ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر: یک روایت از تنهایی
جی دی سالینجر J. D. Salinger نخستین اثرش را با نام ناتور دشت The Catcher in the Rye در سال 1951 منتشر کرد، اثری که به یکی از مهمترین رمانهای قرن بیست میلادی تبدیل شد. در ادامه با تحلیل و بررسی رمان ناتور دشت با نت نوشت همراه باشید. ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر یک […] نوشته ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر: یک روایت از تنهایی اولین بار در نت...
جی دی سالینجر J. D. Salinger نخستین اثرش را با نام ناتور دشت The Catcher in the Rye در سال ۱۹۵۱ منتشر کرد، اثری که به یکی از مهمترین رمانهای قرن بیست میلادی تبدیل شد. در ادامه با تحلیل و بررسی رمان ناتور دشت با نت نوشت همراه باشید.
ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر
یک روایت از تنهایی
جروم دیوید سالینجر یا جروم دیوید سَلینجر J. D. Salinger نویسندهی آمریکایی در سال ۱۹۱۹ میلادی در نیویورک به دنیا آمد. اطلاعات شخصی زیادی از زندگی او در دسترس نیست و تنها میدانیم که او از پدر و مادری مسیحی و یهودی بود و پس از سفرش در جوانی به اروپا، در نیویورک به تحصیل پرداخت اما آن را نیمه کاره رها کرد و رو به نوشتن آورد.
او اولین داستانش را در همین دوران یعنی سال ۱۹۴۰ با نام “جوانان” در مجلهی استوری به چاپ رساند. چند سال بعد (طی سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶)، رمان ناتور دشت (ناطورِ دشت) The Catcher in the Rye به شکل دنبالهدار در آمریکا منتشر شد و سپس در سال ۱۹۵۱ روانهٔ بازار کتابِ این کشور و بریتانیا گردید. داستان رمان ناتور The Catcher in the Rye دشت تبدیل به مهمترین اثر سالینجر شد و به سرعت او را به ادبیات جهان شناساند.
“همهاش مجسم میکنم چندتا بچه کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی میکنن، هزار هزار بچه کوچیک و هیچ کی هم اونجا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبهی یه پرتگاه خطرناک وایسادهام و باید هر کسی رو میاد طرف پرتگاه بگیرم، یعنی اگه یکی داره میدوئه و نمیدونه کجا داره میره من یه دفه پیدام میشه و میگیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتور دشتم. میدونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کار رو بکنم. با این که میدونم مضحکه”.
ناتور دشت کتابی است در مورد کشمکش درونی، بین ثبات و تغییر کردن از جامعه اطراف قهرمان داستان گرفته تا لایههای درونی شخصیت خود حال اینکه قهرمان داستان تغییر را نمیخواهد و نمیپذیرد و برای آن میجنگد.
” شده که از مدرسه یا جای دیگر رفته ام و حتی خودم هم ندانسته ام که دارم میروم. این طوری خوشم نمیآید. برایم فرق نمیکند که خداحافظی غمناک باشد یا سخت باشد، ولی دلم میخواهد وقتی از جایی میروم خودم بدانم که دارم میروم. اگر آدم نداند حالش بدتر میشود…”
از جی.دی سلینجر، نویسنده امریکایی، علاوه بر رمان ناتور دشت The Catcher in the Rye کتابهایی چون: داستان (در ایران به نام: دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم)، خاطرات شخصی یک سرباز، جنگل واژگون، فرانی و زویی، هفتهای یک بار آدمو نمیکشه و نغمهی غمگین به فارسی ترجمه شده و در ایران به چاپ رسیدهاند. سرانجام سالینجر در ۲۷ ژانویهی سال ۲۰۱۰ میلادی زندگی خاص و البته اسرار آمیز خود که کنجکاوی بسیاری را بر میانگیخت را بدرود گفت و از دنیا رفت.
بیشتر بخوانید: رمان فرانی و زویی نوشتهی جروم دیوید سالینجر؛ ما دو تا هیولاییم. هر دو تامون
داستان ناتور دشت از زبان هولدن کالفیلد پسر نوجوانی روایت میشود که در هنگام آغاز رمان در یک آسایشگاه بستری است. او داستان زندگی خود را تا قبل از ورود به آسایشگاه بازگو میکند. قصهٔ هولدن کالفید، نوجوان دبیرستانی تنهایی است که از دبیرستان پنسیلوانیا اخراج میشود و سفری را به سمت خانه در نیویورک آغاز میکند.
