ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013


ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013

گروه بین‌الملل ــ ضعف اقتصاد به دلیل نفوذ عناصر ارتش و وابستگان حکومت، تشدید فضای بسته سیاسی و حقوق بشری و اقدام سیسی در ساخت کاخ‌های مجلل با وجود وضعیت بد معیشتی از دلایل شکل‌گیری اعتراضات اخیر مصر بود، اما این تظاهرات‌ها به دلیل نداشتن رهبری قدرتمند و منسجم تداوم نیافت.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013

مردم مصر برای نخستین بار پس از اعتراضات سال 2013، 29 شهریورماه امسال،‌ بار دیگر به میدان «التحریر» قاهره آمده و با برگزاری تظاهراتی خواستار برکناری «عبدالفتاح السیسی»، رئیس‌جمهور کنونی مصر شدند.

اعتراضات در مصر پس از آن آغاز شد که فردی به نام «محمد علی»، تاجر و هنرپیشه مصری که گفته است سال‌ها با ارتش مصر همکاری کرده و اکنون در اسپانیا به سر می‌برد، ویدئوهایی از ساخت کاخ‌های بزرگ ریاست‌جمهوری و فساد درون ارتش و خانواده سیسی منتشر و طی فراخوانی مردم را به تظاهرات گسترده دعوت کرد.

این تظاهرات از میدان التحریر، در مرکز شهر قاهره آغاز شد و چند روز هم به صورت پراکنده در برخی از شهرهای این کشور ادامه داشت. افراد شرکت‌کننده در این اعتراضات، با شعار علیه دولت و شخص سیسی، خواهان برکناری وی از قدرت شدند و علی‌رغم اینکه حدود یک هفته به صورت پراکنده ادامه داشت و با وجود این که برخی احزاب سیاسی همچون الاستقلال، سوسیال دمکرات و... از آن‌ها حمایت کردند، اما به دلیل نداشتن رهبری منسجم و قدرتمند تداوم نیافت و در نهایت سیسی با دعوت از طرفداران خود برای برپایی تجمع، به این اعتراضات پایان داد.

در همین راستا، خبرگزاری ایکنا با هدف بررسی آخرین تحولات مصر و ریشه‌یابی اعتراضات اخیر و همچنین، آخرین وضعیت سیاسی و اقتصادی این کشور نشستی با عنوان «ریشه‌یابی اعتراضات اخیر مصر و دلایل کاهش محبوبیت سیسی» در محل خبرگزاری برگزار کرد. در این نشست «مجتبی امانی»، کارشناس مسائل مصر و رئیس پیشین دفتر حفاظت از منافع ایران در قاهره و «سید عبدالامیر نبوی»، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل مصر و شمال آفریقا به بیان دیدگاه‌ها و تحلیل‌های خود در این زمینه پرداختند که مشروح این نشست در ادامه می‌آید:

ایکنا ــ برای نخستین بار پس از سال 2013 و سقوط محمد مرسی، شاهد تظاهرات مردم مصر در خیابان‌ها علیه عبدالفتاح سیسی بودیم. ریشه این اعتراضات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مجتبی امانی: قطعاً نه می‌توان از کنار برگزاری چنین تظاهراتی به سادگی گذشت و نه می‌توان آن را پیچیده تلقی کرد و اثرات آن را دراز مدت دانست. مسائلی که در جامعه مصر وجود دارد، مجموعه‌ای از مسائل سیاسی، اقتصادی و وضعیت روحی و روانی مردم این کشور ناشی از سرخوردگی در طی سالیان اخیر است و زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز دارد.

تظاهرات اخیر در پی فراخوان «محمد علی» که از او به عنوان هنرپیشه یاد کرده‌اند برگزار شد. او ظاهراً صبغه چندانی در این اعتراضات ندارد و از او به عنوان پیمانکار پروژه‌های ارتش نام برده‌‌اند. محور سخنان او نیز اعتراض به ساختن قصری توسط ژنرال سیسی است که می‌خواستند از آن موجی ایجاد کنند.


البته ما در تظاهرات مصر در سال 2013 (1392 شمسی) شاهد بودیم که در پی سقوط مرسی به دست سیسی، اعتراضات شدید خیابانی به تحصن در دو میدان مهم مصر (میدان رابعه عدویه در قاهره و میدان النهضه در جیزه) کشیده شد. آنها در این دو میدان تجمع کرده و به نفع مرسی شعار می‌دادند. اما تقریباً پس از گذشت 40 روز از این تحصن، ارتش مصر به این دو تجمع حمله کرد و کشتار زیادی به راه انداخت.

در این حمله بنابر برخی آمارها هزاران نفر کشته شدند. به‌ طوری که آمارهای اخوانی‌ها حاکی از 6 هزار کشته در این حملات است، اما آمار رسمی وزارت بهداشت مصر چیزی نزدیک به 3 هزار کشته را گزارش کرده بود.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013مجتبی امانی، رئیس پیشین دفتر حفاظت از منافع ایران در مصر
پس از آن کشتار، دستگیری سران اخوان‌المسلمین آغاز شد، به گونه‌ای که اکنون حدود 60 هزار زندانی، مربوط به حوادث آن زمان، در زندان‌های مصر به سر می‌برند.

براساس اظهارات طرفداران مرسی که بیشتر آنها طیف اسلام‌گرا و اسلام‌خواه مردم مصر هستند، شکنجه‌ها، کشتارها، برخوردهای شدید و فشارهای زیادی بر طرفداران مرسی وارد می‌آمد. لذا این اقدامات به‌عنوان مجموعه‌ای از فشارهای اجتماعی، هر لحظه ممکن بود سر باز کند و تبدیل به تظاهرات اخیر شود.

به هرحال روشن است که شخص محمدعلی، قدرت و توانایی استمرار این تظاهرات را ندارد، مگر آن‌که با توجه به فضای کنونی، گروه‌های دیگر به ویژه اخوانی‌ها با کارهای تشکیلاتی بتوانند این فشار را افزایش دهند و در نتیجه به تحول سیاسی در مصر منجر شود.

تاکنون علی‌رغم تلاش طرفداران اخوان‌المسلمین و حامیان مرسی - با توجه به این‌که طرفداران مرسی جامعه گسترده‌تری از طرفداران اخوان‌المسلمین را تشکیل می‌دهند - چنین امری محقق نشده و آن‌ها نتوانسته‌اند به این موضوع دست پیدا کنند.

به هرحال پس از مرداد 92 تا ماه گذشته که این تظاهرات برگزار شد، هیچ تظاهراتی علیه سیسی وجود نداشت و این اعتراضات، پس از سرکوب تظاهرات سال 92، برای نخستین بار است که برگزار می‌شود.

در عین حال باید توجه داشت که قطعاً کسانی که به خیابان‌ها آمدند، خواسته‌های مشخص سیاسی نداشته‌اند. درست است که شعارهایی علیه سیسی داده‌اند، اما برخی از این اعتراضات هم ناشی از فضایی بود که در میان مردم مصر به خصوص جوان‌ها حاکم بود و مربوط به تظاهرات بعد از مسابقات فوتبال بود که همیشه در مصر معمول است. از این رو محمدعلی توانست این شعارها را علیه سیسی به کار گیرد، اما به نظر می‌رسد موجی که ایجاد شد، ضعیف بود و قدرت موج‌سازی هم در طرفداران مرسی نتوانست به آن استقرار بدهد.

ایکنا ــ برخی کارشناسان بر این باورند که سیسی پس از روی کار آمدن در سال 2013 میلادی دستاوردهایی در حوزه اقتصادی داشته؛ اما این دستاوردها به نفع افراد فقیر نبوده است. به نظر شما، ریشه این اعتراضات اخیر اقتصادی و معیشتی بود یا در اعتراض به فضای بسته سیاسی، نقض حقوق بشر و آزادی‌های اجتماعی در این کشور انجام شد؟

سیدعبدالامیر نبوی: این اعتراضات را می‌توان به تنهایی مطالعه و ریشه‌‌‌یابی کرد، اما اگر آن را در متن مسائل اقتصادی و سیاسی مصر قرار ندهیم نمی‌توانیم درک بهتری از ریشه‌ها و سمت و سوی آینده آن به دست آوریم.

مشکلات اقتصادی مصر مشکلات جدیدی نیست. یک جمله تاریخی وجود دارد که گفته می‌شود «اقتصاد مصر حدود یک قرن است که بر لبه پرتگاه ایستاده است». وضعیت اقتصادی مصر هیچ‌گاه به سامان نبوده است، به خصوص پس از دوره جمال عبدالناصر و دولتی‌شدن بسیاری از امور.

پس از آن، در دوره سادات و دوره مبارک هم تلاش‌هایی برای کاهش تصدی‌گری دولت و خصوصی‌سازی صورت گرفت، اما موفقیت‌آمیز نبود و با فساد اقتصادی ریشه‌دار در مصر گره خورد، یعنی همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، خصوصی‌سازی تبدیل به اختصاصی‌سازی شد و عملا تأثیر مهمی بر زندگی اقتصادی و معیشتی آن کشورها از جمله مصر باقی نگذاشت.

سیسی پس از روی کار آمدن، شعارها و وعده‌های بسیار زیادی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مطرح کرد. اقدامات متنوع و مهمی هم صورت گرفت اما اگر بخواهیم به آن اقدامات اکتفا کنیم نمی‌توانیم دلایل اعتراضات و نارضایتی‌ها را درک کنیم.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013سیدعبدالامیر نبوی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل مصر و شمال آفریقا
اقداماتی چون تأسیس خط دوم کانال سوئز که اقدام بسیار مهمی بود؛ همکاری مصر با مسکو برای ساخت یک نیروگاه هسته‌ای با سرمایه‌گذاری مستقیم روس‌ها؛ افزایش اکتشافات گازی در سال‌های اخیر به خصوص پس از روی کار آمدن دولت سیسی که بسیار موفقیت‌آمیز بوده است. همچنین تأسیس پایتخت جدید در شرق قاهره که مهمترین پروژه‌ای است که در حال حاضر در دستور کار قرار دارد و گفته می‌شود باید حداقل 45 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم برای آن صورت بگیرد.

اگر به این فهرست اکتفا کنیم به نظر می‌آید همه چیز بر وفق مراد است و هیچ مشکلی وجود ندارد، اما دقیقا نقطه ضعف و اصل مشکلات همین‌جاست. زیرا اقتصاد مصر محل دخالت و نفوذ ارتش، نیروهای امنیتی و تعدادی از وابستگان به حکومت است، دقیقا مانند دوره مبارک. لذا این فساد اقتصادی سبب شده است در عین این‌که به ظاهر اقداماتی باشکوه و فعالیت‌های مهم اقتصادی صورت می‌گیرد، اما تأثیر چندانی بر روی وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نگذارد.

برای مثال، سه سال پیش دولت مصر 12 میلیارد دلار وام گرفت و تعهد داد تا برای کسری بودجه و افزایش رشد اقتصادی، چاره‌ای بیندیشد. نخستین ایده‌ای هم که همیشه به ذهن می‌رسد، کاهش یارانه‌ها است. لذا از 3 سال پیش نرخ پوند مصری 50 درصد کاهش یافت و یارانه‌های حمل و نقل، آب و برق، از سال 2018 کاهش شدیدی پیدا کرد.

این امر سبب شد که طبق آمار رسمی، تعداد افراد زیر خط فقر افزایش پیدا کند. به طوری که اکنون بر اساس آمارهای جهانی، حداقل یک‌ سوم مردم مصر زیر خط فقر هستند.

اگر به آمار اقتصادی رسمی موجود اکتفا کنیم، وضعیت اقتصاد مصر و رشد آن خوب است و تورم و بیکاری کاهش پیدا می‌کند. اما اگر به آمارهای جهانی و واقعیت‌های معیشتی دقت کنیم‌ می‌بینیم که همان مشکل کلاسیک اقتصاد‌ خاورمیانه‌ای بروز پیدا می‌کند.

در مصر میزان درآمد خارجی کافی است، اما توزیع درآمد خوب و مناسب نیست به این‌ دلیل که خصوصی‌سازی واقعی نبوده است.


این نکته به مسائل سیاسی و حقوق بشری گره می‌خورد. ناامیدی مردم و وخامت اوضاع سیاسی باعث شده‌ است که اکنون دست‌کم 60 هزار زندانی سیاسی در زندان‌های مصر به سر ببرند.

در اوایل سال جاری میلادی نیز اعتراض رئیس‌جمهور فرانسه نسبت به اوضاع حقوق بشر و زندانیان سیاسی در مصر را شاهد بودیم.

ایکنا ــ مصر یکی از کشورهای تأثیرگذار در جهان اسلام است. روابط مصر با اسرائیل پس از روی کار آمدن سیسی چگونه بوده است و رویکرد مردم مصر نسبت به موضع دولت این کشور در قبال اسرائیل به چه شکل است؟

مجتبی امانی: در مصر، رژیم صهیونیستی به دلیل مجموعه‌ای از مؤلفه‌های نفرت از جمله جنگ، تبعیض نژادی علیه فلسطینیان و اشغالگری، مورد تنفر شدید مردم قرار دارد. همه این مؤلفه‌ها باعث شده که مردم مصر از اسرائیل به شکل تمام عیار نفرت داشته باشند.

البته نفرت مردم مصر از آمریکا و عربستان سعودی هم در مرتبه‌ بعد قرار دارد. آمریکایی‌ها به علت حمایت از نظام‌های سادات، مبارک و سیسی مورد نفرت مردم مصر هستند و همچنین نخبگان این کشور، آمریکا را مسبب عقب افتادگی‌ در مصر می‌دانند.

سعودی‌ها هم به علت نگاه متکبرانه‌ای که به مردم مصر دارند مورد نفرت مردم مصر قرار دارند. زیرا نزدیک به یک و نیم میلیون کارگر مصری در عربستان سعودی زندگی می‌کنند که همواره پیام نفرت خود از سعودی‌ها و رفتار بد آنها با کارگران مصری را به داخل کشورشان منتقل می‌کنند.

لذا این مسئله کاملاً روشن است که به سفارتخانه‌های آمریکا، عربستان و اسرائیل در مصر حمله شود. از این رو مردم عادی مصر در جریان انقلاب این کشور، سفارت اسرائیل را اشغال کردند و تجهیزات آن را بیرون ریختند؛ اما تخریب سفارت آمریکا به علت دژی که آمریکایی‌ها ایجاد کرده بودند ممکن نبود. لذا تظاهرات بسیاری علیه آنها برپا شد.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013
در خصوص دیدگاه مردم مصر به صهیونیست‌ها نیز می‌توان به قرارداد «کمپ دیوید» اشاره کرد. در قرارداد کمپ دیوید یک تلاش چند ده ساله‌ انجام شده تا ذهن مردم مصر را به این سو رهنمون کنند که قرارداد مذکور باعث بازگرداندن صحرای سینا به مصر شده و مصر سرزمین خود را از طریق این قرارداد به دست آورده است، لذا این قرارداد باید مورد حمایت قرار گیرد.

این نظر، با نگاه ما و حتی نگاه‌ سایر کشورهای عربی نسبت به قرارداد کمپ دیوید متفاوت است، در عین حال مردم مصر و حتی اعضای دولت بر این باورند که قرارداد کمپ دیوید یک قرارداد برای برقراری آتش‌بس بود، حتی برخی از آنها عقیده ندارند که این قرارداد برای ترک مخاصمه بود بلکه می‌گویند این دشمنی هنوز وجود دارد.

فراتر از آن مسئله‌ای به نام عادی‌سازی روابط وجود دارد که صهیونیست‌ها از مدخل قرارداد کمپ دیوید می‌خواستند به این هدف برسند. هم انور سادات (در درجه پایین‌تر) و هم مبارک - با وجود اینکه مهره آمریکایی‌ها بود - جلوی این قضیه می‌ایستادند. یعنی قائل بودند که ما عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی نداریم. عادی‌سازی به این معناست که اتباع دو طرف آزادانه سفر کنند، نگاه امنیتی وجود نداشته نباشد، تجارت آزاد باشد و نفرت عمومی وجود نداشته باشد.

این حالت در مصر هیچ‌گاه محقق نمی‌شد. مبارک نیز به دلایل خاص خودش آن را نمی‌پذیرفت، زیرا او با بدنه ارتشی کار می‌کرد که این ارتش با صهیونیست‌ها جنگیده‌ بودند. لذا نمی‌‌توانست موضعی غیر از این داشته باشد. یعنی همان نفرت فراگیر از رژیم صهیونیستی بر موضع مبارک نیز تأثیر گذاشته بود.

حتی همچنان شاهد هستیم که دیوار‌های مصر و نمایشگاه جنگ این کشور، مظاهر نفرت مردم از صهیونیست‌ها را به نمایش می‌گذارد. بر در و دیوار مصر صحنه‌های جنگ با رژیم صهیونیستی به نمایش گذاشته شده است؛ و این به معنای آن است که مصر نمی‌خواهد روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی‌سازی کند.

اما هرقدر مصر از لحاظ اقتصادی و سیاسی ضعیف‌تر می‌شود، آمریکایی‌ها این کشور را بیشتر به سمت رژیم صهیونیستی سوق می‌دهند. یعنی سیاستی که آمریکایی‌ها دنبال می‌کنند، آن است که مصر به سمت اسرائیل کشیده شود، بنابراین مصرِ سیسی بسیار ضعیف‌تر از مصرِ مبارک است و سیسی مجبور است در این زمینه به اسرائیلی‌ها و سعودی‌ها امتیاز بدهد.

از جمله این امتیازات، واگذاری جزایر «تیران و صنافیر» به عربستان سعودی است. این جزایر در واقع محل اختلاف مرزی با سعودی‌ها بود و در قرارداد کمپ دیوید هم مورد اشاره قرار گرفته است. بنابراین بر اساس قرارداد کمپ دیوید، حتی نظام مصر نمی‌تواند در این جزایر نیروی نظامی داشته باشد.

خباثتی که در این جریان مشاهده شد، آن بود که مصر به ظاهر با واگذاری این جزایر به سعودی‌ها، یک امتیاز به آنها داد اما سعودی‌ها اکنون یکی از طرف‌های قرارداد کمپ دیوید شده‌اند و پوششی ظاهری برای آنها ایجاد شده است تا با صهیونیست‌ها ارتباط داشته باشند.

درهرحال آنچه رژیم صهیونیستی از مصر انتظار دارد عادی‌سازی روابط است که هنوز اتفاق نیفتاده است. اما جهت گیری آمریکایی‌ها برای مبارک و سیسی آن بود که بتوانند مصر را مجبور کنند تا در نقشه‌های خاورمیانه‌ای آنها و تبدیل شدن رژیم صهیونیستی به قدرتِ برتر در منطقه همراهی کند.

این درحالی است که مبارک در عین وابستگی‌اش به آمریکا کمتر در این زمینه همکاری می‌کرد. اما سیسی به دلیل ضعف ناشی از مسائل اقتصادی و سیاسی مجبور است که بیش از مبارک همراهی کند؛ که این مسئله هم موضوع خطرناکی است.

ایکنا ــ برخی احزاب مصری مانند حزب الاستقلال، سوسیال دموکرات و سوسیالیست‌های انقلابی از تظاهرات‌های اخیر مصر حمایت کردند، آیا این تظاهرات را می‌توان مقدمه‌ای برای کاهش محبوبیت سیسی و صف‌بندی برخی جناح‌ها و احزاب مصر علیه سیسی دانست؟

سیدعبدالامیر نبوی: می‌توان گفت، این اعتراضات، بیشتر نشانه کاهش محبوبیت است تا اینکه موجب کاهش محبوبیت باشد. اما نکته مهمتر از کاهش محبوبیت سیسی این است که به دلیل بسته شدن فضای سیاسی مصر به‌ویژه بعد از سال 2013 و سرکوب وسیع مخالفان و حتی منتقدان، امکان این‌که این اعتراضات چارچوب و جهتی پیدا کند، کم شد.

پس از سال 2013 فقط اخوان‌المسلمین نبود که سرکوب و محدود شد، بلکه عملا هرگونه فعالیت سیاسی که ممکن بود سمت و سوی منتقدانه نسبت به حکومت پیدا کند، یا دستگیر یا محدود شدند یا به آنها هشدار داده شد. لذا عملا احزاب یا گروه‌های مهم سیاسی که بتوانند اعتراضات و نارضایتی‌ها را سمت و سو بدهند و با یک ساختار مستحکم حزبی پیش ببرند و به نتیجه برسانند وجود نداشت و درحال حاضر نیز وجود ندارد. لذا بسته بودن فضای سیاسی به این مسئله کمک کرده که بسیاری از اعتراضات عمیق‌تر و گسترده‌‌‌تر نشود.

شانسی که حکومت مصر آورده، این است که افراد یا گروه‌های دارای شهرت و مقبولیت عام و دارای سابقه سیاسی بسیار روشن که بتوانند این اعتراضات را پیش ببرند و به نتیجه برسانند، در برابرش وجود ندارد.

مهمترین گروه در تاریخ مصر اخوان‌المسلمین است، اما می‌دانیم که امروزه کمرِ اخوان‌المسلمین در داخل مصر شکسته است و بسیاری از فعالان رده پایین آن هم دستگیر شده‌اند. لذا حمایت‌های برخی از این احزاب می‌تواند اعتراضات را کمی پیش ببرد، اما باعث به نتیجه رساندن و عمیق‌تر شدن نخواهد بود.

بسیاری از این احزاب توانایی راهبری اعتراضات سیاسی و اقتصادی را در مصر فعلی ندارند و نیروهای امنیتی هرگونه فعالیت منتقدانه حتی در سطح روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویس‌ها را شدیداً محدود می‌کنند و اجازه عمیق‌تر شدن اعتراضات و سازماندهی آن‌ها را نمی‌دهند.

ایکنا ــ همان طور که می‌دانید ما روابط دیپلماتیک و سیاسی با مصر نداریم. نخبگان سیاسی و دانشگاهیان مصر چه دیدگاهی نسبت به این عدم رابطه دارند؟ و آیا خواهان توسعه تعاملات ایران و مصر هستند؟ آیا در این زمینه فشارهایی به دولت مصر وارد می‌شود؟

مجتبی امانی: ما مفاهیمی چون محبوبیت داریم، و خواهان رابطه بودن با ایران و یا ضد ایران بودن، همه و همه تابعی از تبلیغات است. قطعا اگر یک مجموعه نظام‌مند تبلیغاتی و رسانه‌ای بخواهد این موضوع را در کشوری جا بیندازد، لااقل در مصر که رسانه‌ها یکی از پایه‌های مهم «دولت عمیق» مصر هستند و سیاست‌های این دولت عمیق را در جامعه اجرا می‌کنند، مؤثر خواهند بود.

دولت عمیق در مصر شاید قوی‌ترین دولت عمیق در منطقه باشد. در بسیاری از کشورهای عربی دولت عمیق وجود دارد اما مصر مجموعه‌ای از مؤسساتی چون ارتش، پلیس، نیروی امنیتی، اقتصاد، رسانه، قوه قضائیه و نهاد دینی را دارد که همه این‌ها نظرات و طراحی‌های آن دولت عمیق را اجرا می‌کنند.

بنابراین همین رسانه‌ها می‌توانند با پول سرمایه‌داران نظام مبارک، محبوبیتی برای سیسی بیافریند و نفرتی هم برای مرسی. و اگر این جریان به عکس شود تأثیرات خود را خواهد داشت.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013
لذا این‌که مردم مصر تا چه حد می‌توانند رابطه با ایران را تأیید کنند بحثی است که در سطح مردمی وجود دارد و هرچه به سطح عوام نزدیک می‌شویم تأثیرات قوی‌تر و گسترده‌تر است.
در زمان مبارک به هیچ ایرانی اجازه نمی‌دادند به مصر سفر کند و برای مصری‌هایی که به ایران می‌آمدند هم ممانعت ایجاد می‌کردند، اما پس از انقلاب مصر که به سقوط مبارک منتهی شد، ما تلاش کردیم فاصله 30 ساله‌ای که نظام مبارک ایجاد کرده را از بین ببریم. همچنین سعی کردیم نگاه منفی نسبت به ایران که در زمان سادات، با مسائلی مثل جنگ و تهاجم تبلیغاتی علیه ایران و امپراطوری رسانه‌ای صهیونیست‌ها به وجود آمده بود را برطرف کنیم. لذا تصمیم گرفتیم تعدادی از نخبگان مصری را به ایران بیاوریم.

در خرداد 1390 (سه ماه بعد از انقلاب مصر) سفر این هیئت‌ها به ایران آغاز شد و تا چند ماه بعد از سقوط مرسی ادامه یافت، اما پس از روی کار آمدن سیسی، ممانعت سفر مصری‌ها به ایران به طور کامل به اجرا درآمد. از این رو در حال حاضر هیچ مصری نمی‌تواند به ایران سفر کند.

در زمان مبارک برخی از قاریان قرآن یا بازرگانان اجازه سفر به ایران را داشتند. اما در دوره انقلاب مصر به علت این‌که هنوز دولت عمیق حاکم بود، علی‌رغم وجود مرسی، دولت عمیق تصمیم می‌گرفت که چه کسی از کشور خارج شود و چه کسی وارد شود. مرسی قدرت نداشت که مثل گذشته از سفر مصری‌ها به ایران ممانعت کند، اما این قدرت را داشت که به ایرانی‌ها ویزا ندهد.

بنابراین در دوره انقلاب مصر، جز سفرهای رسمی و دیپلماتیک، این ممنوعیت را در مورد مردم عادی شاهد بودیم. اما با این حال تقریبا 1700 نفر از افرادی که دسترسی رسانه‌ای داشتند از جمله مقاله‌نویس‌ها، در طول این چند سال به ایران آمدند و این سفرها تاثیر بسیار خوبی در تغییر فهم نخبگان مصری داشت. ما حدود 5 گروه خبرنگاری 30-40 نفره را از مصر به ایران آوردیم و مجموعه این اقدامات باعث تغییر نگرش در مردم مصر نسبت به ایران شد.

اما همه این تغییر نگرش‌ها اکنون با دو سد عمده مواجه است: یکی سد تبلیغات که در اختیار دولت عمیق است و دیگری سطح تصمیم‌گیری درباره روابط سیاسی دو کشور که باز هم در اختیار دولت عمیق است.

آن فهم اکنون تصحیح شده است و حتی در خود شخص مرسی هم تأثیر گذاشت، زیرا 6 ماه اول انتخابش به عنوان ریاست جمهوری، با 6 ماهه دوم متفاوت بود. مرسی در 6 ماه دوم تلاش‌هایی برای بسط روابط با ایران انجام داد.

بنابراین سطح روابط تا به‌حال در سطح دفتر حفاظت منافع است و در این چارچوب به همین شکل ادامه دارد؛ اما از لحاظ همکاری، با تغییرات محسوسی روبرو است. با این وجود، حتی در زمان مرسی که سفر رؤسای جمهور دو کشور ایران و مصر انجام شد، این تغییرات نتوانست بر خواست دولت عمیق غلبه کند و منجر به برقراری رابطه شود.

ایکنا ــ با توجه به این‌که در مصر گروه‌های سلفی و تندرو وجود دارند، جایگاه شیعیان در جامعه مصر به خصوص در مناصب دولتی در چه وضعیتی است؟

مجتبی امانی: در مصر به طور کلی شیعه بودن جرم است. به خصوص شیعه‌ای که روابط خارجی داشته باشد، یعنی به عراق، ایران و ... سفر کند.

تعداد شیعیان در مصر مجهول است و این مجهول بودن به دو عامل بستگی دارد: یکی جرم بودن این عقیده و دوم به این دلیل که مصری‌ها، مردمی متسامح هستند و عشق به اهل بیت(ع) در میان اهل سنت نیز امکان بروز دارد؛ مکان‌های زیارتی مربوط به اهل بیت(ع) مثل رأس الحسین، مقام حضرت زینب(س)، مقام حضرت نفیسه و ... در مصر موجود است و مردم سنی مذهب به این اماکن زیارتی رفته و ابراز احساسات می‌کنند، بنابراین در مصر نمی‌توانیم خط واضحی بین شیعه و سنی ترسیم کنیم.

من حتی یکی از پیروان اهل سنت را مشاهده کردم که مواضع سیاسی‌اش درباره تاریخ اسلام به عقیده شیعه نزدیک بود. اهل سنت مصر در زیارت اهل بیت(ع) و توسل و طلب شفاعت و بوسیدن ضریح، که در نظر برخی از فرقه‌های تکفیری و سلفی کفر محسوب می‌شود، نگاه نزدیکی به شیعه دارند.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013
بنابراین ما در مورد مذهب، یک محیط خاکستری در مصر داریم، به طوری که برخی مردم این کشور می‌گویند ما مذهب خاصی نداریم، ما مسلمانیم و به اهل بیت(ع) احترام می‌گذاریم.

حتی سلفی‌ها که ظاهرا بسیار ضد شیعه هستند، هیچ‌گاه معاویه را به عنوان خلیفه قبول ندارند. حتی اگر بعضی از آنها معاویه را قبول داشته باشند اما تقریباً 99 درصد اهل‌سنت یزید را به عنوان خلیفه نمی‌شناسند و او را غاصب می‌دانند و اعتقاد دارند که بعد از حضرت علی (ع) هرچند به واسطه صلح معاویه با امام حسن (ع)، ممکن بود دوره معاویه مشروعیت داشته باشد، اما معاویه این حق را نداشت که یزید را جانشین خود معرفی کند.

به هرحال ما نمی‌توانیم درصد شیعیان و میزان مناصب حکومتی آنها بیان کنیم، زیرا چه بسا کسانی که شیعه بودن خود را کتمان می‌کنند و چه بسا کسانی که در رفتار و کردار و عقیده به شیعه بسیار نزدیک هستند و زمانی که از آنها سوال می‌شود، می‌گویند «من سنی هستم».

ایکنا ــ سازمان عفو بین‌الملل، مصر را بزرگترین زندان مخالفان توصیف کرده است، اما با این وجود انتقاداتی که علیه دولت سیسی مطرح می‌شود، بیشتر از سوی نهادهای حقوقی است، چرا در سطح مجامع بین‌المللی همچون شورای امنیت و سازمان ملل، فشارهایی ضد حکومت سیسی اعمال نمی‌شود؟

سیدعبدالامیر نبوی: مصر یکی از کشورهایی است که وضعیت حقوق بشر در آن وخیم است، اما این تنها مصر نیست که این‌گونه است، در چین و ترکیه هم تعداد زیادی روزنامه‌نگار در زندان به سر می‌برند.

این مسئله به معادلات بین‌المللی و وضعیت منطقه مربوط می‌شود. بسیاری از نیروهای فرامنطقه‌ای به روابط مصر و اسرائیل و همچنین به وضعیت بی‌ثبات لیبی و سودان نگاه می‌کنند. لذا سعی می‌کنند دست‌کم مصر به‌عنوان یکی از پایگاه‌های استراتژیک در این منطقه باقی بماند. این تنها سیاست غرب نیست، بلکه سیاست چین و روسیه هم در حال حاضر همین است که مصر با توجه به وضعیت سودان و لیبی و حتی خطراتی که تونس را تهدید می‌کند، به‌عنوان یک پایگاه امن در منطقه باقی بماند.

ما حتی شاهد بودیم که پس از این اعتراضات، ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که این وضعیت، مربوط به مسائل داخلی مصر است.

پنج روز پیش از این اعتراضات هم به رغم این‌که فراخوان‌های اولیه اعلام شده‌ بود، یکی از وزرای دولت انگلیس برای گسترش همکاری‌های اقتصادی، از قاهره دیدار کرد و در خلال این دیدار نه بحثی در مورد این‌که به زودی اعتراضی خواهد شد صورت گرفت و نه حتی بحثی در مورد شرایط اقتصادی و وضعیت نامناسب مصر مطرح شد؛ البته انگلیس اکنون یکی از سرمایه‌گذاران خارجی در اقتصاد مصر است.

لذا به نظر می‌رسد دغدغه بازیگران فرامنطقه‌ای چیز دیگری است و این‌گونه اعتراضات را یا جدی نمی‌گیرند و یا ترجیح می‌دهند به هر شکل ممکن برای اهداف دیگر، مثل حفظ امنیت مصر و همچنین تداوم روابط استراتژیکی با اسرائیل که از دهه‌ها پیش وجود داشته است، کنترل شود.

ایکنا ــ فیلم‌هایی که «محمدعلی»، تاجر و هنرپیشه مصری در اسپانیا منتشر می‌کند، بیشتر در مورد فساد در بدنه ارتش و دولت مصر است. در حال حاضر فساد در ساختار دولت سیسی و بدنه ارتش چگونه است و مردم چه دیدگاهی نسبت به این فساد دارند؟

سید عبدالامیر نبوی: پیش از حوادث سال 2011 میلادی گفته می‌شد 30 تا 40 درصد اقتصاد مصر به دست ارتش است. یعنی کارخانه‌ها با حضور فرماندهان ارتش در رده‌های تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری و یا دخالت اداره می‌شود. حتی گفته‌ می‌شد کمتر شرکت بزرگ بیمه، بانک، شرکت‌های کشت و صنعت، هتل‌داری و یا سرمایه‌گذاری‌های عظیم صنعتی وجود دارد که ارتش به نحوی در آن دخالت نداشته باشد.

در همان دوره گفته می‌شد 50 درصد اقتصاد مصر زیرزمینی و غیرشفاف است. اکنون هم وضعیت اقتصاد این کشور نه تنها بهتر نشده، بلکه طبق آمارهای جهانی وخیم‌تر هم شده است.

محمدعلی داده‌هایی را درباره واقعیت‌هایی که شاید همه مردم مصر کمابیش می‌دانستند ارائه داد. او بیش از 35 فیلم ویدئویی منتشر کرده و ویژگی این فیلم‌ها آن است که به زبان خودمانی و حتی با ناسزا و فحش مطالب خود را بیان می‌کند و بسیار صریح و شفاف نکاتی را درباره دخالت‌های خانواده سیسی و ارتش در ساخت کاخ‌ها در پایتخت جدید مصر و تاراج هتل‌ها و اموال عمومی برای سود شخصی بیان می‌کند.

ضعف اقتصاد مصر به دلیل نفوذ ارتش و وابستگان حکومت / تشدید فضای بسته سیاسی پس از 2013
این یک واقعیت است که اکنون در سه کشور منطقه، بیشترین میزان دخالت در اقتصاد از سوی نیروهای نظامی‌ - امنیتی صورت می‌گیرد و یکی از بارزترین این کشورها مصر است.

حتی بر اساس آمار، اکنون در کشور مصر با حدود 94 میلیون و 800 هزار نفر در داخل این کشور و حدود 9 میلیون نفر در خارج از مصر که یا کارگرند یا کارمند و یا به هر دلیلی مهاجرت کرده‌اند، 12.1 درصد بیکاری وجود دارد. تورم هم امسال 23.5 درصد است؛ لذا در این کشور میزان بیکاری و تورم بالاست. در سال 2017 میلادی رشد اقتصادی ، 4.2 درصد بوده که متوسط 5 سال گذشته 3.8 درصد است.

اما مشکل اینجاست که بسیاری از این سرمایه‌گذاری‌ها یا در واقع بسیاری از این سودها به دست ارتش و یا سیاستمداران فاسد همکار با ارتش می‌رسد. در زمان مبارک، حزب دمکراتیک ملی سود می‌بردند و اکنون خانواده و اطرافیان خانواده سیسی و همچنین تعدادی از سیاستمداران وابسته که در پارلمان و دولت حضور دارند استفاده می‌کنند.

ایکنا ــ در پایان این گفت‌وگو، لطفاً یک جمع بندی مختصر برای این بحث که با موضوع اعتراضات اخیر مصر و کاهش محبوبیت سیسی مطرح شد، بفرمایید.

مجتبی امانی: بنده پیرو بحث اقتصادی مصر، در سال 1389 هجری شمسی که هنوز انقلاب مصر آغاز نشده بود با رئیس مجلس مصر ملاقاتی داشتم. در آن زمان پیشرفت‌‌های ما یکی از بحث‌های رسانه‌ای بود و همزمان با پرتاب ماهواره ایران و بحث غنی‌سازی و پیشرفت‌های هسته‌ای و نانوتکنولوژی و ... بود.

«فتحی سرور» رئیس وقت مجلس ملی مصر، یک نظامی کهنسال بود که چندین سال ریاست مجلس این کشور را برعهده داشت. من در دیدار با وی، گزارشی از پیشرفت‌‌های ایران ارائه دادم و او هم ابراز خوشحالی کرد.

در این دیدار به او گفتم: 30 سال بین ایران و آمریکا دشمنی بوده است، اما شما 30 سال با آمریکا متحد استراتژیک بوده‌اید. شما چه استفاده‌ای از این اتحاد برده‌اید؟ درحالی که درآمد سرانه شما یک سوم ماست، قدرت و نفوذ ما در منطقه بسیار بیشتر از شماست، همچنین پیشرفت‌های علمی ما هم چندین برابر شماست. در صورتی که شما منابع مختلف و متعددی دارید. مصر علاوه بر نفت، بیش از محیط خودش دریا و ساحل دارد. لذا کسی تصور نمی‌کند که مصری‌ها میگو را از ایران و ماهی را از نروژ و کشورهای اسکاندیناوی وارد کنند!

به علاوه، مصر تعداد زیادی کارگر به خارج از کشور به خصوص به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می‌فرستد که تقریبا تا 5 میلیون نفر هم رسیده است. و این کارگران درآمد فوق‌العاده‌ای دارند.نرخ گذاری کانال سوئز هم در دست مصری‌ها است و خط لوله سوئز برای مصری‌ها درآمدزاست.

من از معاون وزیر نفت در زمان مرسی - که جزو طرفداران مرسی هم نبود - پرسیدم: شما نفت ندارید؟ گفت ما نفت زیادی داریم. پرسیدم: پس چرا استخراج نمی‌کنید؟ کمی مکث کرد و گفت: آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دهند نفت را استخراج و صادر کنیم.

آمریکایی‌ها در طول بیش از 30 سال، از لحاظ اقتصاد بلایی بر سر مردم مصر آوردند که جبران ناپذیر است. گرچه نتوانستند فرهنگ مردم مصر را تغییر دهند اما در طرح وجوه تمدنی مصر در خارج از کشور مؤثر بوده‌اند. به طور مثال تمرکز دوره مبارک به خصوص در 10 سال اخیر این دوره، بر جهانگردی ساحلی و باستانی بود. اما آمریکایی‌ها اقتصاد مصر را به حدی تخریب کردند که اکنون مصر بالاترین میزان واردات گندم را دارد و در سال 6 میلیون تُن گندم وارد می‌کند.

کشاورزی مصر حتی در اشعار حافظ و سعدی که راجع به شکر مصری و کتان مصری شعر سروده‌اند، زبانزد بوده است. مصر انبار غله در منطقه بوده است به طوری که در قحطی می‌توانسته خود را حفظ کند و مرکز رجوع سایر شهرهای اطراف باشد. همانطور که در داستان حضرت یوسف(ع) شاهد هستیم. همه این امکانات از جمله آفتاب وسیع، باد مستمر و ... سرمایه است اما هنوز مردم این کشور فقیرند، درآمد آنها بسیار کم است و مشکلات عدیده‌ای وجود دارد.

حرف مردم مصر در این تظاهرات‌ها این است که می‌گویند: ما سال‌ها تمدن داشتیم و زمانی، کتاب درسی برای عربستان سعودی، امارات و قطر می‌فرستادیم. معلم‌های ما آنها را تعلیم دادند و پادشاه ایران برای پسر خود از ما دختر گرفت. و همچنین هنوز کسی اسرار ساخت اهرام و مجسمه ابوالهول را کشف نکرده است. ما در 4 هزار سال پیش چنین تکنولوژی و فناوری را در اختیار داشتیم، اما اکنون مردم مصر و نخبگان این کشور، آمریکا را مسبب این وضعیت می‌دانند چرا که یک نظام فاسد دیکتاتور و وابسته به آمریکا را در طول دهه‌ها بر مصر حاکم کرد.

ایکنا ــ لطفاً ممکن است در جمع‌بندی خود، اشاره‌ای نیز به چالش‌ گروه‌های تروریستی در صحرای سینا نیز داشته باشید.

سیدعبدالامیر نبوی: به نظر می‌آید شرایط برای دولت سیسی قابل کنترل است، حتی در گزارش‌ها هم، اعتراضات مانند دفعات قبل شدیداً سرکوب نشد. گفته می‌شود به این دلیل بود که این اعتراضات زیاد جدی گرفته نشد و با وجود این‌که نیروهای نظامی و امنیتی حضور داشتند و با گاز اشک‌آور مردم را متفرق کردند و عده‌ای را نیز دستگیر کردند اما شدت سرکوب همچون حوادث ژوئن 2013 نبود.

اما به هرحال چنین حوادثی نشانگر بی‌اعتمادی و نارضایتی است که بعید نیست در زمانی دیگر، به شکلی دیگر و حتی با گستره بیشتری بروز پیدا کند؛ مگر این‌که حکومت سیسی به طور جدی بخواهد سیاست‌هایش را - چه در برخورد با احزاب، جامعه مدنی و گروه‌ها و چه در اقتصاد - تغییر دهد، که آن هم بعید است. زیرا چشم‌اندازی برای تغییر سیاست‌ها مشاهده نمی‌شود و به نظر می‌رسد حکومت سیسی همچنان به دنبال سیاست‌های کلان خود است، چه در روابط خارجی، چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه سیاست داخلی؛ او می‌خواهد همه را با شدت عمل پیش ببرد و این در همچنان بر روی همان پاشنه‌ای بچرخد که از 2013 حاکم شده است.

قضایای شبه جزیره سینا هم قضایای مهمی است اما همزمان، بهانه مناسبی برای ارتش و حکومت جهت سرکوب مخالفان است. بسیاری از اتفاقاتی که اکنون در حوزه سیاست داخلی رخ می‌دهد بهانه‌ای به دست حکومت و ارتش می‌دهد که به بهانه وضعیت فوق‌العاده در کشور و مبارزه با تروریسم در شبه جزیره سینا و از طرفی نگرانی از وضعیت لیبی و سودان، دست به بسته‌تر کردن فضای سیاسی و سرکوب منتقدان و مخالفان می‌زنند.

لذا وجود اعتراضات جدی و سلفی‌گرایانه در شبه جزیره سینا قابل تردید نیست، اما این‌که بهانه مناسبی در دست ارتش و حکومت است برای مقابله با انواع و اقسام انتقادات و بستن فضای سیاسی، این هم قابل انکار نیست.

انتهای پیام


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین و شادترین عکس نوشته های شب یلدا