به گزارش گروه اطلاعرسانی ایرنا، سده چهارم و پنجم قمری دوران شکوفایی و رشد همه جانبه علوم مختلف اسلامی محسوب می شود. در اواخر همین سده، عالم فرزانه، متکلم برجسته و فقیه توانمند، شیخ مفید، با گرایشهای عقلی، ظهور کرد. آثار او در برگیرنده پاسخ به اشکالات و مسایل نوپیدا در حوزه تشیع است و همچنین مناظرات او با نحلههای و فرقههای گوناگون و رد نظرگاههای عالمان شیعی در برخی از امور، نمایانگر وجه علمی این اندیشمند برجسته به شمار می رود.
شیخ مفید برای نقل و بررسی گزارشهای تاریخ، ملاکها و معیارهایی را در نظر داشت که سبب شده بود، سبک او با مورخان دیگر، تفاوت بسیاری داشته باشد. امانتداری در نقل حوادث و گزارشهای تاریخی، رعایت اعتدال و انصاف در نقل حوادث، جایگاه قضاوت و داوری عقلانی در پذیرش یا رد گزارش های تاریخی، تاثیر اصول عقاید در تاریخنگاری، نقد و بررسی روایات و احادیث از جمله ملاکهایی به شمار میرود که شیخ مفید در آثار و بررسیهای تاریخی خود بدان توجه داشته و تلاش کرده است با رعایت این ملاک ها به بررسی گزارش های تاریخی بپردازد. رعایت این موارد، اندیشههای حاکم بر تاریخنگاری شیخ مفید را نشان می دهد.
پژوهشگر گروهاطلاع رسانی ایرنا به مناسبت بزرگداشت شیخ مفید در این نوشتار، روشها و معیارهای این اندیشمند برجسته شیعه را بر اصول حاکم در تاریخنگاری را که یکی از ویژگیهای برجسته وی به شمار می رود، بررسی میکند.
تبلور دانش شیخ مفید در زمینه کلام و فقه
مطالعه در زمینه تاریخ به ویژه تاریخ اسلام و تحلیل وقایع آن باید با استفاده از منابع تاریخی کهن صورت گیرد. شیخ مفید در اواخر سده چهارم و ابتدای سده پنجم با تـلاش و تبحری ستودنی کوشید با نگارش چند اثر تاریخی تـا حـدودی راه شناخت درست حوادث تاریخی را هموار سازد و در این مسیر توانست نقشی بسزا ایفا کند. البته هرچند شیخ مفید هرگاه به بررسی موضوعاتی از تاریخ اسلام میپرداخت به مانند دیگر موضوعات، بسیار ماهرانه وارد شده و بـه تبیین زوایـای گوناگون آن موضوع همت می گماشت اما این ویژگی نباید باعث شود شیخ مفیـد را یک مورخ دانست، بلکه بیشترین تبلور دانش وی در زمینه کلام و فقه اسـت. به بیانی دیگر، اندیشهای که بر آثار وی حاکم بوده و بر آنها سایه افکنـده اسـت، تفکـرات کلامـی و اعتقادی او در قوت و استحکام این اندیشههاست و از اینرو تعداد محـدودی از نوشتههای وی به موضوعات تاریخی اختصاص دارد. با ایـن حـال، چـون شـیخ مفید با نگاهی متفاوت از دیگران به نگارش، نقد و بررسی مباحث تاریخی می پرداخت، توانست تا زوایای پنهانی از تاریخ اسلام را واکاوی کند. شیخ مفید هر گزارشی را به سادگی نمی پذیرفت، بلکه آن را با ملاکهای خـود نقادی می کرد.
امانتداری در نقل حوادث و گزارشهای تاریخی از جمله امتیازات برجسته شیخ مفید در نگارشهایش، امانـتداری در نقـل سـخنان افراد یا گزارشهای تاریخی است. رعایت اعتدال و انصاف در نقل حوادث از دیگر ویژگیهای تاریخنگاری شیخ مفید به شمار می رود. وی با آنکه محـور فعالیتهـای خـویش را اثبـات امامـت امامـان معصـوم(ع) و حقانیت آنها قرار داده بود اما هیچگاه در ورطه افراط تعصبآمیز در اظهار محبت بـه امامان(ع) قرار نگرفت و حتی افرادی را که در ایـن زمینـه زیـاده روی و بـیش از اندازه نسبت به این بزرگواران اظهار علاقه می کردنـد و برای آنان درجات و مقاماتی ناروا را برمی شمردند به شدت نکوهش می کرد.
جایگاه قضاوت و داوری عقلانی در آثار شیخ مفید
اگرچه عقل به عنوان دلیل و حجت باطنی انسان معرفی شده است اما با مطالعه و بررسی کوتاه در آثار و فعالیتهای علمی دانشمندان اسلامی به آسانی درمییابیم کـه عقل در نگاه همگان و بهویژه در نظر عالمان دینی، جایگاهی یکسان ندارد. بسیاری از نظریات شیخ مفید بر پایه پذیرش عقل و عدم آن استوار است و از اینرو است که به عدم تعقل و تدبر اهل حـدیث در روایـات خـرده می گیرد. باید گفت شـیخ مفیـد، پایـههای نظریـه خـود را اصول پذیرفتـه شـده و دلیل خدشهناپذیر معرفی کرده و برای توجیه ترک این احادیـث، بـه داوری قـرآن و اجمـاع امامان(ع) استناد می کند. وی چنان به قضاوت عقل اعتمـاد دارد کـه آن را در کنار قرآن، معیار تشخیص و درستی و نادرستی احادیث برمیشمارد. نکته قابل تامل آنکه با توجه به این اعتماد شیخ مفید به عقل و دیدگاه روشن او نسبت به بهرهمند شدن از عقل، برخی خواستهاند با استناد به پاره ای از سخنانش، دایره کاربرد عقل را از نظر او محدود معرفی و چنان قلمداد کنند کـه وی بـرای کارایی عقل، ارزشی اندک قایل بوده و از عقل تنها بـرای فهـم نصوص شـرعی بهـره میجسته و هرگز به آن به عنوان دلیل فقهـی در کنـار قـرآن و سـنت عقیـده نداشته است. در حالی که از عبارتها و سخنان شیخ مفید به آسانی میتوان دریافت که او بیش از این به نقش عقل توجه دارد.
در دیدگاه شیخ مفید، نقش عقل چنان مهم است کـه بـه اشـارههای پراکنـده در نوشتههایش درباره عقل اکتفا نمی کند. از جمله باورهای رایج در میان اندیشهوران و دانشآموختگان، بهویژه اهل قلـم ایـن است که آثار علمی دانشمندان و بهخصوص نویسندگان، برآمده از باورها، انگیزهها و عواملی است که میان نویسنده و نوشتههایش، نوعی تناسب و ارتباط برقرار می سازد. شیخ مفید نیز به عنوان اندیشهورزی آگاه و دانشمندی متبحر از ایـن قـانون مسـتثنی نیست و با توجه به علوم گوناگونی که او در بیشتر آنها مهارت و تخصص دارد، بسیار طبیعی به نظر میرسد که جهتگیری گفتهها و نوشتههایش تحت تاثیر این علوم واقع شده باشد. از اینرو با مطالعه و بررسی آثار شیخ مفید به آسانی میتوان دریافت با آنکه این عالم ربانی در علوم مختلف کلام، فقه، اصول، حدیث، روال، ادبیـات و... تخصص داشـته است اما بیشتر آثارش بر محور موضوعات کلامی و بهویژه اعتقادات خاص شیعی قرار دارد و حتی در گزینش و بیان برخی موضوعات فقهی نیز همان باورهای شـیعی را به خوبی مدنظر دارد.
در میان آثار شیخ مفید، نوشتههای تاریخی، بیش از موضوعات دیگر از علم کلام تاثیر پذیرفته اند و باید گفت بیشترِ نوشتههای تاریخی وی رنگ کلامـی دارد و حتی اگر این سیطره تاثیر علم کلام به صورت آشکار در مباحث تاریخی ایشان نمایان نباشد، دستکم میتوان ادعا کرد، انگیزه اساسی او برای گزینش و ارایه گزارشهای تاریخی، اثبات یا جانبداری از اعتقادات شیعه بهویژه در دایره مباحث مربوط به امامت و حقانیت امامان(ع) البته به شکلی منطقی و مستدل بوده است. مهم این است که شیخ مفید برای اثبات دیدگاههای خویش بهویژه درباره موضوعات یادشده، روایات اهل سنت را نیز از نظر دور نداشته است. افزون بر این، از چگونگی انتخاب موضوعات و نام برخی آثـار شـیخ مفیـد نیـز بـه آسانی به تاثیر علم کلام در تاریخنگاری او میتوان پی برد.
تقیه و تاریخنگاری شیخ مفید
یکی از موضوعاتی که باید در تاریخنگاری شیخ مفید بررسی شود، دیدگاه او نسبت به تقیه است. برای این منظور باید از ۲ جهت به بررسی این موضوع پرداخت: باید دید اساساً نظر شیخ مفید درباره تقیه چیست و او در خلال مباحث خود، برای تقیه چه جایگاهی در نظر گرفته و چگونه آن را مطرح کرده است. باید دانست شیخ مفید در مقام عمل در طول فعالیتهـای علم و اجتماعی خویش به چه شکل با موضوع تقیه روبهرو شده و چقـدر بـه عمـل کـردن بـر مبنـای رعایت تقیه پایبند بوده است.
شیخ مفید بـر خلاف برخی از عالمان همچون شیخ صـدوق کـه تنهـا بـه مطـرح کـردن برخـی از مصادیق و پـارهای از احکام تقیـه پرداخته انـد، ابتـدا تعریفی کامل از تقیه ارایه می کند که میتوان گفت، تعریف او از تعاریف عالمان پـس از وی نیـز کامـلتر اسـت. وی برای تقیه نیز احکام پنجگانه وجوب، حرمت، ابلحی، استحباب و کراهت را برمی شمارد، چنانکه برخی از فقهای دیگر نیز چنین کردهاند. تقیه به عنوان تدبیری مناسب برای دفع ضرر دینی، دنیوی و حرکتی بسـیار مهم در دیدگاه شیخ مفید مطرح است. البته او نیز همچون فقهای دیگر برای بررسی و بیان تقیـه، محدودیتهای مختلـف فقهـی، سیاسـی و اجتماعی را در نظر دارد. بایـد گفت او در فعالیتهای اجتماعی و علمی خود که بیشتر با برگزاری جلسات بحث و مناظره یا از راه نوشتهها و تالیفات صورت گرفته، همواره به رعایت تقیه توجه دارد. با آنکه او هیچگاه از بیان حقایق و واقعیات طفره نرفته، عقاید بنیادین شیعه که جامعه آن روز، بهویژه در بغداد، آن را برنمی تافت، به بهتـرین شـکل مطـرح می کند، اما بیان این مطالب به گونهای نبوده که دسـتاویزی بـرای مخالفـان شـود و آنـان بتوانند از روش شیخ مفید و پاسخهای او سوء استفاده کنند.
از بهترین نمونههای رعایت تقیه از توسط شیخ مفید را میتوان در گـزینش و تنظـیم مباحث کتاب امالی دید. این کتاب حاصل ۴۲ مجلس اسـت کـه در زمانهـای مختلف به وسیله شیخ مفید برگزار شد و مطالبی از جانـب وی بـرای شـاگردانش و دیگر شیعیان املا شده است.
نقد و بررسی روایات و احادیث
از نکات درخور توجه در تاریخنگاری شیخ مفید، نقد و بررسی روایـات و احادیـث به وسیله این اندیشمند است. از نظر شیخ مفید، این مساله چنان اهمیت داشت که نه تنها خـود بدان توجه داشته، بلکه افرادی را که بدون دقت در روایات، آنها را نقـل میکننـد، مـورد انتقاد جدی قرار می دهد. اهمیت موضوع سبب شد تا شیخ مفید آثاری از جمله الکلام فی الخبر المختلق بغیر اثر را در بررسی روایات و ناقلان آنها تالیف کند. به هر حال، شیخ مفید روایات را از ابعاد گونـاگون مـورد نقـد قـرار مـیداد. یکی از این شـاخصها قـرآن اسـت. وی محتوای روایت را از نگاه قرآن بررسی میکرد و اگر روایتی موافق قرآن نبود یا اثری از آن در قرآن یافت نمیشد با صراحت آن را رد میکرد و برای این کار نیز دلیلی محکم داشت. وی می گوید: هر گاه حدیثی یافتیم که قرآن با آن مخالف بود و به هیچ صورت با آن موافقت نداشت، آن را کنار می گذاریم؛ زیرا کتاب قرآن و اجماع چنین حکم میکند. بر همین اساس، وی درباره آفرینش لوح و قلم و نگارش در آن مینویسد: در قرآن دلیلی برای این حدیث که اصحاب، کردهاند که خدای تعـالی قلـم و لوحی خلق کرده و با قلم در آن لوح مینویسد، نیست.
رعایت اختصار در گزارشهای تاریخی از نکات در خور توجه در تاریخنگاری شیخ مفید به شمار می رود. وی در موارد متعددی برای پاسخ به پرسش دیگران یا بیان انگیزه اش از نگارش برخی نوشته ها و کتابها بر رعایت اختصار تاکید کرده و کوشیده است مباحث خـود را متناسـب بـا پرسش یا موضوعی که در نظر دارد، مطرح کنـد و در بسـیاری از مـوارد، در مقدمـه یـا پیش درآمد مباحثش با صراحت به رعایت اختصار تاکید می کند. در حقیقـت آنچـه برای شیخ مفید اهمیت داشته است، پاسخ گویی به پرسشها و طرح مباحث در حد نیاز و با رعایت اختصار و البته رسا و قانع کننده بودن، آن است. برخلاف رویه معمول بیشتر مورخان که به طور معمول به نقل وقـایع می پردازند و آن را میپذیرند در بسیاری از موارد به درستی یا نادرستی آن توجه ندارند، چه رسد بـه آنکه آن را نقادی کنند، شیخ مفید گزارش های تاریخی را به سادگی نمیپذیرفت، بلکه آنها را با ملاکها و معیارهای خاصی مـورد نقـادی قـرار داده و بررسی میکند و می پذیرد. ایـن تفـاوت دیـدگاه شیخ مفید سبب شد، او بتواند در برخی موارد، تحلیلی متفـاوت از دیگـران ارایه دهد، یا گزارشی را که دیگران پذیرفتهاند حتی اگر مشهور و رایج باشد به کلی کنار گذاشته و نپذیرد. بر این اساس، نگاه متفاوت شیخ مفید سبب پدید آمدن روشی جدید در تاریخنگاری نیز شده است که تنها به نقل حوادث اکتفا نمیکند، بلکـه میکوشـد بـا معیارهایی مشخص به نقل، نقد و تحلیل حوادث بپردازد.
منابع:
ـ ابن اثیـر، علـی بـن محمـد ۱۳۸۵ق
ـ ابنشهرآشوب، به کوشش: محمدحسـین دانش آشتیانی و سیدهاشم رسولی محالتی، قم، انتشارات عالمه.
ـ ذهبــی، محمــد بــن احمــد ۱۴۰۵ق
ـ سید مرتضی، علی بن حسین ۱۴۱۳ق، تحقیـق: فـارس
ـ صدوق، محمد بن علی ۴۱۳ق
ـ طهرانی، محمدمحسن آقـابدرگ ۱۴۰۶ق
ـ نجاشی، احمد بـن علـی ۱۴۰۷ق، زنجانی، قم، مؤسس االنشر السالمی