در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن یک پسربچهٔ شانزده ساله است که در مدرسهٔ شبانهروزی «پنسی» تحصیل میکند، اما در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی از دبیرستان اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک برگردد. پس در نیویورک بی در و پیکر سرگردان میشود. در مهمانخانهای ساکن میشود.
با دوستان قدیمیاش در بارها دیدار میکند، دوست دختر قدیمیاش را میبیند و کارشان به دعوا میکشد، در یک باشگاه شبانه با چند دختر به قول خودش کله پوک میرقصد، به تئاتر میرود، سیگار میکشد، مست میکند، کتک میخورد و …
این مسافرت مکاشفهٔ کابوس، تمسخر، تنهایی و دیدن جهان به چشم دیگر است. هولدن در این سفر با بسیاری آدمها برخورد میکند. سرانجام، تصمیم میگیرد از فرار و گریز دست بکشد و بماند. سالینجر در ناتور دشت و در بیشتر آثار دیگرش به دوران جوانی و نوجوانی انسان میپردازد. سالینجر دنیای بزرگسالی را زندگی بسیار کثیفی میداند.
او تصمیم میگیرد خواهر کوچک ترش فیبی را بار دیگر ببیند زیرا جزء معدود کسانی است که هولدن او را دوست میدارد و بعد دوباره به دلیل بازگشت والدینش به خانه، مخفیانه از آن خارج میشود و نزد معلم روشنفکر مدرسهی قدیمیاش آقای آنتولینی میرود تا مدتی در خانهی او بماند اما در نهایت به دلایلی هولدن مجبور میشود نیمه شب از چنگ او فرار کند.
شخصیت هولدن قهرمانی است که در نظر سنجی مجله کتاب book magazine توانست عنوان دومین شخصیت ادبی جهان را از آن خود کند. جی. دی. سالینجر نویسنده آمریکایی ناتور دشت در نود و یک سالگی در ژانویه سال ۲۰۱۰ درگذشت.
بیشتر بخوانید: فیلم پری اثر داریوش مهرجویی؛ اقتباسی ارزشمند از فرانی و زویی اثر جی. دی. سالینجر
وی که در چهل و پنج سال پایانی عمر خود اثر تازهای منتشر نکرد، به گوشهگیری شهرت داشت، با جدیت تمام حریم خصوصیاش را برای سالهای متمادی محافظت کرد و نگذاشت جزئیات نحوه زندگی و آداب و معاشرتش برای دوستدارانش فاش شود.
دور خانهاش در شهر کورنیش ایالت نیوهمپشابر آمریکا حصار کشید تا کسی از دیوار خانهاش بالا نرود و گاهی هم با دولول به استقبال علاقهمندانی میرفت که برای اینکه حتی برای یک لحظه این نابغهی داستاننویسی آمریکا را ببینند، به در خانهاش میرفتند.
زبان کتاب از ادبیات عامه و کوچه بازاری آمریکا بهره گرفته است و خالی از جملات رکیک و فحشهای بازاری نیست که این اتفاق کتاب را همیشه در محافل تصویب قانونهای حذف و سانسور الفاظ رکیک در ادبیات در مرکز بحث قرار داده است و نکته جالب در انتشار این کتاب اتفاقاتی است که ناطور دشت در بطن آن قرار داشته است که یکی حمله تروریستی به ریگان رییس جمهور آمریکا و نیز دیگری ترور جان لنون خواننده آمریکایی است که در جیب کت هردو تروریست کتاب ناتور دشت را یافته اند.
او میگوید: “زندگی بزرگسالی در واقع زندگی مصرفگرایی و مادی پرستی است، بزرگسالان همیشه آدمهای متظاهری هستند و از آن مهمتر آدمهایی هستند که دارای یک خود متورم هستند و از آن Ego خودشان چیزی ساختهاند که بیش از آنی هست که واقعاً وجود دارد.” علی رغم اینکه سالینجر به شدت علاقمند به موضوعات آمریکایی است اما مضمون داستان هایش بیشتر از اینکه تنها آمریکایی باشد مضمونی جهان شمول است. سالینجر از انسان تنها و منزوی عصر مدرن مینویسد.
خواننده در ناتور دشت با تضادی بین دنیای ذهنی و دنیای بیرونی شخصیت مواجه میشود. این دو دنیا به هیچ عنوان با یکدیگر انسجام و ارتباطی ندارند و همین است که شخصیتهای آثار وی اغلب مجنون و دیوانه به نظر میرسند.
بیشتر بخوانید: داستان کوتاه میخواهم قلقش بیاید دستم اثر جی. دی. سلینجر ترجمه علی شیعهعلی
این پریشانی شخصیتهای سالینجر J. D. Salinger با اوضاع و شرایط بیرونی دنیا و جامعه آمیخته شده است و به نوعی در همین آمیختگی است که نگاه نقادانهی سالینجر را به عوامل بیرونی و زندگی اجتماعی عصر معاصر میبینیم. او در خلال پریشان احوالی شخصیت خود نظام آموزش را به صراحت به باد انتقاد میگیرد و آن را بی تاثیر در این احوال شخصیت نمیداند.
زبان در ناتور دشت بسیار صریح است و این صراحت و جسارت جایی پیش میرود که کتاب ناتور دشت در سالهای چاپ خود در بعضی از ایالتهای آمریکا ممنوع میشود و در بسیاری از شهرها نیز یکی از آثار ممنوعه به حساب میآید. اما این کتاب چنان در بین جوانان مشهور و محبوب شده بود که به خواندن آن به عنوان یکی از الزامات به حساب میآمد. منتقدین همواره سالینجر و آثارش را با مارک تواین مقایسه کرده اند و نقاط اشتراک زیادی بین آن دو پیدا کرده اند.
آنها همچنین ناتور دشت را به نوعی شبیه به “هاکلبری فین” مارک تواین میدانند. چیزی که واضح به نظر میرسد، دقت هر دو نویسنده به کشورشان و اهمیت آمریکا برای آنها است اما وقتی با آثار مارک تواین مواجه میشویم نگاه خوشبینانهی او بسیار بیشتر از سالینجر است و گویی مارک تواین به جامعهی آمریکایی هنوز امیدهایی دارد که سالینجر از آنها مایوس شده است.
ما در رمان ناتور دشت با یک شخصیت به اصطلاح “ناسازگار” روبرو میشویم. این شخصیت، جهان را محل زندگی نمیداند و با جهان سویِ چالش و اعتراض و ناسازگاری دارد. در اکثر موارد در نظرات کسانی که این رمان را خوانده اند با وجود تفاوتهای سنی زیاد بین آن ها، همگی به نوعی با این شخصیت افسار گسیخته و شاید آنارشیست هولمر هم ذات پنداری پیدا کرده و آن را دوست میدارند.
بیشتر بخوانید: داستان کوتاه یک روز خوش برای موزماهی اثر جی دی سلینجر و ترجمه احمد گلشیری
#gallery-2#gallery-2 .gallery-item#gallery-2 img#gallery-2 .gallery-captionبا این همه، سالینجر برای چاپ ناتور دشت با مشکلات زیادی روبرو بود و ناشران زیادی همچون انتشارات بانفوذ هارکورت قبول نکردند که آن را چاپ کنند. هارکورت گفته بود که ناتور دشت بیشتر به کتاب کودکان شباهت دارد تا یک کتاب جدی بزرگسالان.
سالینجر پس از ناتور دشت تعدادی داستان کوتاه نوشت و آنها را عمدتا در هفتهنامه نیویورکر منتشر کرد اما پس از چندی، از انتشار داستان تازه دست کشید و از جامعه ادبی آمریکا فاصله گرفت.
“اون وقت فکرشو کردم که منو میذارن تو قبرستون و رو سنگ قبرم چیز مینویسن و اینا. دور و برمم پر مرده. پسر، وقتی یکی میمیره، حسابی مرتبش میکنن. امیدوارم اگه واقعا مردم، یه نفر پیدا شه که عقل تو کله ش باشه و پرتم کنه تو رودخونه، یا نمیدونم، هر کاری کنه غیر گذاشتن تو قبرستون. اونم واسه این که مردم بیان و یکشنبهها گل بذارن رو شیکمم و این مزخرفات. وقتی مردی گل میخوای چیکار؟”
ناتور دشت سه بار، ابتدا در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی و بار دیگر در سال ۱۳۷۰ و پس از آن در سال ۱۳۹۴ به فارسی ترجمه شد.
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty