کتابهایی که رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای) خوانده اند+گزارشی ازمطالعه امام خمینی.
توصیه هایی که رهبرانقلاب برای مطالعه«کتابخواتی»داشته اند.
مقام معظم رهبری: با خود کتاب همراه داشته باشید و از وقتهای اضافه خود برای کتابخوانی استفاده کنید.بهار۱۳۷۵
مقام معظم رهبری:کتابخوانی را جزء کارهای زندگی بدانید…به بهانه اشتغال و کارهای روزمره از مطالعه غفلت نکنید/دهه۶۰
رهبرانقلاب:جوانها وقتی دور هم مینشینند و دو ساعت سه ساعت جلسه دارند یه قرار بگذارند که از این جلسه ، نیم ساعت کتاب بخوانند./آبان۱۳۷۶
رهبرانقلاب:کودکان را به کتابخوانی عادت بدهید، این کار تا آخر عمر همراه با آنها خواهد بود…پدر و مادرها بچهها را از اول با کتاب مانوس کنند/دهه۷۰
دکترحداد عادل(پدرعروس رهبرانقلاب) درباره عادت کتابخوانی مقام معظم رهبری میگوید: ایشان در هر موضوعی که مخاطب بحث داشته باشد، کتابهایی را برای ارجاع به آنها معرفی میکنند، که بسیاری از این کتابها در کتابخانه شخصی معظمله نیز موجود است.
دکترحدادعادل می گوید: یکی از عادتهای کتابخوانی ایشان این است که با اتمام مطالعه کتاب، نظر خود را در حد یک صفحه درباره کتاب نوشته آن را بههمراه کتاب در قفسه کتابخانه قرار میدهند، بهگونهای که برای خواننده آگاهی از نظر ایشان درباره کتاب بهسرعت با خواندن آن کتاب امکان پذیر است.
رهبر انقلاب یک خواننده فعال کتاب هستند، مطالعه ایشان انفعالی نیست، ابتدا هر کتاب را ارزیابی میکنند، نیت و انگیزه نویسنده از نگارش کتاب، ترجمه، قلم و نثر کتاب و حتی ظاهر کتاب را نیز بررسی میکنند، میتوان گفت رهبر انقلاب با کتاب زندگی میکنند.
دکترحدادمی گوید: از خصوصیات ایشان در کتابخوانی، مداومت است. گذشته از مطالعات کاری در مورد موضوعات اساسی کشور،
ایشان نوعاً شبها پیش از خواب مطالعه میکنند؛ یک مطالعه سبک. این غیر از مطالعه سنگینی است که برای درس خارج فقه یا ایراد یک سخنرانی میکنند. مطالعه آخر شب برای ایشان در واقع برای رفع خستگی و بهعنوان تفریح ذهنی مطرح است. البته مطالعه سبک ایشان جزو مطالعات سنگین ماهاست!»./منبع:آذر ۱۳۹۲تسنیم
تسنیم دراردیبهشت ۱۳۹۸ازخاطرات مقام معظم رهبری اینگونه می نویسد:
خاطره رهبرانقلاب:آیت الله سیدعلی خامنه ای:از شش سال تحصیل در حوزه مشهد خاطرات بسیاری دارم که یک مورد آن را ذکر میکنم و آن عبارت بود از شیفتگی شدید من به مطالعه کتابهای داستان و رمانهای مشهور جهانی و ایرانی.
شاید من همه داستانهای «میشل زواگو» را که ده تا است، خواندهام. داستانهای «الکساندر دوما»ی پدر و پسر را هم خواندهام. همچنین تمامی یا بیشتر داستانهای ایرانی را نیز خواندهام. خواندن این داستانها و رمانها تأثیر محسوسی در ذهن و شیوه نگارش انسان دارد.
سال ۱۳۳۶ چند ماه به عراق سفر کردم؛ برخی کتابهایی را هم که به آنها خیلی علاقه داشتم، بههمراه خود بردم. بعد به کتابخانه شوشتریّه نجف اشرف رفتم که اتّفاقاً بسیاری از کتابهای عمویم ــ سیّد محمّد ــ در این کتابخانه هست و موقوفه آنجاست. در آنجا کتابهایی را استنساخ کردم. سپس بههمراه خانواده از طریق بصره به ایران بازگشتیم و از خرّمشهر با قطار به تهران آمدیم. در تهران کتابها را بههمراه چند شناسنامه گم کردم. همه جا را زیر و رو کردم و هر جایی را گشتم، به انبارهای راهآهن رفتم و مدّتها در آنجا جستوجو کردم؛ امّا نتیجهای نداشت. پریشان و اندوهگین و افسوسمند به مشهد بازگشتم. دو سال بعد نامهای از یک راننده تاکسی به دستم رسید که نوشته بود: “من بستهای را که در اتومبیلم جا مانده بود، پیدا کردم، آن را باز کردم، امّا هیچ نشانی از صاحبش در آن نیافتم؛ فقط چند کتاب و شناسنامه در آن بود. دیدم صاحب شناسنامه، معمّم است؛ لذا از فردی معمّم در تهران پرسوجو کردم و او نشانی مسجد مشهد را به من داد”. به این ترتیب کتابها به من بازگشت!
«کتاب «دن آرام» شولوخوف
«کتاب «دن آرام» شولوخوف را خوانده ام که کتاب خوبی است اما کتاب «گذر از رنج ها» از آلکسی تولستوی در به تصویر کشیدن انقلاب، بهتر است.»
کتاب «دن آرام» نوشته میخائیل شولوخوف از آثار جاودانه ادبیات جهان به شمار می رود که به شیوه رئالیزم اجتماعی به نگارش درآمده و رویدادهای یک دوره بسیار با اهمیت از تاریخ مردم روسیه را بازتاب می دهد،(درباره انقلاب اکتبر۱۹۱۷ روسیه =مهر۱۲۹۶)
کتاب «بینوایان»ویکتور هوگو
«به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمان های طول تاریخ را نخوانده ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خوانده ام که مربوط به حوادث قرن های گوناگون هم هست. بعضی رمان های خیلی قدیمی را هم خوانده ام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خوانده ام. امیرارسلان هم خوانده ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده ام. وقتی نگاه می کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می بینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم … من می گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان نویسی، در عالم کتاب نویسی. واقعاً یک معجزه است … زمانی که جوان ها زیاد دور و بر من می آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.»
کتاب «رومن رولان»گاندی
در دیدار با خانواده شهید مطهری «یک وقت به یکی از این آقایان اهل قلم و ادبیات که می گفت می خواهم شرح حالی از امام بنویسم گفتم، اگر می خواهی از امام شرح حالی بنویسی حتماً کتاب «مهاتما گاندی» را که «رومن رولان» نوشته بخوان. انصافاً «رومن رولان» در تصویرسازی آدم فوق العاده ای است.
هم در رمان هایش این طور است. هم در شرح حال هایش، «رومن رولان» یک، دو سه رمان بزرگ خوب دارد که از لحاظ داستانی، در حدّ رمان های درجه یک دنیا نیست اما از لحاظ تصویر و توصیف… به خصوص تبیین آن خصوصیات روانی و فکری چیز فوق العاده ای است…راجع به گاندی من خیلی کتاب خوانده ام اما هیچ کدام به خوبی این کتاب نبود. نویسنده مدت کوتاهی به هند رفته و شخصیت گاندی را ـ شخصیت معنوی او را ـ اندازه گیری کرده و با بهترین بیانی توصیف نموده است…»
کتاب«لذات فلسفه»ویل دورانت
در دیدار با برخی امامان جمعه در دی ماه ۱۳۸۰ در خصوص کتاب «لذات فلسفه» ویل دورانت گفته اند: «حتی در مطالب جدی هم می شود از کارهای هنری و ذوقی استفاده کرد. من یکی از مثال های خوبی که در این زمینه در نظر دارم، کتاب «لذات فلسفه»ی ویل دورانت است که مرحوم دکتر زریاب آن را بسیار عالی ترجمه کرده است.
در این کتاب «ویل دورانت» مطالب فلسفی غرب را با ذوقی ترین بیان ها مطرح کرده است. این کتاب مثل شعر می ماند و انسان وقتی آن را مطالعه می کند، اصلا نمی فهمد این کتاب فلسفه است. هم نویسنده و هم مترجم، خیلی عالی و با ذوقی زیبا و هنری، یک کتاب فلسفی را مثل یک لقمه چرب و نرم و شیرین، در دهان خواننده می گذارند….
کتاب« جان شیفته » رومن رولان با ترجمه م.ا. به آذین
رهبر انقلاب در دیدار دست اندر کاران «هفته کتاب» در سال ۱۳۷۵ تاکید کرد: «قیمت این کتاب «جان شیفته» رومن رولان به مراتب از این بیشتر است؛ هم تاریخ است، هم ادبیات است، هم اخلاق است، هم هنر است؛ این کتاب همه چیز است، این کتاب را من سالها پیش خوانده ام… »
این در حالی است که رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۵و در جریان بازدید از سالن ۷ نمایشگاه کتاب، هنگام بازدید از غرفه نشر ناهید ـــ ناشر غالب آثار م.الف به آذین ـــ خطاب به مسئول غرفه گفتند: سلام مرا به آقای به آذین برسانید. ایشان در گفتگویی کوتاه با مسئول غرفه «به آذین» را مترجمی قوی با آثاری ارزشمند چون «جان شیفته» دانستند و به مزاح پرسیدند: «حق الترجمه ایشان را تمام و کمال می دهید یا نه؟»
کتاب«المعجم فی فقه لغه القرآن و سرّ بلاغته»آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی
«این کتاب، کتاب بسیار خوبی است. در مراجعاتی که داشته ام، آن را از همه ی آنچه در این موضوع دیده ام بهتر یافتم. این فقط یک کتاب لغت نیست؛ یک موسوعه و دائرهالمعارف قرآنی است. بلکه در آن اقوال و آراء بسیار -آن هم به تفصیل- نقل شده و در آخر هر بحث هم، تحلیل هایی افزوده شده است. اسم معجم برای این کتاب، کوچک است. این کتاب، کتاب با ارزش و مفیدی است که همانند آن را نداریم. حتی اهل سنت -مخصوصاً مصریها که کارهای زیادی در این زمینه دارند- مانند این را ندارند. چند دوره از آن را برای کتابخانه های مهم مثل کتابخانه الازهر بفرستید.»
کتاب« آب هرگز نمی میرد» سردار میرزامحمد سُلگی
«سلام بر یاران حسین (علیه السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه هایی چون سُلگی و خوش لفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم. ..
در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده اند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی مقام علی چیت سازیان نیز دارای همین برجستگی ها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.»
کتاب«همپای صاعقه»گل علی بابایی و حسین بهزاد
رهبر انقلاب پس از مطالعه کتاب «همپای صاعقه» ـ کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) در زمان سردار حاج احمد متوسلیان ـ تقریظی بر این کتاب زدند و در این یادداشت نوشتند:
«بسم الله الرحمن الرحیم این یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن می توان ده ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبت شده در سراسر این کتاب، همان ظرافت های حیرت انگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح المبین و بیت المقدس پدید آمده و برترین های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه ی نمایشگاه بی نظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان می دهد.
این مردان بزرگی که نام آن ها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما می گذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلام الله علیه آن ها را با عظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد. در روز و شب هایی از آبان و آذر ۱۳۸۶ صفحه به صفحه و سطر به سطر مطالعه و نیوشیده شد.»
کتاب«دختر شینا »خاطرات خانم قدم خیر محمّدی کنعان
رهبر انقلاب درباره این کتاب نوشتند: «رحمت خدا بر این بانوی صبور و با ایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنجهای توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامه ی جهاد دشوارش باز دارد. جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود.»
کتاب« فرهنگ جبهه » سید مهدی فهیمی
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دفتر پژوهش و گسترش فرهنگ جبهه در دی ماه سال ۷۰ در خصوص مجموعه فرهنگ جبهه گفتند: «وقتی که جلد اول فرهنگ جبهه درآمد، طبعاً به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من می آوردند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس مرا جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعد دیدم این کافی نیست؛ به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید؛ گفتم این کتاب اصلاً باید در فضای خانه ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.»
کتاب«آن ۲۳نفر»احمد یوسف زاده
«در روزهای پایانی ۱۳۹۳ و آغازین ۱۳۹۴ با شیرینی این نوشته ی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرین کام شدم و لحظه ها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده ی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه ی این زیبائیها، پرداخته ی سرپنجه ی معجزه گر اوست درود میفرستم و جبهه ی سپاس بر خاک میسایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناخته ام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.»
کتاب«جشن حنابندان»محمدحسین قدمی
«روز و شبی چند در لحظه های پیش از خواب، در فضایی عطرآگین و مصفا و در معراج شور و حالی که سطور و کلمات نورانی این کتاب به خواننده خود عطا می کند، سیر کردم و خدا را سپاس گفتم، هم بر آن قطره عشقی که در جان این نویسنده افکنده و چنین زلال اندیشه و ذوقی را بر قلم او جاری ساخته است، و هم بر آن دست قدرتی که نقشی چنان بدیع و یکتا بر صفحه تاریخ معاصر پدید آورده و صحنه هایی که افسانه وار از ذهن و چشم بشر این روزگار بیگانه است، در واقعیت زندگی این نسل از ملت ایران نقش زده است. له الحمدالحامدین ابدا لآبدین.
بیشتر فضیلت هایی که تاریخ انسان را زیور بخشیده و آرایش داده و مشعل و راهنمای افراد بشر شده است. محصول لحظه پرباری از زندگی یک یا چند انسان است. صبر، زهد، امتناع، گذشت، شجاعت، صدق، ایثار، و همه فضایل بشر که در سرگذشت او می بینیم از این قبیل است. هزاران لحظه پربار در هر روز و شب حماسه هشت ساله ملت ایران مکنون است و هر که با نگاهی هنرمندانه آن ها را ببیند و با قلمی هنرمندانه آن را ثبت و ماندگار کند و پیش از این ها، با توفیقی الهی به این همه دست یافته باشد، مشعل رهروان معراج انسانی را جان مایه و فروغ بخشیده است و این کتاب و نویسنده اش در آن زمره اند.»
کتاب«من زنده ام »معصومه آباد
کتاب «من زنده ام» خاطرات دوران چهار ساله ی اسارت خانم معصومه آباد در زندان های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می کند. رهبر انقلاب درباره این کتاب نوشتند: «کتاب را با احساس دوگانه ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده ی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه ی یادها و خاطره های مجاهدان و آزادگان، ذخیره ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظه ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن. این نیز از نوشته هائی است که ترجمه اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.»
کتاب«وقتی مهتاب گم شد» خاطرات جانباز سرافراز آقای علی خوش لفظ به قلم حمید حسام
رهبر انقلاب درباره این کتاب تاکید کردند: «بچّه های همدان؛ بچّه های صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بی ادّعا؛ یاران حسین (علیه السّلام)؛ یاوران دین خدا. . و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور. . و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دلهای روشن، همّتها و عزمهای راسخ؛ بصیرتها و دیدهای ماورائی. . اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمه ی این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت میکند و آتش شوق را در آن سرکش تر میسازد.
راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزرده ی او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربه دیدگان است. بر او و بر همه ی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ ان شاء الله… درباره ی نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمه ی کتاب یک غزل به تمام معنی است.»
کتاب«تَن تَن و سندباد » محمد میرکیانی
حضرت آیت الله خامنه ای در یادداشتی کوتاه بر کتاب داستانی «تن تن و سندباد» که در آبان ماه ۱۳۷۳ به نگارش درآمده مرقوم داشته اند: «من هم همین قصّه را همیشه تعریف می کردم! حیف که خیلی ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه ی این کتاب را به همه ی بچه ها بدهم.»
کتاب«سرباز کوچک امام » مهدی طحانیان
رهبر انقلاب درباره این کتاب نوشته اند: «سرگذشت این نوجوان شجاع و باهوش و صبور در اردوگاه های اسارت، یکی از شگفتی های دفاع مقدّس است؛ ماجراهای پسربچّه ی سیزده چهارده ساله ای که نخست میدان جنگ و سپس میدان مقاومت در برابر مأموران درنده خوی بعثی را با رفتار و روحیه ای اعجاب انگیز، آزموده و از هر دو سربلند بیرون آمده است.
دلْ بر مظلومیّت او میسوزد ولی از قدرت و تحمّل و صبر او پرمیکشد؛ این نیز بخشی از معجزه ی بزرگ انقلاب اسلامی است. در این کتاب، نشانه های خباثت و لئامتِ مأموران بعثی آشکارتر از کتابهای مشابهی است که خوانده ام. به هرحال این یک سند باارزش از دفاع مقدّس و انقلاب است؛ باید قدر دانسته شود. خوب است سست پیمان های مغلوب دنیاشده، نگاهی به امثال این نوشته ی صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.»
کتاب«خداحافظ کرخه »داوود امیریان
مقام معظم رهبری درباره «خداحافظ کرخه» تقریضی نوشته اند و در آن آورده اند: «این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهت گیری های بسیجی را به خوبی تشریح می کند. نویسنده، که خود یک بسیجی با همه بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات به ظاهر کم اهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پخته تر از عمر خود می نویسد و می اندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری این یکی از کتاب های خیلی خوب در مجموعه خاطره هاست.
کتاب« لشکر خوبان» مهدیقلی رضایی
«لشکر خوبان» کتاب خاطرات آقای مهدیقلی رضایی از واحد اطلاعات عملیات لشکر ۳۱ عاشورا در دوران دفاع مقدس است که توسط خانم معصومه سپهری به رشته ی تحریر در آمده است.
رهبر انقلاب اسلامی پیش از این در حاشیه یکی از دیدارهایشان فرموده بودند: «این کتاب لشکرخوبان پر است از اعجاب و عظمت ناگفته ی رزمندگان غواص و اطلاعات عملیات جنگ. در ایامی که این کتاب را می خواندم، بارها و بارها متأثر شدم.»
کتاب«زنده باد کمیل» محسن مطلق
مقام معظم رهبری در یادداشتی درباره این کتاب گفته است: «از این نوشته عطر اخلاص به مشام می رسد و چه زیباست که روایت صحنه هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده، فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی ترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی، رسیدند. این کتاب همچنین به خاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است. از بعضی دیگر از خاطره های مکتوب، خواندنی تر است، باید ترجمه شود».
کتاب«یادداشت های ناتمام» کمال سپاهی، شهید علی سمندریان، هدایت الله بهبودی و شهیدسید محمد شکری
در یادداشت رهبری می خوانیم: «از این چهار نوشته، سومی را که به قلم شهید سید محمد شکری است قبلاً در جزوه ی مستقل خوانده بودم. از اولی هم که به قلم شیوا و سرشار از صفای شهید سمندری است، ذکر در «حنابندان» قدمی ـ که یکی از شیواترین نوشته های مربوط به جبهه است – رفته بود و با آن آشنائی دورادوری داشتم. آن را خواندم و حقیقتاً محظوظ شدم. خدا این هر دو شهید را در سرادق ملکوت، همنشین اولیاء فرماید. نوشته ی کمال سپاهی هم شیرین و خواندنی است هرچند آن جاذبه ی دو نوشته ی دیگر را ندارد. درباره ی نوشته ی آخر هم، دو سه جمله در ابتدای آن نوشته ام. خداوند به همه شان جزای خیر بدهد.»
کتاب«تیپ ۸۳ » سید محمدعلی دیباچی
در یادداشت رهبری برای این کتاب آمده است: «شرح خاطرات طلاب رزمنده ی جوان که ضمناً شرح گوشه هائی ـ هرچند کوتاه ـ از مجاهدات معصومانه ی آنان نیز هست، در این کتاب با قلم و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوه ی نوی است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پخته تر شود، بسی شیواتر خواهد شد.
خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها می دهد و در آزمایش های دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبه های جوان و خوش روحیه اند که اگر مدارج تحصیلی را طی کنند رهبران برجسته ی باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز. . حوزه ی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاب و روحانیونی به خود می بالد و احساس رضایت از انجام وظیفه ی تاریخی خود ـ که همواره بدان موفق بوده است ـ می کند.
تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه ی این کتاب در ایام ۱۵ شعبان و مابعد آن که به زیارت قم رفته بودم، دست داد.»
کتاب«تجاوز که آغاز شد. ..» سیدمحسن علامه
بنابر این گزارش، در این یادداشت که در حاشیه کتاب درج شده است، آمده است:
«بسم الله العزیز جمع آوری خاطرات پراکنده به این شکل می تواند زوایای متعددی از اوضاع جنگ در ماه های اول را روشن سازد، و این از عهده ی یک گزارش جامع که به قلم یکنفر باشد خارج است. البته در این نوشته ها خبرهای ضعیف و مبتنی بر گمان یا مبالغه و امثال آن هم متصور است لکن در مجموع، تصویر جامعی از قضایا را می توان از آن بدست آورد.
بخش آخر که به قلم اسرای عراقی است، بعکس، کاملاً بی فائده و خالی از ذکر جزئیات و وقایع جنگ است و در آن به تکرار کلیات مکرر، اکتفا شده است. البته من بیش از سه چهار گزارش آن را نخواندم. به هر حال این کتاب (بخش اولش) کتاب سودمند و ممتی است.
آن را در ساعاتی از شب ها و روزهای دهه ی اول و دوم ماه رمضان ۱۴۱۲ مطالعه کردم. اسفند ۱۳۷۰»
کتاب«تپه های لاله سرخ »حجت ایروانی، شهید سید محمدرضا فیض و غلامرضا نباتی
در یادداشت رهبر انقلاب برای این کتاب می خوانیم: «از این کتاب، آخرین نوشته، یعنی تپه های لاله سرخ از همه شیرینتر و دقیقتر است. نوشته ی شهید هم که طلوع دوباره نام گرفته، عطر شهادت و اخلاصش محسوس است. . و هر سه نوشته یادبودهای با ارزش از جنگ و ایثار هشت ساله است. در نوشته ی حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل طلب نیروهای دیده بان بخوبی تشریح شده است. خدایا بهترین پاداش خود به صالحان را به این جوانان پاک عطا کن. . و ما را نیز از آن عشق و اخلاص سهمی عنایت فرما آمین.
کتاب«سفر به قبله » هدایت الله بهبودی
رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ ۱۳۷۰٫۱۲٫۱۰ بعد از مطالعه این کتاب یاداشتی بر آن نوشته اند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرت آلود زیارت خانه خدا و حرم رسول الله (ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم ـ از سالهای دور جوانی ـ هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافته ام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بی معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می توانست در خط حج قرار بگیرد… و من نمی توانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حمله دار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمی توانست و جرأت نمی کرد نام مرا در فهرست حاجی های خود ـ چه رسد به عنوان روحانی کاروان ـ بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود… و این امید، اگرچه با حج ده روزه سال ۵۸ که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزنده تر و مشتعل تر شد… در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم… اما امروز…؟ شور و اشتیاقی بی سکون و امیدی تقریباً فرو مرده…تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامه ها یا شنیدن آنها است که خود بازافزاینده ی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول…»
کتاب« پیامبری و انقلاب و حکومت» جلال الدین فارسی
رهبر انقلاب به مناسبت بعثت نبی اکرم (ص) ضمن نقل خاطره ای از رهبرانقلاب، سه منبع پیشنهادی ایشان برای مطالعه زندگی پیامبر (ص) را معرفی کرده است. رهبرانقلاب تاکید کردند: «صرف اینکه بنشینیم، بگوئیم آیه ای نازل شد و جبرئیلی آمد و پیغمبر مبعوث به رسالت شد و خوشحال بشویم که کی ایمان آورد و کی ایمان نیاورد، مسئله ای را حل نمیکند.
مسئله این است که ما باید از این حادثه – که مادر همه ی حوادث دوران حیات مبارک پیغمبر است – درس بگیریم. همه ی این بیست وسه سال درس است. من یک وقت به بعضی دوستان گفتم زندگی پیغمبر را میلی متری باید مطالعه کرد. هر لحظه ی این زندگی یک حادثه است؛ یک درس است… جوانهای ما بروند تاریخ زندگی پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقی افتاده است.
یک کتابِ خوبِ فراموش شده برای مطالعه ی زندگی پیام اعظم(ص)؛ «پیامبری و انقلاب»، «پیامبری و جهاد» و «پیامبری و حکومت» عناوین این مجموعه ی سه جلدی است؛ کتاب هایی از جلال الدین فارسی که در دهه ی شصت منتشر شد و انتشارات «انجام کتاب» آن را چاپ کرده است.»
منبع:بنقل از رسانه حوزه
مدیریت سات-پیراسته فر:باتوجه به اینکه حجت لاسلام قرائتی مرددوست داشتنی است وبه خیلی ازماها(دهه شستی)حقی دارد،ماراباقرآن آشناکرد،خودمن برنامه ام راطوری تنظیم می کردم که سرساعت پخش «درسهایی ازقرآن»پای تلویزیون بنشینم،هنوزهم کماکان ازمشترین برنامه های آقای قرائتی هستم درتفسیروتبیین آیات قرآن خیلی کاربلداست،اینهاراجهت اطلاع این معلم عزیزمی نویسم که درابعاددیگرهم توانمندباشد،ویاحداقل توقفگاه علاقمندانش نباشد-درمطالعه،کتابخونی،روزنامه خوانی،وحتی مطالعه درفضای مجازی.
مطالعات امام خمینی:
مام را از موقعی که به یاد دارم میان کتابهایشان می دیدم. گاهی اوقات می شد وقتی برای چای بردن به اتاق ایشان می رفتیم، می دیدیم کتابهای زیادی را نیمه باز در اطرافشان چیده و مشغول مطالعه هستند. کتابها به قدری زیاد بود که خودشان پشت کتابها دیده نمی شدند. امام اکثر اوقات در خانه بودند و همیشه مشغول مطالعه و تنها یک ساعت و نیم به غروب مانده برای تدریس از منزل بیرون می رفتند. /فریده مصطفوی – روزنامه اطلاعات – ۱۱ / ۱۲ / ۶۰
امام خمینی کتابهای تاریخی وداستانی مطالعه می کرد
این روزها امام نمی رسند که کتابهای داستانی و این طور چیزها را بخوانند. آن چیزی که من گفته ام این است که امام در زمان قدیم مثلاً نجف که بودند واقعاً شاید در روز صدها صفحه کتاب می خواندند، کتاب قصه یا مسایل اجتماعی، چندتا کتاب می آوردند بیست صفحه از این، ده صفحه از آن، پانزده صفحه از آن، ایشان اکثر داستانهای معروف را خوانده اند؛ حالا چه کتابهایی که جنبه سیاسی یا اجتماعی داشت، مثل «نگاهی به تاریخ جهان» نهرو، چه کتاب های تاریخی، کتابهایی مثل «شوهر آهو خانم» را از اول تا آخر خوانده اند! می خواهم بگویم امام از این سبک چیزها می خواندند./حجهالاسلام والمسلمین احمد خمینی – پیام انقلاب – ش ۶۰، ص ۲۴
امام خمینی کتابهای مؤلفان ضددینی رامطالعه می کرد
امام خیلی مطالعه می کردند. شاید بتوانم بگویم که همۀ کتابهای کسروی را مطالعه کرده بودند. همه کتابهای عرفانی را خوانده بودند. آن موقع که مطالعه مجلات و مقالات روزنامه ها معمول نبود، اهل مطالعه این گونه مطالب بودند. /آیت الله صادق خلخالی.
امام خمینی خیلی ازکتابهای نویسندگان معروف رامی خواند
امام مطالعه را دوست دارند و هنوز که هنوز است به قدری مطالعه می کنند که چشمشان خسته می شود. یادم هست در ایام تعطیلی که تابستانها به یکی از شهرها و یا تهران می آمدیم به قدری کتابهای متنوع مطالعه می کردند که صدای کسانی که برای ایشان کتاب تهیه می کردند درمی آمد. اکثر نوشته های نویسندگان بزرگ جهان را خوانده اند. چه در زمینه های اجتماعی و چه سیاسی، پر مطالعه ترین روحانی بودند. تاریخ ایران را بارها مطالعه کرده اند و تاریخ مشروطه را خوب می دانند./حجهالاسلام والمسلمین سید احمد خمینی – دلیل آفتاب، ص ۱۶۳
مطالعه مستمر«روزنامه ها»راداشت.
