فدریکو فلینی: مروری بر آثار و سبک کارگردان ایتالیایی
فدریکو فلینی Federico Fellini بیشتر از آن که فیلم ساز حرفهای باشد، الگویی برای فیلم سازان و دیگر افراد بود. به نحوی کار میکرد که معمولا بیشتر فیلم هایش در مرکز توجه قرار میگرفت. سبک فدریکو فلینی، سبکی است که حتی کسانی که فیلمهایش را ندیده بودند به کار میبردند و کلمۀ پاپاراتزی که از اسم […] نوشته فدریکو فلینی: مروری بر آثار و سبک کارگردان...
فدریکو فلینی Federico Fellini بیشتر از آن که فیلم ساز حرفهای باشد، الگویی برای فیلم سازان و دیگر افراد بود. به نحوی کار میکرد که معمولا بیشتر فیلم هایش در مرکز توجه قرار میگرفت. سبک فدریکو فلینی، سبکی است که حتی کسانی که فیلمهایش را ندیده بودند به کار میبردند و کلمۀ پاپاراتزی که از اسم خبرنگار عکاس جسور و حیلهگر فیلم زندگی شیرین به اسم پاپاریتزو گرفته شده، به عنوان اصطلاحی برای خبرنگاران مزاحم در سراسر دنیا به کار گرفته شد. در ادامه با مروری بر آثار و سبک فدریکو فلینی با نت نوشت همراه باشید.
فدریکو فلینی Federico Fellini
تنها رئالیست واقعی کسی است که خیالپرداز است
وقتی یک فیلم خوب روانهی سینماهای جهان میشود شاید آن چیزی که بیش از هر موضوعی برای مخاطبان اهمیت پیدا میکند این است که دغدغهی کسی که به عنوان هدایتگر، سکاندار این کشتی بوده چیست ؟
و چه عوامل ریز و درشتی برای او در جریان فیلمسازیاش اهمیت داشته است؟ به همین دلیل مطالعه در جهت سبک فیلمسازی کارگردانان مطرح دنیا میتواند در جهت بهتر شناختن فیلمهای آنها بسیار کمک کننده باشد.
بیشتر بخوانید: فیلم La Strada جاده اثر فدریکو فلینی
فیلمهای “جاده” و “شبهای کابیریا” پیشگامان رابطۀ عاشقانهای شدند که میان آمریکاییها و فیلم های اروپایی در دهههای ۱۹۷۰-۱۹۶۰ ساخته شد. زمانی که فدریکو فلینی Federico Fellini در سال ۱۹۷۰ برای ارائۀ فیلم “ساتیریکون فلینی” به لسآنجلس آمد، روزنامۀ تایمز نوشت: «هیچ کارگردان دیگری نمیتواند در این مقطع زمان خود را هم ارج او بداند.»
فدریکو فلینی عقیده دارد که در فیلمسازی بدیههسازی مطلقاَ غیرممکن است. قوانین آن تعریف شدهتر از آن است که بتواند بدیههسازی باشد؛ خیلی مسائل مکانیکی در آن وجود دارد. هنر یک فرآیند علمی است و آنچه که بدیههسازی نامیده میشود به این معنی است که کارگردان چشم و گوشش باز باشد و از اتفاقاتی گاهی هنگام ساختن فیلم پیش میآید استفاده کند.
بیشتر بخوانید: مروری بر آثار یورگوس لانتیموس
قواعد ساختن یک فیلم مثل یکسری عملیات ریاضی است. او به عنوان مردی که به خلاقترین و خیالپردازترین کارگردان جهان معروف است، از آمادهسازی، بررسی همۀ جوانب و ساختار دفاع کرده و اعتقاد دارد که میان فیلمهایش ارتباطی وجود دارد.
ساتیریکون، فیلمی است که از روی کتابی با همین نام به نویسندگی “پترونیوس” نوشته شده و به زعم خود فدریکو فلینی دربارۀ دوران مدرن است. او امیدوار بوده که در این فیلم آدمها را با فارغ دلی بیشتری خلق کند و قصدش این نبوده که نقطه نظرهای اخلاقی را مطرح کند.
به اعتقادش این فیلم شاید حتی خیلی بیشتر از فیلم “هشت و نیم” بیوگرافی شخصی دارد اما آن اضطراب، ترس، ایمان و فضایی که در ساتیریکون حکمفرماست شاید به ترتیبی بی واسطهتر، خیلی به خود فلینی نزدیک باشد.
بیشتر بخوانید:اینگمار برگمن: مروری بر سبک و آثار؛ دقت کن، کندتر باش؛ عجله نکن.”
فدریکو فلینی بعد از این فیلم، هشت فیلم دیگر ساخت و به سرگرم کردن مردم و یا پریشان خاطر کردن کسانی که میکوشیدند ارزش او را پایین بیاورند و یا حتی او را ندیده بگیرند، ادامه داد.
در کتاب “فلینی: یک زندگی”، “هولیس آلپرت” جوابی را که فدریکو فلینی به یک مصاحبه کنندۀ تلویزیونی داد که اصرار داشت بداند اگر کارگردان نمیشد میخواست چکاره شود، مطرح میکند: فلینی نفس عمیقی کشید و گفت:
«یک بازیگر، یک خواننده، یک نقاش، یک سیرکباز، یک موسیقیدان، یک نویسنده و یک دکتر بیمارستان روانی. من خیلی خوشبختم، به عنوان یک کارگردان میتوانم همۀ اینها باشم.»
فدریکو فلینی دربارۀ روش انتخاب بازیگران فیلمهایش میگوید:
«من روش خاصی برای این کار ندارم. در هر فیلمی فرق میکند. حتماَ انتخاب چهرههای مناسب برای من خیلی اهمیت دارد. به نظر من وقتی که یک نفر فیلمنامهای مینویسد و یا آن را در ذهن مجسم میکند، دوران خیلی آسانی است.
اول من با تصور خیلی مبهمی زندگی میکنم ولی وقتی شروع به انتخاب بازیگران میکنم سختترین مرحلۀ ساختن فیلم است. چون بایستی انتخاب کند؛ با انتخاب هر بازیگر یک بازیگر دیگر از دست میرود. این کار خیلی سختی است؛ چون وقتی دیگران را هم میبینی و با آنها صحبت میکنی حس میکنی همۀ آنها فقط به دلیل آنکه زنده هستند خوبند و این احساس به من دست میدهد که هر یک از آنها میتواند جزیی از فیلم من باشد.
بنابراین یک آگهی کوچک به روزنامه میدهم و اعلان میکنم که میخواهم یک فیلم را شروع کنم و میخواهم هر کس را که مایل باشد ببینم؛ هر آدم دیوانهای که دوست دارد به دفتر من بیاید. آدمها را میبینم، با آنها صحبت میکنم، نگاه میکنم که چطور لباس پوشیدهاند، چه کفشهایی پایشان است، صورتشان چگونه است. در فیلم “جاده”، “تونی کویین” فقط به دلیل کفشهایش انتخاب شد.»
فدریکو فلینی گاهی قبل از شروع فیلمبرداری میخواهد چند نوار موسیقی در اختیار داشته باشد. به این معنی که وقتی کار میکند دوست دارد موسیقی در حال پخش شدن باشد، این حالت به او کمک میکند چون موسیقی هم جزیی از کل ساختار فیلم است. موسیقی همیشه کمک بزرگیست چون آدم را به فضای غریبی میبرد که در آن قدرت تخیل انسان فعالتر میشود.
فدریکو فلینی احساس میکند که اگر فیلم را سیاه و سفید بسازد بینندگان خواهند توانست در ذهن رنگهای خودشان را به آن اضافه کنند.
فلینی معتقد است که فیلمسازی مانند یک درس اخلاق است. این نظر کسی است که هرگز فیلمهایش را دوبار تماشا نکرده و معتقد است که کارگردان با تکنیک متولد میشود. دوربین برای او چشمهایش هستند. فلینی میگوید: «همه چیز به قدرت تخیل مربوط میشود. فیلم در ذهن من است، من فقط میکوشم آن را بسازم.»
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty