بیوگرافی امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق و پسرش دارا+ عکسها و گفتگو
بیوگرافی و زندگینامه امین حیایی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 19 خرداد 1349 در تهران می باشد و هم اکنون 48 سال سن دارد. تحصیلات : امین حیایی دارای مدرک دیپلم ریاضی می باشد. حیایی فعالیت هنری خود را از سال 1370 با حضور در فیلم سینمایی دو همسفر...
بیوگرافی و زندگینامه
امین حیایی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 19 خرداد 1349 در تهران می باشد و هم اکنون 48 سال سن دارد.
تحصیلات : امین حیایی دارای مدرک دیپلم ریاضی می باشد.
حیایی فعالیت هنری خود را از سال 1370 با حضور در فیلم سینمایی دو همسفر ساخته اصغر هاشمی آغاز نمود.
امین حیایی در سال 1386 برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم شب شد.
وی ازدواج کرده است و یک پسر هم به نام دارا دارد.
ازدواج و همسرش
همسر سابق امین حیایی مونا بانکی پور بود که با وی ازدواج کرده بود که پس از چند سال از یکدیگر جدا شدند و طلاق گرفتند.
وی بعد از چند سال مجدد با نیلوفر خوش خلق که از بازیگران زن سینما و تلویزیون ازدواج کردد. امین حیایی نیز یک فرزند پسر هم به نام دارا دارد.
بیوگرافی نیلوفر خوش خلق
نیلوفر خوش خلق متولد 24 خرداد 1351 در آبادان است و 45 سال سن دارد.
بازی در سینما را از ابتدای دههی هشتاد و حضور در سه فیلم ضعیف آغاز کرد. اما با کمی صبر و تامل از سال 1384 در فیلم های خوب و در نقش های بهتر ظاهر شد. بازی او در فیلم « چند روز بعد » تحسین برانگیز است.
امین حیایی و همسرش
امین حیایی و پسرش دارا حیایی
دارا حیایی متولد سال 75 می باشد و 21 سال سن دارد.
امین حیایی در فیلم جدید حمید نعمت الله به نام شعله ور به همراه پسرش دارا حیایی همبازی هستند که این فیلم در 36 جشنواره فجر نمایش داده خواهد شد.
آدرس پیج اصلی اینستاگرام امین حیایی : instagram/amin.hayai
داوری در مسابقه عصر جدید
امین حیایی یکی از چهار داور سری اول مسابقه استعدادیابی عصر جدید به تهیه کنندگی احسان علیخانی بود و در کنار بشیر حسینی, رویا نونهالی و آریا عظیمی نژاد به داوری مشغول بود.
دریافت جایزه بهترین بازیگر کمدی از نوزدهمین جشن سینمایی حافظ
امین حیایی برای بازی در سریال ساخت ایران 2 توانست تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد را از جشن حافظ 98 دریافت کند .
گفتگو با امین حیایی
به نظر میرسد از اینکه بهعنوان یک کمدین شناخته شوید پرهیز دارید و نقشهای جدی زیادی بازی کردید. علت اینکه علاقه ندارید بهعنوان کمدین شناخته شوید چیست؟
دوست ندارم در یک ژانر جا بیفتم که احساس شود من تنها یک کمدین هستم. من تواناییهای زیادی دارم که میتوانم در هر نقشی بازی کنم. تفاوتها برایم بسیار جالب است. تکرار من را اذیت میکند. در یک ژانر حرکت کردن من را خسته میکند. اگر یک ژانر کار کنم به نظرم تکراری است. بعد از هر کمدی، از این ژانر فاصله میگیرم، دور میشوم، با مردم مراوده پیدا میکنم، شوخیهای جدید یا به قول من نمکهای جدید را یاد میگیرم بعد در کار ارائه میدهم؛ اینگونه کار تکراری نمیشود.
وقتی به کارنامه کاریتان توجه میکنیم، شاید نقش یک دزد را بارها بازی کردهاید اما هر کدام خصوصیت خاصی دارند که نمیتوان گفت به ورطه تکرار افتادهاید. چگونه برای هر یک از نقشها تفاوت ایجاد میکنید؟
به عقیده من افراد متفاوتی در جامعه وجود دارند و به اندازه این افراد میتوان کاراکتر متفاوت داشت. اگر یک قشری از کارمندان را مورد بررسی قرار بدهید نمیتوانید افراد شبیه به هم را پیدا کنید. افراد در نوع رفتار، گفتار، پوشش و… متفاوت هستند. من هم از این تفاوتها استفاده میکنم و رنگ دیگری به نقش میزنم. ما باید در جامعه رفتوآمد و گویشهای مختلف را تجربه کنیم، شخصیتهای مختلف را ببینیم و همین در ایفای نقش هم تاثیرگذار است.
بهطور مثال وقتی یک نقشی را به من پیشنهاد میدهند در شرایطی که من قبلا این نقش را بازی کردم، نگران تکرار نیستم چون وجهههای مختلف کاراکتر را مورد بررسی قرار میدهم و در نوع رفتار و فرهنگش تغییر ایجاد میکنم تا تکرار نشوم. من سطح فرهنگ کاراکتر، نوع گویش حتی راه رفتن را تغییر میدهم تا برای تماشاچی تکراری نباشد و کار جدید باشد و از نقش لذت ببرد.
با توجه به شهرت چقدر با مردم مراوده دارید که میتوانید سطح فرهنگ و نوع رفتار و… کاراکتر را تغییر دهید که به تکرار نیفتید؟ بسیاری از بازیگران در کشور ما در فضای کاری خودشان هستند و کمتر با جامعه مراوده دارند.
من همیشه انرژی مثبت مردم را دریافت کردم و وقتی مردم به سمت من میآیند تلاش میکنم با انرژی مثبت پاسخگو باشم و خیلی صمیمی با مردم برخورد میکنم چون میدانم مردم با من حس صمیمی و توقع دارند من هم با آنها صمیمی رفتار کنم. عکس هم میگیرند و… همین باعث میشود من بسیاری از افراد در جامعه را ببینم و نوع سلامکردن، برخورد، رفتار و… برایم مهم است و در ارائه نقش از آن استفاده میکنم.
تلاش کردم فاصله با مردم نداشته باشم و احساس صمیمیت با من بکنند. هیچوقت از جانب مردم اذیت نشدم و همیشه به من لطف داشتند. همیشه با انرژی و حال خوب به سمت من میآیند و همین حال من را هم خوب میکند. بارها خسته بودم اما از انرژی مردم حالم خوب شده است.
در یک برهه زمانی بسیار پرکار بودید. چه انگیزهای برای پرکاری داشتید؟ انگیزههای مالی دخیل نبود؟
پرکاری ما دست خودمان نیست. یک زمان هست فیلمهایت فروش خوبی در گیشه دارد و بر آن اساس پرکاری رخ میدهد. فیلم که بفروشد معمولا زیاد سراغ بازیگران فیلم میروند و فیلمنامههای مختلف میآید. وقتی در تلویزیون مشغول فعالیت میشویم و فیلمی در سینما نداریم میزان پیشنهادات کمتر میشود. همه دوست دارند پرکار باشند اما پرکاری یا کمکاری دست بازیگر نیست. زمان دارد، در کارنامه کاری همه بازیگران وقتی نگاه کنید خواهید دید دورههای متناوبی وجود دارد و یک نقاط اوج و فرودی در کارها دیده میشود. نمودار کاری بازیگر اگر ساکن شود و نقطه اوج و فرودی نداشته باشد برای بازیگر مرگ و برای مردم هم خستهکننده است.
شنیده میشود بعد از نمایش فیلم پرفروش برخی از بازیگران به هر پیشنهادی جواب مثبت نمیدهند تا میزان دستمزدشان بالاتر برود.
بالاخره هر کاری در حوزه اقتصادی تکنیکهای خاص خودش را دارد. من در انتخاب کارها آخرین مرحله بخش مالی را در نظر میگیرم. اول فیلمنامه و عوامل و مفهوم اثر برایم مهم است. همیشه وقتی کار خوب باشد من درباره مسائل مالی به توافق میرسم اما اگر کاری را دوست نداشته باشم قیمتی را پیشنهاد میدهم که پشیمان شوند اما مواردی بوده که تهیهکننده قبول کرده که مبلغ درخواستی من را تامین کند. شاید از فیلمنامه راضی نبوده باشم اما وقتی سر کار حاضر میشوم تمام انرژیام را میگذارم تا کار خوب ارائه شود.
در یک بازه زمانی دستمزد برخی ستارههای سینما افزایش سرسامآوری داشت که قرار شد یک سقف قراردادی برای بازی در فیلم در نظر گرفته شود. شما در اینباره چه عقیدهای دارید؟
به عقیده من زمانی یک بازیگر میتواند روی قیمت دستمزد خود مانور دهد که به واقع توانسته باشد گیشه سینما را جذب کند و مخاطب را به سینما بکشاند و به فروش فیلم کمک کند. در آن زمان است که میتواند بگوید فروش فیلم به دلیل حضور من در این فیلم بوده است و سهم مرا از فروش لحاظ کنید. باید در این شرایط سهمش را طلب کند، تهیهکننده و کارگردان زحمت خود را کشیده است اما اگر به خاطر بازیگر سالن سینما پر میشود بازیگر باید حقش را طلب کند. در قراردادها این مهم باید لحاظ شود. وقتی مبلغ قرارداد از یک سقفی بالاتر باشد تهیهکننده توان پرداخت ندارد به همین جهت برخی از دوستان از جمله من با این امر کنار میآییم و میگوییم بخشی از دستمزد از درصدی از فروش به ما پرداخت شود. ما همه جور با کاری که خوب و قابل اعتنا باشد کنار میآییم چون کار در درجه اهمیت است. ما برای مردم کار میکنیم و باید از سوی آنها کار پسندیده و دیده شود.
امین حیایی با نوع فیلمنامههایی که برایش ارسال میشود و برخی نقشها که بازی میکند به نظر میرسد هنوز جوان اول سینمای ایران محسوب میشود.
لطف شماست. اما بسیاری از فیلمنامهها که برایم فرستاده میشود میگویند براساس کاراکتر و توانایی من فیلمنامه نوشته شده است و اذعان دارند وقتی نقش را مینوشتند به نحوه بازی من فکر میکردند. خیلی از آنها تکراری است که باید موقعیتهای شخصیت تغییر کند که من علاقهای به ایفای نقشهای تکراری ندارم. آقای گودرزی در هر دو فیلم «شیش و بش» و «آتیش بازی» میدانست که من کاراکترهای شبیه به این دو کاراکتر را بازی کردم اما بهگونهای آن را تغییر داد که تفاوت با کارهای قبلی مشهود و مشخص شود و متفاوت شد.
شما جزو بازیگرانی هستید که به حضور در تلویزیون هم پاسخ منفی ندادید و کار تاریخی که بسیار زمانبر و وقتگیر است را قبول کردید.
بله من نقشم در سریال «کلاه پهلوی» را بسیار دوست داشتم. درام داستان بسیار خوب بود. بازی در این سریال از ما انرژی گرفت اما کار بسیار بینظیری بود. ما با عشق آن کار را انجام دادیم. حدود 9 سال کلاه پهلوی طول کشید اما همه با عشق کار کردند و همه اینها فقط به خاطر یک گروه خوب و داستان بسیار خوب بود. سریال با مشکل بودجه شدید مواجه و بارها متوقف شد اما فقط همان عشق به کار همه را نگه داشت و همه دوستان زحمت کشیدند و در بدترین شرایط کار را انجام دادیم تا به ثمر برسد.
بخش عمدهای از بار سریال به دوش کاراکتر «کریم» بود که شما آن را بازی کردید. در طول تاریخی که روایت میشود شخصیت کریم جایگاهش از یک جوان روستایی تا یک شخصیت وابسته به دربار که جنبه اروپایی را رعایت میکند تغییر کرد.
کریم تشنه قدرت بود، میکشت، افراد را میفروخت تا به مقصد و مقصودش که رسیدن به قدرت است دست یابد. کار بسیار سنگینی بود. حفظ راکورد شخصیت در زمانهای مختلف و توقفها همانطورکه گفتید خیلی آزاردهنده بود. ما سر کارهای دیگر حاضر میشدیم دوباره بر میگشتیم و باید آن حس را به درستی حفظ میکردیم و ادامه میدادیم. با عشق و علاقه میتوان به نتایج خوب رسید. وقتی عشق داشته باشی گذشت در وجود انسان شکل میگیرد و از خیلی از اتفاقات ناخوشایند چشمپوشی میکنید.
اما اگر عشق نباشد خستگی، بیاحساسی به کار و بیاعتنایی وجود انسان را میگیرد و زودتر دوست دارد کار به اتمام برسد. ما سر کلاه پهلوی دوست داشتیم کار زودتر تمام شود اما نه به هر قیمتی. دوست داشتیم کار درست تمام شود و نتیجه خوبی را شاهد باشیم. اگر توقفهای کار زیاد بود به دلیل وسواسهای بجای کارگردان و بقیه عوامل بود که کار درست انجام شود. یک کار ملی و حرفهای با عوامل و بازیگران خوب، فیلمنامه خوب و… حیف بود که سرسری از آن عبور کنیم. میتوانستند به لحاظ مالی بیشتر توجه کنند که کار 9 سال به طول نینجامد. میشد کار ظرف 5 سال تمام شود.
برای ایفای نقش کریم فیلمنامه را خوانده بودید؟
بله. نخستینبار که فیلمنامه را آقای دری به من دادند 15 قسمت را پشت سر هم خواندم و از اتاق بیرون نمیآمدم. همسرم مرا برای خوردن غذا صدا میکرد و من در پاسخ میگفتم نه بگذار ببینم چه اتفاقی رخ میدهد. فیلمنامه کششی بسیار خوب و درام بسیار زیبایی داشت اما در کل شاید 70درصد آنچه آقای دری روی کاغذ نوشته بود اجرایی شد. اگر امکانات مناسب در اختیار آقای دری قرار میدادند و کمک میکردند فیلمنامه به صورت کامل اجرا میشد. مانند سریالهای «الف ویژه» به سریال «کلاه پهلوی» بودجه نرسید.
اگر کار تاریخی پیشنهاد شود بازی میکنید؟
اگر دو سه دوربین باشد و با ریتم تندتری کار پیش برود، بله. اما در کلاه پهلوی با یک دوربین 35 کار فیلمبرداری شد. از یک صبح تا شب ممکن بود یک پلان فیلمبرداری شود. یک پلانی که هنرور داشتیم و تعداد زیادی افراد در صحنه حضور داشتند تا آماده شوند. شب میشد و یک پلان ضبط میشد. دوباره فردا با گریمهای سنگین باید آماده میشدند تا پلان بعدی گرفته شود. کار خیلی سخت بود اما همه تحمل میکردند.
در چله تابستان صحنههای مربوط به فرمانداری فیلمبرداری میشد. همه بازیگران لباس گرم پوشیده و جلوی شومینه نشسته بودند. کار در زمستان جلوی دوربین رفته بود اما به دلیل توقف برخی از صحنههای زمستانی فیلم جا مانده بود. آقای رشیدی در فرمانداری مینشستند از فرط گرما با شومینه روشن و گریم روی صورتشان میریخت. خانم خیراندیش هم با لباسهای زمستانی در لوکیشن فرمانداری حضور داشتند با شومینه روشن. لباسها زمستانی و پشمی بود. همه این شرایط را تحمل میکردند چون کار خوب بود. وقتی به کار اعتماد داشته و کار را دوست داشته باشیم پای همهچیز باید ایستاد. عوامل جدید هم که سر صحنه حاضر میشوند نباید غر بزنند و همراه با کار باشند و صبر داشته باشند که به نتیجه برسند.
بسیاری از بازیگران سینما در مدیوم تلویزیون حاضر نمیشوند. شما چرا در این مدیوم بازی میکنید و پاسخ منفی نمیدهید؟
من به کارهای بسیاری نه گفتم. اما به کاری که دوست داشته باشم و خوب باشد و کارگردان قابل توجه داشته باشد؛ نه نمیگویم. معتقدم ما در هر مدیومی که باشیم میتوانیم موفقیت داشته باشیم. اگر عوامل، فیلمنامه و کارگردان خوب باشد در هر بستری (سینما، تلویزیون و تئاتر) میتوان موفق بود. یک زمان هست که در تئاتر بهتر میتوانیم فعالیت کنیم و مفهومی را به مخاطب برسانیم که شاید در تلویزیون این امکان وجود نداشته باشد، میرویم و تئاتر کار میکنیم. مخاطب در تئاتر یک وجههای دیگری از کار بازیگری مرا میبیند، اینها همه امتیاز است و نباید خود را محدود کرد.
در سینما، تلویزیون و تئاتر باید با گروه حرفهای کار کرد. من در تلویزیون هر بازی را که قبول کردم دوست داشتم، با عشق بازی کردم و احترام به کار میگذارم. سریال «آپارتمان» (اصغر هاشمی) نخستین حضور تلویزیونی من بود. «همسایهها» (محمدحسین لطیفی)، «کلاه پهلوی» (سید ضیاءالدین دری)، «مهر خوبان» (سید مهدوی)، «روزگار جوانی» کارهایی است که به یادماندنی و خاطرهانگیز برای تماشاچی شد. هنوز هم وقتی بازپخش میشود مخاطب مرا تشویق به بازی در این مدل کارها میکند. نظرات مردم هم برای من بسیار اهمیت دارد.
دوست داشتید با کدام کارگردانها کار کنید که محقق نشده است ؟
از نوع طنز آقای هنرمند لذت میبرم. آقای تبریزی را خیلی دوست داشتم، حاتمیکیا. این دوستان چون با تیم خودشان کار و موفق عمل کردند ما سعادت همکاری با این عزیزان را نداشتیم. امیدوار بودم با یک گروه کاملا حرفهای مثل دوستان کار کنیم که خدا قسمت کرد با گروههای دیگر حرفهای کار کردیم و نتایج دیگری گرفتیم.
در حوزه نمایش کارگردانی کردهاید. در سینما علاقهای به کارگردانی ندارید؟
آن کاری که در حوزه نمایش انجام دادم مجموعهای از کلیپ و فرم بود که سه روز وقت تمرین به ما دادند و بعد از این سه روز ما اجرا رفتیم که 15 شب، 18 اجرا رفتیم که استقبال مخاطب بسیار خوب بود. قول تبلیغات و بیلبورد دادند، قول مساعدت مالی بود که هیچ یک محقق نشد و همهچیز دلی بود. برای کارگردانی در سینما برنامه دارم. دوست دارم با سلیقه خودم و با تیم حرفهای کاری را جلوی دوربین ببرم. ترجیح میدهم با سرمایه خودم کارم را جلوی دوربین ببرم. انشاءا… هر قدر راه باز باشد، من در این حوزه پیش میروم. امیدوارم بتوانم همان تیم حرفهای را جمع کنیم و طرحهای خوبی داریم که در گونههای مختلف است، بذرش را کاشتیم حال تا کی ثمر بدهد!
حال امروز سینمای ایران را چگونه میبینید؟
رو به بهبود است. مردم شاد شدهاند، میآیند فیلم میبینند دوباره صف جلوی سینما تشکیل میشود که امیدواریم این اتفاق ادامه داشته باشد. من با مردم فیلم خودم را دیدم. خیلی خوب بود. وقتی مردم با فیلم ارتباط برقرار میکنند حال ما هم خوب میشود. جواب زحماتمان را میگیریم.
فیلمهای سینمایی
امین حیایی در حدود بیش از 50 اثر سینمایی حضور داشته و با اکثر کارگردانان مطرح همکاری داشته است.
۱۳۹۶ ما شما را دوست داریم خانم یایا
۱۳۹۶ فیلم دارکوب
1396 درخونگاه
۱۳۹۵ شعلهور
۱۳۹۴ ثبت با سند برابر است
۱۳۹۴ ناردون
۱۳۹۴ هلن
۱۳۹۳ آدم باش
۱۳۹۳ سه بیگانه
۱۳۹۲ خانوم
۱۳۹۲ پی ۲۲
۱۳۹۲ آتیش بازی
۱۳۹۱ رژیم طلایی
۱۳۹۰ خودزنی
۱۳۹۰ اختاپوس (دفتر اول: آهوی پیشونی سفید)
۱۳۹۰ قلادههای طلا
۱۳۸۹ اخراجیها ۳
۱۳۸۹ شیش و بش
۱۳۸۹ قفس طلایی
۱۳۸۸ زنان ونوسی، مردان مریخی
۱۳۸۸ پوپک و مش ماشاالله
۱۳۸۸ سلام بر عشق
۱۳۸۸ بیداری رؤیاها
۱۳۸۸ سن پطرزبورگ
۱۳۸۷ اخراجیها ۲
۱۳۸۷ پسر تهرانی
۱۳۸۷ یک اشتباه کوچولو
۱۳۸۶ دایره زنگی
۱۳۸۶ زنها فرشتهاند
۱۳۸۶ شب
۱۳۸۵ سنگ، کاغذ، قیچی
۱۳۸۵ اخراجیها
۱۳۸۵ مهمان
۱۳۸۴ آکواریوم
۱۳۸۴ تله
۱۳۸۴ چه کسی امیر را کشت؟
۱۳۸۴ ستارهها ۳: ستاره بود
۱۳۸۴ ستارهها ۲: ستارهاست
۱۳۸۴ ستارهها ۱: ستاره میشود
۱۳۸۴ شام عروسی
۱۳۸۳ زن زیادی
۱۳۸۳ سرود تولد
۱۳۸۳ شارلاتان
۱۳۸۳ عروس فراری
۱۳۸۳ نقاب
۱۳۸۲ شکلات
۱۳۸۲ کما
۱۳۸۲ مهمان مامان
۱۳۸۱ دختر ایرونی
۱۳۸۱ تب
۱۳۸۱ رز زرد
۱۳۸۱ عروس خوشقدم
۱۳۸۰ آدمکها
۱۳۸۰ اثیری
۱۳۸۰ بوی بهشت
۱۳۸۰ مزاحم
۱۳۷۹ مانی و ندا
۱۳۷۹ مونس
۱۳۷۹ علفهای هرز
۱۳۷۸ تکیه بر باد
۱۳۷۸ دستهای آلوده
۱۳۷۷ سیب سرخ حوا
۱۳۷۶ بادامهای تلخ
۱۳۷۵ هتل کارتن
۱۳۷۴ برادههای خورشید
۱۳۷۴ گارد ویژه
۱۳۷۳ حامی
۱۳۷۲ پرتگاه
۱۳۷۱ دو روی سکه
۱۳۷۰ دو همسفر
سریالهای تلویزیونی
۱۳۹۳ ایران برزیلته
۱۳۹۳ دیگری
۱۳۹۳ ساعت صفر
۱۳۹۳ آمین
۱۳۹۲–۱۳۹۳ آسمان من
۱۳۹۱–۱۳۹۲ خوب، بد، زشت
۱۳۹۰–۱۳۹۱ ساخت ایران
۱۳۹۰ قلب یخی (فصل دوم)
۱۳۸۹ قلب یخی (فصل اول)
۱۳۸۵–۱۳۹۱ کلاه پهلوی
۱۳۸۸ شمسالعماره
۱۳۸۷ کلاه قرمزی ۸۸
۱۳۷۹ همسایهها
۱۳۷۷ روزگار جوانی
۱۳۷۴ دو پنجره
۱۳۷۳ همسران
۱۳۷۲ آپارتمان
۱۳۷۲ خانه سبز