دنیای زیبای مدرسه و جهان پر خروش و پر نشاط آموزشِ دانش و علم در ایران با چه آسیب هایی روبرو شده است؟ حقیقت این است که مدرسه در ایران تبدیل به سیستم تثبیت نابرابریهای اجتماعی و تخریب استعدادها و خلاقیت های هر نسل شده است و نظام آموزش و پرورش، به بنگاه پولسازی و ثروت اندوزیِ مافیای کنکور در ایران تبدیل شده است.
نظامی که هم «دانش» درآن تجلی و ارزش افزوده ای برای تحصیل کنندگان ندارد و هم «پرورش» در آن اگر فرزندان را به بیراهه و آسیب وادار نکند، عموما موجب از بین رفتن استعدادها و خلاقیت های خروجی هایش بوده است.
24 مهر ماه، روز پیوند اولیا و مربیان است و گرچه همه ما به امید خانواده ها و مربیان تحول گرای آینده هستیم، اما امروز ضرورت دارد برای تحول و توسعه، وضعیت موجود را بی تعارف و هراس، نقد کنیم. آموزش و پرورش، در سه دهه گذشته، به نهادی پولی- مالی تبدیل شده که تجلی گاه یک نظام نابرابر اجتماعی است. البته مساله فقط تبعیض و نابرابری نیست . در کنار این نابرابری ها، مساله دانش پروری و پروهشگری و «دانش»- «آموز»پروری در نظام آموزش و پرورش در ایران، تبدیل به نهادی برای تخریب استعدادهای نسل ها شده است.
امروز برخی از خانواده های آگاه و با اطلاع و با سواد را در اطراف مان می بینیم که از تحصیل فرزندان شان در این نظام آموزش و پرورش پرهیز کرده اند و به شیوه های آموزش آنلاین در مدارس مجازی در خارج از ایران مشغول اند.
نویسندگان و اعضاء گروه نخبگان خبرآنلاین در سالیان متمادی، دغدغه ها، نقدها و نظرهای خود را درباره این نظام آموزشی و پرورشی عقب مانده در یادداشت های گونانگونی نوشته اند:
شیرزاد عبداللهی یکی از متخصصان و پیشتازان نقد آموزش و پرورش است که در این باره بسیار نوشته است: چالشهای آموزش و پرورش ایران چیست؟
سید یحیی یثربی، استاد تمام و دکترای فلسفه اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، سال هاست که انتقادهایش را پیدا و پنهان درباره تبعیض آموزشی گفته و فریادها زده است: تبعیض، ریشه اهداف و ارزش های ملی و دینی ما را در آموزش و پرورش از بین برد
غلامرضا فدایی، استاد تمام دانشگاه تهران و دکترای علم اطلاعات و دانششناسی، یکی دیگر چهره های منتقد جدی وضعیت آموزش و پرورش بوده است که نوشته است: آموزشوپرورش هم قربانی میشود و هم قربانی میدهد و در یادداشتی دیگر از زوال هویت و زوال فرهنگ در نظام آموزش کنکور محور در ایران نوشته است: از کلپاچینو تا کارپاچینو
مجید ابهری، دکترای علوم رفتاری از انگلستان و از جمله منتقدان و آسیب شناسان آموزش و پرورش است که نوشته است: جایگاه خلاقیت در نظام آموزشی ایران کجاست؟
علی زمانیان، جامعه شناس نیز در یادداشتی هشت مساله در نظام ناکارآمد آموزش و پرورش را مورد نقد قرار داده است: وضعیت آموزش و پرورش ما
میرزاعلی آیت اللهی، کارشناسی ارشد برنامه ریزی توسعه که سال ها ریاست آموزش و پرورش شمیرانات تهران را برعهده داشته، می نویسد: «آیا در آموزش و پرورش، نسلی دانش پژوه تربیت کرده ایم یا نسلی که با اعتماد به نفس زندگی خود را اداره کند؟ اینها را باید پاسخ گفت قبل از آن که نسل های آینده ما را محاکمه کنند...: هشداری برای آینده درباره کیفیت آموزشی
فردین علیخواه، دکترای جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی منتقدانه وضعیت نابرابری در مدارس را از منظر یک جامعه شناس فرانسوی بررسی کرده و می نویسد: وقتی مدرسه نابرابری را تثبیت میکند
چه دقیق نوشته است دکتر یثربی، استاد فلسفه و تربیت در گروه نخبگان خبرآنلاین که : « نظام آموزش و پرورشی که در آن ظاد بی انتهای مدارس خصوصی و مدارس ملی اش آزاردهنده باشد، نه آموزش در آن به سرانجامی خواهد رسید و نه پرورش. آموزش و پرورشی، امیدآفرین است که در آن فرزندان سرمایه داران و مقامات در همان مدرسه ای با همان کیفیت، درس بخوانند که عموم فرزندان مردم در مدارس دولتی درس می خوانند. تبعیض، ریشه اهداف و ارزش های ملی و دینی ما را در آموزش و پرورش از بین برده است.»
گرچه با همه این وضعیت، ما به آینده و تحولات آینده ایران امیدواریم. نقد حال، پایان فردا نیست. آغازی نو برای آینده است.
/6262