آیین نکوداشت اندیشمند فرزانه، فرهنگ رجایی استاد و مترجم برجسته بینالمللی علوم سیاسی، به همراه مراسم رونمایی از آخرین کتاب منتشره او یعنی اندیشه و اندیشهورزی، با حضور اساتید، دانشجویان و فرهنگ دوستان برگزار شد.
امر سیاسی فراتر از سیاست است
رجایی در ابتدای سخن در پاسخ به این سوال که چرا این دعوت بزرگداشت را پذیرفته است، گفت: چنین نشستهایی برای چیست؟ آیا این مراسم برای فرهنگ رجایی و برای خود شخصی اوست؟ اگر اینگونه است من به بیان مولانا نباید سپاسگزار، بلکه دشنامگوی برگزارکنندگان باشم. اگر این مراسم برای آثار نوشتاری فرهنگ رجایی است که ربطی به من ندارد و استعداد و لطف خدا و انجام تعهد بوده است.
وی افزود: دلیل دوم بزرگداشت دریافت خوانندگان است که شما حاضرین باشید. به بیان مولانا مستمع جانبخش بیان است. پذیرندگان و خوانندگان این اندیشهورز هستند که نغمه های او را ارزشمند دانستند. اگر نغمههای به جای مانده را باید بزرگ داشت، استعداد و هوش خداوندی مولف و خوانندگان بوده است و نه باز فرهنگ رجایی. امیدوارم اینگونه بزرگداشتها نسل جدید را تشویق کند که در سراییدن نغمه های شخصی خود کوشا باشند.
رجایی در ادامه در بیان چرایی قبول برگزاری این بزرگداشت گفت: من در کارهایم مدیون دو نفر و تحت تاثیر دو استاد هستم. استاد کِرت تامسون و حمید عنایت. از تامسون آموختم که همیشه باید دغدغه پرسشی را داشته باشیم که ابدی است و به وضع بشری مربوط است. از حمید عنایت آموختم که چفت و بست این مقولات ابدی با محیط و فرهنگ بومی چیست. به همین دلیل در ۳۰ سال گذشته این دو سوال را فرا راهم قرار دادم.
وی در ادامه با بیان اینکه بهتر است در رابطه با این پرسش به ادب و نه آداب آن بپردازم، ضمن بیان حکایتی از جنید و بهلول در این زمینه گفت: تمایز بین ادب و آداب در تمام زندگی حاضر است. لُب لُباب و هسته مرکزی امر سیاسی در پیمان و مصلحت انسانورزی قرار دارد. این وابسته به دوره خاص، نژاد خاص و مذهب خاصی نیست.
رجایی با تفکیک بین امر سیاسی و سیاست و بزرگتر دانستن امر سیاسی از سیاست گفت: من در سی سال گذشته سعی کردهام بپرسم که آیا می توانم بینش درست نسبت به مقولات ابدی مصلحت انسان داشته باشم؟ اگر بحران اخلاقی در جهان حاکم نبود، بشر امروز میتوانست برای هزار سال نیازمندیهایش را تامین کند مطابق آمار جهانی فاصله بین کمتر حقوق و بالاترین حقوق در جهان امروز حدود ۸۶۰ برابر است.
وی در بخش پایانی گفت: من در دوره تحقیق و تدریس تلاش کردم ادب امر سیاسی را ترویج دهم. به عنوان مثال در دوران تدریسم در برقراری کنفرانس تجاوز و دفاع با دولت وقت به شرط داشتن منافع ملی و نه دولتی، همکاری کردم. که دولتها میروند و میآیند و آنچه میماند وطن است. ادب امر سیاسی یعنی دادن بینش درست. در فاشیسم آلمان دانش آنقدر بیداد میکرد که همه پس از فروپاشی سرازیر کشورهای دیگر شدند. پس از فروپاشی شوروی هزاران هزار نفر عالم و دانشمند وجود داشتند. پس آنچه مهم است بینش درست است. من در دانشگاه کارلتون مرکزی برای مطالعات اسلامی تأسیس کردم. البته معتقدم صفت اسلامی را تنها خدا میتواند برای امری به کار ببرد، اما چون به کار بردن عنوان ایران مشکلاتی به همراه داشت، مجبور به استفاده از آن بودند. در این مرکز از جمله برای هشتصدمین سال تولد مولانا مراسمی برگزار کردم.
فرهنگ رجایی انسانی اعتدالگرا و اخلاقی است
شجاع احمدوند در بیان توصیفی از فرهنگ رجایی گفت: کارهای ایشان در سه دسته جای میگیرد. کارهای صرفاً تئوریک مثل کتاب فهم نظریه سیاسی. دوم کتابهای کاربردیتر، مثل مشکله هویت ایرانیان. دسته سوم کتابهای ترکیبی که یک مبنای نظری در آنها وجود دارد و بر اساس آن کارهای تاریخی و فرهنگی اعم از جهانی و منطقهای دنبال میشود.
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: فرهنگ رجایی یک شخصیت اعتدالگرا و اخلاقمند دارد. انتخاب ایران باستان برای پژوهش که نوعی تعادل و اخلاقمداری در آنجا هم وجود دارد موید آن است. تاکید و انتخاب شخصیتهایی نظیر زرتشت و کنفوسیوس که شخصیت های متعادلی هستند، موید آن است.
رجایی عالم علوم سیاسی را فیلسوف محض نمیدانست
داوود فیرحی در ابتدای سخن سابقه آشنایی با فرهنگ رجایی را به تجربه تدریس او در دانشگاه باقرالعلوم ارجاع داد و گفت: در آن زمان شخصیتهایی نظیر فرهنگ رجایی، حسین بشیریه، احمد نقیب زاده و محمود سریع القلم در باقرالعلوم تدریس میکردند. من در آنجا با ایشان آشنا شدم. رجایی انسانی خوشرو، شاداب و امیدآفرین است. ایشان خیلی زود میتوانست مسئله خود را به مسئله شاگردان منتقل کند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه گفت: یکی از دغدغه های فرهنگ رجایی در آن زمان این بود که چطور می توان درست اندیشید؟ ایشان آن زمان معتقد بود که متفکر سیاسی یک فیلسوف محض نیست. برای او حقیقتهایی در جامعه وجود دارد که باید آنها را مفروض گرفت و با آنها مسائل خود را حل کرد.
عالم علوم سیاسی باید خاصیت رابینهودی داشته باشد
حبیبالله فاضلی به عنوان سخنران بعدی مراسم گفت: اگر دانشجوی علوم سیاسی از متون کلاسیک و پایه فاصله بگیرد، به نوعی ژورنالیسم تبدیل میشود و اساتیدش به جای تمنای حقیقت طالب شهرت میشوند.
استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه گفت: دیوید ریچی نظریه پرداز علوم سیاسی میگوید عالم علوم سیاسی باید نوعی خاصیت رابینهودی داشته باشد و میان علوم و متون پایه با زندگی روزمره و وضعیت اکنون تردد کند. یکی از این افراد قابل ذکر در این زمینه آقای فرهنگ رجایی است.
رجایی غیرمستقیم اعتمادبهنفس را به دانشجویان منتقل میکرد
حمیرا مشیرزاده یکی از شاگردان فرهنگ رجایی به عنوان سخنران بعدی گفت: من دکتر رجایی را نه فقط به عنوان استاد بلکه تمجیدگرانه به عنوان پدر هم دیدهام. کلاس های ایشان خشکی نسبی کلاسهای علوم سیاسی را نداشت و نوعی اعتماد به نفس در دانشجویان ایجاد و انگیزه مطالعه و پژوهش و تحقیق را در آن ها بیدار میکرد.
دانشیار روابط بینالملل دانشگاه تهران ادامه داد: بیشتر از انتقال معلومات مهم است که اساتید به دانشجویان درسهای معلمی کردن بیاموزند. یکی از خصوصیات مهم فرهنگ رجایی این بود. او اعتمادبهنفس را نه مستقیم، بلکه به شکل روایتهایی از زندگی خود به دانشجویان القا میکرد. وقتی از تجربه های خودش از ایام کودکی در یکی از روستاهای اطراف اراک به نام خسبیجان تا سطح دانشگاه های آمریکا و غرب میگفت.
وی افزود: یکی از ویژگیهای رجایی وسعت حوزه مطالعاتی و تدریس ایشان است. ایشان در عین حال میتواند این دانش گسترده را به هم پیوند دهد. مواردی از قبیل تاریخ ایران، اندیشه سیاسی در اسلام، ادبیات فارسی اندیشه سیاسی مدرن و غیره. یکی از نقاط اتکای ایشان در مفهوم پردازی ها تکیه بر دانش ایران زمین است. چیزی که نشان می دهد که ایشان چقدر ایرانی و صاحب نگاه ایرانی و ایراندوست هستند و سالها کار در خارج از کشور مانع از ایرانی بودن و ایرانی اندیشی نشده است.
رجایی روشنفکری ایراندوست است
محمدتقی قزلسفلی دانشیار دانشکده سیاسی دانشگاه مازندران به عنوان سخنران بعدی گفت: دکتر رجایی مصداق متفکر و روشنفکر ایراندوست است. او نشانه های فراوانی از هویت ایرانی را با خود دارد و به معنای ایجابی کلمه دارای دو خصلت آن، یعنی باز نگه داشتن چشم به معارف جهان و شناختن کشور و زیستجهان است. رجایی از متفکران اندیشیدن به ایرانشهر است، در آنجاهایی که از نیاز به فارابی و تَنسر(روحانی زرتشتی عهد اشکانی) و... سخن گفته است.
سوال رجایی، چرایی افول ما است
قدیر نصری به عنوان سخنران بعدی با بیان اینکه اثر چه کسانی با ما میماند و دلیل این ماندن چیست، گفت: رجایی در دوران سخت و دشوار با ما بود. اثر دو گونه انسانهای پدید و نجیب همیشه با ماست. بیشتر از هر چیز زندگی پرفراز و نشیب ایشان برایم جذاب است. ایشان ۶۷ سال پیش در روستای خسبیجان در حواشی اراک متولد شد. خانواده او را به اراک فرستادند که دیپلم بگیرد. او پس از اخذ دیپلم و تحصیل در دانشگاه تهران به دانشگاه ویرجینیا رفت و دکترای علوم سیاسی اخذ کرد و به مدت ۲۳ سال در دانشگاه های آمریکا و غرب تدریس و تحقیق کرده و اکنون هم به عنوان استاد تمام در دانشگاه کارلتون به عنوان رئیس دانشکده علوم انسانی مشغول است.
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: من کتابهای او را زیر و زبر کردهام و به این رسیدم که رجایی یک مسئله را در ایران و شرق یافته است. او میپرسد چرا ما ایرانیان بعد از عصر صفوی، بازیگر و نمایشگر شدیم و به تعطیلات تاریخ رفتیم؟ دردی که او تشخیص داد به غایت درست و دقیق است.
در کلاسهای رجایی هر لحظه چیز تازه میآموختیم
حسینعلی نوذری استاد دانشگاه آزاد به عنوان آخرین سخنران گفت: رجایی به ما آموخت که پرسش های علوم سیاسی بیشتر پرسش هایی هستند که ظاهراً جنبههای تئوریک دارند. اما برای تحلیلشان باید نگرش هزارتو داشت.
نوذری در ادامه گفت: در برابر این سوال ساده که چرا باید از دولتها اطاعت کرد رجایی به ما چهار داعیه آموخت. اولین داعی، داعیِ قدرت است. الحق لِمن غلب. قدرت دیگران را به اطاعت وامیدارد. دوم داعی، داعی افلاطون مبنی بر خرد است. بن شرطی که در راس حکومت شاهفیلسوف حاضر باشد. سومین داعی، داعی حق الهی است. قدرتی که نشات گرفته از اراده الهی است. چهارمین داعی، داعی اراده عمومی و اراده مردمی است که از زمان منتسکیو و هابز و جان لاک آغاز میشود.
وی در ادامه ضمن بیان اینکه شخصاً از حضور در کلاس درس اساتیدی که چیز جدیدی نمیآموزاندند امتناع میکردم، گفت: اما در محضر حسین بشیریه، فرهنگ رجایی، عباس میلانی اینگونه نبود و در کلاس های ایشان هر لحظه میتوانستیم چیز تازه بیاموزیم.
در پایان مراسم ضمن تقدیر از سال ها مراتب و خدمات علمی و پژوهشی فرهنگ رجایی با اهدای لوح تقدیر از سوی نهادها و افراد مختلف، از آخرین کتاب او به نام «اندیشه و اندیشهورزی» رونمایی شد.
فرهنگ رجایی فرهنگ رجایی متولد ۱۳۳۱ در اراک، روستای خسبیجان نویسنده، پژوهشگر علوم سیاسی و مترجم ایرانی است. او پژوهشگر علوم سیاسی، استاد تمام گروه فلسفه سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه کارلتون کانادا و رئیس دانشکده علوم انسانی این دانشگاه است. او دوره کارشناسی را در دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد را در دانشگاه اوکلاهما و دکتری را در دانشگاه ویرجینیا گذراند. چندین کتاب اعم از تألیف و ترجمه و نیز مقالات بسیاری به فارسی و انگلیسی در مجلات علمیـپژوهشی ایرانی و خارجی از او منتشر شدهاست. مخاطبان ایرانی بیشتر او را با ترجمه کتاب فلسفه سیاسی چیست؟ اثر لئو اشتراوس میشناسند. از جمله دیگر آثار او میتوان به «معرکه جهانبینیها در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان»، تهران: احیاء کتاب، ۱۳۷۳.«تحول اندیشه سیاسی در شرق باستان»، تهران: قومس، ۱۳۷۵.«گنج سوخته: پژوهشی در موسیقی عهد قاجار»، فرهنگ رجایی، تهران: احیاء کتاب، ۱۳۸۱،«مشکله هویت ایرانیان امروز: ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ»، تهران: نشر نی، ۱۳۸۵ و «بازیگری در باغ هویت ایرانی: سرنمونی حافظ»، تهران: نشر نی، ۱۳۹۶ اشاره کرد.