امام برای اینکه بیشتر با جریانات داخلی و خارجی سر و کار داشته باشند بیشتر ساعت های خود را به مطالعه می گذرانند؛ یعنی شاید حداقل روزانه هشت ساعت مطالعه می کنند که ابتدایی ترین آنها خواندن تمام روزنامه های صبح و عصر است و جالب است که اگر پنج دقیقه از وقت آمدن روزنامه ها بگذرد پشت در می آیند و می فرمایند: «روزنامه ها چه شد؟»/حجهالاسلام والمسلمین انصاری کرمانی – پیام انقلاب – ش ۵۰، ص ۲۷٫
مطالعه امام خمینی «فقط قرآن وتفسیرنبود»
مطالعات تاریخ یا تفسیر و کتابهای اخلاق و روایات نیز در برنامه کار امام است و گاهی امام مطالبه این نوع کتابها را می نمایند و در فرصتهای لازم از آنها استفاده می کنند.
امام خمینی همیشه درمطالعه بود
در زمان مرجعیت آقای بروجردی که امام مسؤولیت رهبری مبارزه را نداشتند، آن قدر مشغول مطالعه و درس بودند که ما فقط سر ناهار یا گاهی ده دقیقه سرشب، ایشان را می دیدیم./فریده مصطفوی، پا به پای آفتاب (جدید)، ج ۱، ص ۱۶۴
مدیریت سایت-پیراسته فر:وامااینکه جناب آقای قرائتی گفته اند:سال به سال رادیووتلویزیون نمی بینندالااخبارکوتاه.
تعقیبات نماز–گوش دادن به اخباررادیوهای خارجی(BBC)
وقت اخبار رادیو «بی بی سی »یک ربع به هشت شب بود که درتابستان، دقیقاً بین نماز مغرب و عشا واقع می شد. امام درایوان منزلشان نمازمی خواندندخودم دیدم که حضرت امام همینکه نماز مغربشان تمام شد، برای گوش کردن اخبار رادیو بی بی سی رفتند
و زمانی که اخبار مربوط به ایران و مسائل آن تمام شد، رادیو را بستند و نماز عشا را شروع کردند.
با آن که ایشان به نماز اول وقت و تعقیبات و مستحبات آن بسیار مقیّد بودند، اما از شنیدن اخبار رادیوهای بیگانه هم غافل نبودند.
اینچنین بود که حضرت امام به اوضاع سیاسی کشور مسلط بودند و از سخنان مسموم دشمن آگاه می شدند و به موقع پادزهر لازم را می ریختند و تبلیغات دشمن را خنثی می کردند.
امام خمینی در زندگی، سخت معتقد به برنامه ریزی و نظم و انضباط بود. ساعات مشخصی از شبانه روز را به عبادت و ذکر حق و قرائت قرآن و دعا و مطالعه میپرداخت. قدم زدن و در همان حال ذکر خدا گفتن و اندیشیدن جزئی از برنامه روزانه اش بود. او در حالی که عمرش به نودسال نزدیک شده بود
یکی از پرکارترین رهبران سیاسی جهان به شمار میرفت که نشاط خدمت در راه تعالی جامعۀ اسلامی و حلّ مشکلات آن را هیچ گاه؛ حتی در سهمگین ترین حوادث از دست نمی داد.
امام خمینی ریالعلاوه بر مطالعه روزانه اهمّ اخبار و گزارشات مطبوعات رسمی کشور و مطالعه دهها بولتن خبری و گوش دادن به اخبار رادیو و تلویزیون داخلی، او در چندین نوبت در شبانه روز تحلیلها و خبرهای رادیوهای بیگانه فارسی زبان را گوش میداد تا شخصاً در جریان روند تبلیغات دشمنان انقلاب قرار گیرد .
منبع:گذری بر اعتقادات، آرمانها و هدفهای امام خمینی/سایت جماران+اندکی ویرایش وپردازش.
برای اطلاعات بیشترازمطالعات ورادیوگوش کردن امام خمینی به این لینک مراجعه کنید: