پایان لیبرال دموکراسی در امریکا


با به قتل رسیدن جورج فلوید سیاهپوست افریقایی-امریکایی بدست پولیس سفیدپوست در امریکا، آتش خشم مردم سیاهپوست افریقایی-امریکایی جرقه زد که تبدیل به یک موج شعله آتش خشم مردمی سایر اقلیت های نژادی و سفیدپوستان ضدسیاست های حزب سفیدپوستان تحت...

با به قتل رسیدن جورج فلوید سیاهپوست افریقایی-امریکایی بدست پولیس سفیدپوست در امریکا، آتش خشم مردم سیاهپوست افریقایی-امریکایی جرقه زد که تبدیل به یک موج شعله آتش خشم مردمی سایر اقلیت های نژادی و سفیدپوستان ضدسیاست های حزب سفیدپوستان تحت پوشش دونالد ترامپ، در اعتراض به قتل بی رحمانه جورج فلوید سیاه پوست بدست پولیس سفیدپوست، گردید که مردم 75 شهر امریکا را برضد حکومت ترامپ به حرکت درآورد.

به سبب بی اعنتایی مقامات دولتی امریکا، به خواسته های حق طلبانه تظاهرکنندگان و دست کم گرفتن قتل جورج فلوید به رسم کشتارهای تعبیضی پارینه سال ها، برطبق سنت سیاسی تعبیضی که دست پولیس را در کشتار سیاهپوستان آزاد گذاشته است، آتش خشم مردمی که وارد هشتمین روز گردیده است، چنان جوشان در فزاز شعله های آنچنانی شد که با ورود پولیس و شغالان سیاه و اف بی ای مسلح به انواع سلاح های گاز اشک آور سلاح تفکچه های مرمی را بریری و سوته های برقی و چند کامیون که در خیابان های عمومی بسوی جمعیت مردمی در حرکت شدند، به یک جنگ مردمی سراسری علیه پولیس تبدیل شد و بلوای بزرگ را آورد که تظاهرکنندگان در اعتراض مدنی به بی اعتنایی مقامات دولتی، پرجم امریکا را در شعله نفرت از سیاست تعبیضی دولت ترامپ، در قلب جهان دموکراسی لیبرالی به آتش کشیدند.

ترامپ، «تظاهرت» را غارتگری نامید. او گفت که: «وقتی غارت آغاز شود، تیراندازی شروع می شود». جمعیت های مردمی با پولیس ضدشورش که جاده ها را بروی حرکت آنها بسوی ارگان های قدرت دولتی و قصر سفید ریاست جمهوری بسته بودند درگیر شدند. پولیس ضدشورش با استفاده از گاز اشک آور و تفنگ های مرمی را برای درهم شکستن مقاومت مردم و پراگنده ساختن آنها از جاده های عمومی شهرها، به تظاهرکنندگان حمله کردند. تظاهر کنندگان در شعله خشم آگاهی سیاسی انباشت شده بصورت یک انفجار بزرک در یک اعتراض مدنی دیگر به بازار سرمایه داری در مارکیت ها به مغازه های بزرگ سرمایه حمله و یورش بردند و تعدادی دوکان ها را به آتش کشیدند.

اوباما در حالیکه اشک سیاسی همدردی با تظاهرکنندگان می ریخت، گفت که «تظاهرات مسالمت آمیز را به خشونت کشیدند. او سیاست مهاجرستیزی ترامپ علیه اقلیت های نژادی و روش پولیس در برخورد با تظاهرکنندگان و قتل بی رحمانه جورج فلوید بدست پولیس که در حال خفه شدن بود را مورد نقد و نکوهش قرار داد. ترامپ، تهدید کرد که اگر تظاهر کنندگان به «غارتگری همچنان ادامه بدهند، برای تامین امنیت از نیروی ارتش استفاده خواهد کرد.

البته، شکار سیاهپوستان در امریکا از نیمه دوم قرن هیجدهم، شروع می شود. هرچند ابراهام لیکن نخستین رییس جمهور امریکا، پس از جنگ داخلی امریکا ، در سپتامبر 1862، فرمان آزادی برده ها را صادر کرد. بر اساس فرمان از اول ژانویه 1863، باید تمام بردگان و غلامان در ایالات جنوبی و شمالی از بند آزاد شوند. در نتیجه این فرمان چهار میلیون بردگان جنوب آزاد شدند. ابراهام لیکن، با آیالات جنوب که در جنگ شکست خورده بود از در مردانگی و حسن نیت پیش آمد.
در قانون اساسی امریکا حقوق مساوی سیاهپوستان و سفید پوستان مساوی به عنوان شهروندان مساوی الحقوق گنجانیده شد. در قانون اساسی امریکا تصریح گشت که هیچ کس را به خاطر نژاد و رنک و به علت اینکه سابقاً غلام بوده اند نمی توان از حق رای محروم ساخت.

ابراهام لیکن، بصورت مرموزی ترور خونین شد. پس از مرگ وی سفیدپوستان شمال و جنوب سازمان های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را تشکیل دادند. سیاهپوستان آزاد شده در جنوب و شمال چون صاحب زمین و پول نبودند در هردو آیالت به کارگران روزمزد بخور و نمیر مالکان املاک و فابریکه ها تبدیل شدند و در کارهای کشاورزی و عملگی بار دیگر به بردگان جدید تبدیل شدند.

سیاهپوستان افریقایی-امریکایی و سیاهپوستان در اروپا، پس از پایان جنگ جهانی دوم و اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد کمر از زیر بار بردگی دوصدسال بلند کردند. اما سنت سیاسی نژادی سقید پوستان نژادپرست اشرافیت شرکت سالاران بزرگ در وجود حکومت های امریکا از جمله ترامپ، که به تعبیض نژادی و مهاجر ستیزی تعبیضی متهم شده است، به رسم تحقیر و شکار سیاپوستان افریقایی-امریکایی تا امروز بصورت های متفاوت هنوز ادامه دارد.

تعداد زیادی سیاهپوستان افریقایی-امریکایی از جمله احمودآربری، اریک کاریز، تریون مارتین، دیوید مکانی قبل از به قتل رسیدن جورج فلوید، بدست پولیس سفید پوست کشته شده بودند. اریک کاریزیکی از قربانیان بی رحمی پولیس که در زیر پاشنه پای پولیس می گفت تنفس کرده نمی تواند خفه شد.
جورج فاوید نیز زیر پاشنه پای پولیس سفید پوست در حالیکه می گفت تنفس کرده نمی توانم، جان داد. نژاد پرستان سادیست های امراض روانی دارای رگه های جنون فاشیم هیتلری نژاد پرستانه در قتل عام سایر نژادها هستند که چه در امریکا، اروپا، و چه در افریقا و امریکای لاتین و چه در آسیا، یکسان شطان نژاد پرست در جنون آتش هیتلری هستند.

ظهور راست افراطی ملی گرا مهاجر ستیز دارای رگه های فاشیستی برتر نژادی قوم گرا در امریکا و همچنان در اروپا، استرالیا نه تنها نشان دهنده سر بیرون کردن دوباره ملی گرایی افراطی نژادگرایانه از درون نظام سرمایه داری کارتلی است که به جنگ طبقاتی نژاد پرستانه با طبقه کارگر و زحمتکش و سایر اقشار اجتماعی برآمده،بلکه نشان دهنده پایان لیبرالیسم و نیولیبرالیسم نیز است. نیولیبرالیسم در مبارزه با راست افراطی ملی کرا که از حمایت سرمایه بزرگ برخوردار است و در داخل قدرت سیاسی و پارلمان حضور یافته است، در حال عقب نشینی است.

در هر صورت، به آتش کشیده شدن پرچم امریکا در داخل آنکشور بدست شهروندان خود امریکا، نقطه عطف در تاریخ مبارزات سیاسی طبقاتی در قلب دموکراسی است که نشان دهنده انفجار خشم و نفرت دیرینه مردم سیاهپوست و اقلیت های نژادی در اعتراض به سیاست نژادی و سیاست تعبیضی مهاجر ستیزی دولت دونالد ترامپ، است. 75 درصد نیروی کار در کارحانه ها، خدمات بهداشتی، ترانسپورتی، مغازه ها، رستوران ها، کلپ ها و نایت کلپ ها و کار ساحتمانی و صفایی شهرها را اقلیت های نژادی انجام می دهند.

دولت دونالد ترامپ، در هاله از مشکلات لاینحل داخلی و بین المللی و منطقه ای گیر افتاده است. بحران اقتصادی ناشی از کرونا نه تنها جان صد هزار نفر را در امریکا گرفته است و بیش یک میلیون نفر را آلوده به وبروس کرونا کوید19 کرده و ضربه بزرک به اقتصاد امریکا وارد کرده است که جمعیت 50 میلیونی بیکاران را آورده است که دولت ترامپ، پلان چاره ساز برای بحران ناشی از کرونا در چنته سیاسی و اقتصادی ندارد. اقتصاد امریکا ده درصد اُفت کرده است. دور دیگر بحران اقتصادی در وجود سیستم مالی امریکا که نصف آن قرضه های خارجی است، در حال شکل گرفتن است که اقتصاد امریکا را به سوی چالش های جدید می برد که در آینده سبب نارضایتی مردم کم درآمد و کارگران و دهقان و سایر اقشار تحت فشار خواهد شد که فصل جدید خیزش های مردمی را خواهد آورد.

سرمایه داری امریکا، که در اواخر قرن نوزدهم، 1880، وارد بازار اروپا شد. آیالات متحده در سال 1898، با اسپانیا بر سر جزیره «کوبا» درگیر جنگ شد، بر کوبا سلطه قایم کرد. همچنان قوای اسانیا را در مجموعه الجزایر فلیپین شکست داد. سلطه بر فلیپین در جنوب شرق آسیا قایم ساخت. با سلطه بر کانال پاناما بر اوقیانوس ها سلطه را کشترش داد. پس از جنگ اول جهانی امریکا به منطقه ای نفتی عربستان دست یافت. پس از جنگ جهانی دوم، حضور سرمایه داری امریکا در افریقا و آسیا و امریکای لاتین قایم شد. استثمار و استعمار بدون وفقه در کشورهای تحت قیمومیت اقتصادی امریکا، در این قاره ها شروع شد. پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی امریکا به داور مطلق جهان تبدیل کردید.

بحران اقتصادی اگوست 2008 و پیامدهای آن که سرمایه داری چین با نرخ رشد9 درصد به رقیب جهانی امریکا تبدیل شد و بازار مارکیت افریقا را از چنگ امریکا و اروپا خارج ساخت، امریکا را به بزرگترین کشور مقروض دنیا تبدیل ساخت.

بحران کرونا چرخه تولید امریکا را هدف قرار داده است. سرمایه داری عظیم الجثه امریکا که تاریخ نظیرش را ندیده است و بر 820 پایگاه آبی و زمینی در مناطق پیرامونی فرمان می راند و باج می گیرد، پس از دوصدسال سیر تکاملی در اوج قدرت از درون فاسد و دچار ورشکستکی اقتصادی گردیده است که با سیاست های تعبیضی خشم مردم را بر افروخته است. سنت تاریخ این است که تمدن های ظهور و رشد و شکوفایی و قدرت نمایی پیدا می کنند و در اوج قدرت از درون فاسد می شوند و رو به زوال می گذارند. امپراطوری رُم از درون فاسد شد و در یک تکان تاریخی دود شد. امریکا علیرغم یکه تازی در اوج قدرت از درون فاسد شده است. دوران امریکا به سوی فروپاشی و زوال نزدیک و نزدیکتر می شود. سنت تاریخ این است هرچیزی که بسیار قوی باشد دود می شود.

محمد صدیقی


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق