ شده است. ترکیه از انتقال گاز ۴۹ ساله ایران به اروپا صرفا حق ترانزیت خواهد داشت و موافقت آن کشور برای اینکه ایران تا ۵۰ درصد سهام این خط را دارا باشد نیز اخذ شده است که متأسفانه آقای زنگنه چند سال است با این توجیه که میخواهد از طریق شراکت با خط لوله گرجستان (که یکی از سهامداران آن رژیم صهیونیستی است) به اروپا گاز صادر کند نسبت به عملیاتی شدن این طرح و وابسته کردن اروپا به انرژی ایران تعلل کرده است. انفعال وزیر نفت نسبت به این پیشنهادات باعث شد که آمریکا با تولید LNG و صادرات آن به اروپا به فکر تأمین کسری گاز اروپا باشد. همچنین رژیم صهیونیستی قصد دارد با تکمیل خط لوله گازی خود (ترانس آناتولی) نسبت به تامین نیاز اروپا اقدام کند.
موارد یادشده تنها بخش کوچکی از سوء مدیریتها و رفتارهای تردید آور وزیر نفت محسوب میشود. با اینکه در سال ۱۳۹۲ جمعی از کارشناسان ونمایندگان به جد اعتقاد داشتند بازگشت آقای زنگنه به وزارت نفت حداقل در موضوع قراداد کرسنت موجب ایراد خسارات میلیاردها دلار به کشور میشود، ایشان در چندین جلسه در حضور نمایندگان تصریح کرد که ظرف ۱۵ روز به بهترین وجه مسئله را به نفع ایران حل خواهدکرد. اکنون بعد از ۵ سال از زمان آن وعده ها، نادرستی ادعای وزیر نفت وصحت نظر کارشناسان ونمایندگان مخالف وزارت زنگنه به اثبات رسیده است. عدم بهره گیری از ظرفیت شرکتهای داخلی دراجرای فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی و اصرار ایشان به واگذاری سئوال برانگیز این پروژه به شرکت رشوه دهنده توتال که منفعت خود را در معطل گذاشتن بخش ایرانی میدان و برداشت از طرف قطری میدان میدانست موجب تحمیل خسارت و عدم النفع دهها میلیارد دلار به ایران شد. عدم استفاده از ظرفیت پیمانکاران داخلی که میتوانست بخش بزرگی از نقدینگی کشور را به سمت سرمایه گذاری دربخش نفت وگاز هدایت کند، بیتوجهی نسبت به احداث مخازن بزرگ ذخیرهسازی نفت در داخل و خارج از کشور، عدم اهتمام کافی جهت عرضه ثابت نفت خام در بورس انرژی و عدم توجه به ظرفیت تولید محصولات پالایشگاهی جهت ارتقای رشد اقتصادی کشور از دیگر ضربات و خسارات مدیریتی آقای زنگنه بر صنعت نفت و گاز کشور بوده است. موارد فوق که تنها بخش اندکی از موضوعات گفتنی ومستند در مورد تفکر و رفتارهای مدیریتی آقای زنگنه است، نشان میدهد که ایشان نه تنها در این مدت اهتمام عملی برای مقابله با تحریمها ازخود بروز نداده است بلکه تقریبا همه روزنههای موجود جهت بیاثر کردن تحریمها را خواسته یا ناخواسته مسدود کرده است.
با توجه به جمیع موارد فوق، ما جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این برهه تاریخی و حساس و با توجه به از دست دادن فرصتها توسط وزیر نفت، از شما بزرگان تقاضا داریم تا با اصلاح مدیریت وزارت نفت تصمیمی عاجل جهت تامین منافع ملت و افزایش توان مقابله با تحریمهای آمریکا اتخاذ نمائید.
۰۹ بهمن ۱۳۹۷تسنیم
***
معاون امور حقوقی و مجلس وزارت نفت(شجاعالدین بازرگانی) با بیان اینکه پس از انتشار نامه ۷۲ نفر از نمایندگان مجلس، وزیر نفت سه اقدام را همزمان انجام داد،
گفت: اگرچه فرازهای پایانی نامه این نمایندگان جنبه تهمت و افترا دارد، اما وزارت نفت از نمایندگان شکایت نکرده است./۳۰ بهمن ۱۳۹۷سایت وزارت نفت.شانا
***
واکنش وزیرنفت
بیژن زنگنه امروزچهارشنبه(۱۰ بهمن ۱۳۹۷) در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره جواب نامه ۷۲ نفر از نمایندگان به سران قوا درباره ناکارآمدی وزیر نفت، گفت: «اینکار فرصتی به ما داد تا برخی موارد را به مردم توضیح دهیم و برخی چیزها که پچ پچ می شد به طور منظم جواب داده شود.»
به گزارش ایرنا، زنگنه با بیان اینکه هر کسی چیزی بیان می کند باید با سند و مدرک باشد، ادامه داد: «هر چند این صحبت ها با سند و مدرک نیست اما جواب لازم را می دهیم و تا آنجایی که بتوانیم سعی می کنیم به زبانی که مشکلی برای مراودات صادرات نفت پیش نیاید، بگوییم که واقعیت چیست. همه این موارد اتهام است و جواب افکار عمومی را می دهیم.»
زنگنه با تاکید دوباره بر اینکه هیچ نامه ای در خصوص لوایح پالرمو و سی.اف.تی(CFT) امضا نکرده، تاکید کرد: «این دروغی است که عده ای گفته اند و جالب اینکه پس از راه انداختن دروغ، بدون هیچ دلیلی بر آن اصرار می کنند.»
«اصلا نامه را برای امضا پیش من نیاورده اند که بگویم امضا می کنم یا نمی کنم؛ حتی بعضی ها گفته اند این نامه ۷۲ نماینده هم به همین دلیل بوده است اما من نامه ای امضا نکرده ام.»
وزیر نفت در پاسخ به پرسشی در مورد چرایی این فضا سازیها گفت: دلیل اینکارها را خودتان بهتر از من می دانید.
انتشار اوراق منفعت برای نگهداشت تولید
زنگنه درباره انتشار یک هزار میلیارد تومان «اوراق منفعت» نیز گفت: مجوزی از شورای اقتصاد برای طرح های سرمایه گذاری در نگهداشت تولید در میادین تحت بهرهبرداری با اتکا به درآمدهای آتی حاصل از افزایش تولید همین میادین داشتیم که براساس ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید، ۶٫۲ میلیارد دلار است.
وی گفت: با اجرای این طرح ها، درآمدی بالای ۲۰ میلیارد دلار بوجود می آید که از این مقدار با در نظر گرفتن هزینه های مالی، بالای ۷ میلیارد دلار بازپرداخت خواهد داشت.
به گفته زنگنه، نخستین دسته از این قراردادها هفته گذشته به ارزش ۱٫۲ میلیارد دلار امضا شد و انتشار هزار میلیارد تومان اوراق منفعت از این جهت است که پول لازم برای اجرای قرارداد را جمع کرده تا در آینده از محل درآمده حاصله، اصل و فرع آن را پرداخت کنیم.
وی با بیان اینکه این قراردادها با پیمانکاران ایرانی بسته شده، ادامه داد: سطح ساخت داخل در این قراردادها بسیار بالاست؛ یکی از اهدافمان در کنار تولید نفت، ایجاد اشتغال و کار برای صنایع و پیمانکاران داخلی بوده است.
وزیر نفت در ادامه تاکید کرد: اکنون نه فقط در بنزین خودکفاییم بلکه به دلیل فصل زمستان، تولید از مصرف بیشتر شده است. از همین رو مدام بر ذخایر بنزین کشور اضافه می شود. در حال حاضر با وجود آنکه فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس به طور کامل راه اندازی نشده، اما روزانه ۳۰ میلیون لیتر بنزین از این پالایشگاه دریافت می کنیم.
پاکستان حاضر به تکمیل خط لوله صلح نیست
زنگنه در ادامه به خط لوله صلح ۲ نیز اشاره کرد و گفت: «این هم یکی از مطالبی است که در نامه ۷۲ نماینده به سران قوا آمده است؛ قرارداد خط لوله صلح ۲ خیلی وقت است که امضا شده؛ خط لوله از سمت ایران به مرز رسیده اما مشکل این است که پاکستان به صراحت می گوید به دلیل فشارهای خارجی آمادگی انجام کار را ندارد بنابراین هر شخص دیگری هم بیاید نمی تواند کاری کند.»
وزیر نفت ادامه داد: برخی این موضوع را مطرح می کنند که روسها می خواستند ادامه کار را انجام دهند اما ایران اجازه نداد و این در شرایطی است که روس ها هیچ وقت اظهارنظر رسمی در این مورد نکردهاند.
عقبگرد چینی ها برای همکاری نفتی
وی گفت: «در فاز۲ «یادآوران» با چینی ها در حال مذاکره بودیم اما آنها اکنون حاضر نیستند هیچ مذاکره ای با ایران را به قرارداد برسانند.»
زنگنه درخصوص سرنوشت توسعه میدان فرزاد بی نیز گفت: «کارهایی در حال انجام است و اینکار طولانی شده اما پدر عروس موافقت نمی کند.»
مخالف سهمیهبندی نیستم
وی همچنین درباره احتمال سهمیه بندی بنزین گفت: هیچگاه رویکرد مخالفت با سهمیه بندی بنزین نداشتم اما در جلسه روز یکشنبه کمیسیون تلفیق با وجود آنکه چندین سناریو برای سهمیه بندی بنزین مطرح بود اما هیچکدام رای نیاورد.
زنگنه با بیان اینکه سرنوشت سهمیه بندی بنزین مشخص نیست، افزود: راهی جز سهمیه بندی یا افزایش قیمت بنزین نداریم؛ البته افزایش قیمت تا جایی منطقی است که مردم بتوانند تحمل کنند.
وی تاکید کرد: افزایش قیمت بنزین به طور قطع اثر تورمی دارد اما اینکه این اثر تا چه میزان است در دو بخش قابل بررسی است؛ نخست آنکه در عدد و رقم و محاسبات نرخ تورم چه تاثیری دارد و دیگر اینکه آثار روانی در بقیه قسمت چیست.
«این امر به نظر بسیاری تابع مسائل اجتماعی، افکار عمومی، رسانه ها و فضای مجازی است. تصمیم گیری سخت است زیرا اکنون در شرایطی هستیم که باید با دقت تصمیم بگیریم.»
جذابیت ۱۷۰ میلیاردی نفت و گاز برای ظهور فساد
وزیر نفت در مورد خبر نقش کنسرسیوم اروپایی در قراردادهای نفتی ایران نیز گفت: نام شرکت و افرادی که در این مورد از سوی رسانه های خارجی مطرح می شود را نشنیده ام؛ در این زمینه وظیفه دستگاه های اطلاعاتی است که پیگیری کنند.
«معنی آن، این نیست که اگر بینیم در معاملات خلاف قانون رفتار می شود هیچ کاری نکنیم؛ ارزش تولید سالانه نفت و گاز کشور ۱۷۰ میلیارد دلار است بنابراین، جایی که این همه پول وجود دارد فساد نیز در هیمنجا می چرخد.»/۱۳۹۷/۱۱/۱۰ایرنا
***
نویسندگان نامه:
وزارت نفت اعلام کرده از نمایندگان منتقد زنگنه شکایت میکند/نقدها متقن و بررسی شده است
رئیس کمیته هستهای مجلس گفت: کسانی که نامه انتقاد از وزیر نفت را تهیه کردند بدون دلیل مواردی را ذکر نکردهاند و اطلاعات آن بی حساب و کتاب تهیه نشده لذا کسی از طرح شکایت در این خصوص نگرانی ندارند.
وزارت نفت اعلام کرده از نمایندگان منتقد زنگنه شکایت میکند/نقدها متقن و بررسی شده است
حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری نماینده مردم قم و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به نامه ۷۲ نماینده مجلس در انتقاد از عملکرد وزارت نفت،اظهار داشت: نامهای که تنظیم شده به نظر میرسد نیاز به مداقه دارد، هر جایی از آن نامه ایراد دارد بگویند به این دلیل این حرف واقعیت ندارد و توضیحات لازم را بدهند.
وی افزود: کسانی که نامه تقدیر و تشکر از وزیر نفت را تهیه کردهاند صاحب اختیارند و نظر خودشان را بیان کردند، اما نسبت به مواردی که در نامه انتقاد از وزارت نفت آمده است نقدی دارد بگوید که کدام یک دارای ایراد هستند؟ باید بگوییم کلیه موارد آن نامه قابل دفاع و اثبات است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بر همین اساس اضافه کرد: البته وزارت نفت هم اعلام کرده که شکایت خواهد کرد اما کسانی که این نامه انتقاد از وزیر نفت را تهیه و تنظیم کردهاند بدون دلیل مواردی را ذکر نکردهاند و اطلاعاتی که در این نامه آمده چیزی نیست که بی حساب و کتاب تهیه شده باشد؛ لذا کسی از طرح شکایت در این خصوص نگرانی ندارد.
ذالنور در خاتمه سخنانش اعلام کرد که مطالب عنوان شده در نامه انتقاد به وزارت نفت کاملا متقن و بررسی شده انتخاب شده است.۲۰ بهمن ۱۳۹۷/فرارو
رادیوفردا درمورخه شنبه، ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ اینگونه می نویسد:
«چین» از اردیبهشت ۱۳۹۸ هیچ نفتی از ایران نخریده و یونان و ایتالیا نیز تلفن مقامات وزارت نفت ایران را جواب نمیدهند!.
بیژن زنگنه، وزیر نفت، گفت رئیس مجلس ایران در سفر سال گذشته خود به چین حامل نامهای از طرف آیتالله خامنهای به رئیس جمهور این کشور بوده است.
آقای زنگنه در مصاحبه با وبسایت خانه ملت، وابسته به مجلس، که روز شنبه، ۱۸ خردادماه، منتشر شد گفت که مقامات آمریکا در حدود شش سال اخیر در زمینه «تحریمهای هوشمند» به «بلوغی شیطانی رسیدهاند»، یعنی به نقطهای رسیدهاند که میخواهند جلوی تمامی راههای ما برای مقابله با تحریمها را بگیرند، البته ما نیز مرتب راههای جدیدی پیدا میکنیم.
زنگنه گفت: در تحریمهای جدید آمریکا میعانات گازی نیز به فهرست تحریمها اضافه شده و تحریمهای کشتیرانی و بانکی نیز شدیدتر از دوره قبل است.
وزیرنفت گفت: چین از ماه گذشته -می-میلادی(اردیبهشت ۱۳۹۸) هیچ نفتی از ایران نخریده و یونان و ایتالیا نیز تلفن مقامات وزارت نفت ایران را «جواب نمیدهند تا مشخص شود که وضعیت معافیتشان چگونه است.
وی گفت: وقتی همه راههای فروش متعارف بسته بشود، فروشهای غیرمتعارف نیز سختتر می شود.
آمریکا که در ماههای اخیر کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران را تشدید کرده میگوید قصد آن دارد صادرات نفت ایران رابه صفر برساند تا حکومت جمهوری اسلامی از مزایای مالی فروش نفت بهرهمند نباشد.
در همین زمینه وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه، ۱۷ خرداد۱۳۹۸، بخشهایی از صنعت پتروشیمی ایران را نیز به اتهام حمایت از سپاه پاسداران تحریم کرد.
همین خبرگزاری(رادیوفردا) بنقل ازخبرگزاری مهر-درهمین روز درخبر دیگری اینگونه می نویسد:
بورس انرژی ایران اعلام کرد که روز ۲۱ خرداد
دو میلیون بشکه نفت خام در «رینگ بینالملل» این بورس عرضه خواهد شد.
عرضه این میزان نفت با هدف صادرات نفت خام در بخش بینالملل بورس انرژی انجام میشود.
قیمت پایه این محموله را ۶۷ دلار و ۳۲ سنت برای هر بشکه عنوان کرد.
با خروج آمریکا از برجام، شرکت ملی نفت ایران طرحی را به اجرا گذاشت که بر اساس آن، بخشی از نفت کشور در بورس انرژی به فروش گذاشته شود، بخش خصوصی آن را خریده و به کشورهای خارجی صادر کند.
خبرگزاری ایسنا روز ۱۳ خرداد خبر داده بود که در بورس انرژی در هفت ماه اخیر، یک میلیون و ۸۵ هزار بشکه نفت خام به فروش رسیده است.
با این حال خبرگزاری بلومبرگ در فروردینماه گفته بود که شرکت ملی نفت ایران حدود شش میلیون بشکه نفت را برای فروش در بورس انرژی به بخش خصوصی پیشنهاد داد، اما تنها ۳۵ هزار بشکه آن به فروش رفته است.
***
یورونیوز در۲ فروردین ۱۳۹۸ می نویسد:
خبرگزاری رویترز با استناد به آمار موسسه رهگیری دادههای نفتکشها موسوم به Refinitiv Eikon و اطلاعات برخی منابع صنعتی میگوید میانگین صادرات روزانه نفت ایران در ماه مارس بین یک تا یک میلیون و صدهزار بشکه خواهد بود.
بر پایه این گزارش که روز جمعه ۲۲ مارس ۲۰۱۹(دوم فروردین۱۳۹۸) منتشر شد متوسط صادرات نفت ایران در ماه فوریه دستکم روزی یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه بوده است.
میزان صدورنفت تاقبل ازخروج ازبرجام
پیش از امضای فرمان خروج آمریکا از توافق هستهای میان جمهوری اسلامی و شش قدرت جهانی در هشتم ماه مه سال گذشته میزان صادرات نفت ایران به حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز میرسید.
پس از اعلام تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، مبنی بر خروج این کشور از توافق هستهای، وزارت خزانهداری ایالات متحده اعلام کرد که تحریمهای لغو یا تعلیق شده علیه جمهوری اسلامی در دو دوره ۹۰ و ۱۸۰ روزه دوباره اعمال خواهند شد.
آمریکا با آغاز دور دوم تحریمها که از ماه نوامبر اجرایی شد و به طور عمده صادرات نفت و گاز، حمل و نقل دریایی و مبادلات مالی بینالمللی جمهوری اسلامی را هدف قرار میدهد، شماری از مشتریان مهم نفت و گاز ایران را برای یک دوره محدود و به شرط کاهش قابل توجه واردات از جریمه معاف کرد.
***
صادرات نفت به کمتراز یک میلیون
اسپوتنیک در۱۰ اسفند ۱۳۹۷ به نقل از مهر اینگونه می نویسد:
صادرات نفت خام ایران به مشتریان آسیایی در نخستین ماه سال جاری میلادی یعنی ژانویه بعداز آنکه ۲ خریدار نفتی بزرگ این کشور یعنی هند و چین اقدام به کاهش خرید نفت از ایران کردند، روند نزولی به خود گرفت.
بر همین اساس، مجموع صادرات نفت خام ایران به چین، هند، ژاپن و کره جنوبی در مجموع به ۷۱۰ هزار و ۶۹۹ بشکه در روز در ماه ژانویه رسید که در مقایسه با مدت زمان مشابه سال قبل ۴۹ درصد کاهش نشان می دهد.
در ماه ژانویه خریداران نفتی ایران باید با موضوعات کشتیرانی و پرداخت ها دست و پنجه نرم می کردند که از سرگیری صادرات نفت ایران به ژاپن و کره جنوبی را به تاخیر انداخت.
ایران چهارمین تولید کننده بزرگ نفت اوپک است.
در ماه ژانویه ژاپن اولین محموله نفتی از ایران را بعداز تحریم ها بارگیری و در ماه فوریه تحویل گرفت؛ ضمن اینکه کره جنوبی هم واردات نفت از ایران را بعداز ۴ ماه وقفه از سر گرفت؛ اما صادرات نفت ایران به این کشورها ۷۵ درصد کمتر از مدت زمان مشابه سال قبل بود.
انتظار می رود صادرات نفت ایران به کشورهای آسیایی در ماه گذشته میلادی یعنی فوریه با تقریبا ۲ برابر افزایش به ۱.۳۸ میلیون بشکه در روز برسد. همچنین چین بزرگترین خریدار نفتی ایران در ماه ژانویه روزانه ۳۷۷ هزار و ۳۸ بشکه نفت از ایران خریداری کرد که بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در مقایسه با ماه دسامبر ۲۰۱۸ میلادی کاهش نشان می دهد.
هند هم در ماه ژانویه روزانه ۲۷۰ هزار و ۵۰۰ بشکه نفت از ایران خریداری کرد که ۳۰۰ هزار بشکه کمتر از مجوز واردات نفت اعطاء شده به این کشور توسط آمریکا است.