افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001 (7)


بازگشت دوباره طالبان به صحنه سیاسی؛ با پیاده شدن طالبان و لشکرهای حزب اسلامی ازبیکستان و چیچینی و ایغور مسلمان در شمال افغانستان، قسمی که قبلا خاطرنشان ساخته بودیم، صلح با طالبان به قوماندانی پاکستان در دستور کار دولت اوباما قرار گرفت:...

بازگشت دوباره طالبان به صحنه سیاسی؛
با پیاده شدن طالبان و لشکرهای حزب اسلامی ازبیکستان و چیچینی و ایغور مسلمان در شمال افغانستان، قسمی که قبلا خاطرنشان ساخته بودیم، صلح با طالبان به قوماندانی پاکستان در دستور کار دولت اوباما قرار گرفت: مذاکرات مخفی امریکا و طالبان از نوامبر 2010 تا جولای 2011، در شهر دوحه در پایگاه نظامی «العدید» امریکایی، نشان دهنده این واقعیت ساده است که اوباما برای کاهش نفوذ پاکستان بر طالبان و بدست گرفتن قضیه جنگ و صلح افغانستان و هنچنین برای رسمیت دادن به طالبان به حیث یک قدرت سیاسی و نظامی در سرنوشت نظام آینده سیاسی افغانستان، به حضور نظامی طالبان در شمال شرق و شمال غرب مشروعیت سیاسی ببخشد تا بازی را از چینل طالبان جدا شده از اسامه به قوماندانی پاکستان از نو در جنوب آسیا علیه روسیه، ایران و ترکیه و چین و قدرتمندان شمال به پیش ببرد.

تاریخ نشان می دهد که بارک اوباما در جنوری 2012، فرمان افتتاح دفتر امارت سیاسی طالبان را در شهر دوحه قطر صادر کرد. هرچند پاکستان نبض سیاست خارجی و داخلی طالبان و سوق و راهبردی و سازماندهی جنگ طالبان علیه ارتش و پولیس افغانستان را در دست داشت. اما اوباما دست پاکستان را از متن قضیه جنک و صلح افغانستان کوتاه کرد.

مارک گروسمین نماینده ویژه رییس جمهور اوباما، در اواخر دسامبر 2011، در حضور نمایندگان آلمان و قطر، با نمایندگان طالبان از جمله عبدالسلام ضعیف و سیدآغا طبیب وجود طالبان را به عنوان یک قدرت نظامی و سیاسی و دوست امریکا در افغانستان به رسمیت شناخت و نام رهبران طالبان را از لیست سیاه تروریسم سازمان ملل متحد بیرون نمود.

دفترسیاسی امارت طالبان به یمن لطف بارک اوباما در اوایل جنوری 2012، در شهر دوحه قطر پا به عرصه وجود و هستی سیاسی گذاشت. حکومت کرزی که در قضیه جنگ و صلح افغانستان در نمایشات شورای عالی مصالحه خلع سلاح شده بود وقتی که دید اوباما با افتتاح دفتر سیاسی طالبان آخرین میخ را بر تابوت صلح افغانستان کوبیده است، خشم استقلال نمایی و اعتراض به رونمایی دفتر قدرت سیاسی طالبان در دوحه، نشان داد.

حامدکرزی، خالد ذکریا سفیر افغانستان در اعتراض به رونمایی دفتر امارت سیاسی طالبان در دوحه، از قطر به افغانستان فراخواند. کرزی، به اوباما هشدار دادکه از معامله یک جانبه با طالبان خودداری کند.

اوباما، در شب 2 می 2012، بی خبر ناگهان وارد میدان هوایی نظامی بگرام افغانستان مرکز ستاد فرماندهی کل قوا امریکا و ناتو شد. او از آنجا مردم امریکا و افغانستان و جهان را همزمان مورد خطاب قرار داد که خلاصه مضمونش این است: نیروهای امریکا و ناتو در جنگ علیه «تروریسم القاعده» پیروز شدند. کوماندوهای ما نیمه شب، روز 2 می2011، اسامه بن لادن را در مخفیگاه اش به قتل رساندند.
امشب 2 می 2012، در جمع سربازان مان هستم تا پیروزی بر تروریسم را جشن بگیریم. ما در جنگ علیه تروریسم پیروز شدیم. هسته های القاعده و طالبان تندرو و بنیادگرایان را در افغانستان و منطقه برچیدیم. دولت افغانستان با طالبان میانه رو در حال مذاکرات است. جنگ افغانستان به پایان اش نزدیک می شود. امریکا قوا را در دسامبر 2014 از افغانستان بیرون می کند.

اوباما هوشیارانه در گرماگرم انتخابات ریاست جمهوری 2013، از افغانستان در میان سربازان و افسران ارشد امریکا و ناتو ظاهر شد تا خود را قهرمان صلح و برنده جنگ علیه تروریسم در اذهان عمومی بی خبر از ماجراهای سیاست توطئه در تاریخ، معرفی دارد و دل مادران و پدران و همسران سربازان امریکا در داخل کشور را باز به شور آورد و در دور دوم انتخابات مردم امریکا را دور محور ستاد انتخاباتی گرد آورد.

اینجا هرجا بنگرید مساله تجارت و منافع است. جنک و صلح تجارت پر سود برای سوداگران پول است و بدبختی و مصیبت و دوزخ زمین برای جمعیت های میلیونی است که هست و نیست شان به آتش کشیده می شود. اوباما که از مبارزه برضد دهشت افگنی و افراط گری-یعنی برضد طالبان سخن می گفت، برای حفظ منافع با اختراع و جعل «طالبان میانه رو و خوب» هم زمینه پیاده شدن طالبان و لشکرها را در شمال فراهم ساخت و هم با صلح یک جانبه با طالبان و افتتاح دفتر سیاسی طالبان در قطر، به حضور سیاسی نظامی طالبان در فردای خروج از افغانستان رسمیت بخشید تا بازی ها را در اوضاع و احوال و شرایط تغییر کرده جهانی و منطقه ای از چینل ماستر قلابی پاکستان وارد و ملیشای بر وفق پلان جدید به پیش ببرد.

سیمای سیاسی افغانستان در جهان تغییر کرده؛
برای دنبال کردن منحنی رویدادهای سیاسی کشورمان، پس از خروج نیروهای امریکا و ناتو از افغانستان، که با رقم خوردن پایان دوم ریاست جمهوری کرزی و انتخابات راست جمهوری حمل 1393 و تقلب و رسوایی گوسفندان امیرخیلی و عروج اشرف غنی بر کرسی ریاست جمهوری و موج جدید حملات خونبار بهاری طالبان در شمال شرق ولایت قندوز همراه است که منجر به سقوز قندوز شد، ضروری است به سیمای سیاسی اقتصادی جهان تغییر کرده پس از بحران اگوست 2008، نظر اجمالی بیندازیم و در بستر همین تغییرات جهانی و منطقه ای، که قضایای سیاسی افغانستان به آن پیچیده شده است، ماهیت سیاسی رویداد های پیچیده سیاسی افغانستان را در فصل جدید جنگ دوقطبی افغانستان به تجزیه و تحلیل سیاسی موشکافانه بنشنیم و روایط رویدادهای سیاسی را در ظرف مکان و زمان در یک ترتیب تاریخی نشان دهیم.

سیمای تغییر کرده جهان پس از بحران اگوست 2008؛
زلزله اکوست 2008 وقتی در سیستم مالی سرمایه داری امریکا چهره کشود که 700 میلیارد دالر از بانک کهمن برادرز خرج سنگ و چوپ و کادر و سمنیت و در و دیوار هزارها بلندمنزل گردید که با سقوط مارکیت خرید خانه، ضربه 700 میلیارد دالری به سیستم بانکی امریکا وارد شد که سیستم مالی امریکا را سخت تکان داد و در یک چشم برهم زدن مارکیت اقتصادی اتخادیه اروپا، مارکیت اقتصادی آسیا، افریقا و امریکا لاتین و استرالیا و کانادا را درنوردید.

دولت جرج بوش که با یکه تازی اسپ حکومت تک جهانی برای فتح و چیرگی بر طبق دکترین نظم نوین جهانی می تاخت، بعد از بحران اقتصادی دست بسوی سرمایه داری چین و سپس با ایجاد سرمایه دارای جی 20، دست بسوی کشورهای پر ثروت نفتی خلیج، دراز کرد.

چین جمعاً یک تریلیون و ششصد میلیارد دالر در خرید اوراق بهادار وزارت خزانه امریکا، شرکت بزرگ موترسازی امریکا، شرکت جنرال الکتریک سرمایه گذاری کرد و بر شرایین اقتصادی سیتی بانک پول ترزیق نمود. چین با نرخ رشد 9 درصد در دل بحران به بانکدار دولت بوش تبدیل شد.

پایین افتادن بهره بانکی و سقوط تولیدات و صادرات فشارهای جدیدی را در داخل سیستم مالی امریکا به وجود آورد که به سبب آن صدها هزار نفر شغل شان را از دست دادند. از اگوست 2008 تا جون 2010، نرخ بیکاری در امریکا به پنجاه میلیون نفر رسید. البته، مارکیت اتحادیه اروپا دچار پس لرزه های ناشی از بحران اقتصادی گردید بطوریکه اپریل 2008، کشور یونان بسوی افلاس و تورم مالی و نا آرامی اجتماعی همراه با خیزش مردم کشیده شد و مردم در اسپانیا، فرانسه، لندن، ایتالیا و همچمین در اروپای شرقی کشورهای هنگری، پولند، بلغاریا بسوی تورم اقتصادی کشیده شدند.

اوباما، گوردن بروان، سارکوزی و خانم مرکل و همچنان سایر رهبران اتحادیه اروپا با سیاست ریاضت اقتصادی به استقبال مردم ناراضی آمدند. در سال های 2009،2010 و 2011، مردم محلات فقیرنشین و کم درآمد انگلیس، امریکا، اتحادیه اروپا و جوانان تحصیل کرده بی کار و کارگران و دهقانان و سازمان های مردم نهاد از راست و چپ به خیابان ها برآمدند. آنها با شعار تسخیر وال استریت ، در اروپا با شعار تسخیر بانک مالی اتحادیه اروپا و با شعار سرمایه بزرگ دیگر خود را پنهان کرده نمی تواند، به جنگ طبقاتی گسترده علیه سرمایه بزرگ و دولت های دموکراسی رفتند که ساز سیاست ریاضت اقتصادی را کوک کرده بودند.

اوباما نتوانست نسخه چاره ساز رشداقتصادی سرمایه خصوصی مستقل از دولت را پیدا کند. یگانه راه ماندگاری اقتصاد ترزیق پول قرضه از جاپان، عربستان، برازیل، امیران نفتی خلیج و چین بود به شرایین اقتصادی کشور.
از سوی دیگر انفجار پاپلاین نفتی امریکا در عمق 1500 کیلومتری در خلیج مکزیک سراسر منطقه و به ویژه منطقه لوزانیا، جان صدها نوع حیوانات آبی از جمله ماهی ها و نهنگ ها و پرندگان را گرفت و سبب خشم مردم سیاه پوست منطقه گردید که برای پاگاری ده ها میلیون دالر خرج شد.

اقتصاد مقروض دولتی امریک ا بار کشیدن هزینه مصرف جنگ افغانستان و هزینه جنگ عراق را نداشت.
این در حالی بود که 200 بانک و شرکت درجه اول در امریکا مستقل از چینل وال استریت در دل بحران ثروتمند تر شدند و با قرضه دادن به دولت امریکا از طریق بانک مرکزی با بهره سود آنچنانی هم سود بیشتری به جیب زدند و هم از طریق دخالت دولت در بازار اقتصاد سلطه را بر چرخه گردش سرمایه بانکداران و شرکت داران درجه سوم و چهارم و پنجم و ششم و بیزانس کوچک قایم ساختند.

حریف اصلی امریکا در میدان تجارت جهانی، غول زرد چین و در مناطق پیرامونی روسیه خودشان را برای تصویه حسابات با سرمایه داری در حال احتضار امریکا آماده می کردند.
در حالیکه امریکا و اتحادیه اروپا از پس لرزه های زلزله اگوست 2008، در قسمی نوسانات اقتصادی با بهره انداک بانکی رنج اقتصادی می بردند، سرمایه داری چین با نرخ 9 درصد در دل بحران رشد اقتصادی داشت. کشورهای کوریای جنوبی، جاپان، هندوستان و برازیل و افریقای جنوبی و همچنان تعدادی از کشورهای خلیج از جمله دوبی، امارات متحده، بحرین، عربستان با نرخ رشدهای متفاوت از جمله کشورهای ثروتمند شناخته می شدند.

سیمای اقتصادی و سیاسی و نظامی جهان پس از بحران اقتصادی 2008، چنان تغییر کرد که چین به بزرکترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل گردید.
هنگامیکه بازار اقتصادی امریکا بسوی ورشکستگی کشیده شد، هوجین تاتئو رییس جمهور چین به جرج دبلیو بوش، تلفن کرده بود. او به دبلیو بوش گفته بود که اگر دولت امریکا، دوشرکت تخصصی اعتبارات رهنی فانی می وفردی مگ را از ورشکستگی نجات ندهد، دولت چین دیگر اوراق بهادار خزانه داری دولت امریکا را نخواهد خرید. بوش آن دوشرکت چینی را تحت پوشش مالی قرار داد. چین به خرید اوراق بهادار خزانه داری دولت امریکا ادامه داد. چین 13 تریلیون دالر در خرید اوراق بهادار وزارت خزانه داری امریکا سرمایه گذاری کرده است.

از سوی دیگر، دولت چین با براه انداختن پروژه یک راه جاده ابریشم در پی ایجاد شاهراه جدید اقتصادی است که قاره های افریقا و اروپا را از طریق آسیا به چین وصل می سازد. چیزی که پس از اگوست 2008 رخ داده است این است که قدرت صدور سرمایه از امریکا و غرب به شرق منتقل شده است. مارکیت آسیا و صندوق پول آسیایی که چین در مابین سایر کشورها ثروتمندتر است، پر ثروتمندترین مارکیت اقتصادی جهان در مابین مارکیت های اقتصادی افریقا، امریکا لاتین، اتحادیه اروپا و استرالیا و کانادا است.

چهل درصد نفت و 60 درصد گاز جهان از خاورمیانه به اکناف جهان صادر می شود. آسیای جنوب شرقی و غربی و جنوبی و آسیای مرکزی و شرق دور منابع بزرک انرژی نباتی و حیوانی و معادن قیمتی دست نخورده را در خود ذخیره دارد. افغانستان در چهار راه وسطی آسیای جنوبی نه تنها گذرگاه اصلی آسیا بسوی اروپا است که هزاران سال است که قربانی موقعیت ژیوپلیتیک استخوان شکن و استعمارشکن است، بلکه ثروت بزرگ معادن زیر زمینی از جمله مس، آهن، طلا، کلبات، لیتیوم، اورانیوم و همچنان معادن فلزات نادره و سنگ های قیمتی و شش میدان نفتی در شمال غرب را در خود جا داده است که زمین شناسان وزارت دفاع امریکا ارزش مجموعی همه ذخایر معادنی افغانستان را سه هزار میلیارد دالر تخمین کرده اند. انها تنها ثروت معدن لیتیوم را برابر مجموعه ثروت نفتی عربستان تخمین می کنند.

افغانستان ثروتمند در قلب آسیا؛
ثروت هنگفت معادن و همچنان ثروت افسانوی 80 میلیارد دالری تجارت مواد مخدر افغانستان و همچنان موقعیت ژبوپلیتیک کشورمان، قدرت مندان بزرگ و کشورهای قدرتمند منطقه را در میدان افغانستان پرثروت و شاهراه مهم اقتصادی در چهار وسط آسیای جنوبی باهم دیگر شاخ به شاخ ساخته است.

وارد شدن اموال تجارتی چین از طریق ایالت سی کیانک هم سرحد قرقیزستان به آسیای مرگزی و از آنجا از طریق بندر حیرتان به مزار و همچنان وارد شدن اموال هندی از طریق بندر چاه بهار به سرحد مرزی اسلام قعله به هرات و عبور از خاک افغانستان بسوی کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان در دوطرف منطقه به شاهراه اقتصادی مهم در قلب آسیا تبدیل شده است.

منافع اقتصادی کشورمان با هندوستان و چین و کشورهای آسیای مرکزی و ایران و ترکیه پیچیده شده است. با احداث جاده یک راه که بخشی از آن جاده بزرگ آسیا از خاک افغانستان می گذرد نقش کشورمان در منظقه با ثروت سرشاری که دارد برجسته تر در معادلات اقتصادی بازار دوطرف منطقه می گردد.
افغانستان می تواند در سایه رهبری یک حکومت ملی به یک کشور دارای اقتصاد تولیدی تبدیل شود. ارتش و پولیس کشورمان با سلاح های پیشرفته مدرنیزه شود. مردم ما از فقر و تنگدستی و سایر آلام انسانی نجات پیدا کنند.
اما امریکا و غرب و یاران منطقه آنها به شمول پاکستان و عربستان، قطر و امیران خلیج برای بلعیدن تمام ثروت های کشورمان و به حاشیه کشیدن حریفان منطقه ای و داخلی از متن رویدادهای سیاسی، در فکر این هستند که مردم افغانستان را بوسیله لشکر طالبان و داعشیان و 21 لشکر خود ساخته سلفی تکفیری تیره فکر غرق در گذشته ها و بی خبر از زمان و مکان و عقلانیت حهان معاصر، به زنجیر حکومت دیکتاتوری مذهبی طالبانی بسته کنند. رسم شب پرستی و همنشینی با تاریکی را در افغانستان تحت کنترول طالبان برقرار سازند. روند رشد نیروهای مولد کشورمان را به بیراهه بکشند.

در هرصورت، سیمای اقتصادی و سیاسی جهان نظم نوین جهانی مورد خداوندان میخ ها در زمین در یک تکان شوخی تاریخی قسمی تغییر کرد که امریکا درجه اول به بزرگترین کشور مقروض دنیا تبدیل شد. سیاست استراتژیک دفاعی آسیایی اوباما جنوری 2012، نقش بر آب شد.

برجسته تر شدن نقش چین در بازار تجارت جهانی و باز شدن آسیای میانه و آسیای جنوبی و همچنان باز شدن مارکیت افریقا و امریکا لاتین به روی کالاهای چینایی و پیشی گرفتن شش شرکت غول پیکر نفتی چینایی بر شرکت های غول پیکر نفتی امریکا در کنترول منابع نفتی در خاورمیانه و افریقا و امریکای لاتین و همچنان احداث پایپ لاین 7000 کیلومتری که کار آن در سال 2009 به اتمام رسید سالانه 40 میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان را از عشق آباد به قرقیزستان هم سرحد آیالت چین در سیکیانگ می رساند، دولتمردان حزب کمونیست چین به رهبری جین شاوپنگ رییس جمهور آنکشور را در قلب مناطق پیرامونی از جمله در جنوب آسیا و آسیای مرکزی با آیالات متحده روبرو ساخته است.

وارد شدن چین به چرخه اقتصاد بازار تجارت جهانی سرمایه داری شرکت سالاران چندملیتی پای پیجینگ را در مناطق پیرامونی به صورت های متفاوت باز کرد. دولت چین برای پاسداری کالا های صادراتی بوسیله کشتی ها در دریاها از سال 2003، به توسعه صنعت کشتی سازی قاره پیما توجه زیاد را متمرکز کرده است.
نسل جدید کشتی های قاره پیما لین تسه هسی به دریای زرد رونمایی گردیده است.
ارتش چین با انواع سلاح های هسته ای و غیرهسته ای الکتریک مجهز شده است. خانک کاندالیزا رایس وزیر خارجه سابق امریکا باجین تائو رییس جمهور چین در سال 2008 در بیچینگ دیدار کرد. او نگرانی کشورش را از توسعه صنعت کشتی های بزرک چینی به سمع جین تائو رساند.

سیمای تغییر کرده جهان با مسابقات تسلیحاتی میان قدرت ها بشدت نظامی و ترسناک بسوی یک جنگ هسته ای گردیده است. روسیه که در اوکراین، پولند، استوانی، لیتوانی در دریای بالتیک، سوریه، لیبی و در میدان افغانستان با امریکا روبرو است، ضمن به سخره گرفتن سیاست راهبردی منطقه ای اوباما در جنوب آسیا و خاورمیانه، نسل جدید جنگنده های سوخو 35، نسل جدید سامانه دفاع موشکی اس 500، نسل جدید سامانه هسته ای اسکندر و راکت های هسته ای رادارگریز قاره پیما مافوق سرعت صوت و نسل جدید چرخبال های تهاجمی و تانک های ام تی تی همراه با نسل جدید زیر دریایی اتمی دارای قدرت پرتاب راکت های هسته ای رهبری شده در دریای سیاه حریف درجه اول جنگ ستلایتی با امریکا در جهان تغییر کرده است.

روسیه در سپتامبر 2015، برای سرگوب داعش و القاعده و الجیش و النصر وارد جنگ سوریه شد. ایتلاف نظامی روسیه، ایران، سوریه، عراق و حزب الله لبنان، بر ایتلاف عربی و اروپایی تحت رهبری امریکا که از داعش و القاعده و بنیادگرایان حمایت می کردند تا رژیم بشارالاسد را در دمشق سرنگون سازند، پیروز شدند.
آتش هوایی روسیه و همچنان نیروهای زمینی ارتش سوریه و حزب الله و لشکر فاطمیون در جنگ های خونین ستون فقرات نیروهای داعش و القاعده و الجیش و الاهرالشام را طی رشته عملیات های سازمان داده شده در زمین سوریه درهم شکستند. داد و بیداد عربستان سعودی و اتحادیه عرب برآمد. شاهزادگان سعودی سعی کردند ایتلاف از همه کشورهای اسلامی علیه روسیه و ایران در منطقه تحت پوشش امریکا به وجود آورند تا زمین سوریه را فتح کنند، اما اوباما از جنگ با روسیه سرباز زد.

ایران در جهان تغییر کرده که تحت فشار حداکثر دولت دونالد ترامپ در یک جنگ اقتصادی و سیاسی با امریکا گیر کرده است، به قدرت بزرگ موشکی در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است که با گسترش حوزه نفوذی آن کشور در سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان همراه است. ایران لشکرهای شیعه مذهب را در سوریه و عراق و لبنان مدد می رساند تا نفوذ امریکا و عربستان و اسراییل را در منطقه مهار سازد. اوباما در کشمکش با ایران بر سر مساله هسته ای آن کشور سرانجام توافقنامه برجام را امضا کرد.

کوریای شمالی در خم و پیچ بازی ها علیرغم فشارهای دولت جرج دبلیو بوش و اوباما و ترامپ، انواع نسل جدید راکت های غیرهسته و هسته ای قاره پیما را آزمایش کرده است.
هندوستان و پاکستان نیز ارتش را با سلاح های هسته ای مجهز ساخته اند.

ترکیه پس از کودتای نافرجام که در آن ردپای سی آی ای برای سرنگونی رژیم اردوغان شناسایی گردید، با امریکا ناسازگار شده و با اتحادیه اروپا در افتاده است. رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به روسیه نزدیک شده است. خریداری سامانه اس 400 روسی و همچنان قرارداد ساخت دو نیروگاه برق هسته ای در ترکیه بوسیله کارشناسان روسیه، فصل جدید از رقابت های منطقه ای را میان امریکا و غرب و قدرت های آسیایی رقم زده است که افغانستان پر ثروت پس از خروج عساکر امریکا و ناتو در دسامبر 2014، در مرکز این کشمکش ها قرار دارد.

محمد صدیقی


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران