پایتخت 6 ضد خانواده نیست / سانسور اعتماد مخاطب را از بین میبرد
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان گفت: سریال پایتخت محتوای عامهپسند دارد و ضد خانواده نیست، چون شخصیتهای پیچیدهای ندارد و برای مخاطب قابل لمس هستند.
احسان آقابابایی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا اصفهان، با اشاره به حواشی پیرامون سریال پایتخت 6، اظهار کرد: در ایران مشکلات زیادی در زمینه ساخت سریال وجود دارد و وقتی سریالی میتواند به فصل ششم برسد، به این معنا است که از جانب مخاطبان سریال خوبی ارزیابی میشود. صداوسیما با مردم مصاحبه میکند و آنها بارها لهجههای شخصیتهای سریال را تقلید کرده و با آنها زندگی کردهاند و یا به عنوان مثال دنبالکنندههای شخصیت بهتاش در اینستاگرام بالا میرود، زیرا بهتاش حرفهای بعضی جوانان در رابطه با تفاوتش با نسلهای قبلی را بازگو میکند.
وی ادامه داد: از نظر مخاطبانی که این سریال را دنبال میکنند و به دلیل اینکه این سریال بارها ساخته شده و بازخورد خوبی گرفته، جذاب و محبوب است. شخصیتهای سریال بسیار واقعی به نظر میرسند؛ شخصیتهایی که خیلی از فیلترهای رسانهای رد نشدهاند و گویی اطراف خودمان چنین افرادی را میشناسیم. یعنی سریال بخشی از افکار عامه مردم ایران یا همان common sense و یا عقل سلیم ایرانیان را در خودش جای داده و درباره موضوعات مختلفی مانند ازدواج و خویشاوندی صحبت میکند.
پایتخت 6 محتوای عامهپسند دارد
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان افزود: این سریال محتوای عامهپسندی دارد، چون شخصیتها پیچیده نیستند و برای مخاطب قابل لمس هستند. سازندگان سریال توانستند در فیلمنامه ماجرا را در مکانهای مختلفی مانند علیآباد، جنوب و ترکیه ادامه دهند و لوکیشنهای گستردهای داشته باشند. شخصیتها و بازی آنها هم توانسته برای مخاطب جذابیت داشته باشد و سریال به این دلیل پر مخاطب است.
آقابابایی در خصوص انتقادهای وارده بر سریال، بیان کرد: مثلاً سریال تلاش میکند مردمی که لهجه ویژهای دارند را انسانهایی سادهدل، زودباور، عصبی و اهل خشونت نشان دهند. در انتخاب لباسها، عموماً شخصیتها لباسهایی داشتند که در مرکز آنها را دهاتی و قدیمی میدانند. مثلاً وقتی لوکیشن سریال در تهران است، رسمی بودن و عظمت تهران در برابر غیر رسمی بودن و محیط خویشاوندمدار شهرستانی نشان داده میشود. یعنی در این سریال تصویری منفی از لهجه غیر تهرانی و اقوام خاص ایران نشان داده میشود.
وی گفت: نکته آزار دهنده بعدی مسئله سانسور است؛ صدا و سیما اگر با محتوای این سریالها مخالف است، پس اصلاً پخش نکند، نه اینکه سانسور کند یا خطوط قرمزی در مورد نمایندگان مجلس یا گروههای سیاسی خاص داشته باشد و سریال اینگونه مثله شود. این فیلم از برخی شخصیتهای سیاسی جریانی خاص نقد میکند و پخش میشود، اما نقد به جریان دیگر سانسور میشود. برخی از نقدهایی که به خود رسانه شده و به مسئلهای که در خود تلویزیون اتفاق افتاده هم اشاره میکند آن نیز سانسور میشود. حتی سانسور به قدری زیاد است که عوامل سریال به آن اعتراض میکنند.
آقابابایی تصریح کرد: به نظر میرسد که سانسور برای سریالی که تولید آن در ایران انجام شده و دستاندرکاران آن هم هیچکدام مجرم نیستند و نمیخواهند خلاف جریان آب شنا کنند و تنها قصد دارند حرف مردم را انتقال دهند، توهینآمیز قلمداد میشود و بهتر است اصلاً سریال را نشان ندهند و یا اگر نشان میدهند سانسور نکنند، به هر حال اندیشه این آدمها، درست یا غلط اینگونه است. سانسور اعتماد مخاطب را از رسانه خلع میکند و کما اینکه حتی فیلمنامه قسمتهای سانسور شده به اشتراک گذاشته میشود.
