به گزارش خبرنگار مهر، پژوهشنامه فرهنگستان هنر که از سال ۸۵ تا ۸۹ به صورت فصلنامه در ۱۵ شماره منتشر شده بود پس از سالها توقف دوباره رنگ انتشار به خود دید و نخستین، شماره از دوره جدیدش (ویژه بهار ۱۳۹۸) در دسترس مخاطبان و علاقهمندان قرار گرفت. مهمترین اهداف نشریه عبارت بودند از:
- معرفی رویکردهای معاصر و نو در عرصه مطالعات و نقد هنری
- توسعه شناخت نسبت به رویکردهای کم شناخته شده در عرصه نقد هنر
- کاربردی کردن رویکردهای مطالعه در عرصه هنر و نقد هنری به ویژه هنر ایرانی
- گسترش مناسبات بینارشتهای در مطالعات هنری با حوزههای دیگر معرفتی
این نشریه در هر شماره به معرفی یکی از رویکردهای مختلف نقد هنر چون نقد نشانه شناختی، مضمونی، تخیلی، تکوینی، روانکاوی، هرمنوتیک، پدیدارشناختی، سنتگرایی، فرانکفورتی، اسطورهشناختی، ساختارگرایی و… پرداخته بود.
در دوره جدید نیز این پژوهشنامه با همان اهداف پشین پیگیری و تهیه خواهد شد. زیرا دستاندرکاران نشریه بر این باورند که یکی از مهمترین آسیبهای پژوهشهای هنری کشور نبود شناخت کافی نسبت به رویکردهای مطالعاتی و نقد است. به همین دلیل بسیاری از رمزگان آثار هنری و اهمیت هنرهای ایرانی ناشناخته و کشف نشده باقی مانده است. یک نقد روشمند ضمن آنکه میتواند موجب شناخت بهتر رمزگان آثار برای مخاطبان به خصوص مخاطبان هدف شود، میتواند سرآغاز یک خلق تازه و خلاقانهتر نیز برای هنرمندان نیز به حستاب آید. رابطه میان ساحت نقد و ساحت خلق بسیار به هم نزدیک است و گسست خلق-نقد موجب نازایی هر دو خواهد شد و باروری آنها نتیجه پیوند آنهاست.
در این شماره پژوهشنامه هفت مقاله تألیفی ارائه شده است. «درآمدی بر بوطیقای نقد» مقاله آغازین این نشریه نوشته بهمن نامور مطلق است که میکوشد نقدهای موجود به خصوص از قرن نوزدهم تا بیست و یکم را در قالب کلان و در منظری پانورامیک به نمایش بگذارد. در این خصوص بر چگونگی تأثیرگذاری دو محور اصلی یعنی پارادایمها و رویکردها را مورد تاکید قرار داده و پس از معرفی سررویکردها به مطالعه خود رویکردها و زیررویکردهای نقد و چگونگی شکل گیری آنها میپردازد.
مقاله دوم با عنوان «واسازی روایت، خوانشی از نقاشیهای هانیبال الخاص» تألیف فیروزه شیبانی رضوانی، در دو بخش نظری و نقد عملی ابتدا دیدگاه دریدا در خصوص روایت و نیز تمایز روایت و داستان و بهطور کلی چگونگی خوانش متن در رویکرد پساساختارگرا را شرح میدهد و در ادامه در پی یافتن الگوی زیباشناسی مناسب سه نقاشی از هانیبال الخاص نقاش معاصر ایران را تحلیل و با تاکید بر رویکرد واساز بررسی و ابعاد معنایی تازهای از کارهای الخاص را آشکار میکند.
«تجلی نقد بر روند تولید عکاسانه از منظر حقایق سوبژکتیو» عنوان مقاله بعدی نوشته محمدرضا شریف زاده است. مؤلف بر این باور است که پیوندی که میان عکس با جهان برقرار میشود به مادیت عکس معنا میبخشد و آن را از تصاویر صرفاً مادی به اشیایی عاطفی، تاریخی، اسنادی و … تبدیل میکند که گاه موجب لذت و گاه آگاهی را فراهم میآورد و بیتوجهی به تولیدات عکاسانه به صرف آسیب دیدگیهای مادی، همواره به مثابه موجودی است که پیر شده اما کنار گذاشته نمیشود و مجموعهای از مفاهیم را در درون خود به جای گذاشته است که معنا را بر ماده برتری داده و موجب هویتبخشی را فراهم آورده است. در این میان چهرهنگاری یکی از مهمترین این تصاویر به حساب آید. زیرا افزون بر اینکه در حکم مدرکی دربارۀ نمود ظاهری سوژههایشان هستند گاهی آشکار کننده مفاهیم ذاتی و درونی آنها نیز به شمار میروند. مؤلف با معرفی نمونههایی به تبیین نظرات ارائه شده میپردازد.
پیتر بروک و تئاتر بینافرهنگی عنوان مقاله هومن زندیزاده است این مقاله با تعریف تئاتر بینافرهنگی به عنوان «زمینهای جهت به رسمیت شناختن ارزشهای فرهنگی و بازسازی هویت افراد و جوامع گوناگون» آغاز و سپس به نقد دو اثر از بروک یعنی ارگاست و مهابهاراتا پرداخته است و تلاش میکند که نشان دهد تئاتر بینافرهنگی بروک چگونه عمل میکند؟ و آیا این نمایشهای بینافرهنگی بروک توانستهاند نتایج فرهنگی مثبتی از خود بر جای بگذارند؟
محمد هاشمی در مقاله خود با عنوان «گسستهای معرفتی در نمایشنامههای محمد یعقوبی» بر این باور است که محمد یعقوبی در تعدادی از نمایشنامههایش با استفاده از مؤلفههای دراماتیک که مختص خودش است نوعی گسست معرفتی را در مجموعهای از روابط انسانی و اجتماعی به نمایش میگذارد. این گسستهای معرفتی در روابط اجتماعی حاصل گسستهای معرفتی تاریخی نیز هستند که در تمام عناصر نمایشنامههای وی قابل ردیابی است. مقاله با اتکا به برخی آرای میشل فوکو بر آن است که نشان دهد که چرا چنین گسستهایی در جهان نمایشنامههای یعقوبی وجود دارند و یعقوبی چگونه این گسستها را در نمایشنامههایش بازمی تاباند بر این اساس برخی از نمایشنامههای یعقوبی نقد و بررسی میشود.
مطالعه تقابل «فرهنگ» و «طبیعت» بهمثابه نظام معناساز در فرایند ترجمه فرهنگی با بررسی تطبیقی نمایشنامه اتوبوسی بهنام هوس و دو اقتباس سینمایی کازان و توکلی مقاله دیگر این پژوهشنامه نوشته رامتین شهبازی است. وی در مقدمه مقاله آورده است که مکتب نشانهشناسی فرهنگی مسکو-تارتو از جمله نحلههای فکری است که در گرایشی ساختگرایانه کوشیده ایجاد معناها و شکلگیری نشانههای فرهنگی را در تقابل میان فرهنگ و طبیعت جستوجو کند. در این دیدگاه «فرهنگ» بهمثابه «نظم» در برابر «طبیعت» «آشوبگر» قرار میگیرد و سعی میکند با مطالعه نمونههای مختلف در حوزه هنر این فرضیه را به اثبات برساند که انسان بهعنوان موجودی کنشگر قادر است بهواسطه شکلگیری فرهنگ و یا بهعبارتی دیگر فرهنگی کردن اطراف خود دیواری سترگ دربرابر خشونت موجود در طبیعت ایجاد کند. بهواسطه این نگره میتوان شکلهای مختلف هنری را و با مطالعه رابطه میان «فرهنگ» و «طبیعت» مورد بازخوانی قرار داد و زوایای نهفته آثار را آشکار کرد. نویسنده سپس نمایشنامه اتوبوسی بهنام هوس اثر تنسی ویلیامز و دو اثر سینمایی مقتبس از آن کار الیا کازان کارگردان شهیر سینمای کلاسیک و بهرام توکلی را تحلیل میکند تا سازوکار فرایند ترجمه عناصر «فرهنگ» و «طبیعت» از متن مبدا به متون مقصد را بررسی کرده و نشان دهد تفاوت عناصر نشانهای «فرهنگ» و «طبیعت» در متن مبدا و متون مقصد چگونه به ایجاد معنا کمک میکنند؟
آخرین مقاله با عنوان تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات سازمانی و رویدادهای هنر با روش شناسی فرکلاف نوشته میثم یزدی است. مقاله با مساله و چالش چگونگی بهره مندی از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تمرکز بر سازمانها و رویدادها، پس از بررسی مبانی روش شناختی تحلیل گفتمان سازمانی، بر نظریه فرکلاف متمرکز میشود و فرآیند گردآوری دادهها و روش تجزیه و تحلیل یافتهها را برمبنای نمونه سازمانها و رویدادهای هنر معاصر ایران تبیین میکند. این پژوهش نشان میدهد که با بهره گیری از شاخصها و فرآیند تحلیل گفتمان سازمانی فرکلاف، و با استناد به دادههای آرشیوی همچون اساس نامهها، آئین نامهها، فراخوانها و سپس تحلیل بینامتنی و بیناگفتمانی از کردارهای گفتمانی سازمانها و رویدادهای هنری، شاخصها وناسازههای هژمونیکسازی یک گفتمان را در حوزه فرهنگ و هنر مشخص کرد.
این نشریه برآنست تا با ارائه آثار و تالیفات پژوهشگران و اندیشهورزان عرصه هنر ضمن گسترش مرزهای دانش و اندیشه، شیوههای صحیح نقد و پژوهش و تحقیق هنری را معرفی کند. به همین منظور دست اندرکاران این نشریه از منتقدان و پژوهشگران و هنرمندان و علاقهمندان برای همکاری دعوت کردهاند زیرا این مهم بدون همدلی و یاری اهل نظر و هنر ممکن نخواهد شد.
پژوهشنامه فرهنگستان هنر در قطع خشتی در ۱۴۲ صفحه و بهای ۲۴ هزار تومان توسط فرهنگستان هنر منتشر شده است. مدیر مسئول و سردبیر این نشریه دکتر بهمن نامور مطلق است. دبیر تحریریه منیژه کنگرانی و پروین پرتوی هستند و حسن بلخاری، شهرام پازوکی، مهدی حسینی، حمیدرضا شعیری، علی عباسی، محمود عزیزی و مهدی محمد زاده اعضای شورای علمی نشریه را تشکیل میدهند.
به گزارش خبرنگار مهر، پژوهشنامه فرهنگستان هنر که از سال ۸۵ تا ۸۹ به صورت فصلنامه در ۱۵ شماره منتشر شده بود پس از سالها توقف دوباره رنگ انتشار به خود دید و نخستین، شماره از دوره جدیدش (ویژه بهار ۱۳۹۸) در دسترس مخاطبان و علاقهمندان قرار گرفت. مهمترین اهداف نشریه عبارت بودند از:
- معرفی رویکردهای معاصر و نو در عرصه مطالعات و نقد هنری
- توسعه شناخت نسبت به رویکردهای کم شناخته شده در عرصه نقد هنر
- کاربردی کردن رویکردهای مطالعه در عرصه هنر و نقد هنری به ویژه هنر ایرانی
- گسترش مناسبات بینارشتهای در مطالعات هنری با حوزههای دیگر معرفتی
این نشریه در هر شماره به معرفی یکی از رویکردهای مختلف نقد هنر چون نقد نشانه شناختی، مضمونی، تخیلی، تکوینی، روانکاوی، هرمنوتیک، پدیدارشناختی، سنتگرایی، فرانکفورتی، اسطورهشناختی، ساختارگرایی و… پرداخته بود.
در دوره جدید نیز این پژوهشنامه با همان اهداف پشین پیگیری و تهیه خواهد شد. زیرا دستاندرکاران نشریه بر این باورند که یکی از مهمترین آسیبهای پژوهشهای هنری کشور نبود شناخت کافی نسبت به رویکردهای مطالعاتی و نقد است. به همین دلیل بسیاری از رمزگان آثار هنری و اهمیت هنرهای ایرانی ناشناخته و کشف نشده باقی مانده است. یک نقد روشمند ضمن آنکه میتواند موجب شناخت بهتر رمزگان آثار برای مخاطبان به خصوص مخاطبان هدف شود، میتواند سرآغاز یک خلق تازه و خلاقانهتر نیز برای هنرمندان نیز به حستاب آید. رابطه میان ساحت نقد و ساحت خلق بسیار به هم نزدیک است و گسست خلق-نقد موجب نازایی هر دو خواهد شد و باروری آنها نتیجه پیوند آنهاست.
در این شماره پژوهشنامه هفت مقاله تألیفی ارائه شده است. «درآمدی بر بوطیقای نقد» مقاله آغازین این نشریه نوشته بهمن نامور مطلق است که میکوشد نقدهای موجود به خصوص از قرن نوزدهم تا بیست و یکم را در قالب کلان و در منظری پانورامیک به نمایش بگذارد. در این خصوص بر چگونگی تأثیرگذاری دو محور اصلی یعنی پارادایمها و رویکردها را مورد تاکید قرار داده و پس از معرفی سررویکردها به مطالعه خود رویکردها و زیررویکردهای نقد و چگونگی شکل گیری آنها میپردازد.
مقاله دوم با عنوان «واسازی روایت، خوانشی از نقاشیهای هانیبال الخاص» تألیف فیروزه شیبانی رضوانی، در دو بخش نظری و نقد عملی ابتدا دیدگاه دریدا در خصوص روایت و نیز تمایز روایت و داستان و بهطور کلی چگونگی خوانش متن در رویکرد پساساختارگرا را شرح میدهد و در ادامه در پی یافتن الگوی زیباشناسی مناسب سه نقاشی از هانیبال الخاص نقاش معاصر ایران را تحلیل و با تاکید بر رویکرد واساز بررسی و ابعاد معنایی تازهای از کارهای الخاص را آشکار میکند.
«تجلی نقد بر روند تولید عکاسانه از منظر حقایق سوبژکتیو» عنوان مقاله بعدی نوشته محمدرضا شریف زاده است. مؤلف بر این باور است که پیوندی که میان عکس با جهان برقرار میشود به مادیت عکس معنا میبخشد و آن را از تصاویر صرفاً مادی به اشیایی عاطفی، تاریخی، اسنادی و … تبدیل میکند که گاه موجب لذت و گاه آگاهی را فراهم میآورد و بیتوجهی به تولیدات عکاسانه به صرف آسیب دیدگیهای مادی، همواره به مثابه موجودی است که پیر شده اما کنار گذاشته نمیشود و مجموعهای از مفاهیم را در درون خود به جای گذاشته است که معنا را بر ماده برتری داده و موجب هویتبخشی را فراهم آورده است. در این میان چهرهنگاری یکی از مهمترین این تصاویر به حساب آید. زیرا افزون بر اینکه در حکم مدرکی دربارۀ نمود ظاهری سوژههایشان هستند گاهی آشکار کننده مفاهیم ذاتی و درونی آنها نیز به شمار میروند. مؤلف با معرفی نمونههایی به تبیین نظرات ارائه شده میپردازد.
پیتر بروک و تئاتر بینافرهنگی عنوان مقاله هومن زندیزاده است این مقاله با تعریف تئاتر بینافرهنگی به عنوان «زمینهای جهت به رسمیت شناختن ارزشهای فرهنگی و بازسازی هویت افراد و جوامع گوناگون» آغاز و سپس به نقد دو اثر از بروک یعنی ارگاست و مهابهاراتا پرداخته است و تلاش میکند که نشان دهد تئاتر بینافرهنگی بروک چگونه عمل میکند؟ و آیا این نمایشهای بینافرهنگی بروک توانستهاند نتایج فرهنگی مثبتی از خود بر جای بگذارند؟
محمد هاشمی در مقاله خود با عنوان «گسستهای معرفتی در نمایشنامههای محمد یعقوبی» بر این باور است که محمد یعقوبی در تعدادی از نمایشنامههایش با استفاده از مؤلفههای دراماتیک که مختص خودش است نوعی گسست معرفتی را در مجموعهای از روابط انسانی و اجتماعی به نمایش میگذارد. این گسستهای معرفتی در روابط اجتماعی حاصل گسستهای معرفتی تاریخی نیز هستند که در تمام عناصر نمایشنامههای وی قابل ردیابی است. مقاله با اتکا به برخی آرای میشل فوکو بر آن است که نشان دهد که چرا چنین گسستهایی در جهان نمایشنامههای یعقوبی وجود دارند و یعقوبی چگونه این گسستها را در نمایشنامههایش بازمی تاباند بر این اساس برخی از نمایشنامههای یعقوبی نقد و بررسی میشود.
مطالعه تقابل «فرهنگ» و «طبیعت» بهمثابه نظام معناساز در فرایند ترجمه فرهنگی با بررسی تطبیقی نمایشنامه اتوبوسی بهنام هوس و دو اقتباس سینمایی کازان و توکلی مقاله دیگر این پژوهشنامه نوشته رامتین شهبازی است. وی در مقدمه مقاله آورده است که مکتب نشانهشناسی فرهنگی مسکو-تارتو از جمله نحلههای فکری است که در گرایشی ساختگرایانه کوشیده ایجاد معناها و شکلگیری نشانههای فرهنگی را در تقابل میان فرهنگ و طبیعت جستوجو کند. در این دیدگاه «فرهنگ» بهمثابه «نظم» در برابر «طبیعت» «آشوبگر» قرار میگیرد و سعی میکند با مطالعه نمونههای مختلف در حوزه هنر این فرضیه را به اثبات برساند که انسان بهعنوان موجودی کنشگر قادر است بهواسطه شکلگیری فرهنگ و یا بهعبارتی دیگر فرهنگی کردن اطراف خود دیواری سترگ دربرابر خشونت موجود در طبیعت ایجاد کند. بهواسطه این نگره میتوان شکلهای مختلف هنری را و با مطالعه رابطه میان «فرهنگ» و «طبیعت» مورد بازخوانی قرار داد و زوایای نهفته آثار را آشکار کرد. نویسنده سپس نمایشنامه اتوبوسی بهنام هوس اثر تنسی ویلیامز و دو اثر سینمایی مقتبس از آن کار الیا کازان کارگردان شهیر سینمای کلاسیک و بهرام توکلی را تحلیل میکند تا سازوکار فرایند ترجمه عناصر «فرهنگ» و «طبیعت» از متن مبدا به متون مقصد را بررسی کرده و نشان دهد تفاوت عناصر نشانهای «فرهنگ» و «طبیعت» در متن مبدا و متون مقصد چگونه به ایجاد معنا کمک میکنند؟
آخرین مقاله با عنوان تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات سازمانی و رویدادهای هنر با روش شناسی فرکلاف نوشته میثم یزدی است. مقاله با مساله و چالش چگونگی بهره مندی از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تمرکز بر سازمانها و رویدادها، پس از بررسی مبانی روش شناختی تحلیل گفتمان سازمانی، بر نظریه فرکلاف متمرکز میشود و فرآیند گردآوری دادهها و روش تجزیه و تحلیل یافتهها را برمبنای نمونه سازمانها و رویدادهای هنر معاصر ایران تبیین میکند. این پژوهش نشان میدهد که با بهره گیری از شاخصها و فرآیند تحلیل گفتمان سازمانی فرکلاف، و با استناد به دادههای آرشیوی همچون اساس نامهها، آئین نامهها، فراخوانها و سپس تحلیل بینامتنی و بیناگفتمانی از کردارهای گفتمانی سازمانها و رویدادهای هنری، شاخصها وناسازههای هژمونیکسازی یک گفتمان را در حوزه فرهنگ و هنر مشخص کرد.
این نشریه برآنست تا با ارائه آثار و تالیفات پژوهشگران و اندیشهورزان عرصه هنر ضمن گسترش مرزهای دانش و اندیشه، شیوههای صحیح نقد و پژوهش و تحقیق هنری را معرفی کند. به همین منظور دست اندرکاران این نشریه از منتقدان و پژوهشگران و هنرمندان و علاقهمندان برای همکاری دعوت کردهاند زیرا این مهم بدون همدلی و یاری اهل نظر و هنر ممکن نخواهد شد.
پژوهشنامه فرهنگستان هنر در قطع خشتی در ۱۴۲ صفحه و بهای ۲۴ هزار تومان توسط فرهنگستان هنر منتشر شده است. مدیر مسئول و سردبیر این نشریه دکتر بهمن نامور مطلق است. دبیر تحریریه منیژه کنگرانی و پروین پرتوی هستند و حسن بلخاری، شهرام پازوکی، مهدی حسینی، حمیدرضا شعیری، علی عباسی، محمود عزیزی و مهدی محمد زاده اعضای شورای علمی نشریه را تشکیل میدهند.