به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، مراسم نکوداشت هفتاد و نهمین سالروز تولد عباس کیارستمی که مقارن با سومین سالگرد در گذشت این هنرمند فقید هم هست، توسط کانون کارگردانان سینمای ایران، در ساختمان شماره ۲ خانه سینما با حضور تعدادی از کارگردانان و هنرمندان سینمای ایران و برخی مسئولین از جمله مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی و محمد جواد حق شناس رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم محسن امیریوسفی با قرائت متنی گفت:« به نام خدائی که کیارستمی را آفرید
سلام عرض می کنم خدمت خانم ها آقایان، کارگردان های محترم سینما، روسا و اعضای محترم صنوف خانه سینما، هنرمندان، فرهیختگان و اهالی همراه و همدل مطبوعات.
به قول آقای کیارستمی در فیلم طعم گیلاس، بعضی کارها گفتنش از انجام دادنش مشکل تره. یکی از این کارها بزرگداشت آقای کیارستمی و گفتن در مورد ایشان است که کاری است بسیار سخت. گفتن در مورد کارگردانی که سینمای ایران در جهان با نام او گره خورده است.
فیلم کوتاهی که ملاحظه کردید امروز در سینماهای کشور قبل از نمایش فیلم های سینمائی به نمایش در آمد اتفاقی منحصربفرد که یاد و خاطره آقای کیارستمی را در سالن های سینما گرامی داشت. از این بابت لازم است از زحمات انجمن سینماداران و شورای صنفی نمایش در همراهی با کانون کارگردانان تشکر کنم.
به دلایلی تصمیم گرفتیم جشن زادروز آقای کیارستمی را در همین فضای باز خانه سینمای شماره 2 برگزار کنیم و از این بابت شرایط برگزاری این مراسم شباهت زیادی به فیلم های ساده و بی تکلف آقای کیارستمی دارد.
میراث آقای کیارستمی مجموعه ای از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران هستند که الگوئی برای سینمای داستانی، کوتاه و مستند هستند.
سینمای کیارستمی را بیشتر با عنوان سینمای شاعرانه می شناسیم فیلم هائی چون خانه دوست کجاست؟ زیردرختان زیتون، زندگی و دیگر هیچ، طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد که امضای شخصی استاد را بر خود دارند ولی سینمای اجتماعی آقای کیارستمی هنوز تاریخ مجهول سینمای ایران است فیلم های درخشانی چون گزارش، مشق شب، کلوزاپ، ده و حتی وجه اجتماعی و روانشناختی طعم گیلاس. هر چه میگذرد سینمای اجتماعی کیارستمی بیشتر از پیش نشان می دهد که چه گنجینه درخشانی برای سینمای امروز ایران است.
چشم های آقای کیارستمی همیشه در پشت عینک تیره اش پنهان بود چشم هائی که از پشت آن عینک دودی شاهد ظلم ها و بی اخلاقی های زیادی هم بود که شرح همه آن ها قسمتی از تاریخ مجهول سینمای ایران است. از آزارها و طعنه هائی که در دهه پنجاه و شصت بخاطر نگاه خاص خودش متحمل شد تا حواشی دریافت نخل طلای طعم گیلاس که به جای مراسم استقبال رسمی در فرودگاه ایشان را مجبور به خروج ناشناس از فرودگاه کردند. همه این ها به کنار عدم اکران فیلم های اخیر استاد در زمان حیاتشان جای تاسف فراوان دارد. ولی مهم این بود که چشم های آقای کیارستمی از پشت عینک دودی اش جهان را روشن تر و زیباتر از ما می دید. جهانی پر از مهر ، دوستی ، عشق و همدلی.
آقای کیارستمی در کنار سینما یک عکاس ، نقاش ، گرافیست ، نویسنده و کارگردان اپرا بود و همچنین تجربه درخشانی در ساخت فیلم و مدیریت بخش سینمائی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشت. کیارستمی در کمتر از یک دهه به نمادی برای این کانون تبدیل شد.
کیارستمی دیگر در میان ما نیست ولی امروز در هفتاد و نهمین سالگرد تولدش او برای ما همچنان زنده است، چون فیلم هایش هنوز الگوئی برای فیلمسازان آینده سینمای ایران و جهان هست.
آقای کیارستمی تولدتان مبارک»
پس از آن بهمن فرمان آرا به عنوان دومین سخنران گفت: من فقط چند خاطره می گویم. روزی گفتند که عباس کیارستمی وقتی برای صحبت کردن در مورد پروژه ای خواسته. آثار او را دیده بودم و سینمایی را می شناختم اما از نزدیک او را ندیده بودم. هنگامی که به دفتر من آمد، جوان بود و خط داستانی گزارش را برای من تعریف کرد. وقتی موافقت من با ساخت فیلم را شنید، حیرتش را هنوز به یاد دارم.
وی افزود: جشنواره بین المللی تهران در آن زمان قسمتی به عنوان پنجاه سال سینما در دوران پهلوی داشت که در آن نزدیک به هشت فیلم کیارستمی را نمایش می دادند اما وقتی درخواست مجوز کردیم گفتند ایشان تا بحال فیلمی نساخته است و نمی تواند فیلم سینمایی بسازد. من هم نامه ای به وزیر وقت نوشتم که چطور است که با فیلم های این فرد پز می دهید اما برای ساخت اثر سینمایی اش از سوابق او ابراز بی اطلاعی می کنید؟ جنجالی به پا شد و معلوم شد با من مشکل داشتند همانطور که الان هم دارند و گفتند مشاعرش را از دست داده در حالی که دیگر الان این را نمی گویند.
وی در ادامه گفت: به هر حال این فیلم ساخته شد و سرنوشتش معلوم است اما نتیجه اش برای ما یک دوستی چهل و پنج ساله بود. هر بار که با هم صحبت می کردیم از هم سوال می کردیم که چه کار می کنی؟ آخرین بار او را وقتی در بستر بیماری بود دیدم در حالی که برای بلند کردن یک استکان کمر باریک چای دستش می لرزید. از من پرسید که چه می کنم و بعد از آنکه من توضیح دادم گفت که من سالهاست که می گویم در فیلم های خودت بازی کن که اگر قبول کرده بودی تا بحال به یک برند در این عرصه تبدیل می شدی. بعد من از او پرسیدم چه می کنی؟ که در پاسخ
به من گفت از آنجایی که من و مونه در یک روز با صد سال فاصله به دنیا آمده ایم و من برروی بیست و پنج عدد از تابلوهای او کارکرده ام.
فرمان آرا در ادامه گفت: بعد تصاویر آنها را به من نشان داد.این باورکردنی نبود که هنرمندی در این وضعیت اینقدر خلاق باشد و آنقدر به آثار یک نقاش شناخته شده اضافه کند که نتوانی تشخیص بدهی اینها آثار فرد دیگری است.
وی در ادامه درباره مهارت نجاری کیارستمی هم سخن گفت و خاطره ای از چگونگی دریافت الهامی برای ساخت فیلم طعم گیلاس از یک جمع دوستانه بیان کرد.
در انتها بهمن فرمان آرا گفت: جایش همیشه برای من خالی است و دوستانی مانند او کمتر پیدا می شود. ای کاش موقعی که حضور داشت برایش تولد گرفته بودیم.
در ادامه مراسم فاطمه معتمدآریا هم اشاره به گفتگوهایش با عباس کیارستمی پیرامون بازیگری که در فیلم دیده نمی شود سخن گفت و تأکید کرد: از ویژگی های او کارکردن مداوم او بود بدون توجه به آنچه که در موردش بود. کیارستمی از بی خردی و نادانی منتقدانش حیرت می کرد.
وی در مورد رفتار دوگانه منتقدان قبل و بعد از دریافت جایزه فیلم طعم گیلاس با این کارگردان مهم سینما سخن گفت و افزود: همیشه هست و وجودش مستتر است در عشقی که در وجود هنرمندان ایجاد کرده است.
پس از آن محمدرضا دلپاک هم در مورد عباس کیارستمی گفت: خاطرات زیادی که در ساخت هفت فیلم سینمایی و طی بیست سال فعالیت و همکاری با ایشان دارم و از او جدای از سینما انسانیت آموختم.
وی سپس صوتی را از عباس کیارستمی در مورد درک تنهایی برای حضار پخش کرد.
جعفر پناهی هم در ادامه سخنان کوتاهی گفت و خاطراتی از آنچه که از کیارستمی در سینما آموخته بیان کرد.
منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما هم در ادامه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: کیارستمی معتقد بود ماندن خودش از ماندن آثارش مهمتر است و این اشاره ای است به نیاز خلق کردن و حضور داشتن و هیچچیزی نمی تواند با این نیاز مقابله کند و وای به روزی که ساخته های ما برای خلق کردن مان مانع شوند.
وی افزود: بیان خاطرات از این هنرمند به ما توصیه می کند به حضور در تولد فردی مانند کیارستمی و یاد گرفتن از خاطرات او.
شاهسواری تأکید کرد: کیارستمی با همه چیز یک مواجهه خلاقانه کرد، همراه با یک زیست اجتماعی فعال. در حالی که خیلی از ما به روزمرگی تن می دهیم و فراموش می کنیم که می شود خلاق بود.
وی افزود: قدرت تالیف از ویژگی های کیارستمی و بزرگان ایران زمین است چرا که فرهنگ ما تالیفی است و نسبت به بیرون خودش نه افراط می کند نه تفریط و دارای قدرت هاضمه عجیبی است.
خیلی از ما ممکن است ایده های درخشانی داشته باشیم و از ترس قضاوت دیگران از عرضه آن پرهیز می کنیم. فقط در منظر عمومی است که می توان فهمید چقدر اثر و ایده مان قابل فهم و درست بوده است .
مدیرعامل خانه سینما با تاکید بر اینکه فهم تالیف و مواجهه خلاقانه از ویژگی های کیارستمی بود، گفت: مانایی و دائمی الحضور بودن کیارستمی اتفاق افتاده است و امیدوارم که سال بعد در مراسمی با شکوه تر حضور پیدا کنیم.
پس از آن محمد جواد حق شناس هم حضورش را برای اعلام احترام خود و شهری که او نمایندگی اش را در شورای آن شهر دارد نسبت به سینما و عباس کیارستمی بیان کرد.
وی از اینکه شهر تهران فرصت دارد به مدت پانزده روز از سالروز تولدش تا سالگرد درگذشتش به مرور آثار و ابعاد شخصیتی این هنرمند فقید بپردازد.
رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران گفت: گفتن از فردی که تا آخرین لحظات عمرش از خلاقیت دور نمی شد، در زمانی که افسردگی و تا امیدی بخش زیادی از جوانان ما را درگیر کرده است بسیار الهام بخش است.
علیرضا رییسیان هم سخنران بعدی بود که گفت: کیارستمی سرشار از انرژی بود و آگاهی عجیبی نسبت به مرگ داشت. من در سن هجده سالگی همه فیلم های کوتاه کیارستمی در کانون را دیده بودم و وقتی فیلم گزارش را برای اولین بار در جشنواره بین المللی تهران دیدم کاملا مبهوت بودم.
وی پس از آن به خاطره آغاز دوستی یازده ساله اش با این هنرمند فقید اشاره کرد و گفت: کیارستمی نوعی از واقع نمایی ویژه خود را داشت که در حالی که هیچکدام از آنها واقعیت نداشتند امکان نداشت که باور کنید در آنها دخل و تصرفی صورت گرفته است.
این کارگردان ادامه داد: اگر سینما اختراع نمی شد باز هم کیارستمی هنرهای زیادی برای بیان خودش داشت.
وی با بیان اینکه کسی که این مقدار آثار تراز اول از خودش به جا گذاشته است نامیراست، گفت: پسرش بهمن، می گفت تا بیست سال آینده برنامه داشته است.
رییسیان افزود: نکته دیگری که مختص ایشان است این است که مدتها بود که دیگر هیچ تلاشی برای نمایش آثارش در ایران نکرد و شاید از اولین کسانی بود که متوجه شد فضای سینمای ایران آنقدر تنگ شده است که باید در خارج از ایران اقدام به ساخت آثارش در خارج از کشور کند.
در انتهای این برنامه سیف الله صمدیان گفت: قصد ندارم که زیاد صحبت کنم و فقط در مورد نحوه انتخاب نام برای فیلمی که درباره کیارستمی ساخته ام می گویم.
وی تشریح کرد: پس از فوت ایشان، احمد فرزند آقای کیارستمی از سانفرانسیسکو تماس گرفت و گفت در جشنواره ونیز بزرگداشتی برای او گرفته اند و ما هیچ فیلم نمایش داده نشده ای برای ارایه نداریم. پس از آن دبیر این جشنواره با من تماس گرفت و گفت بزرگترین ریسک همه عمر هنریک را می خواهم انجام دهم و نام یک فیلم ساخته نشده را برای روز اول و سئانس اول جشنواره اعلام کنم.
این هنرمند افزود: پس از آن بود که با مراجعه به راش های سه دهه با هم بودن به این فیلم رسیدیم در مدت یک ماه آن را آماده نمایش کردیم در واقع خودش راه را نشان داد.
وی در مورد محتوای صدای پخش شده از کیارستمی هم گفت: تنهایی برای تنها ماندن نبود لحظه به لحظه با خاقت زندگی می کرد.
این نوع افراد هیچ وقت درست درک نشده اند و یا برخورد مناسبی با آنها صورت نگرفته است.
صمدیان در ادامه اظهار داشت: این فیلم تا کنون بیش صد و چهل نمایش در دنیا داشته و من متوجه شدم که ناخودآگاه در همه این سالها من مزاحم تنهایی اش نشدم و او هم هیچ وقت مزاحم تنهایی من نشد.
وی در انتها گفت: نام این فیلم را از روی سنوات سنش انتخاب کردیم. هفتاد و شش سال چهارده روز که ما با اجازه خدا هفتاد و شش سال و پانزده روز را به خاطر عشقش به کشور برای عنوان این فیلم انتخاب کردیم.
در بخشی از این برنامه جایزه عباس کیارستمی از جشنواره ... که سال گذشته در نبود او در قید حیات به او اهدا شده بود، با درخواست بازماندگانش با هم موزه سینما اهدا شد.
بخش انتهایی این مراسم پس از برش کیک تولد این هنرمند فقید و حذف برخی از سخنرانی ها از کنداکتور برنامه، فیلم هفتاد و شش سال و پانزده روز ساخته سیف الله صمدیان به نمایش گذاشته شد.