بُعد سرگرمی پایتخت بیشتر است
وی افزود: درست است که سریال سعی میکند زندگی عادی مردم را نشان دهد تا با آنها همدلی کند، اما بعد سرگرمی آن غلبه دارد، مثلاً رابطه نقی با دخترانش فقط رابطه ارباب بندگی است، نقی فقط به دخترها دستور میدهد که چای و غذا بیاورند و اصلاً درمورد اینکه دو دختر نوجوان میتوانند رابطه خوبی با پدرشان داشته باشند صحبتی نمیشود.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در قسمت اول متوجه میشویم که شخصیت باباپنجعلی اعضای بدنش را اهدا کرده است که حرکت بسیار خوبی برای آموزش به مردم است، اما ناگهان احمد مهرانفر میگوید چه فایده که قبری وجود ندارد که سر آن بنشینم و فاتحه بخوانیم. خوب این حرفِ بخشی از مردم هم هست، اما پاسخ آن هم باید در فیلم داده شود.
وظایف سریال طنز
آقابابایی اضافه کرد: مسائلی مانند شکاف طبقاتی، اهدای عضو، قاچاق مواد مخدر و زندانی از بند برگشته و بیکاری، در وضعیتی سرگرمکننده در سریال مطرح میشود، اما برخی از چیزها میتواند عمیقتر پرداخته شود. در فیلم سکانسهای اضافه زیادی مانند حرکت ماشین در خیابان وجود دارد که فیلمنامهنویس و نویسندهها میتوانستند به جای آنها به مسائل مطرح شده عمق بیشتری دهند. البته یک سریال طنز و کمدی وظیفه ندارد که تمام مسائل جامعه ایران را مطرح کرده و به آن پاسخ دهد، اما بعضی از این مسائل مانند اهدای عضو میتوانست کمی عمیقتر نشان داده شده و در سطح شعارزدگی نباشد.
آقابابایی تصریح کرد: نوع روابط در این محیط مبتنی بر آشنایی و خانوادهگرایانه است، یعنی در این محیط پسرخاله، دخترعمو و همسایه مطرح میشود و به نظر من سعی میکند نشان دهد در جوامع کوچک همبستگی خویشاوندی بسیار زیاد است و چقدر آنها در مشکلات به هم کمک میکنند. اما نشان دادن مسئله ماهواره یا رابطه مکدر بهتاش با والدینش احتمالاً از نظر سازندگان جزئی از جامعه ایران است و در دیالوگی هم نقی میگوید: «ما با این نسلها تفاوت داریم، همدیگر را نمیفهمیم و نمیتوانیم با هم گفتوگو کنیم».
وی ادامه داد: سریال به خوبی روی چنین مسائلی دست میگذارد، اما میتوانست بیشتر و بهتر به آن بپردازد و راه حلی ارائه دهد، اما با این حال به نظر من این سریال ضد خانواده نیست. خانوادهها دور هم نشسته و این سریال را میبینند و میخندند و همدلی میکنند و سریال مخاطبان خود را میان خانوادهها پیدا کرده است، چراکه کسی به تنهایی این سریال را تماشا نمیکند، بلکه اعضای خانواده در کنار هم آن را تماشا میکنند.
درباره پایتخت شفافسازی شود
آقابابایی گفت: امیدوارم پرسشهایی که در رسانهها مبنی بر درآمدزایی و مخاطبان این سریال مطرح میشود را خود تلویزیون با شفافیت پاسخ دهد و مردم بدانند که این سریال چه تعداد مخاطب دارد تا شایعهها از بین برود. مثلاً روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود که به ازای هر قسمت این سریال نزدیک به 19 میلیارد تومان درآمد برای صدا و سیما ایجاد شده و چنین مسائلی باید شفافسازی شود.
وی افزود: از طرف دیگر باید شرایطی فراهم شود که از پتانسیل سریال استفاده شده و قسمت هفتم آن هم ساخته شود و این ماجرا ادامهدار باشد. شنیدم که محسن تنابنده گفته بود این آخرین همکاری من است، اما خود سازمان باید سعی کند نظر او را جلب کند تا چنین سریالهایی کماکان ساخته شود. حیف است که چنین سریال پرمخاطبی اینگونه رها شود.
انتهای پیام