نقد نظام آموزشی در مستند «قصه دختران فروغ»، سازنده است


نقد نظام آموزشی در مستند «قصه دختران فروغ»، سازنده است

خاطره حناچی، مستندساز و کارگردان مستند «قصه دختران فروغ»، با بیان روند حدود پنج‌ساله ساخت این فیلم گفت این فیلم نقد می‌کند که اگر با سعه صدر ببینیم نقدی سازنده است. ]]>

خاطره حناچی، مستندساز:

نقد نظام آموزشی در مستند «قصه دختران فروغ»، سازنده است
خاطره حناچی، مستندساز و کارگردان مستند «قصه دختران فروغ»، با بیان روند حدود پنج‌ساله ساخت این فیلم گفت این فیلم نقد می‌کند که اگر با سعه صدر ببینیم نقدی سازنده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نقد نظام آموزشی در مستند «قصه دختران فروغ»، سازنده است
خاطره حناچی (متولد ۱۳۵۹) دانش آموخته کارشناسی علوم پایه، پیش از این با آثاری چون شمارش معکوس، مرگ خاموش، کودکان یاسر، یادگار دوست و میلاد در عرصه مستندسازی مطرح شده است. وی با مستند قصه دختران فروغ در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت (۱۸ تا ۲۵ آذر) حاضر بود. این مستند هفتادوشش دقیقه‌ای که در اولین برخورد از نظر سوژه به مستندهای دیگر شباهت زیادی دارد و داستانی از گروه کودک بی‌سرپرست به دست می‌دهد که در مرکزی توسط یک زوج نگهداری می‌شوند، اما در ادامه نه تنها سوژه تغییر می کند بلکه دیدگاه کارگردان و مخاطب نیز نسبت به موضوع عوض شده و به درک جدیدتری از آموزش برای کودکان و نظام آموزشی کلی در خانواده همچنین به طور خاص در مراکز مختلف نگهداری این کودکان می‌رسد.

حناچی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد دلیل و دغدغه ساخت مستند قصه دختران فروغ که در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت برای اولین بار به نمایش درآمد، گفت: داستان از آنجا شروع شد که در سال ۱۳۹۱ مطلع شدم گروهی از کودکان بی‌سرپرست در تهران کنسرتی برگزار می‌کنند و از دوستانم شنیدم که این کودکان زوجی را که از آنها نگهداری می کنند پدر و مادر صدا می زنند، اما مدتی بود که زلزله ورزقان و هریس (۲۱ مرداد ۱۳۹۱) روی داده بود و من باید به منطقه می رفتم و نتوانستم این بچه ها را ببینم، در ادامه آذر ۱۳۹۱ با مسئولان این مرکز صحبت کردم و به شهرستان محل استقرار موسسه رفتم و بچه ها را دیدم.

دغدغه من شد مفهوم خانواده و نقد نظام سلطه تربیتی حاکم بر ایران؛ مساله مطرح شده در این فیلم را اصلا محدود به مسئولان مرکز نمی‌کنم. این فیلمِ همه‌ی ما آدم‌ها، با هر سواد و مسئولیت اجتماعی است



اولین تصویری که در ذهن من از این موسسه نقش بست، خانواده‌ای حدودا پنجاه‌نفری بود که مرد خانواده (که بچه‌ها او را پدر صدا می زدند) روایتی از حادثه عاشورا تعریف می‌کرد و صدای هیچ کسی درنمی‌آمد، برایم این همه سکوت آن هم در میان کودک و نوجوان عجیب بود. از آذر تا اسفند ۱۳۹۱ بارها به این مرکز رفتم و در نهایت با زوجی که مسئولیت نگهداری این کودکان را برعهده داشتند به این توافق رسیدم مستندی از این موسسه و ماجراهایی که در آن می افتد بسازم.

حناچی با بیان اینکه یک دغدغه شخصی وی را به سمت این مرکز نگهداری برد و آن همواره دغدغه مادری بوده و این پرسش که آیا باید فرزندی از خود را بزرگ کند یا فرزند فرد دیگری، افزود: از آذر ۹۱ تا اسفند ۹۱ مرتب به این موسسه می‌رفتم، ارتباط با بچه ها خیلی سخت بود تا به من اعتماد کنند، این زوج مرا در گرفتن تصویر در همه جا آزاد گذاشتند و محدودیتی در این رابطه نداشتم. اسفند ۱۳۹۱ روز چهارشنبه سوری و عید ۱۳۹۲ فیلمبرداری کردیم و از فروردین تا خرداد با رفت‌وآمدهای زیاد شخصیت های مستند را تا حدی شناختم. اما باید بیشتر می دیدم تا اتفاقات زیرلایه این موسسه را بیشتر بشناسم در خرداد ۱۳۹۲ بخش دیگر کار را فیلمبرداری کردم، روند فیلمبرداری در سال ۱۳۹۳ با عروسی یکی از بچه‌ها ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۳۹۴ به فاین کات (تدوین نهایی) رسیدم که مسئولان موسسه با دیدن آن منقلب و متعجب شدند ولی برای من خیلی عجیب بود که چرا با این وسعت منقلب شدند.

ما باید فیلم مستند را در سبد کالای فرهنگی خود بگذاریم و برای دیدنش پول بپردازیم.



این مستندساز ادامه داد: قرار شد همدیگر را حضوری ببینیم و در این مورد صحبت کنیم، در نهایت گفتند معتقدند این فیلم سیاه‌نمایی است و واقعیت های مرکز را بیان نکرده با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نامه نگاری کردند، حضوری هم در مرکز جلسه داشتیم و موفق نشدیم آنها را راضی کنیم و از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا آبان ۱۳۹۶ فیلم متوقف ماند. در طول مذاکرات با مسئولان این موسسه متوجه شدم آنها با دیدن فیلم احساس خطر کرده اند و در واقع آنها یک فیلم تبلیغاتی برای مرکز می خواستند.

تدوین این اثر لبه چاقو بود

وی تصریح کرد: موضوع نزدیک ۲ سال و نیم مسکوت ماند در طول این مدت من با روانشناس مرکز که دیگر در مرکز کار نمی کرد گفت وگو می کردم و یک روز در آبان ۹۶ ایشان با من تماس گرفت و وقایعی را برای من بازگو کرد که باور کردنش برایم سخت بود. آبان ۹۶ با تمام عواقبی که ممکن بود رفتن من به آنجا داشته باشد رفتم و حرف هایی شنیدم که خیلی تلخ بود.

دغدغه‌ام تغییر کرد و فیلمنامه جدیدی نوشتم و دغدغه من شد مفهوم خانواده و نقد نظام سلطه تربیتی حاکم بر ایران که مخصوص این زوج نیست و حتی در خانواده های عادی اطرافمان هم دیده می شود. من مساله مطرح شده در این فیلم را اصلا محدود به مسئولان مرکز نمی کنم. این فیلم همه ما آدم ها، با هر سواد و مسئولیت اجتماعی است.
حناچی در مورد تدوین این مستند گفت: تدوین این کار لبه تیز چاقو بود زیرا مراکز بهزیستی با مشارکت های مردمی می گردد و نباید دید خیران نسبت به این موارد تغییر کند؛ البته به نظر من این فیلم آگاهی می دهد البته که نقد هم می کند که اگر با سعه صدر به آن نگاه شود سازنده خواهد بود. این فیلم راف کات های (تدوین های اولیه) زیادی داشته است تا اینکه به فاین کات برسیم؛ اسماعیل منصف و پیروز کلانتری خیلی کمک کردند اما در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که اتفاقی که برای کارگردان افتاد و دغدغه او تغییر کرد و به یافته جدیدی رسید در ریتم فیلم نیز اجرا شده و برای مخاطب روی دهد. بیننده هر چقدر فیلم جلو می روند، تغییر دغدغه کارگردان را می بیند.

جشنواره سینماحقیقت به بلوغ خود رسیده است

وی در مورد این دوره از جشنواره سینماحقیقت گفت: جشنواره سینماحقیقت به دوران بلوغ خود رسیده و باید از این به بعد پخته‌تر شود. این جشنواره برای ما مستندسازان بسیار مهم است؛ زیرا تمام فیلم ها فارغ از سایه فیلم داستانی دیده می شود. امسال کار بلیت فروشی انجام شد. من این کار را می پسندم ولی خوب چون اولین سال آن بود کمی بی نظمی و آزمون و خطا داشت.

حناچی افزود: به هر حال ما باید فیلم مستند را در سبد کالای فرهنگی خود بگذاریم و برای دیدنش پول بپردازیم. امسال من فیلمساز خارجی کم دیدم. در سال های گذشته این فیلمسازان را بیشتر می دیدیم، به هر حال ممکن است شرایط سیاسی کشور در آمدن آنها بسیار دخیل بوده باشد.

سیزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت در بخش مسابقه ملی شامل ۶۲ فیلم است. از این تعداد ۲۷ فیلم به گونه مستند کوتاه، ۱۵ فیلم به گونه مستند نیمه‌بلند و ۲۰ فیلم به گونه مستند بلند اختصاص دارند



سازنده مستند شمارش معکوس افزود: برگزاری بازار فیلم بسیار مفید است این بازار هر ساله برگزار می شود و فضا را برای مستندسازان فراهم می کند تا با تهیه کننده ها و پخش کننده ها از نزدیک وارد مذاکره شویم. یکی از اتفاقات خوب هم بخش کتابخانه تصویری یا video library بود. وقتی کارگردان فرصت نکند فیلمی را ببیند می تواند از این بخش استفاده کند که فکر می کنم برای اهالی رسانه هم اتفاق خوشایندی بوده باشد.

سیزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت در بخش مسابقه ملی شامل ۶۲ فیلم است. از این تعداد ۲۷ فیلم به گونه مستند کوتاه، ۱۵ فیلم به گونه مستند نیمه‌بلند و ۲۰ فیلم به گونه مستند بلند اختصاص دارند که کامران شیردل، یونس شکرخواه، سیف‌الله صمدیان، پیروز کلانتری، حبیب احمدزاده، محمدحسین مهدویان و مونا زندی داوری برای انتخاب برترین مستندها را در این بخش به عهده دارند.

همچنین در بخش مسابقه بین‌الملل امسال که حدود شش هزار فیلم از بیش از ۱۰۰ کشور جهان متقاضی شرکت در آن بوده اند، ۵۴ فیلم در ۷ بخش مسابقه و غیررقابتی پذیرفته شده‌اند. زلاتینکا روسوا، کارول پیشاروک و مهرداد اسکویی داوران این بخش هستند. در بخش مسابقه بین‌الملل به تفکیک ۸ مستند کوتاه، ۸ مستند نیمه‌بلند و ۸ مستند بلند نمایش دارند که منگ شیه، رائد فریدزاده و وتون نورکلاری داور بخش کوتاه و نیمه‌بلند بودند. همچنین نمایش‌های ویژه ۸ فیلم و پرتره شامل ۸ فیلم می شود.

جایزه شهید آوینی ویژه‌ نمایش و تقدیر از فیلم‌های مستند منتخب حوزه‌ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت در منطقه نیز برای ششمین سال متوالی، به عنوان بخش‌ ویژه‌ جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت برگزار می‌شود و امسال ۲۹ فیلم در آن شرکت دارند و داوری این بخش به عهده محمدمهدی طباطبایی نژاد، مسعود فراستی و مهدی قربان‌پور است.منبع: خبرگزاری ایرنا


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

سفره شب یلدا سنتی با تزیینات بسیار شیک