سازنده سردیس هنرمندان در شهرک تلویزیونی سینمایی ایران از ترس از ساخت سردیس با فرم متفاوت و دلیل انتخاب ماده بتن برای ساخت سردیس ها سخن گفت.

ستاره ادیبی مجسمه ساز و سازنده سردیس شش هنرمند تلویزیون و سینما که در شهرک تلویزیونی سینمایی ایران (غزالی) نصب شده در گفتگو با خبرنگار تجسمی خبرگزاری موج گفت: رشته اصلی تحصیلی من تصویرسازی بوده است و کارم هم در این دو حوزه مجسمه سازی و تصویر سازی است. از مجموع نه سردیسی که در این شهرک نصب شده شش اثر، کار من است که دو سردیس جمشید مشایخی و داود رشیدی پیش تر از این در اینجا نصب شده بود و چهار سردیس دیگر از خانم ها ژاله علو و مرحومه جملیه شیخی و آقایان داریوش ارجمند و منوچهر اسماعیلی هم هفته گذشته رونمایی شد.

این هنرمند در مورد زمانی که ساخت هر اثر لازم دارد گفت: برای ساخت هر سردیس با تکنیک بتن و در این ابعاد، حدود یک ماه فرصت لازم است.

*چرا سردیس ها برنز نیستند؟

وی در مورد اینکه چرا همچون چند سردیس قبلی موجود در شهرک سینمایی جنس سردیس های جدید برنز نیستند، گفت: به دو دلیل این مجسمه ها از جنس بتن هستند. اول اینکه سفارشی که به من داده شد برای برنز نبود؛ به هر حال مجسمه برنزی با هزینه بسیار بالاتری ساخته می شد که در حال حاضر امکانش وجود نداشت. به عنوان مثال تنها هزینه برنز مورد نیاز برای یک سردیس در این ابعاد بدون هزینه هایی همچون ریخته گری نزدیک به سی میلیون تومان است. ضمن اینکه به عنوان دومین دلیل من تلاش داشتم تا از ماده ای که به طبیعت نزدیک تر است استفاده کنم چرا که فایبرگلاس ماده ای کاملا شیمیایی است اما بتن نه.

سردیس های بتنی با طبیعت مهربان تر هستند/علت بی روح بودن سردیس ها

*سردیس ها حس دارند!

ادیبی در پاسخ به این سوال که چرا عموم سردیس ها خیلی بی روح و بدون هیچ احساس یا حرکت خاصی که به نوعی برگرفته از یک ویژگی شخصیتی سوژه اش باشد و بیشتر شبیه یک عکس پرسنلی ساخته می شوند، گفت: این سوال یک موضوع خیلی گسترده است اما به زبان ساده اگر بخواهم بگویم این است که در مجسمه ای که با دست یک هنرمند مجسمه ساز ساخته می شود در واقع به جزییاتی توجه می شود که آن را دارای یک روح انسانی می کند که اگر به مجسمه هایی که توسط پرینتر های سه بعدی مقایسه شوند، تفاوت اثری که ساخته یک ماشین است و بی روح بودن آنها بیشتر نمایان می شود.

وی افزود: در واقع مجسمه دست ساز دارای حس است. من برای اینکه به این حس دست پیدا کنم سعی می کنم که پیش از ساخت مجسمه هر فرد، در صورت امکان جلساتی را با او داشته باشم و به صحبت بنشینم. این کار به من کمک می کند که وجوهی از شخصیت آنها را بشناسم. به عنوان مثال جلسه دو ساعته ای با آقای داریوش ارجمند داشتم. روحیات و اقتدارشان را دیدم و سعی کردم تا جایی که در توانم بود آن را بر روی مجسمه شان پیاده کنم. در مورد خانم علو هم همینطور عمل کردم و با تمام وجودم سعی کردم در کنار اقتداری که دارند متانت، آرامش و زنانگی خاصشان را پیاده کنم.

*ترس از سفارش تندیس های متفاوت

ادیبی ادامه داد: گرچه در ساخت مجسمه روش های دیگری هم وجود دارد که به عنوان مثال می شود سر مجسمه را به طرفی چرخاند، یا فیگور خاصی را طراحی کرد که از من نخواستند؛ و گمان می کنم که می خواستند تندیس های جدید با سایر تندیس های نصب شده در شهرک و آنچه در سطح شهر دیده می شود یکسان باشند. در واقع روشهایی که گفتم در کشور ما هنوز جا نیفتاده است.

این مجسمه ساز اظهار داشت: انگار در کشور ما هنوز برای پرداختن به نکاتی مانند اینکه سر مجسمه به زاویه دیگری نگاه کند و یا فیگور خاصی داشته باشد ترس وجود دارد و اینها در آثار مجسمه سازان خارجی بیشتر دیده می شود.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به آنچه گفتید بحث خلاقیت هنری یک مجسمه ساز کجا است گفت: همانطور که پذیرفته شده که باید در سطح شهر مجسمه وجود داشته باشد، شاید به تدریج پیشرفت فرم ها را هم قبول کنند.

سردیس های بتنی با طبیعت مهربان تر هستند/علت بی روح بودن سردیس ها

*ژاله علو بی نظیر است

ادیبی در پاسخ به این سوال که کدامیک از هنرمندانی که سردیسشان را ساخته اید از هنر تجسمی هم اطلاعات بیشتر و با شما هم همکاری بیشتری داشت گفت: من با همه این عزیزان صحبت کردم به جز جمیله شیخی که متاسفانه دیگر در میان ما نبود. اولین کسی که سردیسش را ساختم منوچهر اسماعیلی بود که وقتی در این ارتباط با ایشان صحبت کردم خیلی خوشحال شدند و استقبال کردند و از من هم خیلی حمایت کردند. با هم خیلی صحبت کردند و من رفتارشان را دیدم. آثار هنری که در منزل داشتند را به من نشان دادن، شناخت خوبی از هنرمندان قدیمی داشتند و با من در موردشان صحبت کردند که خیلی خوب بود.

وی ادامه داد: خانم ژاله علو خیلی بی نظیرند که از بیانش زبانم قاصر است. به شدت از من حمایت کردند و در شرایط بد، یک ساعت زمان گذاشتند و با من صحبت کردند، دلگرمی می داند و تشویق می کردند و گفتند که صرف حضور و وجودت برایم مایه افتخار است! که این برایم یک دنیا ارزش داشت. در پایان هم از مجسمه راضی بودند و از تماشایش لذت می بردند.

این مجسمه ساز در پاسخ به اینکه آیا هیچ کدام از این هنرمندان، هنگام ساخت سردیس در کارگاه حضور پیدا کردند گفت: آقای اسکندری به کارگاه آمدند. آقای ارجمند هم در حق من پدری کردند و به شدت مرا حمایت می کردند اما کس دیگری به کارگاه نیامد.

*پذیرفتن سفارش برای بقای کار هنری الزامی است

ادیبی در پاسخ به این سوال که آیا جلب اعتماد هنرمندان برای شما به عنوان یک مجسمه ساز جوان آسان بود گفت: جلب اعتماد مسئولین شهرک خیلی سخت بود. در ابتدا پیشنهادم را نمی پذیرفتند، اما اولین کاری که ساختم مربوط به داود رشیدی بود که وقتی عکس آن و تفاوتش را با سه سردیس موجود در آشهرک را دیدند، هیجان زده شدند و دستور ساخت مابقی سردیس ها را هم دادند.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا گرایش و تخصص اصلی او در کار مجسمه سازی، ساخت سردیس است گفت: نه! قطعا هر هنرمندی سفارش قبول می کند تا بتواند کارهایی که مورد علاقه اش هست را برای نمایشگاهش بسازد. من هم از این قاعده مستثنی نیستم در حالیکه بیشتر در سبک سورئال (فراواقع گرایی) کار می کنم.