با ساخت فیلم های کلاسیکی مانند «اوگتسو» (Ugetsu) و «کوایدان» (Kwaidan)، شرایط مدرن ژانر وحشت در سینمای ژاپن از دهه ها قابل قابل پیش بینی بود. بدین ترتیب ژانر وحشت در ژاپن از طریق پرداختن به افسانه های قدیمی شروع به ترساندن مخاطبان خود کرد. به همین دلیل بسیاری از فیلم های این ژانر در ژاپن به ارواح و افسانه های فولکلور در فرهنگ ژاپن مربوط می شود. در واقع ترسی که یک ژاپنی از تماشای یک فیلم ترسناک دریافت می نماید با ترسی که همان فیلم در یک مخاطب آمریکایی ایجاد می کند متفاوت است. با این وجود ترس یک پدیده جهان شمول است و از مسیر لنزهای فرهنگ ژاپنی، می توان دریافت که چه چیزی بیش از همه شهروندان این کشور را می ترساند. با در نظر گرفتن تمامی این مسائل قصد داریم در ادامه این مطلب شما را با ترسناک ترین فیلم های ژاپنی ژانر وحشت آشنا کنیم.
۱۰- علف چای (۲۰۰۱)
اخبار فرهنگ و هنر - همراه با نامزد سابقش، نامی در حال ساخت یک بازی ویدیویی جدید است. او مسئولیت هنری ماجرا را بر عهده داشت و طراحی هایش را بر اساس رویاهایی که اخیرأ در خواب داشته انجام داده است. وقتی که او و نامزد سابقش از یک عمارت متروکه که به یکی از خواب های نامی شبیه است دیدن می کنند، رازهایی در مورد دوران کودکی نامی افشا می شود. فیلم «علف چای» (St. John’s Wort ) فیلمی است که بسیاری از اصول موجود در آن معنای خاصی ندارند. این فیلم یک فیلم ترسناک رویا گونه با فضایی رنگین و جذاب است. داستان فیلم به خوبی ساخته و پراخته نشده اما فضای سوررئال آن دقیقاً همان چیزی است که باعث ترسناک شدن «علق چای» شده است.
۹- کابین (۲۰۰۵)
یک مجری رادیویی مغرور به نام شوگو مجبور می شود مکان اجرای برنامه شبانه اش را به یک ایستگاه رادیویی قدیمی که چند سال پیش یک مجری در آن خودکشی کرده منتقل کند. در حین اجرای برنامه، شوگو تماس هایی عجیب و غریب و ترسناکی از یکی از شنوندگانش دریافت می کند. در طول شب رفته رفته این ابهام ایجاد می شود که آیا تمام این اتفاقات توهمی در درون ذهن شوگو است یا اتفاقی شیطانی و ترسناک در درون استودیو او در واقعیت در حال رخ دادن است. «کابین» یا «استودیو» (The Booth) شاهکاری کمتر شناخته شده است که می توان از آن با عنوان یک طوفان تعلیقی و روانشناختی یاد کرد که بسیار عمیق و موثر است. هنگام تماشای این فیلم باید به تصاویر دقت قابل توجهی داشته باشید تا ترس موجود در آن را به طور کامل درک کنید.
دختر نوجوانی متوجه می شود که در شهر محل زندگی او همه افراد به اشکال و طرح های مارپیچ علاقه ای وسواس گونه پیدا کرده اند. این ماجرا با مشاهده رفتارهای پدر دوست او آغاز می شود که در حال فیلمبرداری از حلزون ها و ماهی های مارپیچ دیده می شود. این علاقه وسواسی رفته رفته مرگبار شده و باعث می گردد که مردم شهر به شکلی عجیب و غریب و فزاینده از بین بروند و در نهایت ماجرا به مرحله بسیار خطرناکی می رسد. فیلم «مارپیچ» (spiral) یا عنوان ژاپنی اش، «Uzumaki»، که بر اساس یک مانگا از جونجی ایتو به همین نام ساخته شده، نمونه ای عالی از ترس تعلیقی و فزاینده است که با گذشت داستان به آن افزوده می شود. همچنین این فیلم پر از کنایه های تلخ و شوک های بصری است. جالب این که قرار است یک اقتباس انیمه چهار قسمتی از این فیلم در سال ۲۰۲۰ منتشر شود.
۷- آب سیاه (۲۰۰۲)
در حالی که ماجرای طلاقش بسیار پیچیده می شود، یک مادر مجبور می شود در میانه این ماجرا همراه با دختر کوچکش به یک آپارتمان قدیمی نقل مکان کند. آن ها در آپارتمان جدیدشان کیف یک بچه دیگر را پیدا کرده اما مدیر ساختمان ادعا می کند که هیچ کودک دیگری در این ساختمان زندگی نمی کند. اما این زن و دخترش بارها دختر بچه ای را می بینند که درون ساختمان در حال پرسه زدن است. هیدئو ناکاتا، کارگردان فیلم «آب سیاه» (Dark Water)، در این اقتباس ترسناک از داستان کوتاه کوجی سوزوکی با نام «آب شناور» (Floating Water) با هنرمندی تمام درام را با وحشت در هم می آمیزد. همانند لکه های آب تیره و ترسناک موجود در سقف آپارتمان شخصیت های اصلی داستان، تنش موجود در داستان رفته رفته بیشتر شده و به شکل فزاینده ای ترسناک می شود.
۶- حلقه (۱۹۹۸)یک گزارشگر در حال تحقیق در مورد مرگ یکی از بستگانش است که به شکل ناگهانی در اثر سکته قلبی درگذشته است. تحقیقات او به یک نوار ویدیویی نفرین شده منتهی می شود. گفته می شود هر کسی که این ویدیو را تماشا کند بعد از ۷ روز خواهد مرد. گزارشگر به این موضوع شک دارد اما وقتی که پسرش به طور تصادفی این ویدیو را تماشا می کند به این افسانه ایمان می آورد. اکنون او در تلاش است تا قبل از این که او و پسرش به سرنوشت مرگبار پیش بینی شده دچار شوند راهی برای از بین بردن این نفرین پیدا کند. تمام فیلم های ترسناک ژاپنی مرتبط با ارواح که بعد از فیلم «حلقه» (The Ring) ساخته شدند سعی داشته اند به نحوی ترس و وحشت بی سابقه موجود در این فیلم ساخته هیدئو ناکاتا را تقلید کنند. برخی از آن ها توانسته اند از این حیث به «حلقه» نزدیک شوند اما اغلب آن ها در ایجاد فضایی چنین ترسناک و پر از وحشت ناکام مانده اند.
۵- خوکچه هندی (۱۹۸۸-۱۹۸۵)
«خوکچه هندی» (Guinea Pig) یک سری فیلم ژاپنی است که مولفه عمده به کار رفته در آن ها وحشت بدنی است. اگر چه این فیلم ها کاملاً داستانی و ساختگی هستند اما بسیاری آن ها را با فیلم های واقعی اشتباه گرفته اند. ماجرا در اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد زمانی که چارلی شین، بازیگر معروف هالیوود، پلیس را در جریان فیلمی قرار داد که به نظر او از یک سری قتل واقعی گرفته شده است. اما چیزی که در واقع او تماشا کرده بود یک فیلم ترسناک ژاپنی به نام «خوکچه هندی» بود و بعد از آن بود که سازندگان این فیلم مجبور شدند ثابت کنند که داستان فیلم های این مجموعه کاملاً ساختگی است. حتی یکی از این فیلم ها نیز در خانه تسوتومو میازاکی، قاتل سریالی معروف ژاپن، نیز پیدا شد. فیلم های «خوکچه هندی» بخشی نفرت انگیز و بخشی بسیار هنری دارند. این فیلم ها مناسب هر کسی نیستند، حتی در ژاپن و تماشا کردن آن ها نیز ساده نیست. فقط بدانید که در این فیلم باید انتظار خونریزی و کشتار بی سابقه ای را داشته باشید که ممکن است نمونه اش را تاکنون ندیده باشید.
۴- خانه دوست داشتنی (۱۹۸۹)
تیم تولید یک فیلم با یک نقاش گوشه گیر در عمارتش دیدار می کنند. هدف آن ها بررسی آثار هنری او و ساختن فیلمی مستند از روی آن هاست. در طی ملاقاتشان، آن ها با یک سری اتفاقات غیرطبیعی مواجه می شوند که رازهایی تاریک در مورد نقاش مذکور در خود دارند. «خانه دوست داشتنی» (Sweet Home) همراه با یک بازی ویدیویی به همین نام منتشر شد که بسیاری آن را الهام بخش بازی های کامپیوتری معروفی مانند Resident Evil می دانند. علاوه بر مولفه های آشنای مربوط به ارواح و تسخیر شدن توسط آنان، این فیلم از افکت های کابردی بسیار باکیفیتی برخوردار است که تماشای آن را جذاب می سازد.
۳- آبی بی نقص (۱۹۹۷)
وقتی میما گروه موسیقی پاپ را ترک می کند، تصمیم می گیرد وارد دنیای بازیگری شود و همه احساس هیجان انگیزی به این تصمیم دارند. در این میان تنها یکی از طرفداران دیوانه اوست که این حرکت میما را خیانت به خود تلقی می کند. در این اثنا میامی در واکنش به فضای کاری جدیدش دار فروپاشی روحی می شود. در ابتدا «آبی بی نقص» (Perfect Blue) قرار بود یک فیلم لایو اکشن باشد. بدون توجه به محمل، ساتوشی کان فقید در اولین فیلم خود کاری خارق العاده انجام داد. در این فیلم عناصر و تریلرهایی روانشناختی وجود دارد که حتی دیوید لینچ را نیز به حسادت وا می دارد.
۲- دام مرده شرور (۱۹۸۸)
مجری یک برنامه تلویزیونی یک نوار ویدیویی دریافت می کند که ممکن است فیلمی واقعی از یک جنایت باشد. از این رو شبکه تلویزیونی که این مجری برای آن کار می کند، او و گروهی دیگر را به کارخانه متروکه ای که فیلم مذکور در آن گرفته شده می فرستد. در مسیر تحقیقاتشان، مجری و همراهان او یک به یک توسط یک دیوانه قاتل شکار می شوند. «دام مرده شرور» (Evil Dead Trap) یک فیلم متفاوت و ترسناک است که به خاطر سبک پر از وحشت، کارگردانی هوشمندانه و شخصیت اصلی فراموش نشدنی اش یکی از به یادماندنی ترین فیلم های ترسناک ژاپنی بوده است. اگر چه قسمت پایانی (بخش نتیجه گیری و افشا شدن واقعیت) این فیلم اسلشر چندان راضی کننده نیست اما دو بخش دیگر آن بسیار جذاب بوده و شما را در ترس و استرس غرق خواهند کرد. همچنین باید بدانید که دو دنباله نیز از این فیلم ساخته شده است.
۱- نفرین (۲۰۰۵)
وقتی که یک کارشناس مسائل ماوراءالطبیعه بعد از تحقیق در مورد یک موجود شیطانی افسانه ای ژاپنی به نام کاگوباتا مفقود می شود، تصاویر ویدیویی ضبط شده توسط وی جمع آوری شده و کنار هم قرار داده می شود. کوجی شیرائیشی کارگردانی است که با ژانر وحشت فولکلور و محمل واقعیت دروغین آشنایی کامل دارد. بدون شک بهترین فیلم او در این زمینه «نفرین» (Noroi: The Curse) است که یک فیلم ترسناک شبه مستند است که علیرغم سردرگمی در داستان، هم ساخت آن برای کارگردان دشوار بوده و هم تماشای آن برای مخاطبان. دیگر فیلم های ترسناک او در ژانر «ویدیو پیدا شده» مانند «شیروم» (Shirome) و «فرقه» (Cult) نیز در همین سبک خاص او ساخته شده که پر از جامپ اسکرهای ترسناک هستند.