مختاریان در گفتگو با شفقنا از تاثیرات مخرب سانسور تا ضرورت تحول در مطبوعات می گوید
شفقنا رسانه-شنیدن روایتها و خاطرات روزنامهنگاران پیشکسوت میتواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی اهل رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم، با اطلاع رسانیهای دقیق و تحلیلهای مناسب به مسئولان کمک میکردند، امروز هم میتوانند با انتقال تجربیات خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیتها به ارتقای کیفی حرفه...
شفقنا رسانه-شنیدن روایتها و خاطرات روزنامهنگاران پیشکسوت میتواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی اهل رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم، با اطلاع رسانیهای دقیق و تحلیلهای مناسب به مسئولان کمک میکردند، امروز هم میتوانند با انتقال تجربیات خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیتها به ارتقای کیفی حرفه روزنامهنگاری کمک برسانند. البته این اتفاق زمانی رخ میدهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پیببرند.
با همین برآوردهاست که شفقنا رسانه می کوشد هر هفته پای دیدار یکی از پیشکسوتان و مدیران مطبوعاتی بنشیند و تجربیات آنان را در اختیار جامعه قرار دهد.
این بار شفقنا، میزبان محمود مختاریان یکی از باسابقه ترین چهره های حوزه مطبوعات بود. مختاریان در ابتدای صحبت های خود روایتی از تاثیر سانسور بر مطبوعات قبل از انقلاب را تعریف کرد و می گوید: در آن زمان سردبیر بیشتر اخبار را با وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد (آن زمان) چک می کرد و خیلی از مواقع بر سر خیلی از گزارش ها با هم بحث و دعوا داشتند. بعضی روزها شخصی به نام محرمعلی خان به تحریریه می آمد. او کارش سانسور کردن بود و به نوعی مامور آگاهی بود و به ما می گفت چه مطلبی چاپ شود و چه اخباری چاپ نشود. من حدسم بر این بود که ایشان سواد ندارد، چون مامور آگاهی را صدا می زد تا تیترها را برایش بخواند، بعد دستور سانسور می داد.یادم هست همه از شخصیت محرمعلی خان در تحریریه می ترسیدند. در همان زمان با محرمعلی خان مقداری صمیمی شدم و از او پذیرایی کردم و به او گفتم چرا فقط تیترها را می خواندید؟بعد گفت اعلی حضرت فقط بر روی تیترها حساس است و وقت ندارد مطالب را کامل بخواند. از طرفی دیگر در آخرین روزهای دوران رژیم شاهنشاهی، فردی به نام نیکو خواه به روزنامه می آمد و همه فکر می کردند از دوستان همکاران هست. بعد تحقیق کردم فهمیدم او رابط اصلی اطلاعات و شاه در روزنامه است.
او روایت می کند: یادم هست یک بار مردم بعد از نماز جماعت برای آزادی فلسطین دعا کردند. خاطره ام نیست دکتر سمسار یا آقای طاهری بودند که با اعلم تماس گرفتند و پرسیدند آیا اجازه داریم عکس این نماز را در روزنامه کار کنیم؟. اعلم بعد از یک ساعت تماس گرفت و گفت می توانید عکس را چاپ کنید چون با شاه هماهنگ کرده بود.
این روزنامه نگار پیشکسوت معتقد است در رحمی که با آن آزادی مطبوعات زاییده شده با همان رحم سانسور هم همراه بوده است و به نوعی همزادند. او توضیح می دهد: مثلا اولین روزنامه ای که در کرمان منتشر شد در همان صفحه اول نوشته بود الان نمی توانیم همه حقایق را بگوییم، انشالله در آینده می گوییم. یعنی در همان ابتدا تکلیف خواننده را روشن کرده بود. یا مثلا وقتی تلگراف آمد شاه به وزیر گفته بود نگذارید این وسیله در همه شهرهای ایران باشد و مردم از هم مطلع شوند.
مختاریان با اشاره به حرفه ای بودن خبرنگاران و عکاسان قبل از انقلاب در روزنامه کیهان بیان می کند: یکی از مهم ترین مزایای کار در مطبوعات این است که با افراد بزرگ آشنا می شوید. مثلا شخصا با ذبیح الله منصوری آشنا شدم. شخصیتی که هر وقت برای روزنامه اطلاعات کم می آوردند، منصوری سریع به نوشتن می کرد. من هشت سال کنار خانم صدر دانش و خسرو گلسرخی بودم که بی نظیر بودند. از دیگر نیروهای حرفه ای و بزرگ روزنامه کیهان داریوش اسداللهی بود که ویژگی های عجیبی داشت. او مفسر قوی در حوزه فوتبال بود. آن زمان یعنی ۵۰ سال پیش، از برزیل که ما تلفن نداشتیم برای ما تلکس می کردند و راجع به بازی های جهانی از او سوال می کردند.
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: او افسر شهربانی بود و تنها افسری بود که به سه زبان مسلط بود. تا اینکه یک مطلبی در کیهان ورزشی نوشت و پسر شاه از او انتقاد می کند و شاه او را به کاشان تبعید می کند. از دیگر نیروهای حرفه ای روزنامه کیهان، صادق ثمودی عکاس ما بود. در آن زمان، عکس های دربار تنها توسط عکاس های «کانون خبرنگاران عکاس» در میدان فردوسی تهیه می شد. تنها عکاسی بودند که به مکان های مختلف می رفتند و اجازه ورود به دربار شاه را داشتند و کسی غیر از این افراد را راه نمی دادند. یکبار همه این ها به مرخصی رفته بودند به روزنامه کیهان زنگ زدند و خواستند ما عکس مان را به دربار بفرستیم ما هم اقای ثمودی را فرستادیم. وقتی به آنجا رفته بود سرهنگ دربار به او توضیح داده بود که در را بار می کنیم تعظیم کن و سریع عکس ات را بگیر.
مختاریان با توضیح درباره چگونگی عکس گرفتن از شاه می گوید: ثمودی هم با تعجب گفته بود نیاز به زمان و تنظیم دارم که باز هم به او گفتند فقط سریع عکست را بگیر. آن زمان به عکاس می گفتند که نباید تصویری که از شاه کار می شود با عینک یا تصویر سیاهی باشد که او را کهنسال و پیر نشان دهد به همین خاطر بر روی نحوه عکاسی بسیار حساسیت وجود داشت.
این روزنامه نگار پیشکسوت در ادامه به چالش هایی اشاره می کند که مطبوعات، امروزه با آن مواجهه هستند و می گوید: بحران مهارت، مشکل بزرگی است که در روزنامه هایمان وجود دارد. از طرفی هم در طول این سال ها نیاز سنجی آموزشی انجام ندادیم، مدیر و سردبیر رسانه تربیت نکردیم. حدود چهل سال است که خبری از کتاب های جدید روزنامه نگاری در ایران نیست. در روزنامه ای شاهد مدیر مسئولی بودم که سلیقه ای کار می کرد. مشکل اساسی ما در طی دویست سال روزنامه نگاری؛ خودسانسوری، سانسور سلیقه ای ، دولتی بودن و در نظر نگرفتن منافع ملی بوده است نه مشکل کاغذ و… . شما باید قبول کنید که با آمدن شبکه های اجتماعی، تغییرات رسانه ای سرعت گرفته است. دانشگاه سیدنی چهار واحد برای توییت نویسی در نظر گرفته است چون در توییت نویسی باید خبر نویسی، گزارش نویسی و… بدانید تا بتوانید در ۱۴۰ کلمه حرفتان را بزنید.
او ادامه می دهد: در ۵ سال اخیر وضعیت رسانه ها به اندازه ۵۰۰ سال تغییر کرد. در حال حاضر در هر ثانیه ۱۰ هزار عکس بر روی شبکه اجتماعی اینستاگرام قرار می گیرد، روزانه ۶ میلیارد عکس سلفی در جهان گرفته می شود، ۱۱۰ میلیون آمریکایی در فیس بوک فعالیت می کنند و… . خب بجای اینکه شبکه های اجتماعی را فیلتر کنیم باید قدرتشان را دریابیم و قبول کنیم که شبکه های اجتماعی در همه جای دنیا فعال و قدرتمند هستند. در کره جنوبی روزانه ۲ میلیون و نیم نشریه منتشر می شود، نشنال جئوگرافیک یازده میلیون تیراژ به ۲۲ زبان جهان دارد و… . خب این نشان می دهد که رسانه مکتوب همچنان جذاب و قدرتمند است و افراد دوست دارند با ورق زدن از آن لذت بصری ببرند. می دانید که نشنال جئوگرافیک برای یک گزارش سه صفحه ای ۵۰ هزار عکس می بیند.
مختاریان درباره اینکه مطبوعات ایران قدرتشان را در مقابل شبکه های اجتماعی حفظ کنند، به ارائه راهکار می پردازد و می گوید: جمع کردن مفصل نویسی در مطبوعات، تولید محتوا، توجه به ارزش افزوده در کار، تقویت و تربیت نیروی حرفه ای، اهمیت و توجه به گرافیک و… از مواردی هستند که باید در مطبوعاتمان در نظر بگیریم. روزنامه نگاری در فهم، جسارت و تحول خلاصه می شود. یعنی باید بدانید در کجایید و کجا کار می کنید، چقدر جسارت دارید و می توانید از خطوط قرمز جلوتر بروید و چقدر در خدمت تحول هستید. البته من فکر می کنم روزنامه نگاریمان در این خدمت بوده است. تاکید می کنم، مجله و روزنامه در دنیا برای نقد هستند و نقد به معنی مرور است نه تخریب. یه عبارتی اگر موضوعی را نقد می کنیم یعنی می خواهیم ببینیم نقاط قوت و ضعفش کجایست.
او روایت می کند: وقتی روزنامه ایران راه اندازی شد، دکتر وردی نژاد جناب آقای حسین الهامی را به عنوان سردبیر انتخاب کردند و الهامی گفت که با خبر خداحافظی می کنیم.
مختاریان در ادامه با اشاره به اینکه باید شرایط برای کار نیروهای حرفه ای فراهم باشد، می گوید: من وقتی دانشجوهایم را در شبکه های معاند می بینم خیلی ناراحت می شوم. چون معتقدم این افراد باید در تحریریه های داخل و برای خودمان کار می کردند نه برای دشمن. خب ما هم مقصریم چون باید شرایط کار برایشان ایجاد می کردیم.
او با اشاره به اینکه شبکه های مجازی، روزنامه نگار تربیت نمی کنند و این تحریریه ها هستند که در جریان استاد شاگردی روزنامه نگار تربیت می کنند، می گوید: ژاپن ۸۴ میلیون روزنامه دارد و ۹۹ درصد در تحریریه ها رابطه استاد شاگردی است. چند سال پیش عده ای روزنامه نگار یونانی برای بازدید روزنامه ایران آمده بودند. مدیر مسئول از من خواست تا راهنمایشان کنم. بعد از بازدید روزنامه از من تشکر کردند و پرسیدند، مو سفیدهایتان کجا هستند؟
او ادامه می دهد: با پست نویسی در توییتر، قطعه نویسی در تلگرام و فیلم موبایلی گذاشتن در اینستاگرام روزنامه نگار تربیت نمی شود. روزنامه نگار باید در تحریریه باشد، کار کند، یاد بگیرد و با اخلاق روزنامه نگاری آشنا شود.
مختاریان با اشاره به اهمیت یادگیری ایجاد فضای رسانه ای می گوید: ما در نشریاتمان بلد نیستیم که فضای رسانه ای ایجاد کنیم. هیچ وقت نتوانستیم بگوییم که آمریکایی ها با تحریم هایشان چه جنایت هایی در حق مردم ایران مرتکب شده اند. با مرگ مطبوعات بازنده اول مردم و بعد حکومت است. چون نقد عملکرد سازمانی باعث پویایی و رشد می شود نه تخریبش.
مختاریان معتقد است که هیچکدام از رسانه ها کهنه نمی شوند و می گوید: در سال ۱۳۲۰ رادیو وارد ایران شد. ما از رادیوی زغالی به رادیوی آنالوگ ، از آنالوگ به دیجیتال و بعد به اینترنتی آمدیم. دو هفته پیش موریس جانسون در انگلیس نخست وزیر شد و در رادیوی شماره ۴ صحبت کرد. خب این نشان می دهد رادیو هنوز خیلی قوی است.
مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید.
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید