دکتر گلشنی پرچمدار فیزیکدانان خداشناس در ایران است
یک استاد دانشگاه بیان کرد: دکتر گلشنی در 50 سال گذشته پرچمدار فیزیکدانان خداشناس در جهان اسلام به ویژه در ایران هستند و شایسته است همگی برایشان سلامت، سعادت و توفیق بیشتر مسئلت کنیم.
به گزارش ایکنا؛ آیین نکوداشت علمی مهدی گلشنی، امروز، پنجم اسفندماه با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
رضا امراللهی، استاد دانشگاه، در این مراسم بیان کرد: باید در مقدمه عرض کنم، برای اینکه بدانیم این بزرگداشت مربوط به کیست و درباره چه کسی صحبت میکنیم، به چند نکته درباره زندگی علمی استاد دکتر گلشنی اشاره کنم. در سابقه ایشان فارغالتحصیل فیزیک دانشگاه تهران، فارغالتحصیل فیزیک دانشگاه برکلی، استاد 45 سال گذشته در دانشگاه شریف، رییس دانشکده فیزیک دانشگاه شریف، معاون آموزشی دانشگاه شریف، راهاندازی دکترای فیزیک، عضو و از جمله پایهگذاران مؤثر فرهنگستان علوم، چهره علمی ماندگار عرصه فیزیک، راهاندازی دوره دکترای تاریخ علم و دکترای فلسفه علم و فناوری در کشور و عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال 1374 تاکنون وجود دارد.
تبیین معجزه از مسیر فیزیک
وی تصریح کرد: در اینجا ضروری میدانم به ذکر نکتهای از یکی از بزرگترین دانشمندان فیزیک اشارهای داشته باشم. مرحوم عبدالسلام چندین بار این نکته را به من گفتند که فیزیکدان مسلمان نعمت است و روی این موضوع باید در کشورهای اسلامی کار کرد و همیشه میگفت ای کاش ما در جهان اسلام چندین فیزیکدان مثل دکتر گلشنی داشتیم.
بیشتر بخوانید:
گلشنی: فلسفه اسلامی در چه صورتی کاربردی است رشاد: علم دینی ضلعی از اضلاع چهارگانه هندسه معرفتی دین است اعوانی: چالش فراموشی اسماءالله و تفرعن انسانامراللهی افزود: اجازه بدهید عرض کنم، اگر فیزیکدانان بزرگی مثل دکتر گلشنی باشند که در مکتب خداپرستی بزرگ شدهاند، آنوقت است که میتوانند تفسیر کنند که نظریه «پیتر هاجسون»، فیزیکدان بزرگ دانشگاه آکسفورد تفاوت چندانی با نظریه علامه طباطبایی ندارد که فرمودهاند «هر پدیده طبیعی یک علت طبیعی دارد، اما ما نمیتوانیم علت طبیعی را به آنچه میشناسیم، محدود کنیم» و با این زبان است که میتوان بسیاری از باورها از جمله معجزه را راحتتر توضیح داد. تا کسی این مدارج را طی نکرده باشد و به چشمه جوشان الهیات متصل نشده باشد، نمیتواند به راحتی نظریه «چارلز مایزنر» کیهانشناس بزرگ آمریکایی را بفهمد و آن را به زبان ساده برای مردم مسلمان بازگو نماید و این گوشهای از خدمات علمی دکتر گلشنی به جوانان خداجوی ما در دانشگاهها است.
وی تصریح کرد: بر خود فرض میدانم در این نشست ارزشمند، یادی از استاد محمدتقی جعفری داشته باشم که شاهد بودهام حلقه وصل فیزیکدانان با الهیات بود و بدون اغراق یکی از معرفان بزرگ علامه طباطبایی نزد بزرگان این شاخه از علم در کشور، استاد جعفری بود که خداوند هر دو را غرق رحمت نماید.
امراللهی افزود: به نظر این شاگرد، در بازه 1900 تا 1970 میلادی، فیزیکدانان سعی کردند خداباوری را کمرنگ کنند و به جای آن طبیعتباوری را جایگزین کنند و این امر در ایران هم در بین فیزیکدانان رایج بود و در همین راستا هیچگاه مرد بزرگی مثل دکتر «کمال الدین جناب» که فیزیکدان متألهی بود یا دکتر علیاصغر خمسوی که شاگرد مکتشف «ذره خدا» بود را دوست نداشتند و در عمل حرفهای دیگری میزدند، ولی امروز ورق برگشته است و در جایجای فیزیک خدا را میتوان دید. امروز هوش مصنوعی، پدیده کیاس آشوب، یا از همه مهمتر نزدیکی فیزیک و بیولوژی است که پرچم خداباوری را به اهتزاز در آورده است.
پرسشهایی ورای علم تجربی
وی گفت: علم در حوزه خودش مقتدر است، اما این حوزه محدود است و علم نمیتواند در مورد حوزههای دیگر اظهار نظر کند. برای مثال نمیتواند درباره زیبایی یا عظمت یک شهر سخن گوید یا نمیتواند اختیار انسانی را توضیح دهد. به طور خلاصه مسایلی هستند که علم نمیتواند به آنها پاسخ گوید. ما در اینجا به چند نمونه از سوالات اساسی در فیزیک اشاره میکنیم: واقعیت فیزیکی چیست؟ آیا واحد است یا متعدد؟ مادی است یا غیرمادی و یا هر دو؟ جهان چگونه خلق شده است؟ حالت نهایی جهان چیست؟ هدف از خلقت چهان چیست؟ قوانین فیزیک از کجا میآیند و چرا این شکل خاص فعلی را دارند؟
بعضی از دانشمندان در دهههای اخیر به این نتیجه رسیدهاند که باید چهارچوب حاکم بر علم را وسعت دهیم تا کل تجارب انسانی را در بر گیرد و برای مثال نباید از مسایل اخلاقی و مذهبی چشمپوشی کند، زیرا اینها در زندگی مردم نقش دارند
امراللهی تصریح کرد: فیزیک نمیتواند به همه این پرسشها پاسخ دهد. او در فیزیک ذرات به سوال اول وارد شده است و در کیهانشناسی نظریههایی در مورد سوالات دوم و سوم ارایه کرده است، اما برای بقیه سوالات سخن کمی برای گفتن دارد. پس بعضی از دانشمندان در دهههای اخیر به این نتیجه رسیدهاند که ما باید چهارچوب حاکم بر علم را وسعت دهیم تا کل تجارب انسانی را در بر گیرد، نه فقط آن بخشی را که امروز با علم تجربی قابل توصیف است. برای مثال نباید از مسایل اخلاقی و مذهبی چشمپوشی کند، زیرا اینها در زندگی مردم نقش دارند.
وی گفت: همچنین علم ادعاهایی درباره واقعیت میکند که نمیتوان آنها را فقط بر اساس علم پذیرفت یا کنار گذاشت. علم به یک متافیزیک جامع نیاز دارد که به همه دغدغههای انسانی پاسخ گوید. پیتر مداوار، زیستشناس برنده جایزه نوبل، ضمن اذعان به اهمیت سوالات بنیادی، علم را یارای پاسخگویی به آن ها نمیداند و میگوید این که علم محدودیتی دارد. از این جهت محتمل به نظر میرسد که پرسشهای بنیادی وجود دارد که علم نمیتواند به آنها پاسخ گوید و هیچ پیشرفت قابل تصوری در علم هم نمیتواند به اینها پاسخ گوید. یا به قول پوپر سوالات بنیادی: چگونه هر چیزی آغاز میشود؟ ما برای چه اینجا هستیم و هدف از زندگی چیست؟ مطرح است. اما هر چه مورد مناقشه باشد، این امر مورد اتفاق است که جواب اینها را نباید در علم یافت.
«چرا» به جای «چگونه» در مواجهه با عجایب جهان
امراللهی تصریح کرد: اما آرتورشالو، برنده جایزه نوبل در فیزیک باور دارد که جواب اینگونه پرسشها را باید از دین گرفت. میگوید به نظر من وقتی با عجایب حیات و جهان روبهرو میشویم، باید پرسید چرا، نه چگونه. تنها پاسخهای ممکن دینی هستند. پس چون علم نمیتواند به سوالات مورد دغدغه انسان پاسخ گوید و نمیتواند یک تصویر کامل از جهان بدهد و حتی بعضی سوالات مطرح در علم را بدون پاسخ میگذارد، باید به سراغ یک چهارچوب جامعتر رفت. به قول پروفسور جورج الیس، کیهانشناس بزرگ جهانی، ما باید معیارهای وسیعی به کار ببریم که کل حوزه تجارت انسانی را در برگیرد، نه فقط آن بخشهایی را که علم میتواند پاسخ گوید.
وی افزود: اجازه بدهید حرفهایم را با کلامی از پروفسور جورج الیس پایان دهم که در تاریخ 9 ژوئیه 1998 در مجله ساینس مانیتور نوشتند که الهیات میتواند یک پایه متافیزیکی برای علم ارائه دهد. یعنی چتر الاهیات است که میتواند پهنه علم را بارور و کمال آن را نشان دهد. شاید امروز با آنچه گفته شد باید قدر دکتر گلشنی را بیشتر بدانیم و به این باور برسیم که ایشان در 50 سال گذشته پرچمدار فیزیکدانان خداشناس در کشور به ویژه، در جهان اسلام هستند و شایسته است همگی برایشان سلامت، سعادت وتوفیق بیشتر مسئلت کنیم.
انتهای پیام