«کرونا» به مثابه آزمون معنای زندگی / باید پمپاژ امید داشته باشیم
صلواتی ضمن اشاره به راهکارهای فلسفه اسلامی برای مواجهه با بحرانهایی نظیر ویروس کرونا، تصریح کرد: کرونا نشان میدهد اگر معنای زندگی ما در این شرایط فرو ریخت یعنی مولفههای معنابخش ما در زندگی کمرمق و ناکافی هستند. پس باید دوباره عمارت معنای زندگی را ساخت و خویشتن را بازسازی کرد.
عبدالله صلواتی، استاد فلسفه و معاون فرهنگی دانشگاه شهید رجایی در گفتوگو با ایکنا به تبیین دیدگاه فلسفه اسلامی در مورد نحوه مواجهه با بحرانهای زندگی بشری از جمله ویروس کرونا پرداخت و اظهار کرد: در خصوص این مسئلهای که به وجود آمده است و به مسئلهای جهانی بدل شده است آدمهای مختلف مواجهههای مختلفی دارند. طبیعی است نحوه مواجهه کسی که ملحد است با کسی که مومن است، مواجهه یک انسان عادی با مواجهه یک انسانی که درس آکادمیک خوانده است، مواجهه یک فیلسوف با یک جامعهشناس و برخورد یک روانشناس و یک متکلم با هم متفاوت است. اگر بخواهیم از منظر دیگری نگاه کنیم این انسان و ذهن انسان است که یک پدیده را صورتبندی میکند و به یک مسئله تبدیل میکند و مطابق با آن مسئلهای که ایجاد کرده است با آن پدید مواجهه پیدا میکند.
نگرش اصالت وجودی به مسئله کرونا
وی افزود: مثلا صورتبندی که از این مسئله در فلسفه ملاصدرا بیان میشود با صورتبندی که در فلسفههای دیگر ارائه میشود متفاوت است. ملاصدرا یک نگرش وجودی دارد و همه چیز را از دریچه وجود میبیند و از دریچه وجود تحلیل میکند. مسئله کرونا هم از این قاعده مستثنی نیست. بر اساس نظریه اصالت وجود ملاصدرا هر چیزی که منشأ آثار است «وجود» دارد. به تعبیر ملاصدرا وجود در همه عوالم جاری است و متن عالم را پر کرده است و اصالت با وجود است. این وجود در همه مراتب، از مراتب بالا تا مرتبه پایینش، از حیات برخوردار است؛ از قدرت و دانایی برخوردار است، از جمال و جلال برخوردار است. به تعبیری هر جا وجود است تمام آثار و صفات کمالی و وجودی با این وجود همراه هستند. حالا شاید در مرحله پایینتر این صفات وجودی به چشم نیاید؛ مثلا حیاتی که یک جماد دارد به چشم یک انسان عادی نیاید، ولی حیاتی که یک انسان دارد ملموس و مشهود است. در مجموع چه این حیات ملموس و مشهود باشد و چه نباشد فیلسوف به ما میگوید هر چیزی پا به عرصه وجود نهاد حیات دارد، معرفت و دانایی دارد و دیگر اوصاف کمالی را داراست و هرچه حیّ است و دانا، میتواند تسبیح کند چون تسبیح فرع بر این دو است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: ما در قرآن کریم سوری داریم که به آنها «مسبحات» میگوییم یعنی سورههایی که با مشتقات کلمه «تسبیح» شروع میشود مثل «سبّح» و «یسبّح»؛ مثل سوره حدید، حشر، جمعه، تغابن و صف. خداوند در این سورهها به ما میفرماید که هر چیزی در عالم هست خدا را تسبیح میکند. نمیگوید «من فی السماوات» خدا را تسبیح میکند، بلکه میگوید «ما فی السماوات» یعنی هر آنچه که در آسمان و زمین است. این سور میتواند مویدی باشد برای سخن فیلسوف. او هم می گوید همه عالم حیات دارد و آنکه حیات دارد میتواند تسبیح کند: « وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ».
وی تصریح کرد: از این منظر که به مسئله نگاه کنیم میبینیم همه چیز دارد هوشمندانه در عالم جاری میشود و همه چیز هوشمندانه مدیریت میشود و هرج و مرج و آنارشیسم وجودی در عالم تحقق ندارد. هر چیزی در عالم کار خودش را انجام میدهد؛ منتهی یکی مظهر جلال است و دیگری مظهر جمال است. خب الآن ما از نگاه فیلسوف یک صورتبندی برای این مسئله ارائه دادیم. بر اساس این صورتبندی، دیگر موضوع کرونا آنطور نیست که ما را هراسناک کند. ما تمام دغدغههایی که یک پزشک برای سلامت ما مطرح میکند را مراعات میکنیم ولی نکتهای که وجود دارد این است که این امر باعث هراسناکی ما و باعث اینکه از واقعیت فاصله بگیریم نمیشود بلکه ما را محکمتر و استوارتر در مسیر نگه میدارد و معنایی که برای زندگی داشتیم را برای ما حفظ میکند.
راهکارهای حکمت متعالیه برای مواجهه با ویروس کرونا
وی در ادامه به بیان راهکارهای فلسفه اسلامی برای مواجهه با این موضوع کرونا پرداخت و اظهار کرد: مسئله بعدی این است که ما در این وضعیت باید چه کنشی با عالم و دیگران داشته باشیم تا بتوانیم بهتر بر این مسئله فائق بیاییم، به جای اینکه مسئله بر ما فائق بیاید و ما را از پای دربیاورد و معنای زندگی ما را به هم بریزد. به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به حکمت متعالیه مراجعه کنیم و بخواهیم از آن نسخه طلب کنیم میتوانیم چند توصیه را از نگاه ملاصدرا مطرح بکنیم.
صلواتی یادآور شد: اولین توصیه که میتوانیم در این زمینه داشته باشیم بحث مراقبت ذهنی است. ملاصدرا یک اصلی دارد به نام اتحاد عاقل و معقول. بر اساس این اصل ما به هر چیزی رجوع بکنیم همان میشویم. تعبیر قرآنی است که میگوید: «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»، یعنی برخی گمانها گناه هستند و باید از آن پرهیز کرد. بر اساس این آیه، همین که شما در عالم درونتان در خصوص امور دیگران چیزهایی به ذهنتان خطور میکند امری ناپسند است و از نبایدهای اخلاقی است. بنابر اصل اتحاد عاقل و معقول ما به هر چیزی رو کنیم همان میشویم. اگر ما به سلامتی، به امید، به شادی توجه داشته باشیم با آنها متحد میشویم و وجود ما تمایل پیدا میکند که آنها را جلب کند، تمایل پیدا میکند در این مسیر بماند و در این مسیر حرکت بکند.
لزوم مراقبت ذهنی
پژوهشگر فلسفه اسلامی تصریح کرد: مثلا در شریعت به ما توصیه شده است غیبت نکنید یا تهمت نزنید. اگر بخواهیم بر اساس حکمت متعالیه این فرامین اخلاقی را تحلیل کنیم باید بگوییم شما در هنگام غیبت و تهمت داری به یک رذیلت توجه میکنی و این یعنی متحد شدن با آن کار. در خصوص مسئله کرونا هم همین بحث جریان دارد. ناامیدی در این شرایط یک رذیلت است و اگر ما بخواهیم ناامید باشیم طبیعی است که آرام آرام وجودمان با این شرایط انس میگیرد و مقهور مسئله میشود. در بحث مراقبت ذهنی ما باید پمپاژ امید داشته باشیم، باید ذهن سرشار و خلاق داشته باشیم که بتواند به سلامتی و نیک بودن بیندیشد و به این سمت حرکت بکند. ذهن انسان میتواند در این زمینه خیلی ظریف و دقیق و قدرتمند عمل کند.
وی تأکید کرد: مطلب دوم بحث ترک مالایعنی است. این مطلب در تعلیمات عرفای ما خیلی به چشم میخورد و بزرگان ما توصیه کردند از چیزی که لغو است اعراض کنیم. لغو یک عنوان عام است و در فضای کنونی و در مسئلهای که دچار آن هستیم به معنای فاصله گرفتن از هجوم اطلاعات است. اینکه ما بتوانیم اطلاعات را دروازهبانی بکنیم و قبل از پذیرش و بازنشر، در خصوص آنها تامل بکنیم از مصادیق ترک مالایعنی و مسئولیت معرفتی است. مسائل زیادی در خصوص کرونا و شیوع آن دست به دست میشود ولی بخش وسیعی از اینها سندیت ندارد و منطقی پشتش نیست. طبیعی است که ما نباید به آنها توجه داشته باشیم.
وی در ادامه گفت: مطلب سومی که میشود آن را دریافت و به معنادار بودن زندگی کمک کرد این است که ما برای اینکه یک پدیده را دقیق ببینیم نباید صرفا به آن پدیده خیره بشویم بلکه باید پشت صحنه و اطراف آن پدیده را ببینیم. در قضیه کرونا یک تکه از واقعیت بیرون زده است و همه آن را میبینند. دیدن این امر مکشوف خیلی اهمیت ندارد و خیلی تخصص نمیخواهد. آنچه اهمیت دارد بخش عظیمی از کوه یخ کرونا است که داخل آب واقعیت است و دیده نمیشود. به تعبیری در حکمت متعالیه ما دوگانهای به نام جلال و جمال داریم: «لکل جلال جمال و لکل جمال جلال»، یعنی هر جلالی جمالی دارد و هر جمالی جلالی دارد. «جلال» اسامی هستند که ویژگی قهری و غلبه دارند و «جمال» آن اسمایی است که با مهر و لطف گره خورده است. هر اسمی که با مهر و لطف گره بخورد جمالی است و هر چیزی که با قهر و غلبه توام باشد جلالی است. باید توجه داشت که جلوه جمالی و جنبه قهر و غلبه کرونا را همه میبینند ولی آن چیزی که کمتر دیده میشود باطن این قضیه است که مسئله جمال است. در این موضوع جمال مستور است ولی جلال ظاهر و مکشوف است. باید در حالت جمالی این قضیه نیز تامل کرد، نه اینکه به وجهه جلال کرونا حصر نظر کنیم.
جلوه جمالی ویروس کرونا
صلواتی در ادامه یادآور شد: در عرفان مطرح میشود که هر پدیدهای در عالم مظهری از مظاهر حق است. یکی مظهر جلال است، یک مظهر جمال است. مظهر جمالی کرونا در این است که توانسته است انسانها را متحد بکند، توانسته اختلالهای فردی و سازمانی را نشان دهد تا درصدد اصلاح آن برآییم، توانسته دگرخواهی و خیرخواهی را بیشتر از گذشته بروز بدهد، در خیلیها احساس بیشتر به دعا ایجاد کند، توجه بیشتر به خدا ایجاد کند، همچنین نشان دهد فناوری نوین و علم جدید آنطور که مردم فکر میکنند فعال مایشاء نیست که هرچه بخواهد انجام بدهد. نکته دیگر در این زمینه این است که ما نباید وجود را به سلامتی تقلیل بدهیم. وجود مظاهری مختلفی دارد. فقط سلامتی نیست که از مظاهر وجود است. درست است که در این دورهها بیش از گذشته به سلامتی فکر میکنیم و دوست داریم دوباره جامعه ما سلامت باشد ولی باید توجه کنیم در همین دوره، وجود مظاهر دیگری هم دارد.
وی ادامه داد: نکته چهارمی که میشود مطرح کرد این است که کرونا به مثابه آزمون معنای زندگی است. اگر کرونا معنای زندگی کسی را به هم ریخت و او را دچار یأس و پوچی و گریز از زندگی کرد و شادابی و نشاط را از او گرفت این نشان میدهد سقف معنایی ما کوتاه است که با یک نسیمی زیر و زبر میشود. به تعبیری کرونا نشان میدهد اگر معنای زندگی ما در این شرایط فرو ریخت یعنی مولفههای معنابخش ما در زندگی کم رمق و ناکافی هستند و با یک ویروس از بین میروند. پس باید دوباره عمارت معنای زندگی را ساخت و با توجه به ملکوت عالم و بازنگری در شناخت خود، خویشتن را بازسازی کرد و معنای قویتری را برای زندگی رقم زد.
همنوایی با خلقت امیدآفرین است
وی یادآور شد: توصیه پنجم این است که ما به این امر توجه کنیم که همه عالم دارند خداوند را تسبیح میکنند. پس ما یک تسبیح همگانی داریم. نکتهای که هست این است که همه موجودات خدا را تسبیح میکنند ولی تنها موجودی که میتواند علاوه بر تسبیح تکوینی به تسبیح آگاهانه برسد و زندگی خود را با کل موجودات عالم همنوا کند انسان است. اگر انسان سازش را با ساز عالم کوک بکند خود این همنوایی معنابخش است.
صلواتی در پایان گفت: نکته آخری که میشود مطرح کرد تعبیری است که در قرآن کریم آمده است: «بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ». هر چیزی در دست خداست و رشته کار در دست خداست. درست است که ما مراقبتهای پزشکی را رعایت میکنیم، خودمراقبتی میکنیم، دگرمراقبتی میکنیم اما اصلش این است که خودمان را به خدا بسپاریم چراکه همه امور خودشان را به خدا سپردند و همه امور دست خدا است. همانطور که عرض کردم همنوایی با عالم معنابخش است. وقتی همه عالم خودش را به دست خدا سپرده است ما هم اگر بتوانیم خودمان را به دست خدا بسپاریم خود این همنوایی معنابخش است و میتواند به ما روحیه و نشاط بدهد و زندگی ما را اگر بیمعناست معنادار و اگر معنادار است معنادارتر کند.
انتهای پیام