خانه دختر فیلمی از شهرام شاه حسینی؛ قربانی ممیزی و سانسور!
شهرام شاه حسینی کارگردان 56 سالهی سینما و تلویزیون که سابقهی دستیار کارگردانی فیلم سینمایی سگ کشی به کارگردانی بهرام بیضایی را در کارنامهاش دارد، این بار به سراغ فیلمنامه چالش برانگیز پرویز شهبازی با نام خانه دختر رفته است. شهبازیِ نویسنده و کارگردان فیلم مالاریا را بر پرده نقرهای داشته است. در ادامه با […] نوشته خانه دختر فیلمی از شهرام شاه...
شهرام شاه حسینی کارگردان ۵۶ سالهی سینما و تلویزیون که سابقهی دستیار کارگردانی فیلم سینمایی سگ کشی به کارگردانی بهرام بیضایی را در کارنامهاش دارد، این بار به سراغ فیلمنامه چالش برانگیز پرویز شهبازی با نام خانه دختر رفته است. شهبازیِ نویسنده و کارگردان فیلم مالاریا را بر پرده نقرهای داشته است. در ادامه با بررسی فیلم خانه دختر با نت نوشت همراه باشید.
فیلم خانه دختر
قربانی ممیزی و سانسور
پیش از آغاز بررسی فیلم خانه دختر باید بگوییم داستان خانه دختر از این قرار است: سمیرا با بازی رعنا آزادی ور در یک روز مانده به عروسیاش به طرز مشکوکی فوت میکند و حال دو دوست هم دانشگاهیاش با بازی باران کوثری و پگاه آهنگرانی به دنبال کشف راز عجیب و غریب مرگ او هستند که در این میان …
باید گفت که هنر و اثر هنری باید فرزند زمانهی خود باشد حال اگر بنا به هر اتفاقی، اثر در زمان خودش پخش و روایت نشود از روح زمانه جا میماند و مسلماَ تبعات فیلم به مراتب بسیار کمتر خواهد بود، متاسفانه فیلم خانه دختر اسیر همین داستان است.
در مورد فیلم خانه دختر نباید از قلم انداخت که این اثر قربانی ممیزی و سانسورهای بسیاری شده و همین موضوع به فیلمنامه شهبازی خدشههای بسیاری وارد کرده و آن را فاقد انسجام لازم میکند. به حدی که مخاطب بعد از پایان فیلم ذهناش همچنان سرشار از حفرههای فراوان است و با سوالاتی بی جواب سالن را ترک خواهد کرد.
بیشتر بخوانید: سارا و آیدا فیلمی از مازیار میری، رفاقتی زنانه یا اتفاقی، اتفاقی؟
البته که در روزگاری که پایان باز، میراث سینمای اصغر فرهادی است، نویسنده فیلم بیان میکند که به تعداد تماشاگرانش برداشتهای متعدد از فیلم وجود دارد و تفسیر و تأویل تا ابد میتواند ادامه داشته باشد.
در سینمای ایران هر گاه فیلمی توقیف میشود بعد از رفع توقیف با وجود تغییرات کم و زیاد آن، سیل عظیمی از مخاطبان از هر سنی برای دیدن فیلمی توقیفی روانهی سینماها میشوند.
حال شاید در زمانی که فیلم در موعد مقرر خود و با رعایت قواعد مشخص اکران میشود این میزان رغبت را برای دیدن از سوی مخاطبانش نداشته باشد. جالب است که توقیف چند ساله فیلم نمایان کننده تابو بودن موضوع اصلی فیلم است و این روزها خودِ امر توقیف به گیشه فیلم میتواند کمک کند.
این اثر روایت جامعهای است که در گذار از سنت به مدرنیته دچار مشکلات فراوانی میشود. در حالی که لایههای بیرونی جامعه میل به مدرن شدن دارند اما لایههای زیرین آن همچنان در تحجر و عقب ماندگی خود مانده اند و به شدت سعی بر تأکید و حفظ آن دارند، به حدی که بقیهی جامعه را به عقاید منحط خود تشویق و ترغیب میکنند.
جامعهای که از روزهای اول بلوغ نوجوان سعی بر پنهان کردن ساده ترین و پیش پا افتاده ترین تغییر حالات جسمی، روحی و روانی او دارد، سالها بعد در زمان ازدواجاش از او میخواهد شخصی ترین و خصوصی ترین موضوع زندگیاش را جار بزند، به همگان اعلام کند و مهر تأیید صد آفرین بگیرد و همین یعنی بزرگ ترین تناقض!
سمیرا دانشگاه میرود، به شیوه امروزی لباس میپوشد، نگاه آلودهی سرایدار و رفتار مشکوک پدر را تاب میآورد، دم نمیزند اما باید به مرد آیندهاش پاسخگو باشد و این بدگامیِ دنیای سنتی است.
منصور شوهر سمیرا، با بازی تکراری و کلیشهای حامد بهداد متمول است، مغازه دارد، ماشین چند صد میلیونی سوار میشود اما وقتی با سمیرا صحبت از غیرت میشود از او درخواست میکند که هر آن چه که ممکن است برایش حساسیت برانگیز شود از او پنهان کند این یعنی رواج پنهان کاری در روابط!
پدر سمیرا با بازی جا افتادهی بابک کریمی، بی اطمینان به فرزندانش گویی حتی از مرگ نا به هنگام دختر در آستانهی ازدواجش برای جلوگیری از آبروریزی در خانواده و محله، خیلی هم ناراحت و ناراضی نیست و به راحتی نظاره گر سوگواری و اشکهای در سکوت دختر جوان و پسر خردسالش برای خواهر تازه درگذشته شان است و در آخر خانوادهی منصور که میخواهند تأیید حرف مگو را از دکتر زنانی که سابقهی معاینه دختران فامیل را دارد بگیرند، بدا به حال چنین جامعه ای!
بیشتر بخوانید: فیلم خفگی آخرین ساختهی فریدون جیرانی
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty