تفاوت سلمان باابوذر
حاج سعید قاسمی:اگر این خانم(فائزه هاشمی) را نصف روز به زندان بیندازند ، من ریشم را می تراشم.
آیت الله آملی لاریجانی (رئیس قوه قضائیه) با اشارهای ضمنی به پرونده فائزه هاشمی گفت: شنیدهام یکی از دوستان بیان داشته است که اگر نیمروز فلانی[فائزه هاشمی] را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید؛ من به آن عزیز میگویم که مطمئن باشید چند وقت دیگر که محاسنتان بلند تر میشود قطعا باید همه آنها را بتراشید![خنده حضار]/ ۱۵ شهریور ۱۳۹۱ رئیس دستگاه قضادر سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور.
چندی پیش سعید قاسمی با اشاره به حکم هشت ماه زندان و ۶۰ ضربه شلاق عامل اهانت به فائزه هاشمی گفت: «اگر چنین حکمی را برای فائزه بریدند و نصف روز این خانم زندان رفت، من ریشم را میتراشم!»
فائزه هاشمی دو روز قبل و مهدی هاشمی امروز دستگیر شدند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سعیدگفته بود اگرفائزه به زندان رفت من ریشم رامی تراشم.،فائزه رفت زندن ومحکومیت شش ماهه اش تمام نشد ولی آقاسعید «ریش نتراشید».
دوران محکومیت شش ماهه فائزه هاشمی روز ۳۰ اسفند۱۳۹۱ به پایان خواهد رسید اما وی یک روز زودتر از زندان آزاد شده است.رفتن به زندان ۳۰ شهریور۱۳۹۱
مهدی هاشمی ۱۸ مرداد۱۳۹۴به زندان رفت-برای تحمل محکومیت ده ساله.
درپایان ماجرای سخنان جنجالی سعیدقاسمی درباره بوسنی(عملیات های نظامی درقالب هلال احمر) راخواهیددید که خیلی هارابه دردسرانداخت تابرای نظام جمهوری اسلامی هزینه نتراشد.
***
شهیدآوینی:«آقا سعید، فرمانده این محور عملیاتی، همان کسی بود که ما در جستوجوی او بودیم. او مظهر همان روحی است که حزبالله را از انسانهای دیگر جدا میکند و البته در میان رزمآوران ما دلاورانی چون سعید کم نیستند.»
سایت مشرق در یادداشتی با عنوان«ماجرای ابوذر و سلمان و ریشهای (حاج سعید)» به ماجرای سخنان اخیر سعید قاسمی و پاسخ رییس قوه قضاییه به وی پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
یکم- در روایت است که «به خدا قسم اگر ابوذر آن چه در قلب سلمان بود میدانست هر آینه او را میکشت» (اصول کافی، ج ۱، ص ۴۰۱؛ بصائر الدرجات، ص ۴۵).
درباره این روایت کم سخن گفته نشده اما شاید بشود برای روایاتی این چنینی تأویلهایی امروزی نیز قائل شد. آیا این روایت به معنای این است که این دو صحابهی بزرگوار یکی بر حق و دیگر علیه آن است؟ بر اساس روایات موثق سلمان و ابوذر هر دو از ارکان اربعه هستند و هیچ یک از صحابه رسول اکرم (ص) به پایه این بزرگواران نرسیده است. با این حال جایگاه تکلیفی هر یک از این صحابهی جلیلالقدر پیامبر خاتم با هم متفاوت است.
دوم- سیدمرتضی آوینی در روزهای پایانی جنگ چهارگانهای درباره عملیات مرصاد و اتفاقات حاشیه آن ساخت. “درخششی دیگر”، “شش روز بعد”، “فقط جمهوری اسلامی” و “آقا سعید”. شاید اگر در میان آثار مرتضای آوینی بگردید کمتر اتفاق افتاده است که او درباره یک شخصیت غیر شهید- یعنی زنده- از چنین زبانی استفاده کرده باشد و این البته نشانهایست از آنچه آوینی در سعید قاسمی دیده است:
«آقا سعید، فرمانده این محور عملیاتی، همان کسی بود که ما در جستوجوی او بودیم. او مظهر همان روحی است که حزبالله را از انسانهای دیگر جدا میکند و البته در میان رزمآوران ما دلاورانی چون سعید کم نیستند.»
و در چند فراز بعدتر در این مستند آوینی تعبیر نهایی خود را از آقا سعید بر روی فیلم میگوید:” او یکی از پروردههای میدان رزم و جهاد فی سبیلالله است و اگر انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی جز پرورش انسانهایی اینچنین نداشت، باز هم میارزید تا حزبالله جان و سر خویش را فدای حفظ آن کند.”
آنهایی که آقا سعید را از نزدیک میشناسند به خوبی میفهمند که چرا سید مرتضای آوینی باید چنین درباره او لب به سخن گشوده باشد. بیآنکه بخواهیم درباره سعید قاسمی لب به مجیزگویی بگشاییم او تبلور آن مفهوم تاریخی حزبالله است. دقت کنید چه میگوییم، تبلور مفهوم؛ آن هم در دورهای که مفهوم حزبالله درگیر تاخت و تاز همه جانبه گروهها و جناحهای سیاسی قرار گرفت و کم نبودند حزباللهیهایی که چپ و راست با همین نام گروههای سیاسی تاسیس کردند و متاسفانه در گرداب همین سیاست غرق شدند. اما مفهوم حزبالله ثابت ماند و میماند و سعید قاسمی نیز حرفهایش را عوض نکرد.
در گیر و دار طوفانهای بنیانکن سیاسی دهه هفتاد که بسیاری یادگارهای امام خمینی را به مصالح گوناگون جابجا میکردند و گاه حتی کنار میگذاشتند و از سوی دیگر کم نبودند حزباللهیهایی که آرمانهایشان را در فلان کاندیدا متبلور دیدند و به مرور، جای مفهوم مصداق را هم خلط کردند. تیغ بران زبان حاج سعید تنها یک معیار میشناخت؛ امام. جلد آخر صحیفه را که عصارهی همه جهتگیریها و نقشه راه انقلاب بود بارها و بارها برای جوانترها دوره کرد و همین شد که سرخوردههای دعواهای جناحی، آقا سعید را ملجأ پناه روزهای عسرت آرمانهای انقلاب دیدند.
سوم- پیامبر اکرم(ص) درباره ابوذر فرمود: «ما اظلّت الخضراء ولا اقلت الغبراء على ذى لهجه اصدق من ابىذر، یعیش وحده و یموت وحده و یبعث وحده و یدخل الجنه وحده و هو الهاتف بفضائل وصى رسول الله على(ع)؛ آسمان و زمین، کسى راستگوتر از ابوذر را به خود ندیدهاند. ابوذر تنها میزید، تنها مىمیرد، تنها مبعوث مىشود و تنها وارد بهشت میشود و این، ابوذر است که فضایل وصى رسول خدا على(ع) را فریاد مىکند»
و آنگاه که ابوذر که رحمت خدا بر او باد به ربذه تبعید میشد امیر مؤمنان علی علیه السلام خطاب به او فرمود: «ای اباذر! تو به خاطر خدا خشم گرفتی و غضب کردی پس به همان کس که برایش غضب نمودی امیدوار باش. این مردم از تو بر دنیایشان ترسیدند و تو از آنها بر دینت!» – نهجالبلاغه خطبه ۱۳۰
یک دین انقلابی همواره و در هر زمان نیازمند شمشیر زبان ابوذروار است؛ زبانی که آرمان را قربانی مصالح شخصی نکند که ابوذر نکرد. اگر چه علم او علم سلمان نبود؛ اما تکلیفش نیز تکلیف دیگری بود. ابوذر مکلف به فریاد علیه باطل بود بدون اینکه وارد بازی در دنیا شود که جنگیدن با قواعد دنیاطلبان ـ و البته نه در قواعد آنها ـ فن خود میطلبد و طریقی سخت خطرناک است؛ ابوذر بارها گفت که مرا با دنیای شما کاری نیست و چنین کرد.
چهارم- آقا سعید را ما ابوذر انقلاب میدانستیم و میدانیم. همان زبان تند و تیزی که آیتالله طالقانی در ابتدای انقلاب داشت و از همین رو بود که «امام او را ابوذر نامید» و البته همهی انتقادها به آقا سعید از همین منظر است؛ از همان جایی که مسیرش را از «ابوذر بودن» کج کند.
منزلت اباذری آقا سعید بالاتر از آن است که وارد بازی هایی شود که آن مفهوم گسترده انقلاب را و حزبالله را تحتالشعاع قرار دهد. بازیها پیچیده شدهاند آنقدر که علم و بصیرت سلمان را میطلبد و البته فریاد اباذر را و هیچ کدام نباید بر جای هم بنشینند.
ریشهای آقا سعید نماد آن فریاد بلند حزبالله است که تمام ظلم، تمام بیعدالتی، تمام سرمایهداری خونآشام و تمام محرومیتهای مستضعفان جهان را هدف میگیرد و نباید آن را بر هر جایی و برای هر کسی گرو گذاشت.
«حاج سعید» برای خودش نیست؛ خون هزاران شهید خرج شده است تا یک حاج سعید برای دوران ما بماند و اینجاست که باید با هزار و یک چشم مراقب او بود.
بر همزدن بازیهای سیاسی اگرچه بر سلمانها واجب است، برای اباذرها تکلیفی است از نوعی دیگر.
این را ابوذر صدر اسلام بهخوبی میدانست. او تنها پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را میشناخت و در جواب سیاستبازیها تیغ بران زبان را از نیام بیرون میکشید؛ ای کاش اباذرهای انقلاب اسلامی نیز این قصه را بهخوبی بدانند و خود را تا یک بازی سیاسی تنزل ندهند؛ بچههای غریب حزبالله دلشان برای جلد آخر صحیفه و (تمیز خبیث از طیب انقلاب) با آن تنگ شده است.
رند عالمسوز را با مصلحتبینی چه کار؟……………….کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش
***
مدیریت سایت-پیراسته فر:بعضی هاازاستوانه های نظامند،مردان خوشنام وجانفشان؛وحاضرندجانشان رابرای دفاع از ولایت وانقلاب شجاعانه-ابوذروار- فداکنند واماقدرت-سیاست-مدیریت ندارند،مدیریت سعه صدرمی خواهدوخون جگرخوردن وخونجگرشدن(مدیریت هاسالم) که اینهارا سلمانهامی دانند،که ابوذرهادرمصادرامورباشندناموفقند.
به این جملات ناب وپرمعنای رهبرانقلاب دقت کنید:
پیامبر به ابوذر گفت: توخیلی آدم خوبی هستی امابدردریاست ومدیریت نمی خوردید( من جنابعالی را در مدیریت، ضعیف میبینم) .
رهبرانقلاب صبح امروز(یکشنبه، ۱۰ آذر ۱۳۹۸)، پیش از آغاز جلسه درس خارج فقه ضمن شرح حدیثی درباره شرط پذیرش مسئولیّت، بیاناتی را مطرح کردند که در ادامه میخوانید.
«پیامبر (ص) به ابیذر فرمودند: من هر چه برای خودم دوست میدارم، برای تو هم دوست میدارم. من جنابعالی را در مدیریت، ضعیف میبینم. خیلی آدم خوبی هستی اما حالا که آدم ضعیفی هستی، مواظب باش بر دو نفر هم ریاست نکنی و تولیت مال یتیم را قبول نکنی.
این، درس برای ماها است. بعضی از ما به مجرّد اینکه یک مسندی یا خالی میشود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم میدوزیم به آنجا! خب اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی.
حالا بحث اسمنویسی برای انتخابات مجلس است، گفتند شروع شده، همین طور بدون محابا میروند! این مطلبی که عرض میکنم، در مورد خود این حقیر از همه بیشتر است و آن کسانی که مسئولیّتی دارند هم همین جور.
هر مسئولیّتی، هر سِمَتی، هر تواناییای، در کنارش یک مسئولیّتی دارد، یک تعهّدی وجود دارد. میتوانید آن تعهّد را انجام بدهید یا نه؟ این خیلی درسِ بزرگی است.
علّت اینکه میگویند تولیّت مال یتیم را قبول نکن، این است که نمیتوانی حقّ یتیم را به او بدهی؛ دیگران میآیند دستدرازی میکنند، جنابعالی هم آدم ضعیفی هستی، تدبیر لازم را نداری و نمیتوانی.
برجستگیهای نظام اسلامی و نظام ارزشهای اسلامی اینها است؛ یعنی در درجهی اوّل، من و شما خودمان مسئولیم که ببینیم این کار را میتوانیم قبول کنیم یا نه؟ این بسیار مسئلهی مهمّی است.
منبع:خبرگزاری فارس
***
ماجرای سخنان جنجالی سعیدقاسمی درباره بوسنی
سعید قاسمی از اولین حامیان احمدینژاد بود. آنها در یک چیز با هم اتفاق نظر داشتند، مخالفت سرسخت با هاشمی رفسنجانی. قاسمی به شدت مخالف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ایران و عراق است. قاسمی حتی یک بار مدعی شده بود اگر فائزه هاشمی محکوم و راهی زندان شود ریشش را از ته میتراشد، البته که فائزه هاشمی به زندان رفت ولی سعید قاسمی ریشش را نتراشید.
سعید قاسمی همکلاسی سابق محمود احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت دو روز پیش از مصاحبه جنجالیاش، عکسی هم با دوست دوران جوانی خود منتشر کرد. او در توییترش تصویری از در آغوش کشیدن احمدینژاد گذاشت و نوشت: «دیدار اتفاقی با دکتر محمود احمدینژاد در فرودگاه کرمانشاه به دلیل همزمانی ساعت پرواز»
محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری دیروز خبر داد که جمعیت هلال احمر ایران از سعید قاسمی شکایت میکند. آقای قاسمی از فرماندهان میانی جنگ ایران و عراق بود که اخیراً در برنامه ویدئویی «رو در رو» که از طریق وبسایت «آپارات» پخش میشود، گفته بود آنها با پوشش هلال احمر در جنگ بوسنی شرکت کرده بودند تا نیروهای جهادی این کشور را آموزش دهند.
او مشخصاً تاکید کرد: «ما هلالاحمریهایی بودیم که برای آموزش نیروهای جهادی به بوسنی رفته بودیم.» جنگ بوسنی بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ در جریان بود. این یک جنگ مسلحانه و بینالمللی بود که بین بوسنیوهرزگوین و صربستان جریان داشت و با امضای توافق دیتون در شهر دیتون ایالت اوهایو پایان یافت.
سخنان آقای قاسمی واکنش بسیاری در بر داشت. سپاه پاسداران نیز این سخنان را رد کرد. سردار رمضان شریف سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه گفت: «اظهارات آقای سعید قاسمی، اینکه مدتی داوطلبانه در بوسنی حضور داشتهاند و سالهای زیادی هم از بازنشستگی ایشان میگذرد، دیدگاهی شخصی و فاقد اعتبار بوده و مورد تأیید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم نیست. مواضع و کارکردهای سپاه در عرصههای مختلف تابع منطق و منطبق با قوانین و مقررات بوده و اقدامات امدادی سپاه به مردم مسلمان بوسنی نیز از این قاعده تبعیت کرده است.»
محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری نیز روز گذشته در حیاط هیئت دولت به خبرنگاران گفت: «این که فردی کلیپی پر کند و حرفی بزند، قابل استناد نیست. آنچه من دیدم هیچکدام صحت ندارد. هلال احمر علیه این فرد اعلام شکایت کرده و بقیه مطالبش هم درست نیست.» او همچنین این قبیل سخنان را بهخصوص در شرایط حساس کنونی پاس گل دادن به آمریکا و دشمن دانست و تاکید کرد که لزومی ندارد آقای قاسمی بخواهد با سخنان خلاف واقع دست دشمنان کشور را که سپاه را نشانه گرفتهاند، قوی کند. این در حالی است که رمضان شریف سخنگوی سپاه نیز اظهارات قاسمی را شخصی و فاقد اعتبار اعلام کرد که به هیچ عنوان مورد تأیید سپاه هم نیست. شریف البته این را هم گفت که آقای قاسمی مدتی داوطلبانه در بوسنی حضور داشتهاند و سالهای زیادی هم از بازنشستگی ایشان میگذرد.
اما گویا این سردار بازنشسته سپاه کمی از واکنشها غمگین شده است به طوری که در توئیتر شخصیاش نوشت: «به چشم دیدیم در لباس سازمان ملل جاسوسی میکنن از ملتهایی که نمیجنگند و عنانشان را بهدست غربیها میدهند. حالا تعجب میکنم که بر ما خرده میگیرند چرا با لباس هلالاحمر به نجات مستضعفین رفتید! مگر نه اینکه معنی پوشیدن این لباس یعنی نجات مسلمین و هر بنیبشری که تحت آسیبِ ظالم است؟»
ماجرا از آنجایی شروع شد که سعید قاسمی چند روز پیش در برنامهای اینترنتی ادعا کرد در زمان جنگ بوسنی نظامیان ایرانی تحت پوشش هلال احمر به این کشور اعزام میشدند.
به گفته سردارقاسمی که در آن زمان عضو سپاه بود، آنها در این مأموریت با نیروهای القاعده همکاری میکردهاند و القاعدهایها استایل آنها را گرفتند و هسته جریانهای جهادی در بوسنی اینگونه شکل گرفته است.
او در این برنامه برای این که منظورش را از گروههای جهادی دقیقتر برساند، به سوریه اشاره میکند و میگوید این چیزی که الان ۶-۵ سال است در سوریه اتفاق افتاد قبلش در بوسنی اتفاق افتاده بود.
قاسمی همچنین ادامه میدهد که کریستین امانپور، خبرنگار سیانان متوجه شد که ایرانیها در پوشش هلال احمر، به آموزش نظامی دیگران مشغولند: «این خانم همولایتی ما، که همه سیاستمداران ما دوست دارند با ایشان صحبت کنند، از آقای احمدینژاد گرفته تا روحانی، و به نظر میرسد یک خواهرخواندگی با مقامات دولتی ما دارد، این بیشرف جاسوس سیانان، ما را افشا کرد.» هرچند حسین اللهکرم هم سخنان قاسمی را رد نکرده است و درباره ارتباط با القاعده به «نامه نیوز» گفت: «القاعده لایههای مختلفی دارد، لایهای که شامل نیروهای بوسنیوهرزگوین بود، آنها به نحوی با ما ارتباط داشتند، هرچند گاهی از اینها وقتی در مقرهای القاعده آموزش میدیدند وقتی اسلحه خود را تحویل میگرفتند بنا به دلایلی آنجا را ترک میکردند و به سمت ما میآمدند. ارتباط با القاعده عمدتاً در این لایهها بود».
در عین حال این سخنان سعید قاسمی سردار بازنشسته سپاه آن هم درست در شرایط بحرانی کشور و زمانی که دولت آمریکا سپاه پاسداران ایران را در لیست تروریستی گذاشت، کمی حیرتانگیز است. اتفاقی که به فاصله کمی واکنشهای بسیاری را در پی داشت و به فاصلهای کم هلال احمر ایران در شبکه توئیتر با تاکید بر وظیفه رویکرد بیطرفانه در جنگها نوشت: «هلال احمر هیچگاه اجازه استفاده از نشان و لباس خود را به نیروهای نظامی نمیدهد.
طبق کنوانسیون چهارگانه ژنو در مخاصمات مسلحانه بیطرفیم چون کار مهم حمایت از انسانیت و کمک به غیرنظامیها را داریم. اگر فرد یا نهادی از نشان و لباس جمعیت هلال احمر ایران استفاده کرده، قطعاً بدون هماهنگی بوده است». هلال احمر در گام بعدی، اطلاعیهای صادر کرد و نوشت که این سازمان هیچگاه اجازه استفاده از نشانواره و لباس خود را به نیروهای نظامی نمیدهد و از سعید قاسمی که در زمان جنگ بوسنی، از پوشش این نهاد برای اهداف نظامی استفاده کرده، شکایت کرده و حق پیگیری تا زمان رسیدن به نتیجه را برای خود محفوظ میداند. هلال احمر درحالی از قاسمی شکایت کرده است که در جریان سیل نوروز امسال، آمریکا حسابهای هلال احمر ایران را بست.
اما واکنش اصولگرایان تعجببرانگیز بود. آنها ضمن محکوم کردن تلویحی سخنان قاسمی بیشترین تاکیدشان بر انکار و تردید بود. مثلاً احمد سالک نماینده اصفهان و از اعضای روحانیت مبارز کمی با تردید در خصوص صحبتهای سعید قاسمی سخن میگوید و در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید: «شاید آنچه امروز منتشر شده است همه آن چیزی نباشد که گفته شده. به هر حال به نظرم سعید قاسمی فردی نیست که به یکباره چنین مطلبی را مطرح کند و به نظرم این موضوعات را باید سپاه پیگیری کند و پاسخ دهد.» سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی سابق کمیسیون امنیت ملی هم معتقد است که این صحبتها برخلاف امنیت ملی است زیرا آمریکاییها به دنبال سندسازی علیه جمهوری اسلامی هستند. اما وقتی این خبرگزاری سوالات دیگری درباره چرایی و انگیزه از طرح چنین موضوعاتی پرسیده، این نماینده مجلس ترجیح داد پاسخ را به زمانی موکول کند که از صحت و سقم این خبر مطمئن شود.
همینطور محمدعلی پورمختار که علاوه بر نمایندگی، سابقه ۲۷ سال حضور و فعالیت در سپاه را در کارنامه دارد، هم میگوید: «من چنین چیزی را نشنیدهام. من مطمئن نیستم که چنین صحبتی مطرح شده باشد. ضمن اینکه القاعده وقتی القاعده شد که برج دو قلو را در آمریکا منفجر کرد و از نظر آمریکا تبدیل شد به یک گروه تروریستی اما همین القاعده هم برای آزادسازی افغانستان میجنگید. مضاف بر اینکه بحث بوسنی مربوط به ۲۰ سال پیش است.»
سعید قاسمی همکلاسی سابق محمود احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت دو روز پیش از مصاحبه جنجالیاش، عکسی هم با دوست دوران جوانی خود منتشر کرد. او در توییترش تصویری از در آغوش کشیدن احمدینژاد گذاشت و نوشت: «دیدار اتفاقی با دکتر محمود احمدینژاد در فرودگاه کرمانشاه به دلیل همزمانی ساعت پرواز». قاسمی در ادامه از این دیدار نوشت: «ضمن تاکید بر ولایتمداری و پیروی بیچونوچرا از منویات رهبری به دکتر احمدینژاد برای حضور در استان زلزلهزده کرمانشاه خیر مقدم گفتم و بر لزوم حفظ وحدت و پرهیز از اختلافافکنی تاکید کردم. در انتهای دیدار از آقای دکتر درخواست کردم ضمن تلاش برای کمک به مردم زلزلهزده و شنیدن مشکلات و مسائل آنها هدفی جز خدمت به مردم و اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی پیگیری نگردد. ایشان نیز از خدمات انجام شده در این استان پس از زلزله کرمانشاه تشکر کردند.»
البته اقدام قاسمی در انتشار عکس احمدینژاد در شرایط بحرانی کنونی کشور و در حالیکه رئیس دولتهای نهم و دهم در چندسال اخیر هرکاری برای تشویش اذهان عمومی انجام داده است، دور از ذهن هم نبود. او در خردادماه سالی که گذشت در ویدئویی گفت: «احمدی نژادی که هنوز بهش شک داری در همین روستاهای ده خانواری مناطق زلزلهزده براش سلام و صلوات میفرستند»
سعید قاسمی از اولین حامیان احمدینژاد بود. آنها در یک چیز با هم اتفاق نظر داشتند، مخالفت سرسخت با هاشمی رفسنجانی. قاسمی به شدت مخالف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ایران و عراق است. قاسمی حتی یک بار مدعی شده بود اگر فائزه هاشمی محکوم و راهی زندان شود ریشش را از ته میتراشد، البته که فائزه هاشمی به زندان رفت ولی سعید قاسمی ریشش را نتراشید. ادعای کذب استخر فرح در ماجرای درگذشت آیتالله هاشمی هم اولین بار توسط او مطرح و بعدها این ادعا از طرف مسؤولان تکذیب شد. استخری که او مدعی بود متعلق به فرح است پس از انقلاب و در زمان دولت سازندگی ساخته شده بود و مسؤولان بسیاری از آن استفاده میکردند. این عضو انصار حزبالله همچنین در سال اول دولت روحانی در گفتوگو با خبرگزاری فارس تاکید کرده بود که هاشمی و خاتمی و حسن روحانی برای اجرایی کردن مدل این روزهای احمدینژاد بالا و پایین کردند اما مردم از اقدامات آنها جلوگیری کردند.
سعید قاسمی متولد قصرشیرین و یکی از فرماندهان سابق نیروی زمینی سپاه لشکر ۲۷ محمد رسولالله است. در محافل دوستانه حاج سعید صدایش میکنند. قاسمی پیش از انقلاب ۵۷ و پس از ورود به دانشگاه علم و صنعت بلافاصله جذب فعالان اسلامی که بعدها انجمن اسلامی دانشگاه را شکل میدهند، شد و بعدها وارد سپاه میشود. اوج معروفیت او از زمان جنگ بوسنیوهرزگوین در یوگسلاوی سابق است.
نام سعید قاسمی سال ۹۰ بسیار بر سر زبان افتاد. هنگامی که علیه فائزه هاشمی سخن گفت و قول داد اگر فائزه هاشمی دختر اکبر هاشمی رفسنجانی راهی زندان شود ریشش را از ته میزند. فائزه به زندان رفت و در طول زندان نیز یک روز به مرخصی نیامد تا محکومیتش پایان یافت اما سعید قاسمی با توجه به وعدهای که داده بود، خودش را به فراموشی زد. او همچنین مسئول شلوغی در سخنرانی ناطق نوری در مشهد نیز بود. به طوری که همان سال (۱۳۹۱) در گفتوگویی با سایت شبکه خبری ایران، اظهارات تندی علیه رئیس وقت دفتر بازرسی رهبری انقلاب داشت و با طرح این پرسش که «ناطق نوری در گرماگرم جبهه و جنگ کجا بود؟» علیاکبر ناطق نوری را مصداق اصلی «ساکتین فتنه» و «خواص بیبصیرت» نامید. او البته بارها علیه حسن روحانی رئیسجمهوری سخن گفته است.
به هرحال قاسمی اگرچه اکنون بازنشسته سپاه است و در سپاه هیچ منصبی ندارد اما همچنان در بعضی از تجمعات و محافل اصولگرایان به سخنرانی میپردازد./۳۰ فروردین ۱۳۹۸ایسنا