مصادیقی از حقوق انسان در آموزههای قرآنی
گروه معارف ــ حقوق انسانی، قدرت و امتیازاتی است که خداوند برای انسان به عنوان اشرف آفریدههایش قرار داده است و هیچکس نمیتواند آن را از انسان سلب کند.
حقوق انسانی، قدرت و امتیازاتی است که خداوند برای انسان به عنوان اشرف آفریدههایش قرار داده است و هیچکس نمیتواند آن را از انسان سلب کند. بر اساس آموزههای قرآنی، حقوقی، چون حق آزادی در برابر بردگی از حقوقی است که خود انسان نیز نمیتواند آن را از خود سلب کند و خود را برده دیگری کند. پس این گونه نیست که انسان بتواند هر حقی را از خود سلب کند؛ چرا که برخی از حقوق ثابتی است که بیرون از اراده و اختیار انسان است؛ حال چه رسد که کس دیگری این حق ثابت را از او سلب کند.
حقوق انسانی شامل حقوق فطری، طبیعی و قانونی است. حق قانونی میتواند براساس شرایط تغییر کند و حتی انسان میتواند از آن حق درگذرد. به عنوان نمونه حق قصاص از حقوقی است که صاحبان دم میتوانند آن را ببخشند. (بقره، آیه ۱۷۸) همچنین حق مهریه از جمله اموری است که انسان میتواند از آن بگذرد و نگیرد. (بقره، آیه ۲۳۷).
در ادامه به برخی از مصادیق حقوق انسانی براساس آیات قرآن اشاره میکنیم:
آزادی: از نظر اسلام، هر انسانی آزاد به دنیا آمده است و برده دیگری نیست؛ چنانکه هر انسانی دارای اراده و اختیار و حق انتخاب است و از نظر اجتماعی نیز موجودی آزاد است. آزادی اجتماعی انسان شامل آزادی عقیده (بقره، آیه ۲۵۶؛ آل عمران، آیه ۲۰؛ انسان، آیات ۳ و ۲۹)، آزادی اندیشه (بقره، آیات ۲۱۹ و ۲۶۶؛ آل عمران، آیه ۱۱۹) و دیگر آزادیهای مشروع است. این آزادیها تکوینی و فطری و طبیعی است که کسی حتی خود شخص نمیتواند آن را از خود سلب نماید.
اتمام حجت: از حقوق انسان نسبت به خدا این است که خداوند حق را به او نشان دهد و چاه و راه را بنمایاند. چنین حقی از خود خداوند نشئت گرفته است. از این روست که خداوند با ارسال پیامبران و کتب آسمانی اتمام حجت کرده و کسی را بدون اتمام حجت مجازات نمیکند. (نساء، آیه ۱۶۵؛ اسراء، آیه ۱۵)
حق ازدواج: انتخاب همسر و ازدواج، از حقوق انسانهاست (نساء، آیات ۳ و ۲۵) از آیات ۲۲۸ تا ۲۳۲ سوره بقره به دست میآید که تصمیم در ازدواج مجدّد از جمله حقوق زن است؛ چنانکه از آیه ۱۲۷ سوره نساء بر میآید نادیده گرفتن حق ازدواج دختران یتیم جایز نیست و کسانی که چنین کنند سزاوار نکوهش هستند.
استفاده از طبیعت: استفاده از طبیعت، حقّ همه انسانهاست و کسی نمیتواند این حق را از کسی سلب کند. (بقره، آیات ۲۲ و ۲۹؛ اعراف، آیات ۱۰ و ۳۲).
حق پناهندگی: حق پناهندگى به عنوان راهى براى نجات از شکنجه و فشار برای همگان ثابت است (نساء، آیه ۱۰۰؛ انفال، آیات ۲۶ و ۲۷ و ۷۴) این حق پناهندگى و تأمین امنیّت بویژه برای افراد جویاى پیامهاى الهى لازم و واجب است. (توبه، آیه ۶)
حق تجارت: از حقوق مسلم انسان حق تجارت است (نساء، آیه ۳۲) پس کسی نمیتواند این حق را از کسی سلب کند، اما اگر کسب و تجارت نامشروع باشد به عنوان یک ضد حقوق بشر از او سلب میشود؛ زیرا حق انسانی است که کسب در مسیر حلال و مشروع باشد. (بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۵ و ۲۷۸؛ ال عمران، آیه ۱۳۰؛ نساء، آیه ۲۹ و ۱۶۱؛ روم، آیه ۳۹)
حق تصمیمگیری: انسانها، داراى حق رأى و انتخاب، در تعیین سرنوشت خویش هستند. (آل عمران، آیه ۱۵۹؛ انفال، آیه ۵۳؛ رعد، آیات ۱۱ و ۱؛ شوری، آیه ۳۸)
حق حیات: همه انسانها، داراى حق حیات هستند (مائده، آیات ۳۲ و ۴۵؛ انعام، آیه ۱۵۱) از همین رو کشتن فرد بىگناه، موجب سلب حق حیات از قاتل میشود (مائده، آیه ۴۵) و از سلبکنندگان حق حیات از سوی خداوند در قیامت نیز مؤاخذه و حسابرسى به عمل میآید. (تکویر، آیات ۸ و ۹)
حق اخوت: یکی از حقوقی که در اسلام وضع شده حق اخوت و برادری است که بسیار باارزش است (بقره، آیه ۲۲۰؛ حجرات، آیه ۱۰) این حق، خود لوازم و ملازماتی دارد که از جمله آنها میتوان به اجتناب از غیبت (حجرات، آیات ۱۰ تا ۱۲)، ایجاد صلح و آشتى میان برادران دینى درگیر جنگ (همان، آیات ۹ و ۱۰)، طلب مغفرت براى یکدیگر (حشر، آیه ۱۰)، حسن معاشرت با ایتام (بقره، آیه ۲۲۰)، گذشت از حق قصاص (بقره، آیه ۱۷۸) و مانند آنها به عنوان مقتضیات حق اخوّت دینى اشاره کرد.
حق حرم: حرم الهی اختصاصی به ساکنان مکه ندارد و همگان از این حق برخوردارند. (حج، آیه ۲۵) مقتضای این حق الهی انسانها نسبت به حرم مقدس، برخورداری همگان از امکانات آسایشی و آرامشی آنجاست؛ بنابراین کسی نمیتواند آسایش مردم و امنیت و آرامش آنان را در حرم سلب کند. (بقره، آیه ۱۲۵؛ آل عمران، آیات ۹۶ و ۹۷؛ قصص، آیه ۵۷؛ عنکبوت، آیه ۶۷)
حق تغذیه: همه انسانها از حق تغذیه سالم برخوردارند و این از حقوق طبیعی و فطری بشر است. با این همه خداوند به طور خاص یک حق دیگری را برای گروهی از انسانها ثابت کرده است. از آیات قرآن به دست میآید که گرسنگان و بینوایان، داراى حق تغذیه از اموال توانمندان هستند. این بدان معناست که وظیفه و تکلیف ثروتمندان و توانمندان است که گرسنگان و بینوایان را سیر کنند. (حاقه، آیه ۳۴؛ مدثر، آیه ۴۴؛ فجر، آیه ۱۸؛ بلد، آیات ۱۴ تا ۱۶)
حق حضانت: پدر و مادر، داراى حق حضانت کودک خویش هستند (بقره، آیات ۲۳۲ و ۲۳۳؛ طلاق، آیه ۶) و در صورت وفات والدین، وارثان پدر و مادر داراى حق حضانت کودک میشوند. (بقره، آیه ۲۳۳)
حق مدیریت مردان: مردان، داراى حق مدیریّت در خانواده، به دلیل توانایى جسمی و تأمین هزینه زندگى هستند. (نساء، ایه ۳۴)
حقوق آوارگان: آوارهشدگان به ناحق، به وسیله دشمنان، مجاز به اقدام نظامى به نفع خود هستند. (بقره، آیه ۱۹۱ و ۲۴۶؛ توبه، آیه ۱۳؛ حج، آیات ۳۹ و ۴۰) همچنین آنان به سبب اخراج و تبعید، مستحقّ استفاده از اموال فىء و انفال عمومی هستند. (حشر، آیات ۷ و ۸)
دیگر حقوق انسانی: در آیات قرآن از حق دادرسی و دسترسی عادلانه به قضا (نساء، آیات ۵۸ و ۱۰۵)، حق دفاع از خود در برابر ظالم (حج، آیات ۳۹ و ۴۰)، حق عبادت (علق، آیات ۹ و ۱۰)، حق قصاص (بقره، آیات ۱۷۸ و ۱۷۹)، حق مالکیت (بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۴ و ۲۷۹)، حق وطن و مسکن مورد اطمینان (بقره، آیات ۸۴ و ۲۴۶؛ حج، آیه ۴۰) و دهها حق دیگر سخن به میان آمده است. حقوق دیگری نیز برای دشمنان، جنبدگان و گیاهان و مانند آنها بیان شده که نمیتوان در یک نوشتار کوتاه همه را احصا و بیان کرد. از این رو در اینجا به همین مقدار بسنده میشود.
تهیه و تنظیم: ابراهیم عزیززاده
انتهای پیام