به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی به مناسبت گرامی داشت هفته بسیج در پیامی که در تاریخ دوم آذرماه سال 67 خطاب به ملت ایران و بسیجیان صادر کردند، به نکات قابل تاملی پرداختند. متن کامل این پیام به شرح زیر است:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد.
در حوادث گوناگون پس از پیروزى انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههاى فراوانى که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت طلبى، کشور و انقلاب اسلامى را بیمه کردند. ولى حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسى سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدستههاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند.
من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى خورم و از خدا مى خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى ام. من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض مى کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه اى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا و شوروى کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- موج مى زند. باید براى شکستن امواج طوفانها و فتنه ها و جلوگیرى از سیل آفتها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتى که در خط اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- و مخالف با استکبار و پول پرستى و تحجرگرایى و مقدس نمایى است، باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.
خلاصه کلام، اگر بر کشورى نواى دلنشین تفکر بسیجى طنینانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الّا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکى از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینى و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجى ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقى و نه غربى» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلى بیشتر به اتحاد و یگانگى احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادى امریکا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام مى پذیرد. مسائل اعتقادى بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمى است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهاى اصیل اسلام ناب محمدى را در اختیار تمامى اعضاى بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکاریهاى شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که مى توانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروى مىشود به زندگى مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادى رسید. حضور شما در صحنه ها موجب مى شود که ریشه ضد انقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مى بوسم و مى دانم که اگر مسئولین نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار دیگر تأکید مى کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت. من از تمامى بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر مى کنم و از دعاى خیر براى این فرزندان باوفاى اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهداى عزیز و گمنام بسیج را به نعمت همجوارى اهل بیت- علیهم السلام- متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالماً به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمى که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیة اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفداء- هستند بیفزاید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
2/ 9/ 67
روح اللَّه الموسوی الخمینى»
صحیفه امام؛ ج 21، ص 194ـ 196